تاریخچه صادرات غیرنفتی
برای بررسی آمارهای تجارت ایران باید ۲۰سالبه عقب برویم. سال۱۳۸۲، زمانیکه دولت هشتم به پایان خود نزدیک میشد، ۱۵سال از پایان جنگ تحمیلی گذشته و خسارات ناشی از جنگ بازسازی شدهبود. در این سالجمعیت کشور کمتر از ۷۰میلیون نفر و بعد خانوار ۴ نفر محاسبهشده بود، یعنی جمعیت متولدین دهه۶۰ دانشآموز یا دانشجو بودند و هنوز به بازار کار وارد نشده و ارزشافزوده تولید نمیکردند. در این سالهنوز کار پرونده هستهای ایران بالا نگرفته بود و ایران با تحریمهای گسترده مواجه نبود. در این زمان وزن صادرات غیرنفتی ایران چیزی در حدود ۱۵میلیونتن محاسبهشده که مجموعا به قیمتی در حدود ۶میلیارددلار به سایر کشورها صادرشده بود؛ در واقع ایران هرتن کالای خود را به قیمتی در حدود ۳۸۶دلار صادر کرده که ۳۰دلار بیشتر از قیمت آن در سالجاری است.
در ابتدا این اختلاف چندان قابلتوجه بهنظر نمیرسد، اما درنظرگرفتن این نکته حائزاهمیت است که با توجه به تورم سالانه آمریکا، ارزش یکدلار در سال۲۰۰۳ میلادی با سال۲۰۲۳برابر نیست. محاسبه تورم ۲۰ساله ایالاتمتحده نشان میدهد که ۳۵۶دلار در سالجاری تقریبا معادل ۲۲۰دلار در سال۲۰۰۳ است. حال اگر صادرات را براساس ارزش واقعی درنظر بگیریم، کالاهای ایرانی بیش از ۴۰درصد ارزانتر از ۲۰سالقبل بهفروش میرسد. در نیمه دوم دهه۸۰ شمسی صادرات ایران روند روبهرشدی داشت بهصورتیکه در سال۱۳۸۷ از نظر وزنی به رقم ۳۳میلیونتن و از نظر ارزشی به عدد ۱۸میلیارد و ۳۳۳میلیوندلار رسید، یعنی هرتن کالای ایرانی بهطور متوسط ۵۵۱دلار در بازارهای جهانی بهفروش میرسید؛ رقمی معادل ۷۳۰دلار در سالجاری. این رکوردی است که در ۱۳سال بعدی، ایران هیچوقت به آن نرسید.در سالهای بعدی نیز ارزش هر تن صادرات ایران به قیمت جاری، بین ۴۵۰ تا ۵۰۰دلار در نوسان بود. بهعنوان نمونه ایران در سال۱۳۹۰، بیش از ۶۶.۴میلیونتن کالا به ارزش ۳۳میلیارد و ۸۱۸میلیوندلار به دیگر کشورها کالا صادر کرده که بهمعنای آن است که هرتن کالای ایرانی قیمتی معادل ۵۰۹دلار داشت. در اواخر دولت دهم بود که روند افت قیمت کالاهای ایرانی در بازارهای جهانی شروع شد؛ دقیقا زمانیکه معماری تحریمهای سازمانملل علیه ایران کامل شد و آثار تحریمها در اقتصاد کشور مشاهده شد. در سال۹۲ هرتن کالای ایرانی در بازارهای جهانی بهطور متوسط ۳۸۹دلار بهفروش رسیده است. مقایسه آمارهای این سالبا دو سالقبل نشان میدهد که از این سالتجارت ایران به وضعیت جدیدی روبهرو شدهاست، درحالیکه وزن صادرات ایران در سال۹۲ نسبت به دو سالقبل بیش از ۲۲درصد افزایش داشت، ارزش دلاری صادرات نزدیک به ۷درصد افت کردهبود. این نقطه پایانی بر رشد صادرات از ایران توام با خلق ارزشافزوده بود.
سال ۹۸ و ۹۹ بدترین سالها در حوزه خلق ارزشافزوده در بخش کالاهای صادراتی است. در این سالها میانگین قیمت صادرات ایران به ازای هرتن به ترتیب معادل ۳۰۸.۳ و ۳۰۷.۶دلار محاسبه شدهاست؛ پایینترین رقم (به نرخ جاری) در ۲۰ سالگذشته. نکته قابلتوجه در این آمار آن است که در سال۹۸ رکورد وزنی صادرات ایران با ثبت رقم ۱۳۴میلیون و ۳۳۱هزارتن شکسته شد، اما ارزش دلاری صادرات این سال، از میانگین چهار سالمنتهی به ۹۸ کمتر است. مقایسه آمارها در سالهای ۸۷ و ۹۸ نیز تصویر روشنی ارائه میدهد. در سال۸۷ ایران رکورد بسیار بالایی را در شاخص قیمت هر تن کالای صادراتی را ثبت کردهاست. رشد وزنی کالاهای صادراتی ایران در سال۹۸ نسبت به این سالبیش از ۳۰۰درصد رشد داشته اما ارزش دلاری در این مدت تنها ۱۲۵درصد رشد داشتهاست. معنای این آمار آن است که ایران در این مدت صادرات با ارزشافزوده پایینتری داشتهاست.
در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ ارزش صادرات ایران تا حدی افزایش پیدا کرد و به ازای هرتن به ترتیب به رقم ۳۹۵.۶ و ۴۳۵.۷ رسید. البته باید این نکته را درنظر گرفت که حداقل بخشی از این رشد در ارزش جاری صادرات ایران در این دو سالرا میتوان مرتبط با نرخ بالای تورم اقتصاد جهانی در سالهای اخیر دانست.
چرا ارزش صادرات آب رفت؟
دلیل اصلی کاهش ارزش صادرات ایران به قیمت ثابت مشخص است؛ تحریمها. سایر دلایل ناشی از قطع ارتباط ایران با بازارهای جهانی است. البته علاوهبر اختلالهای بیرونی که تجار ایران را برای نقل و انتقالات درآمد صادراتی با مشکل مواجه کرده، اتخاذ برخی از سیاستهای غلط، نقش ایران را در تجارتجهانی کمرنگتر کردهاست.
یکی از نشانههای اثر تحریمها بر تجارت ایران محدودشدن شرکای تجارت ایران است. در سال۱۴۰۱، صادرات ایران به کشورهای چین، عراق، ترکیه و امارت، مجموعا بیش از ۷۱درصد از کل صادرات ایران را شامل میشد. ۲۰سالپیش اما، میزان شرکای تجاری ایران بسیار متنوعتر بود. در سال۸۲ به غیراز امارات که معادل ۱۵درصد از کل ارزش صادراتی ایران به این کشور صادر میشد، بیشتر شرکای اصلی ایران، سهم یک تا ۵درصدی از صادرات ایران داشتند. بهعنوان مثال چین با واردات ۲۳۱میلیوندلار سهم نزدیک به ۴درصدی و ژاپن و آلمان با واردات به ترتیب ۳۶۰ و ۳۴۷میلیون دلاری هرکدام ۶درصد از صادرات ایران را خریداری کردهاند. کشورهای همسایه عربستان و کویت نیز هرکدام نزدیک به ۲درصد مجموع ارزش کالاهای صادراتی ایران را وارد میکردند. نکته جالب آن است که در سال۸۲ ایالاتمتحده مشتری بیش از ۲.۳درصد از کالاهای صادراتی ایران بودهاست.
علاوه بر تنوع قابلتوجه در بازار کالاهای صادراتی ایران، دو نکته در این آمار قابلتوجه است. اول اینکه در سالمذکور بیش از ۱۵درصد از ارزش تجارت ایران با کشورهای اروپایی بودهاست؛ رقمی معادل یکمیلیارد دلار و این در حالی است که در جمع ۲۰واردکننده کالاهای ایرانی در سال۱۴۰۱، حتی نام یک کشور اروپایی دیده نمیشود. دوم نقش پررنگتر کشورهای همسایه مانند عربستان، کویت، ترکمنستان و جمهوریآذربایجان در تجارت ایران است.
در سال۸۷ که صادرات ایران بیشترین ارزش در ۲۰سالگذشته را داشته نیز وضعیت نسبتا مشابه است. در این سالچین معادل ۱۰درصد (۲.۳میلیارد دلار) از ارزش کالاهای ایرانی را وارد کردهاست. این رقم برای امارات ۱۲درصد و برای عراق و هند به ترتیب معادل ۱۵ و ۶درصد از ارزش صادرات ایران محاسبه شدهاست. گرچه در این سالسهم ۴واردکننده اول کالاهای ایرانی از کل ارزش صادرات ایران بیشتر شده اما همچنان بازار صادراتی ایران متنوع است. بهعنوان مثال در این سالکرهجنوبی ۸۲۰میلیون دلار، ژاپن ۵۸۸میلیوندلار و هلند و بلژیک به ترتیب ۳۴۶ و ۴۰۶میلیوندلار از ایران کالا وارد کردهاند.
اما بررسی این آمارها چه اهمیتی دارد و چه نکتهای را روشن میکند؟ حقیقت این است که تجارتجهانی به مبادلات در بازار یک شهر شباهت دارد. تصور کنید که فروشنده یک کالا در بازار هستید و تنها چهار مشتری در بازار وجود دارد. حال اگر یکی از این چهار مشتری تصمیم بگیرد از فروشنده دیگری کالا را تهیه کند، شما مجبور میشوید که اجناس را به قیمت کمتری بفروشید تا بتوانید به خرید و فروش در بازار ادامه دهید.
در مورد تجارت ایران البته، درنظرگرفتن دو نکته دیگر هم ضروری است. نکته اول آن است که تا قبل از تحریمها، کشورهای خریدار کالاهای ایرانی عمدتا از بین کشورهای با درآمد سرانه بالابودند؛ درحالیکه مشتریان فعلی درآمدسرانه پایینتری دارند. بنابراین نمیتوان کالاها را به این کشورها با قیمت بالاتری فروخت؛ زیرا دلیل اینکه این کشورها تحریمها را نادیده گرفته و از ایران خرید میکنند، ارزانتر بودن کالاهای ایرانی است. آمارهای صادرات ایران در سال۸۷ میتواند تصویر روشنی در این رابطه ارائه کند. در این سالعربستان نزدیک به ۲۹۴هزارتن کالا به ارزش ۳۸۷میلیون و ۵۸۳هزاردلار از ایران وارد کردهبود. این رقم به این معنی است که عربستان برای هرتن کالای ایرانی رقمی بیش از ۱۳۰۰دلار پرداخت کردهاست. همچنین ژاپن به ازای هرتن واردات از ایران ۵۸۸دلار و کرهجنوبی ۶۰۲دلار در این سالپرداخت کردهاست. ارزش هرتن کالای صادراتی ایران به بلژیک بیش از ۹۷۰دلار و به سنگاپور معادل ۹۱۹دلار بودهاست. البته باید این مساله را درنظر گرفت که این ارقام به قیمت جاری محاسبهشده و اگر تورم آمریکا در این مدت را در آمارها درنظر بگیریم، ارزش هرتن صادرات ایران به عربستان در سال۸۷ رقمی معادل ۱۸۰۰دلار در زمان فعلی است. جالب این است که در همین سالچین به ازای هرتن واردات از ایران نزدیک به ۲۲۵دلار پرداخت میکرده است. این آمار نشان میدهد که توسعهتجارت با کشورهای با درآمدسرانه بالا این امکان را فراهم میکند که کالاهای با ارزشافزوده بالا امکان صادرات داشته باشند.
نکته دیگر در مورد ماهیت کالاهای صادراتی ایران آن است که در صورت افزایش قیمت، همواره این خطر وجود دارد که مشتریان این کالاها را از محل دیگری تامین کنند؛ در واقع بازار کالاهایی که ایران در آن فعال است به بازار رقابت کامل نزدیکتر هستند. عمده صادرات غیرنفتی ایران شامل گاز، محصولات پتروشیمی، فلزات و مواد معدنی است. با توجه به اینکه این محصولات از مهمترین مواد اولیه برای تولید هستند، کشورها تمایل دارند تا واردات را از کشوری انجام دهند که بتوانند با آن همکاری بلندمدت داشته باشند. به دلیل اینکه ایران، در ۱۰سال گذشته چندینبار بین وضعیت تحریم کامل و لغو تحریمها در نوسان بوده، عمده مشتریان که حتی ممکن است از نظر سیاسی با کشورهای غربی همسو نباشند، ترجیح میدهند از منبع پایدارتری مواد اولیه موردنیاز برای صنعت خود را تامین کنند. در این حالت تنها معدودی از مشتریان باقی میمانند که با قبول ریسک مبادله با ایران امیدوارند کالاها را به قیمت پایینتری خریداری کنند. ناپایداری در وضعیت تجارت باعث تغییراتی در نگرش فعالان اقتصادی داخلی هم میشود. زمانیکه بازارهای صادرات ایران متنوعتر هستند و کشورهای با درآمد سرانه بالا مشتری تولیدات ایرانی هستند، این انگیزه در صاحبان بنگاهها ایجاد میشود تا محصولات با ارزشافزوده بالا تولیدکنند. در این حالت تمرکز بر تولید با استاندارد جهانی، سرمایهگذاری در صنایع بستهبندی و ایجاد و گسترش بخشهای تحقیق و توسعه به اولویت فعالان اقتصادی تبدیل میشود، در مقابل در وضعیتی که تنها چند مشتری خاص برای کالاهای ایرانی وجود دارد، این انگیزهها از بین میرود و خامفروشی رونق میگیرد.
این شرایط بر صنایع ایرانی و وضعیت بازار کار اثر نامطلوبی خواهد داشت و در میانمدت تولید ناخالص داخلی را تحتتاثیر قرار میدهد.
در نهایت میتوان گفت کاهش در ارزش صادراتی کالاهای ایرانی محصول محدودشدن بازار ایران به چند کشور خاص است. این فرآیند باعثشده است ایران بهجای صادرات کالاهای با ارزشافزوده بالا به خامفروشی اقدام کند. کاهش ارزش صادرات ایران و محدودشدن آن به چند کشور خاص یک تضاد جدی را نیز ایجاد میکند. کشورهایی که مواد اولیه را به قیمت ارزان از ایران تامین میکنند احتمالا تمایل خواهد داشت وضعیت فعلی ایران ادامه داشتهباشد تا از این طریق منافع خود را حفظ کنند. برای رفع این مشکل لازم است تا با مذاکره با سایر کشورها این فرصت را برای فعالان اقتصادی ایرانی فراهم کرد تابار دیگر کالاهای ایرانی در بازار جهانی با قیمت واقعی خود بهفروش برسند.
دست پایین ایران در قیمتگذاری کالاهای صادراتی
دنیایاقتصاد: شرط لازم برای بهبود وضعیت تجارت ایران، فراهمشدن بسترهای لازم مثل برطرفشدن تحریمها و مشکلات بانکی است؛ این نکتهای است که ولیالله افخمی راد، رئیس اسبق سازمان توسعهتجارت بر آن تاکید کرد. افخمی راد در تحلیل وضعیت تجارت ایران در ۲۰سالگذشته، در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» گفت: عمده ترکیب کالاهای صادراتی غیرنفتی ایران را محصولات پتروشیمی، مواد خام معدنی و فرآوردههای کشاورزی تشکیل میدهند و تولید کالاهای با فناوری بالا در صادرات ما جایگاه قابلی ندارد و به همین دلیل ارزش کالاهای صادراتی ایران نسبت به وزن آن بسیار پایینتر است. بدیهی است که شرایط سیاسی و اقتصادی کشور با دو دههگذشته بسیار متفاوت است. ۲۰سالپیش بهدنبال اعمال سیاستهای تنشزدایی خارجی، ایران عضو پذیرفتهشدهای در بازار منطقهای و جهانی بود و به همین جهت قدرت چانهزنی ما در بازار جهانی بالاتر بود؛ در حالحاضر به دلیل اینکه مشتریان ما محدودتر هستند این فرصتها دیگر وجود ندارند. حتی در مذاکراتی که تجار ایرانی برای صادرات کالاهای خود انجام میدهند، طرفهای خارجی بهوجود تحریمها و بهخصوص تحریم بانکی ایران اشاره میکنند و این باعث میشود که مشتریان ما دست بالا را در قیمتگذاری کالاهای ایرانی داشته و شرایط پرداخت را آنها معین کنند.
با وجود این امکان تولید و صادرات کالاهای با ارزشافزوده بالاتر برای کشورهای همسایه وجود دارد. بهعنوان مثال اگر بتوانیم لوازمخانگی باکیفیت و با قیمت مناسب تولید کنیم امکان صادرات این محصولات به کشورهای منطقه وجود دارد. کشورهای عراق و افغانستان از جمله مقاصد صادراتی برای بخشی از تولیدات لوازمخانگی ایران هستند.
منبع:دنیای اقتصاد