حقی که در خصوص فولاد مبارکه اصفهان ادا نشد

فولاد مبارکه اصفهان در سالهای گذشته تراز تولید و اشتغالزایی در کشور بوده اما با این همه نگاهی به اتفاقات رخ داده در صنایع فولادسازی مشخص خواهد کرد که هیچگاه حق مطلب در خصوص این واحد تولیدی ادا نشده است.

به گزارش اختصاصی رصد روز، ارزندگی محصولات فولادی در حوزه صادرات و تأمین نیازهای داخلی عملاً صنعت فولاد را به یکی از سه ضلع اصلی صنایع کشور تبدیل کرده که در جهاد عدم وابستگی به اقتصاد نفتی ایفاگر نقشی حائز اهمیت بر معیشت و اشتغال است. براساس آمار ارزش صادرات فولادسازان کشور در سال گذشته با افزایش ۶۶ درصدی حجم صادرات به ۷ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار رسید که با توجه به آنچه بر این صنعت در کشور گذشت نتیجه ای امیدوارکننده به حساب می آید.

بررسی ها نشان می دهد حجم صادرات فولادسازان در سال گذشته از مرز ۳۰ میلیون تن فراتر رفته که نشان از اقبال محصولات فولادی در بازارهای بین المللی و درک درست از تقاضای جهانیست موضوعی که می توانست آمار بهتری را با سیاستگذاریهای بهتر در داخل ثبت کند اما این اتفاق نیفتاد تا کمیت لنگ سیاستگذاریها در حوزه صنایع معدنی و فولادسازی همچنان ظرفیتهای موجود در این حوزه را در تنگنا قرار دهد این در حالیست که مطالعه دستاوردهای صنایع فولادی نسبت سایر صنایع حکایت از آن دارد که شرکتهای فولادی جور سایر صنایع را در شاخصهای مهمی مانند صادرات، ارز آوری، تأمین نیاز داخلی، ایجاد تراز در بازار، بهینه سازی انرژی، افزایش بهره وری و… را می کشند.

سهم ۷۵درصدی کشورمان در تولید فولاد خام در خاورمیانه و نیز حضور فولاد مبارکه اصفهان به عنوان بزرگترین فولادساز این منطقه که سبب تقویت جایگاه کشورمان در رتبه بندی بین المللی شده در کنار سایر مسائل که به آنها پرداخته خواهد شد در مقایسه با بی مهری های صورت گرفته که فولاد مبارکه اصفهان باعملکرد خود پاسخگوی آنها بود مسائل زیادی به ذهن متبادر می کند.

فولاد مبارکه اصفهان در چندسال گذشته در محورهای زیر جزو شرکتهای پیشرودر کل صنعت کشور بود؛

 بومی سازی محصولات

 تولید محصولات جدید متناسب با نیاز واقعی

صرفه جویی ارزی

ارزآوری

اشتغالزایی

سودآفرینی

اثرگذاری در تولید ناخالص داخلی

ایجاد زنجیره واقعی تولید

بهینه سازی مصرف انرژی با طرحهای نیروگاهی

در عین حال هم تراز قرار گرفتن این واحد تولیدی بدون نگاه به عمق اثرگذاری آن با برخی شرکتها در صنایع دیگر خصوصاً در موضوع انرژی و نیز مسئله اکتشاف حلقه های معدنی برای پیشبرد موضوع تولید و حل چالش مواد اولیه این سؤال را مطرح می کند که نگاه کیفی به شرکتهای تخصصی در اندیشه مدیران اقتصادی کجاست؟

به باور بسیاری از کارشناسان برخی طرحهای صورت گرفته و عملیاتی شده در فولاد مبارکه اصفهان استاندارهای جهانی در سطوح بالا دارد که یکی ازدلایل توجه به این شرکت توسط مدیران اجرایی را باید در همین مسئله جستجو کرد اما واقعیت اینجاست که سهم فولاد مبارکه اصفهان از حمایتهای دولتی در چندسال گذشته هرگز قابل توجه نبوده در حالیکه حضور چنین شرکتی در هرکجای دنیا مسیر متفاوتی را رقم میزد.

چالش های پیش روی فولاد مبارکه اصفهان که البته مبتلابه کل صنعت فولاد کشورست در حالی از پیش رو با اعمال شاقه برداشته می شود که کمترین سهم این شرکت با توجه به دستاوردهایش درست شنیدن دغدغه ها و اجرای حداقل نکاتیست که مس تواند راهبرد حاضر در صنایع فولادی و معدنی را تغییر دهد.

پازل مدیریتی بدون استراتژی که نتیجه تصمیماتش امروز در وضعیت تولید و فروش شرکتهای فولادی قابل مشاهده است در حال ساده انگاری نتایجیست که در واحدهایی مانند فولاد مبارکه اصفهان حاصل شده در حالیکه مروری بر سیاستهای پیاده سازی شده در این واحد تولیدی نشان می دهد که منطق تولید و اندیشه خدمت در این واحد تولیدی به تفکر اقتصاد مقاومتی و منویات بسیار نزدیکتر از اصول مورد نظر سایر تصمیم گیران است.

فولاد مبارکه امروز آیینه تمام نمای اراده ایست که سنگر تولید را مهمترین سنگر کشور در مواجهه با تهدیدات داخلی و خارجی می داند اما این مسئله با عیان بودن نتایجش هنوز تغییری را در استوانه فکری برخی مدیران تصمیم گیر ایجاد نکرده که به معنی نفی یا تنزیل واقعیت به یک ساختار نامشخص است.

کوتاه سخن اینکه حمایت از واحدهایی مانند فولاد مبارکه اصفهان حمایت از یک شرکت یا نحله فکری نیست بلکه حمایت از تفکر تولید در سنگری درست که می تواند آینده صنعت کشور را متحول کند.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

منبع : رصد روز

مطالب مرتبط

آخرین اخبار