به گزارش رصد روز، در جریان معاملات هفته جاری بورس تهران، شاخص کل بورس با افزایش ۰.۷۴درصدی همراه شد و در سطح ۲میلیون و ۱۰۰هزار واحدی قرار گرفت. نماگر هموزن نیز در هفته جاری صعود ۰.۲۶درصدی داشت. برخلاف روند صعودی دو شاخص مذکور، در معاملات این هفته، شاخص کل فرابورس با افت ۰.۶۶درصدی همراه شد. در هفته جاری، در چهار روز از پنج روز معاملاتی، بازار با رشد شاخص کل همراه شد و فقط در معاملات روز یکشنبه، افزایش عرضه سبب شد تا شاخص کل بورس با افت همراه شود.
بهرغم رشد اندک شاخص کل و هموزن در این هفته، خروج پول از بازار تداوم داشت و در مجموع پنج روز معاملاتی، هزار و ۵۶۹ میلیارد تومان پول حقیقی از گردونه معاملات خارج شد. ارزش معاملات نیز همچنان در سطوح پایینی قرار دارد و در هفتهای که گذشت میانگین ۲هزار و ۲۰۱میلیارد تومان برای این متغیر آماری به ثبت رسید.
رهایی از بند انتخابات
با توجه به اوضاع و احوال نابسامانی که بورس در سنوات اخیر تجربه کرده است، برخی ادعا میکنند که اگر معادلات سیاسی در جریان انتخابات فعلی به نفع بورس رقم بخورد، رشد بورس تهران در ماههای آتی، میتواند در حکم مرهمی برای التیام زخمهای سهامدارانی باشد که بهصورت مستمر در سنوات اخیر در این بازار حضور داشتهاند. بورس تهران در سالهای اخیر بهشدت از ناحیه تصمیمات خلقالساعهای که از سوی نهادهای مختلف اتخاذ شده است، در تنگنا و مضیقه قرار گرفته است و در آشکار و نهان، تصمیماتی گرفته شده که کلیت این بازار و درآمد و سود شرکتها را هدف گرفته و به موازات این موضوع، اثر منفی این تصمیمات در قیمت سهام پدیدار شده است.
مثبتشدن نسبی بورس در این هفته، موجب شد تا انواع و اقسام تحلیلها درخصوص نتیجه انتخابات در محافل سیاسی منتشر شود. برخی مدعی بودند که بازار با سبزپوشی نسبی هفتگی خود، به استقبال نامزدی رفته است که سیاستهای کلی در دولت وی، برای بورس سودمندی و مطلوبیت خواهد داشت.
ارزش معاملات در برزخ
همچنین در جریان معاملات این هفته، دامنه نوسان با افزایش همراه شد که برخی مدعی بودند یکی از عواملی که قیمت سهام را در یک ماه اخیر در تنگنا قرار داده بود، همین محدودشدن دامنه نوسان بود. طبیعتا در حالت عادی افزایش دامنهنوسان باید موجبات رهایی بازار را از بند محدودیت فراهم میکرد و ارزش معاملات بازار را با رشد قابلتوجهی همراه میکرد. در یک ماه اخیر، کاهش دامنهنوسان سبب شده بود تا ارزش معاملات بازار با کاهش معناداری مواجه شود و این موضوع، نقدشوندگی بازار را نیز تحتتاثیر قرار داده بود. از سوی دیگر، وقتی سازمان بورس بعد از سقوط بالگرد رئیسجمهور تصمیم گرفت دامنه نوسان را با کاهش همراه کند، این پیام به بازار مخابره شد که بازار تقریبا در شرایط بحرانی و اضطراری قرار دارد و این موضوع منجر به سرخپوشی سهام و کاهش ارتفاع نماگرها شد؛ اما تداوم دامنه نوسان محدود در دورانی که بازار شاهد فعالیتهای انتخاباتی بود، این تفکر را نزد اهالی بازار سهام جا انداخت که از نظر سیاستگذار بازار همچنان در شرایط خطیری قرار دارد.
این اقدام مانع از روانهشدن جریان نقدینگی به سمت تالار شیشهای شد و نهایتا افت قیمتها و رکود معاملاتی، ارمغان این یک ماه در بازار سهام بود. به هر روی با اینکه پیشبینی میشد با افزایش دامنه نوسان، ارزش معاملات خرد بازار با تغییر معناداری همراه شود، این مهم میسر نشد و بلاتکلیفی ناشی از نتیجه انتخابات ریاستجمهوری مانع از این امر شد و در این هفته میانگین ارزش معاملات در کانال ۲هزار و ۲۰۰میلیارد تومان قرار گرفت. به نظر میرسد که بعد از مشخصشدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری، بورس از بند ابهامات خارج خواهد شد و روند مشخصتری به خود خواهد گرفت. حاضران در بورس در یک سال اخیر، بازنده محض بودهاند و قافیه را به فعالان دیگر بازارها واگذار کردهاند.
سال جاری با بیش از ۳۰انتخابات سیاسی در سطح جهان، سالی تاریخی برای دموکراسی جهانی خواهد بود. اما چه رابطهای بین انتخابات و بورسها وجود دارد؟ بررسی دادههای بازارهای سهام نشان میدهد که دو عامل بازدهی بازار سهام پیش از انتخابات و دورههای رونق و رکود اقتصادی، بر آنچه مردم انتخاب میکنند، اثر قابل توجهی دارد. در کنار این دو عامل، ظهور چهرههای جدید نیز اثر تعیینکنندهای بر رای فعالان بازار سرمایه خواهد داشت.
«همهچیز در نمودار قیمت نهفته است»؛ این گزاره بر این فرض استوار است که بازار سهام اطلاعات و انتظارات افراد درباره وضعیت آینده اقتصاد را در قیمتهای فعلی گنجانده است. به عبارت دیگر، قیمتهای فعلی بازتابی از تمامی اطلاعات موجود و انتظارات آتی هستند. با وجود این، سوالی که مطرح میشود این است که این گزاره چقدر به واقعیت نزدیک است؟
قیمتها در بورس نشان میدهند که مردم، امروز چه فکری درباره آینده میکنند. در نتیجه اگر خبری درباره آینده، نظر سرمایهگذاران را تغییر دهد، پیشبینی امروز سرمایهگذاران درباره آینده اعتبار خود را از دست میدهد. هرچه یک بازار کارآتر باشد، این گزاره به واقعیت نزدیکتر میشود. در یک بازار کارآ، تمام بازیگران بازار به اطلاعات به صورت برابر دسترسی دارند؛ در نتیجه اطلاعات بهسرعت و به طور کامل در قیمتها منعکس میشوند. از سوی دیگر بازارهای کارآ با وجود حجم معاملات بالایی که دارند، نقدینگی بازار را تضمین میکنند. در این گزارش قصد داریم این موضوع را از نگاه رکود اقتصادی و بازدهی بورس در دو کشور ایران و آمریکا بررسی کنیم. آیا میان انتخابات و بازار سهام ارتباطی وجود دارد؟ اگر چنین است، کدامیک از این دو عامل، دیگری را هدایت میکند؟
نتایج این گزارش به طور قطع عاری از اشکال نیست و دارای سوگیری و تورش است؛ چرا که برای بررسی این موضوع، به دلیل عدمانتشار دادههای مرتبط و معتبر، تنها از دادههای مربوط به ۲۳دوره انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا و ۴دوره انتخابات در ایران استفاده شده است. همچنین، برخی از این دورهها پس از وقایع مهم جهانی، نظیر بحران مالی ۲۰۰۸، رخ دادهاند که میتواند نتایج را تحتتاثیر قرار دهد.
اعداد دروغ نمیگویند
تحقیقات در آمریکا نشان داده، در سالهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری، بازده بازار بورس بیشتر از سالهای دیگر است. همچنین در همان سال و در بازه زمانی نسبتا کوتاه پس از برگزاری انتخابات، بازده به صورت چشمگیری کاهش مییابد. آیا میتوان گفت رئیسجمهور منتخب روی بازده سهام تاثیر دارد؟ یکی از عوامل کاهش بازدهی بورس را میتوان ناامیدی مردم نسبت به عملکرد رئیسجمهور منتخب در بازه یادشده دانست، به نحوی که مردم به وعدههای انتخاباتی اعتماد کرده و پس از مشاهده عملکرد رئیسجمهور ناامید میشوند. به نقل از ناتان ونگ (Nathan Wang)، تحلیلگر بازار سهام، اگر بازار سهام اندکی قبل از انتخابات قوی عمل کند، احتمال پیروزی حزب فعلی بیشتر است و درصورت مشاهده بازدهی ضعیف بازار پیش از انتخابات، احتمال شکست حزب مستقر بیشتر میشود که میتوان آن را به حافظه تاریخی سرمایهگذاران نسبت داد. برسی آمارها در ایران نیز حاکی از نتایج و شواهد مشابهی است. دادهها نشان میدهند در صورت بازدهی مثبت بورس در بازه ۳۰روزه پیش از انتخابات، احتمال پیروزی نامزدی که ادامهدهنده راه رئیسجمهور قبلی باشد بیشتر است و در صورت کاهش بازده بورس، احتمال پیروزی نامزدی که رویکردی متفاوتتر از رئیسجمهور پیشین را دنبال میکند، افزایش مییابد.
در بازه مورد بررسی، با توجه به عدمانتشار بازدهی شاخص کل تالار شیشهای، این گزارش تنها به چهار انتخابات ریاستجمهوری به وقوع پیوسته میپردازد که شامل انتخابات ریاستجمهوری در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۲، ۱۳۹۶ و انتخابات ۱۴۰۰ است. در اولین دوره بررسی میتوان به انتخابات ۲۲خردادماه سال ۱۳۸۸ اشاره کرد که محمود احمدینژاد برای دومین بار پیروز انتخابات لقب گرفت.
در این حین بازدهی ۳۰روزه شاخص کل بورس ۴.۶۲درصد بود. در دوره بعدی بازدهی ۳۰روزه شاخص کل بورس پیش از برگزاری انتخابات سال ۱۳۹۲ نزدیک به صفر بود که به پیروزی نامزدی با رویکرد متفاوت منجر شد. همچنین پیش از انتخابات سال ۱۳۹۶ بازدهی شاخص کل عددی در حدود ۲.۳۹درصد را نشان میدهد. این بازدهی مثبت را میتوان یکی از عوامل پیروزی رئیسجمهور مستقر در تاریخ ۲۹اردیبهشت سال ۱۳۹۶ دانست. در انتخابات ۱۴۰۰ اما بازدهی شاخص منفی ۳.۴۶درصد در بازه زمانی ماهانه و در ماه منتهی به انتخابات سال یادشده است که به پیروزی دولتی منجر شد که رویکردی متفاوت از دولت پیشین داشت. در ماه اخیر نیز بازار سهام بازدهی منفی ۰.۱۸درصد را تجربه کرده است.
اثر رکود اقتصادی بر انتخابات
از سوی دیگر آمارها و بررسیها حاکی از آن است که با تطبیق سالهای رکود و انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا، به احتمال ۵۷درصد شاهد رکود اقتصادی پس از انتخابات خواهیم بود. به نقل از ناتان ونگ (Nathan Wang)، در صورت به وقوع پیوستن رکود پس از انتخابات، در دوره بعدی شانس حزب مستقر در مقام ریاستجمهوری برای پیروزی در انتخابات آمریکا، ۷۰درصد کاهش مییابد.
در سال ۱۳۸۹، ایران با رکود شدید اقتصادی مواجه شد و یک دوره طولانی افت فعالیتهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی را تجربه کرد. نتیجه این شرایط، در انتخابات بعدی پیروزی نامزدی بود که رویکردی متفاوت از رئیسجمهور پیشین داشت.اقتصاد ایران پس از روی کار آمدن دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲، در سال ۱۳۹۳ از رکود خارج شد. بانکمرکزی تاکید کرد که در سال ۹۳، با اتخاذ تصمیمهای صحیح اقتصادی، کشور از رکود اقتصادی خارج شده است. این نهاد اعلام کرد که در اقتصاد کلان، رکود اقتصادی به معنای تجربه رشد اقتصادی منفی برای حداقل دو فصل متوالی است و به تبع آن، تحقق رشد اقتصادی مثبت برای حداقل دوفصل متوالی به مفهوم خروج از رکود اقتصادی تلقی میشود.
پس از آن، ریاستجمهوری حسن روحانی یک دوره دیگر تمدید شد و او مجددا در سال ۱۳۹۶ به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد که یافتههای این پژوهش را تایید میکند.در انتهای سال ۱۳۹۶، بسیاری از بنگاههای اقتصادی درگیر رکود بودند. علاوه بر این، با خروج آمریکا از برجام، اقتصاد ایران با بحرانهای جدیدی مواجه شده و دولت با مشکلات متعددی دستبهگریبان شد. تبعات این اقدام به پیروزی نامزدی با دیدگاهی متفاوت از دولت قبلی در انتخابات سال ۱۴۰۰ منجر شد. این نتیجه نیز با دادههای آمریکا و یافتههای این پژوهش همخوانی دارد. با بررسی روند ۲۳ساله انتخابات آمریکا و تطبیق آن با انتخابات در ایران میتوان تا حدودی به درستی گزاره مطرحشده پی برد.