به گزارش رصد روز، ویدیویی که در این مطلب آورده شده برشی از فیلم سینمایی تگزاس۳ در ژانر کمدی اکشن میباشد که برای چندمین بار سام درخشانی و پژمان جمشیدی همکاری جالبی را با هم تجربه کردند.
تگزاس ۳ فیلمی در ژانر کمدی، اکشن و دلهرهآور به کارگردانی **سید مسعود اطیابی** و تهیهکنندگی **سید ابراهیم عامریان** است که در سال ۱۴۰۲ ساخته شده و ادامهای بر داستانهای موفق **تگزاس ۱** و **تگزاس ۲** به شمار میآید. نویسندگی این اثر را **حمزه صالحی** بر عهده داشته و با ترکیبی از طنز و اکشن، تماشاگران را به سینما میکشاند. این فیلم در تاریخ **۸ خرداد ۱۴۰۳** در سینماهای ایران اکران شد.
داستان فیلم:
داستان **تگزاس ۳** از ماجرای مجسمههای حاوی کوکائین که در قسمت دوم مطرح شده بود، آغاز میشود. در این قسمت، **ساسان ( سام درخشانی )** و **بهرام (پژمان جمشیدی)** مأموریت دارند باقی مجسمهها را پیدا کنند تا مشکل امنیتی و گروگانگیری ناشی از آن برطرف شود. این تلاشها آنها را درگیر ماجراهای پرهیجان و کمدی تازهای میکند.
**تگزاس ۳** بار دیگر با بهرهگیری از هنرنمایی زوج موفق **پژمان جمشیدی** و **سام درخشانی**، لحظات خندهدار و پرتعلیقی را برای مخاطبان به ارمغان آورده است. این فیلم توانسته است با فضای پرانرژی و داستان جذاب خود، ادامهدهنده موفقیتهای دو قسمت قبلی باشد.
**سام درخشانی**، بازیگر شناختهشده و محبوب سینما و تلویزیون ایران، متولد **۳۱ تیر ۱۳۵۴** در تهران است. او فعالیت هنری خود را با گذراندن دورههای بازیگری در کلاسهای استاد **حمید سمندریان** آغاز کرد. نخستین تجربه بازیگری سام، حضور در مجموعه تلویزیونی **شبزدگان** در سال ۱۳۷۸ بود که دروازه ورود او به دنیای حرفهای هنر شد.
سام درخشانی نخستین تجربه سینمایی خود را در سال ۱۳۷۹ با فیلم **دلباخته** کسب کرد. او همچنین در همان سال با بازی در مجموعه تلویزیونی **با من بمان** به محبوبیت رسید و در ادامه با سریال **خانه پدری** در سال ۱۳۸۰، شهرت بیشتری به دست آورد.
درخشانی در طول دوران فعالیت خود در سریالها و فیلمهای متعددی نقشآفرینی کرده است، از جمله:
– **بهشت آبی**
– **مجموعه همسفر**
– **سالهای برف و بنفشه**
– **ما چند نفر**
– **روزهای زیبا**
– **نابرده رنج**
سام درخشانی به واسطه حضور پررنگ و توانایی در ایفای نقشهای متنوع، یکی از چهرههای برجسته دنیای بازیگری ایران است و همواره از چهرههای محبوب و موفق هنر کشور محسوب میشود.
سام درخشانی متولد ۳۱ تیر ۱۳۵۴ و دارای مدرک تحصیلی علوم تجربی و دانشجوی انصرافی تئاتر است. سام درخشانی در آموزشگاه بازیگری سمندریان یک دوره بازیگری گذراندهاست و با مجموعه شب زدگان به دنیای بازیگری پا گذاشت.
پس از آن با بهشت آبی، مجموعه همسفر، خانه پدری، دلباخته، و اخیراً هم در سریال سالهای برف و بنفشه و ما چند نفر و روزهای زیبا و نابرده رنج این مسیر را ادامه دادهاست.
سام درخشانی با مجموعه شب زدگان به دنیای بازیگری پا گذاشت
ازدواج سام درخشانی
سام درخشانی پس از تمام حاشیه هایی که در مورد ازدواجش به وجود آمد بالاخره در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ با عسل امیرپور ازدواج کرد.
سام درخشانی، بازیگری کهنهکار و محبوب است و قطعا شناخت زیادی روی او دارید ولی بد نیست درباره همسر او بدانید که عسل امیرپور نام دارد و متولد سال ۱۳۶۲ است؛ او به عنوان مربی بدنسازی مشغول به کار است ولی تحصیلاتش را در رشته نقاشی تا مقطع لیسانس پشت سر گذاشته؛ بنابراین نقاشی میکند و اتفاقا جالب است بدانید که خواهر سام درخشانی هم نقاش است و به گفته سام، حالا خانه آنها تبدیل به یک گالری نقاشی شده است.
بخشی از مصاحبه خواندنی با سام درخشانی و همسرش
زنگ آشنایی من و عسل
سام درخشانی :من و عسل یک دوست خانوادگی مشترک داشتیم که ما را برای یک مهمانی خانوادگی دعوت کرد. در آن مهمانی با عسل آشنا شدم و این آشنایی ادامه پیدا کرد. بعد از مدتی خانواده های ما نیز با هم رفت و آمد پیدا کردند و این باعث شناخت بیشتر ما نسبت به اخلاق و روحیات همدیگر و در نهایت منجر به ازدواج ما شد.
عسل:در ابتدا اصلا فکر نمی کردم آشنایی من و سام به مرحله ازدواج برسد ولی رفته رفته این حس در ما به وجود آمد که می توانیم زندگی مشترک مان را در کنار هم تشکیل بدهیم.
گارد مخالفی که شکست
سام درخشانی: یک بار تنهایی نزد پدر و مادر عسل رفتم و با آنها درباره ازدواج مان صحبت کردم. لطف داشتند و گفتند با شناختی که نسبت به من دارند، با این ازدواج موافقت می کنند. چون با توجه به شرایط کاری قشر ما، آن اوایل کمی نسبت به این موضوع گارد داشتند ولی با توجه به رفت وآمدهایی که بین دو خانواده شکل گرفته و باعث شناخت دو خانواده از هم شده بود، در نهایت بار این مسوولیت را به دوش من و عسل انداختند و تصمیم گیری نهایی را به عهده خودمان گذاشتند. بالاخره یک روز با خانواده به منزل عسل رفتیم، شامی خوردیم، گپی زدیم و در پایان تمام قرارها را گذاشتیم که منجر به عقد من و عسل شد.
عسل: همانطور که سام هم گفت ناخودآگاه نسبت به حرفه او کمی حس تردید و گارد وجود داشت ولی آنقدر همه چیز سریع اتفاق افتاد که شاید باورتان نشود. سام آدمی است که خیلی فوری تصمیم می گیرد. بعد از اینکه به خوبی با یکدیگر و خانواده های هم آشنا شدیم و دوران آشنایی مان سپری شد، یک روز سام به من گفت:«دو روز دیگر برای خواستگاری می آیم» و واقعا همین کار را کرد و اتفاقات بعد از آن هم در عرض یک هفته رخ داد و …
عجله ولی با شناخت کافی
سام درخشانی: اصلا این طور نبوده که بخواهیم در تصمیم برای ازدواج یا حتی در تصمیم برای مسائل دیگر زندگی مان، احساساتی عمل کنیم. ما به شناخت کافی از یکدیگر دست پیدا کرده بودیم و به این نتیجه رسیدیم که می توانیم زندگی خوبی را در کنار هم تشکیل دهیم. من حتی خواستگاری اصلی ام را از عسل در روز تولدش انجام دادم و در مقابل دوستانم او را سورپرایز کرده، شخصا از او خواستگاری کردم و حلقه ای به او دادم ولی به هرحال برای ما سنت ها و مراسم مرسوم این کار نیز مهم بود و مراسم خواستگاری ما با حضور خانواده ها نیز برگزار شد و از آنجا که قبل از آن تصمیم اصلی را گرفته بودیم، کارها به سرعت انجام شد.
یک هنرمند برای یک زوج
سام درخشانی: شغل ما سختی ها، بی نظمی ها، استرس ها و تنش های زیادی دارد و به نظرم از یک خانواده همان یک نفر کافی است که در این حرفه حضور داشته باشد. اگر بخواهیم خانواده ای داشته باشیم که به زندگی و فرزند آینده مان برسیم و برنامه مشخصی در زندگی داشته باشیم، لازم است که فقط یک نفر در این حرفه باشد چون اگر زن و شوهر هر دو در این حرفه باشند، رسیدگی به فرزند، تمرکز و برنامه ریزی روی زندگی واقعا سخت می شود.
یک بازیگر به دلیل بی نظمی هایی که در کارش وجود دارد نمی تواند برنامه ریزی خوبی داشته باشد و این یکی از دلایلی است باعث شد از اهالی سینما کسی را به عنوان همسر انتخاب نکنم. اما مهم تر از آن این است که من اساسا هیچ تصمیمی درباره اینکه چه همسری با چه حرفه ای را انتخاب کنم، نداشتم و همیشه دنبال قسمت خودم بودم و قطعا انتخاب عسل، قسمت من بوده و خیلی خوشحالم که همسری انتخاب کرده ام که می تواند زمان کافی و درستی را در زندگی مان بگذارد.
فیلمشناسی سام درحشانی
سینما
۱۳۸۹ سرسپرده (بهمن گودرزی)
۱۳۸۸ دلواپسی (بهمن گودرزی)
۱۳۸۷ عقرب (مجید جوانمرد)
۱۳۸۷ شکار روباه (مجید جوانمرد)
۱۳۸۷ نطفه شوم (کریم آتشی)
۱۳۸۴ صحنه جرم، ورود ممنوع (ابراهیم شیبانی)
۱۳۸۴ شهر آشوب (یدالله صمدی)
۱۳۸۳ جدا افتاده (داوود موثقی)
۱۳۸۲ خانه ای در شن (اردشیر افشین راد)
۱۳۸۲ آغاز دوم (مهشید افشار زاده)
۱۳۷۹ دلباخته (خسرو معصومی)