خودروسازی ایران و ژاپن؛ یک داستان با دو پایان

صنعت خودروسازی ایران در مقایسه با کشورهای موفقی مانند ژاپن، به دلیل ضعف در پیوندهای صنعتی، مدیریت ناکارآمد و نگاه سوداگری به خودرو، نتوانسته به جایگاه رقابتی دست یابد.

به گزارش رصد روز، رشد صنعت خودروسازی در ایران طی چند دهه اخیر، در مقایسه با کشورهایی چون ژاپن، به دلیل ضعف‌های ساختاری، مدیریت ناهماهنگ، انحصار دولتی و فاصله با زنجیره‌های تأمین جهانی، با ناکامی‌های چشمگیری مواجه شده است. بررسی تطبیقی تجربه موفق ژاپن نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری بر نوآوری، پیوند گسترده میان خودروسازان و قطعه‌سازان، و حرکت به سمت رقابت بین‌المللی، رمز اصلی توسعه این صنعت بوده است؛ در حالی که در ایران، نگاه غیرمولد به خودرو، نبود سیاست صنعتی منسجم، و فقدان نهادهای حمایت‌کننده مانع اصلی پیشرفت شده‌اند.

صنعت خودروسازی ایران؛ یک مسیر دشوار با موانع قدیمی

خودروسازی در ایران، علی‌رغم آغاز زودهنگام در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمسی، هنوز نتوانسته به جایگاه قابل قبولی در عرصه بین‌المللی دست پیدا کند. در حالی که صنعت خودرو در کشورهایی مانند ژاپن به یکی از نمادهای قدرت صنعتی و فناوری ملی تبدیل شده، صنعت خودروسازی ایران همچنان با مشکلات ریشه‌ای و ساختاری دست و پنجه نرم می‌کند.
تحلیل این وضعیت نشان می‌دهد که ضعف‌های نهادی، مدیریتی و اقتصادی، در کنار مشکلات فرهنگی و اجتماعی، دلایل اصلی این عقب‌ماندگی بوده‌اند.

راز موفقیت صنعت خودروسازی ژاپن

صنعت خودروی ژاپن پس از جنگ جهانی دوم از دل ویرانی‌ها برخاست و در مدت زمانی نسبتاً کوتاه به یکی از قدرت‌های بلامنازع جهان تبدیل شد. رمز موفقیت این کشور را می‌توان در چند عامل کلیدی جست‌وجو کرد:

ایجاد نهادهای پشتیبان صنعت: دولت ژاپن به طور فعال از طریق نهادهایی مانند MITI (وزارت صنعت و تجارت بین‌الملل) سیاست‌های حمایتی هدفمند برای رشد صنعت خودرو طراحی کرد.
پیوند عمیق خودروسازان با قطعه‌سازان: تشکیل شبکه‌های Keiretsu باعث شد که خودروسازان و تأمین‌کنندگان قطعات در یک زنجیره ارزش منسجم همکاری کنند.
تمرکز بر کیفیت و بهره‌وری: فلسفه تولید ناب (Lean Production) و بهبود مستمر (Kaizen) باعث شد کیفیت محصولات ژاپنی در سطح جهان بی‌رقیب شود.
حضور جهانی و رقابت‌پذیری: از دهه ۱۹۸۰، خودروسازان ژاپنی مانند تویوتا، نیسان و هوندا توانستند بازارهای جهانی را فتح کنند.

چرا صنعت خودروسازی ایران ناکام ماند؟

در مقابل، صنعت خودروسازی ایران با مجموعه‌ای از ضعف‌های ساختاری مواجه بوده که مانع از توسعه واقعی آن شده‌اند:

انحصار و مدیریت دولتی: شرکت‌های خودروسازی بزرگ ایران طی دهه‌های متمادی تحت کنترل دولت یا نهادهای شبه‌دولتی قرار داشتند و رقابت واقعی در این صنعت شکل نگرفت.
فقدان پیوند با قطعه‌سازی پیشرفته: برخلاف ژاپن که زنجیره قطعه‌سازی بسیار منسجمی ایجاد کرد، در ایران قطعه‌سازان عمدتاً به مونتاژ قطعات وارداتی یا تولید قطعات کم‌کیفیت محدود شدند.
نگاه سوداگری به خودرو: در ایران خودرو نه به عنوان کالای مصرفی، بلکه به عنوان سرمایه‌ای برای حفظ ارزش پول دیده می‌شود؛ نگاهی که ساختار بازار را از مسیر طبیعی خود خارج کرده است.
نبود سیاست صنعتی پایدار: فقدان استراتژی منسجم صنعتی باعث شده که برنامه‌های حمایتی مقطعی و ناهماهنگ باشند و اثرگذاری طولانی‌مدت نداشته باشند.
وابستگی به بازار داخلی: عدم حضور در بازارهای جهانی باعث شده صنعت خودروی ایران به تولید انحصاری برای بازار داخلی محدود شود و انگیزه‌ای برای ارتقای کیفیت و نوآوری نداشته باشد.

نهادهای صنعتی؛ حلقه گمشده توسعه خودروسازی

در ژاپن، نهادهای صنعتی و سازمان‌های تخصصی نقش مهمی در هماهنگی میان دولت، خودروسازان و قطعه‌سازان ایفا کردند. در مقابل، در ایران نهادهای واسط توانمند برای ساماندهی ارتباطات میان صنایع مختلف وجود نداشتند یا اگر هم بودند، فاقد کارایی لازم بودند.
نبود چنین نهادهایی، منجر به ایجاد جزایر جداگانه‌ای از تولیدکنندگان شد که نه انگیزه کافی برای بهبود کیفیت داشتند و نه امکان بهره‌برداری از هم‌افزایی‌های صنعتی.

تأثیر تحریم‌ها و سیاست‌های ناپایدار

تحریم‌های بین‌المللی طی سال‌های اخیر ضربه سنگینی به صنعت خودروی ایران وارد کرده‌اند. قطع همکاری‌های فنی با خودروسازان خارجی، کاهش دسترسی به فناوری‌های روز و محدود شدن واردات قطعات باکیفیت، باعث شد سطح فناوری تولید خودرو در ایران فاصله زیادی با استانداردهای جهانی پیدا کند.
از سوی دیگر، تغییر مداوم سیاست‌های حمایتی، تغییر تعرفه‌ها، نوسانات نرخ ارز و نبود چشم‌انداز پایدار، باعث شده فضای سرمایه‌گذاری در صنعت خودرو بسیار پرریسک و بی‌ثبات شود.

نقش فرهنگ تولید و مصرف

در ژاپن، فرهنگ کار مبتنی بر کیفیت، احترام به مشتری و بهبود مستمر به بخشی از دی ان ای صنعت تبدیل شد. اما در ایران، نگاه کوتاه‌مدت به تولید، عدم پاسخگویی به مشتریان، ضعف در خدمات پس از فروش و ترجیح سود کوتاه‌مدت به توسعه بلندمدت، آسیب‌های جدی به برند خودروسازان وارد کرده است.
از سوی دیگر، فرهنگ مصرف در ایران به گونه‌ای شکل گرفته که خودرو بیشتر به عنوان کالای سرمایه‌ای دیده می‌شود تا وسیله‌ای برای حمل و نقل. این مسئله باعث شده برخی تقاضاها به صورت غیرمنطقی افزایش یابد و خودروسازان کمتر به نیازهای واقعی مصرف‌کنندگان توجه کنند.

 

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار