به گزارش رصد روز، بیش از دو هفته از دریافت مدال برنز توسط مبینا نعمتزاده، تکواندوکار ایرانی در المپیک ۲۰۲۴ میگذرد، اما حواشی پیرامون او کماکان ادامه دارد؛ حواشی چنان گسترده و مکرر است که فضای خبری را محدود به خود کرده تا حدی که، رسانهها حتی فرصت نمیکنند به ناهید کیانی، به عنوان پرافتخارترین زن در المپیک جاری بپردازند!
به نظر میرسد نعمتزاده به درستی روال ارتقای جایگاه و ترقی با دور تند را از پیشکسوتهای خود آموخته است. تقدیم مدال به امام زمان، آرزوی خادمی در جمکران، مانور بر عدم مبارزه با حریف اسرائیلی و مواردی از این دست میتواند باورهای قلبی هر فردی باشد، اما وقتی در کنار درخواست تحصیل رشته پزشکی آن هم در دانشگاه تهران که قبولی در آن برای داوطلبان عادی نیازمند پشتکار چندین ساله و سطح علمی بالاست، مطرح میشود، برای اذهان عمومی حساسیت ایجاد میکند.
ضمن اینکه نعمتزاده پس از کسب مدال برنز، چهار میلیارد تومان از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک، ۵۰۰ میلیون تومان از فدراسیون تکواندو و پنج هزار یورو از مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران پاداش دریافت کرده است. ضمن این که طبق گزارش شرق، احتمالا قطعه زمینی هم در اختیار او قرار خواهد گرفت، مواردی که نشان میدهد او مزد زحمات خود برای کسب مدال برنز را تمام و کمال دریافت کرده است.
قانون درباره مدال آوران جهان و المپیک چه میگوید؟
قانون میگوید، کلیه قهرمانان ورزشی، اعم از دارندگان مدال در هر تورنمت جهانی، البته که میتوانند از سهمیه دانشگاه استفاده کنند، ولی فقط در رشتههای تربیت بدنی! از این قانون تا به حال بیشتر قهرمانان ایرانی از سال ۱۳۶۵ استفاده کردهاند. چه اینکه «حسین قناعتی»، رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز، ارائه هرگونه پذیرش بدون کنکور به مبینا نعمتزاده در رشته پزشکی این دانشگاه را تکذیب کرده و گفته: «پذیرش دانشجو در این دانشگاه طبق ضابطه خواهد بود.».
«عبدالرسول پورعباس»، سرپرست سازمان ملی سنجش و ارزشیابی نظام آموزش کشور نیز مستند به مصوبه سال ۱۳۶۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته است: «تمامی قهرمانان ورزشی دارای مدال طلا، نقره و برنز مسابقات المپیک، جهانی و آسیایی، میتوانند بدون شرکت در آزمون در رشته علوم ورزشی ادامه تحصیل دهند و ان عزیزان باید درخواست خود را از طریق کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارائه نمایند.» اظهاراتی که نشان میدهد امکان تحصیل بدون کنکور مبینا در دانشکده پزشکی وجود ندارد.
اما اظهارات سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در نقطه مقابل این ادعا قرار دارد. «احسان عظیمیراد» با استناد به قوانین بنیاد ملی نخبگان، مبینا نعمتزاده را نخبه معرفی کرده و گفته: «در قانون بنیاد ملی نخبگان آمده اگر شخصی حائز رتبههای برتر جهانی شود، نخبه محسوب میشود و از مزایایی بهره میبرند. یکی از این مزایا، ورود بدون کنکور به دانشگاه است که ایشان هم میتواند از آن استفاده کند.» او اضافه کرده: «موضوع دوم، بحث درخواست ایشان برای تحصیل در رشته پزشکی است که متقاضی زیادی دارد و از این جهت حساسیتبرانگیز شده، اما مشکلی وجود ندارد و باتوجه به سطح نخبگی و مدالآوری در المپیک، میتواند در رشته پزشکی تحصیل کند و مانعی وجود ندارد. مثل دانشآموزهای المپیادی که اگر در دنیا مقام بیاورند، میتواند در هر رشتهای بدون کنکور وارد دانشگاه شوند.»
در اینکه مبینا نعمتزاده نخبه ورزشی است شکی نیست، اما آیا نخبه یک رشته، میتواند نخبه رشته دیگری آن هم پزشکی شود؟ نگاهی به تاریخ نشان میدهد، قوانین گاه به تبصرههایی دچار و با خوانشی جدید اجرا شدند. چه اینکه ۲۴ سال پیش، علیرضا دبیر مدال طلای المپیک را برای ایران کسب کرد، موفقیتی که تا ۱۶ سال بیرقیب بود و ظاهرا او با موافقت سید محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، در رشته کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی تحصیل کرد.
جوایز ورزشکاران در کشورهای مختلف و پیشتازی ایران
اما اینکه کشورها به مدال آوران خود چقدر جایزه می دهند نیز محل سوال است.
آمریکا: ۳۷،۵۰۰ دلار برای مدال طلا، ۲۲،۵۰۰ دلار برای نقره و ۱۵،۰۰۰ دلار برای برنز
چین: ورزشکاران مدال آور چینی ۱۴۳،۰۰۰ دلار برای مدال طلا دریافت میکنند و همچنین هدایای دیگری مانند خودروهای لوکس یا آپارتمان نیز بسته به استان محل زندگیشان ممکن است دریافت کنند.
ژاپن: طلا ۴۵،۰۰۰ دلار، نقره ۱۸،۰۰۰ دلار، برنز ۹،۰۰۰ دلار
استرالیا: ۱۵،۰۰۰ دلار برای طلا، ۱۱،۰۰۰ دلار برای نقره ، ۷،۰۰۰ دلار برای برنز
فرانسه: مدال طلا ۶۵،۰۰۰ یورو، مدال نقره ۲۵،۰۰۰ یورو، مدال برنز ۱۵،۰۰۰ یورو
هلند: طلا ۳۰،۰۰۰ یورو، نقره ۲۲،۵۰۰ یورو، برنز ۱۵،۰۰۰ یورو
بریتانیا: از دولت هیچ پرداختی نخواهند داشت.
کره جنوبی: ورزشکاران مرد کرهای که مدال طلا کسب کنند از خدمت سربازی معاف میشوند و همچنین یک حقوق بازنشستگی ماهانه حدود ۷۳۰ دلار دریافت میکنند. ۵۴،۰۰۰ دلار طلا، ۳۰،۰۰۰ دلار نقره ، ۲۲،۰۰۰ دلار برنز
ایتالیا: طلا ۱۸۰،۰۰۰ یورو، نقره ۹۰،۰۰۰ یورو ، برنز ۶۰،۰۰۰ یورو
آلمان: طلا ۲۰،۰۰۰ یورو، نقره ۱۵،۰۰۰ یورو، برنز ۱۰،۰۰۰ یورو
کانادا: ۲۰،۰۰۰ دلار کانادا برای طلا، ۱۵،۰۰۰ دلار کانادا برای نقره ، ۱۰،۰۰۰ دلار کانادا برای برنز
ایران: طلا ۱۸ میلیارد (۳۰۵ هزار دلار)، نقره ۸ میلیارد (۱۳۵ هزار دلار)، برنز ۶ میلیارد (۱۰۰ هزار دلار)
این جوایز البته جدا از جوایزی است که خود فدراسیون ها نیز پرداخت می کنند و برای مثال فدراسیون کشتی خودش برای طلا ۶ میلیارد و فدراسیون تکواندو برای طلا یک میلیارد تومان پرداخت خواهد کرد.
این بدان معناست که المپیکیهای ایران دستکم از حدود ۱۱ کشور دیگر به صورت رسمی مبالغ بیشتری دریافت می کنند و این جدا از جوایز فراوان غیرنقدی به آنان است.
سهمیه ورزشکاران در جهان چگونه است؟
آنچه واضح است اینکه بسیاری از کشورهای جهان، از روشهای مختلفی برای حمایت از ورزشکاران قهرمان خود در زمینه تحصیلی استفاده میکنند. بسیاری از کشورها سهمیههای دانشگاهی و شرایط ویژهای را برای ورود ورزشکاران به دانشگاهها فراهم میکنند. این سیاستها به منظور تشویق ورزشکاران به ادامه تحصیل همزمان با فعالیتهای ورزشیشان و همچنین حمایت از آینده شغلی و تحصیلی آنها پس از دوران ورزشی است. برای مثال، سیستم پذیرش دانشجویان در آمریکا با ایران تفاوتهای زیادی دارد. با این حال، ورزشکاران نخبه اغلب مسیر سادهتری برای ورود به دانشگاههای معتبر و دریافت کمکهای مالی طی میکنند. در آموزش عالی آمریکا، هر دانشگاه و کالج قوانین خاص خود را برای پذیرش دارد.
یکی از معیارهای اصلی، بهویژه در دانشگاههای برتر، اثبات توانمندیها و استعدادهای منحصر به فرد است. مهارتهای ورزشی بهعنوان یک امتیاز برجسته میتواند شانس پذیرش دانشجو را افزایش دهد.
ورزشکاران به دلیل تواناییهایشان در ایجاد اعتبار و شهرت، برای دانشگاهها بسیار ارزشمند هستند. دانشگاهها با هم در رقابت هستند تا برترین ورزشکاران را جذب کنند، زیرا مشارکت در مسابقات ورزشی در سطوح بالا نیازمند حضور این افراد است. داشتن دانشجویان ورزشکار میتواند دانشگاهها را در کسب موفقیتهای ورزشی و ارتقاء جایگاه آنها در رقابتها یاری دهد. اگر بخواهیم مصداقی بیاوریم، در ایالات متحده، کیتی لدکی که در رشته شنا موفق به کسب چندین مدال طلای المپیک شده بود، بهدلیل دستاوردهای ورزشی برجستهاش توانست در دانشگاه استنفورد و در رشته روانشناسی پذیرفته شود.
همچنین، سیمون بایلز، ژیمناست برجستهای که مدالهای المپیک را در کارنامه خود دارد، به دلیل موفقیتهای ورزشیاش توانست در دانشگاه مردم آمریکا به صورت آنلاین و بدون پرداخت شهریه، در رشته مدیریت بازرگانی ثبت نام کند.
کلارا هیوز، قهرمان چندگانه کانادایی در دو رشته دوچرخهسواری و اسکیت سرعت، بهواسطه دستاوردهای ورزشی و تاثیرات اجتماعی خود، موفق به دریافت دکترای افتخاری از دانشگاههای معتبری، چون نیوبرانزویک، منیتوبا و بریتیش کلمبیا شده است. این افتخارات نشان از ارزش والای فعالیتهای ورزشی و اجتماعی او در سطح ملی دارد.
در دانشگاه بریتیش کلمبیا، برنامههای ویژهای برای ورزشکاران نخبه تدوین شده است که امکان ادامه تحصیل با شرایط منعطف را برای آنها فراهم میکند، بهگونهای که همزمان با رقابتهای ورزشی بتوانند پیشرفت تحصیلی نیز داشته باشند.
در استرالیا، برنامههای مشابهی تحت عنوان «دانشگاههای حامی ورزشکاران نخبه» به این دسته از دانشجویان کمک میکند تا با دریافت حمایتهای مالی و برنامهریزیهای آموزشی منعطف، تحصیلات خود را به اتمام برسانند. در فرانسه، موسسه INSEP (مؤسسه ملی تربیت ورزشکاران نخبه) به طور خاص روی تسهیل ورود ورزشکاران المپیکی به دانشگاهها تمرکز دارد و مسیر تحصیلی آنها را پس از دوران حرفهای ورزشیشان هموار میسازد، به طوری که این افراد میتوانند بدون دغدغه از آینده تحصیلی خود، به فعالیتهای ورزشی بپردازند و در نهایت وارد زندگی آکادمیک شوند. چین نیز برای ورزشکاران نخبه خود سهمیههای دانشگاهی در نظر میگیرد. این کشور با حمایتهای مالی و تخفیف در شهریه، مسیر ورود به دانشگاههای معتبر را برای قهرمانان ورزشی هموار میکند.
دلایل در نظر گرفتن سهمیه دانشگاهی برای قهرمانان ورزشی
پشتیبانی از دوران پس از ورزش: بسیاری از ورزشکاران پس از دوران فعالیت حرفهای خود نیاز به یک مسیر شغلی جدید دارند. آموزش عالی میتواند به آنها کمک کند تا به موفقیتهای دیگری نیز دست یابند. تقویت ارزشهای ملی: این سیاستها میتوانند به عنوان ابزاری برای تشویق جوانان به ورود به ورزش و حفظ قهرمانان به عنوان الگوهای ملی عمل کنند.
تقویت علمی و ورزشی جامعه: ترکیب مهارتهای ورزشی و علمی در یک فرد میتواند موجب تقویت همهجانبه آن فرد و در نتیجه جامعه باشد.
در نظام آموزشی علیل، درخواست نعمتزاده زیادهخواهیست!
به طور کلی، در بسیاری از کشورهای جهان این سیاستها به عنوان یک ابزار انگیزشی و حمایتی مورد استفاده قرار میگیرند و قهرمانان ورزشی به این وسیله از مزایای تحصیلی ویژه بهرهمند میشوند. با این حال، نظام آموزش عالی ایران با ساختاری که دارد، فرصتهای محدودی نه برای نخبگان ورزشی که برای تمام داوطلبان حتی در سطح علمی بالا فراهم میکند. این افراد برای ورود به رشتههای تحصیلی مورد علاقهشان ناچار به گذر از سد کنکور سراسری هستند، رویکردی که بهجای ارتقای توانمندیهای ورزشی و علمی، موانع جدیدی بر سر راه آنها قرار میدهد.
مشکل اینجا نیست که ورزشکاران نخبه توقعی بیش از حد دارند، بلکه سیستم آموزشی کشور نتوانسته است ابزار مناسبی برای شناسایی و حمایت از استعدادهای چندگانه ایجاد کند. پذیرش دانشجویان تنها بر اساس رتبه کنکور به یک مانع بزرگ برای عدالت آموزشی تبدیل شده است. این روند نه تنها به افزایش استرس در میان دانشآموزان منجر میشود، بلکه امتیاز خاصی را برای افرادی با دسترسی به منابع مالی بیشتر یا سهمیههای خاص، چون ایثارگران فراهم میکند. در این میان، بسیاری از استعدادهای واقعی، از جمله قهرمانان ورزشی، از دسترسی به تحصیلات عالی محروم میشوند و به دلیل محدودیتهای ساختاری، مسیر رشد و توسعه آنها بسته میماند و در جای خالی حمایت از نخبگان علمی و مانعی چون غول کنکور برای علاقمندان به تحصیل در رشتهها و دانشگاههای تراز اول، البته که در جامعه دوگانگی، خشم، قضاوت و حساسیت ایجاد خواهد شد. نابرابری آموزشی فراتر از مرزها نیز قابل مشاهده است.
فرزندان خانوادههای ثروتمند میتوانند بدون نیاز به داشتن صلاحیت علمی لازم، در کشورهای خارجی به تحصیل پزشکی بپردازند وسپس بهسادگی به دانشگاههای ایران منتقل شوند. این جریان نابرابر نه تنها بر سلامت نظام آموزشی اثرگذار است، بلکه به مهاجرت نخبگان نیز دامن میزند.
گزارشهای منتشره در سالنامه مهاجرتی نشان میدهد که ایران در جذب و حفظ استعدادها با چالشهای جدی مواجه است. بررسیهای «سالنامه مهاجرتی ۱۴۰۱» که توسط رصدخانه مهاجرتی ایران منتشر شده، نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۲۱ در شاخص رقابتپذیری جهانی برای استعدادها، رتبه ۱۱۲ را در بین ۱۳۳ کشور کسب کرده و در سال ۲۰۲۲ نیز در شاخص فرار مغزها رتبه ۱۰۶ را در میان ۱۷۷ کشور به خود اختصاص داده است، موضوعی که میتواند آینده توسعه کشور را با چالشهای جدی مواجه سازد.