شاید حتی بتوان این طور ارزیابی کرد که وقتی ۴۶۰ سال پیش، شاه تهماسب صفوی، برج و بارویی را دور روستای تهران بنا کرد نیز چنین روزی را تصور نمیکرد که این قریه خوش آب و هوا تا حدودی سرسبز به چنین روزگاری مبتلا شود؛ روزگار سخت بی آبی!
و شاید کمتر کسی تصور میکرد در نهایت بحران آب در تهران تبدیل به موضوعی شود که شاید انتقال پایتخت را رقم بزند؛ انتقالی که کمتر کسی حاضر بوده تن به اجرای آن بدهد حالا به گونهای در گرو بحران آب تهران و تشدید آن است.
به گزارش اقتصاد ۲۴، تهران اکنون در وضعیت ورشکستگی جدی آبی است و وضعیت سدهای نه فقط استان تهران که شاید کل ایران بحرانی است، اما رکورد بی سابقه و هراس انگیز پر بودن تنها ۸ درصدی سد کرج در طول تاریخ ساخت این سد بی سابقه بوده است.
اکنون ۹۱ درصد سد لتیان نیز خالی است و تقریبا این سد اکنون از مجموع حجم ۹۵ میلیون مترمکعبی مخزن سد لتیان، در حال حاضر فقط ۹ میلیون مترمکعب آن، پُر از آب است.
در چنین شرایط شاید بتوان تهران را در وضعیت ورشکستگی آبی تصور کرد.
در همین حال نیز محمد جوانبخت، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا و مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران، اعلام کرد: «سدهای تأمینکننده آب شرب تهران، از جمله لار، لتیان، ماملو و کرج، با کاهش کمسابقه حجم ذخایر روبهرو هستند. سد کرج تنها ۷ درصد پرشدگی دارد که در طول تاریخ بهرهبرداری این سد بیسابقه است. سد لار نیز با یک درصد پرشدگی و سدهای لتیان و ماملو با ۱۲ درصد پرشدگی، شرایطی مشابه سد کرج دارند.»
خالی بودن سد کرج که یکی از اصلیترین منابع تامین آب شرب تهران محسوب میشود، در طول تاریخ بهرهبرداری این سد بیسابقه است و محدودیتی جدی برای تامین پایدار آب پایتخت محسوب میشود.
نگران کنندهتر این است که استاندار تهران از مهمترین بحرانهای استان تهران را طی سه سال آینده چالش آبی عنوان کرد و گفت: حل بحران آب از طریق دستگاههای ملی بررسی میشود.
بحران امنیتی آب و رسیدن خطر به فیروزکوه و دماوند
بحران آب در حقیقت میتواند به بحران امنیت در کشور نیز دامن بزند و به نظر میرسد که اکنون یکی از مشکلات جدی برای آینده استان تهران میتواند همین بحران امنیت ناشی از ورشکستگی آبی تهران باشد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، اکنون تهران با کاهش بیسابقه ذخایر آبی مواجه شده و ۸۵ درصد از حجم سدهای این استان خالی است؛ این موضوع تأمین آب شرب و کشاورزی را به چالشی بزرگ تبدیل کرده است. این یعنی که تهران، با جمعیتی بیش از ۱۳ میلیون نفر، در سالهای اخیر با یکی از جدیترین بحرانهای آبی تاریخ خود روبه رو شده است.
چنان چه حتی در سفر اخیر پزشکیان به شهرستانهای پردیس، دماوند و فیروزکوه، مسئولان محلی به صراحت از «تشنگی» و «بیآبی» به عنوان معضل اصلی این مناطق نام بردند و هشدار دادند که ادامه این روند، زندگی ساکنین را تهدید میکند.
سد نمرود، تنها منبع تأمین آب فیروزکوه، با کمتر از ۲۰ درصد ذخیره مواجه است و کشاورزان محلی اعلام کردهاند که به دلیل نبود آب، ۴۰ درصد از زمینهای کشاورزی امسال زیر کشت نرفته است.
کاهش جدی سطح آب چاهها در دماوند نیز باعث شده تا ساکنان برخی مناطق «آبسرد» و «گیلاوند» برای تأمین آب شرب به تانکرهای آبرسان وابسته شوند.
چنان چه هفته اول بهمن امسال به دنبال اعلام مجموع پرشدگی حداکثر ۱۷ درصدی ۵ سد استان که نسبت به میانگین ۵ ساله کاهش ۲۱ درصدی داشته، شرکت آب منطقهای تهران در گزارشی اعلام کرد که حجم ذخایر سدهای پنجگانه استان با کاهش ۲۵۰ میلیون متر مکعبی نسبت به پارسال، به ۳۳۰ میلیون مترمکعب رسیده آن هم در حالی که ذخایر زیرزمینی هم کفاف تامین کسری نیاز را نمیدهد، چون با کاهش سالانه ۱۳۰ میلیون مترمکعبی از ذخایر آب زیرزمینی استان مواجهیم.
برداشت بی رویه آب از منابع زیر زمینی
در این بین، اما مساله دیگر را نیز باید برداشت بیش از حد استاندارد از آبهای زیرزمینی دانست. چنان که به گزارش اقتصاد ۲۴، محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران اخیرا ابراز داشت که برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی و کاهش بارشها، باعث شده تا ۷۰ درصد چاههای استان تهران در آستانه خشکی قرار بگیرند؛ اگر این روند ادامه یابد، تهران تا ۵ سال آینده با فاجعه بیآبی مواجه خواهد شد.
در همین حال مدیرعامل شرکت آبفای استان تهران نیز دیروز با بیان این که بارندگی در استان تهران ۲۵ درصد نسبت به سال گذشته کمتر بوده خبر داده که: میزان پرشدگی سدهای ۴گانه تهران ۶ درصد ثبت شده و مردم برای خروج از چهارمین خشکسالی، حداقل باید ۲۰ درصد مصرف آب خود را کاهش دهند.
به گفته محمد جوانبخت، معاون وزیر نیرو و مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب، به دلیل کاهش ۴۷ درصدی بارش در استان تهران، ذخایر سدهای لار، لتیان، ماملو و به ویژه سد کرج که بخش زیادی از آب شرب تهران را تامین میکند، «با کاهش قابل ملاحظهای روبروست».
هم چنین آبفا به عنوان نهاد تخصصی حوزه آب اعلام کرده که ۵ سد تامین کننده آب تهران، هماکنون ۶ درصد بیشتر از سال ۱۴۰۲ آب دارند.
این شرکت میزان ذخیره آب سدهای تهران را ۲۵۸ میلیون متر مکعب اعلام کرد و گفته: «بدون احتساب بارشهای انتهای زمستان و فصل بهار کفاف نیاز حداقل ۳ ماه آینده را میدهد.»
در واقع اکنون با شرایط امروز و فعلی سدها، تهران تنها برای ۹۰ روز آینده ذخایر آبی مورد نیاز شهروندانش را میتواند تامین کند.
اصلیترین عوامل بروز فاجعهای که میرسد
در این بین کارشناسان، اما سه عامل اصلی را در تشدید بحران آب تهران مؤثر میدانند؛ عامل اول را باید کاهش بی سابقه بارشها دانست. بر اساس دادههای هواشناسی، بارشهای تهران در سال آبی جاری نسبت به میانگین بلندمدت ۴۰ درصد کاهش یافته است، این موضوع بهویژه در شهرستانهای دماوند و فیروزکوه، که بخشی از آب تهران را تأمین میکنند، بحران را تشدید کرده است.
در حقیقت دو شهر مهم دماوند و فیروزکوه در حالی هم چنان پربارشترین شهرها در استان تهران هستند که، نسبت به سابق با کاهش جدی بارش مواجه شدهاند و این بدان معناست که دو تامین کننده اصلی آب تهران اکنون در بحران آبی هستند.
مورد دوم را، اما باید مدیریت ناکارآمد منابع آبی در کشور دانست. در واقع ترکیب مسئله مدیریت به شدت عقب افتاده آبی و ساختوسازهای غیرمجاز در حریم رودخانهها، فرسودگی شبکه انتقال آب (با رکورد بسیار بالای نشت ۳۰ درصدی آب در مسیر انتقال) و عدم اجرای طرحهای بازچرخانی آب (از فاضلاب یا آب شهری) از جمله مشکلات ساختاری است، که بر کاهش بارشها دامن میزند .
مصرف بیرویه، اما عامل سوم تشنگی تهران است، سرانه مصرف آب در تهران ۲۵۰ لیتر در روز است که تقریباً دو برابر استاندارد جهانی (۱۳۰ لیتر) است. بخش عمده این مصرف به آبیاری فضای سبز غیراصولی و مصارف خانگی بازمیگردد.
گزارشها نشان میدهد که مشترکان استان تهران سالانه ۱.۵ میلیارد مترمکعب و مشترکان شهر تهران سالانه ۱.۲ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنند.
هر شهروند تهرانی نیز به طور میانگین ۲۴۰ لیتر آب در روز مصرف میکند.
این عدد در شهرهای پرجمعیت کشورهای خشک و نیمهخشک جهان حدود ۱۵۰ لیتر است. همچنین ۳۰ درصد از آب توزیع شده در شبکه شهری به دلیل نشت از لولههای فرسوده از بین میرود.
این یعنی حتی اگر شهروندان مصرف خود را کاهش دهند همچنان بخش بزرگی از آب تهران، پیش از رسیدن به خانهها در زیرساختهای پوسیده از بین میرود.
تاثیر ادامه پر مصرفی همزمان با کاهش بارشها قطعا در نیمه دوم سال و تابستان سال آینده خود را نشان خواهد داد.
شهروندان تهرانی باید به سرعت تمامی الگوهای مصرف آب خود را تغییر دهند، در غیر این صورت باید منتظر قطعی طولانی آب در تابستان سال پیش رو باشند.
هم چنین پیشبینیها نشان میدهد اگر روند کنونی، بدون تغییر فوری و یا یافتن راهکاری، ادامه یابد، تهران تا سال ۱۴۱۰ با کمبود ۵۰۰ میلیون مترمکعبی آب مواجه خواهد شد، و این موضوع نه تنها زندگی روزمره شهروندان، بلکه امنیت غذایی و اقتصادی پایتخت را نیز تهدید میکند.
کشاورزی در دشتهای ورامین و شهریار و هم چنین دماوند و گیلاوند که همگی از تأمینکنندگان بخشی از محصولات کشاورزی پایتخت هستند، هم اکنون نیز به دلیل بحران جدی منابع آبی، با کاهش مواجه شده و این کسری آب میتواند امنیت اقتصادی و اجتماعی جامعه را به خطر اندازد و به تبع آن در نهایت خود به یک بحران امنیتی جدی برای کشور تبدیل شود.
تشدید بحران با یک دستور عجیب و تازه
در چنین شرایطی که به نظر میرسد تنوره دیو بی آبی بیخ گوش تهران شنیده میشود و اتفاقا یکی از مشکلات برداشتهای بی رویه از آبهای زیرزمینی بوده؛ خبری که شورای شهر تهران داد، بیش از پیش به نگرانیها افزود.
چمران در هفته اخیر و در خصوص بحران کم آبی پایتخت خبر داد که: «قرار است آبفا ۵۰ حلقه چاه عمیق ۲۵۰ متری حفر کند که بتواند آب شرب مورد نیاز را تامین کند که این اقدام دیگر چاهها را خشک خواهد کرد. ما نامهای به روسای سه قوه با تمام استدلالها ارسال کردیم که این منابع تا سه سال دیگر مجددا خشک خواهد شد و ما این موضوع را صلاح نمیدانیم. مدیریت شهری بودجهای در نظر گرفت که آبفا هدررفت سد لار را به تهران منتقل کند. حفر چاه سادهترین کار و البته خطرناک است. ما دیگر چاهی حفر نمیکنیم. اگر چاهی هست به آبفا تحویل میدهیم.»
شنیده شدن این خبر تقریبا تمامی کارشناسان این حوزه را دچار وحشت جدی کرده است که چطور برای ترمیم زخمی قصد دارند زخم دیگری بزنند و آتشی را با آتشی دیگر خاموش کنند.
به نظر میرسد که وزیر نیرو و مدیریت آبفا اساسا فارغ از نگاه طولانی مدت به مساله بحران آبی تهران تنها در پی گذر موقت از تابستان سخت سال ۱۴۰۴ هستند و کار چنان اکنون بالا گرفته که شورای شهر دست به دامن روسای سه قوه شده و برای آنان نامه نوشته تا شاید به طریقی از این کار ممانعت شود.
به گزارش اقتصاد ۲۴، حفر چاه به صورت درست، اصولی و مناسب هیچ مشکلی ایجاد نمیکند، ولی با حفاری بیش از حد و غیر اصولی ضربه بزرگی به چرخه طبیعت وارد میشود و این مسئله منجر به کاهش آبهای زیرزمینی و به دنبال آن مشکلات جدی در تامین آب برای خود و آیندگان ایجاد میشود.
در حقیقت دست بردن در آبهای زیرزمینی به معنای دست بردن در مخازن ارزشمند آبی است که باید برای آیندگان حفظ شود و از سوی دیگر میتواند منجر به آلودگی آبهای زیرزمینی نیز شود.
در چنین شرایطی که صدای بحران آبی از همیشه بلندتر در تمام کشور شنیده میشود، این تلاش دولت چهاردهم برای حفر دهها چاه عمیق علاج مساله نیست بلکه تنها سرریز کردن و بزرگتر کردن بحران برای سالهای آتی است.
چنان چه محسن موسوی خوانساری، کارشناس صنایع آب و محیط زیست نیز بیش از این هشدار داده بود که تنشهای آبی بسیار زیادی را در سالهای آینده خواهیم داشت.
مساله اینجاست که تنش آبی که اکنون صدای نفس هایش در گوش شهر پیچیده در فاصله زمانی ۱۴۱۰ تا ۱۴۲۰ به اوج میرسد.
احتمالا نیز سال آینده را شهروندان تهرانی با قطع آب برای چند ساعت در طول روز سپری میکنند، اما وضعیت میتواند حتی به مراتب نیز بدتر شود.
کما این که مطالعاتی قبل از انقلاب انجام شده که توان جمعیتی در داخل فلات مرکزی را محدود دانسته بود و در برنامه هفتم توسعه ذکر شده که ۸ درصد جمعیت باید کنار سواحل جنوبی منتقل شود.
هم چنین در سند امنیت غذایی نیز اشاره شده که مصرف آب باید کاهش پیدا کند. همه این موارد نیز اکنون ما را به این نکته میرساند که فلات مرکزی با داشتن ۱۰ درصد آب کشور، دیگر نمیتواند ۷۰ درصد جمعیت را تحمل کند؟ فلات مرکزی ایران نه تنها در تهران، بلکه در دیگر شهرها توان تحمل این حجم جمعیت و صنایع را ندارد و هر روز که کمتر به این مساله پرداخته شود و به طرحهای کوتاه مدت توجه شود، وضعیت میتواند به مرحل خطرناک غیرقابل بازگشت نزدیک شود.