به گزارش رصد روز، با پیروزی مسعود پزشکیان، انتظاری در جامعه برای از سرگرفتن مذاکرات با غرب شکل گرفته است. در گوشه و کنار جامعه صحبت از احتمالآغاز دور جدیدی از مذاکرات شنیده می شود، هرچند هنوز پزشکیان و اطرافیان او هیچ صحبت علنی در اینباره نکردهاند. در این بین، پیروزی احتمالی ترامپ، سناریوهای جدیدی پیش روی دولت میگذارد، اما پیش از تمام این موضوعات، سؤال اساسی این است که مذاکرات جدید بر سر چه چیز خواهد بود و چگونه انجام میگیرد؟
نصرت الله تاجیک دیپلمات سابق، معتقد است مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا در دولت پزشکیان مبهم است. او در اینباره میگوید: «دورنمای مذاکره از الان روشن نیست. تا زمانیکه دولت چهاردهم مستقر شود، چند ماه طول میکشد. انتخابات آمریکا هم در پیش است و دولت بایدن رسما مذاکرهای در پیش ندارد. باید منتظر دولت بعدی آمریکا باشیم. از نظر زمانبندی، زمان مناسبی را نمیتوانیم برای گفتگو پیشبینی کنیم. حداقل تا شش ماه آینده که خبری نخواهد شد. از این گذشته، اینکه مذاکره با چه موضوعی شروع شود، مبهم و اساسی است.»
تاجیک میگوید: در مذاکرات آتی، رسیدن به یک توافق برای مذاکره بر سر یک موضوع واحد سخت است. موضوع اصلی ما رفع تحریم هاست، اما موضوع اصلی آنها تحریم نیست و مسأله منطقه و توانمندیهای هستهای و تسلیحاتی ما است. رسیدن به یک فرمول واحد سخت است. اما مهمتر از همه، اراده سیاسی دو دولت است.
مذاکرات دولت سیزدهم با آمریکا ناپایدار و غیرقابل اتکا بود
او با اشاره به انتخابات پیش رو در آمریکا میگوید: سرنوشت دولت آینده آمریکا هنوز معلوم نیست. متأسفانه مذاکراتی هم که در دولت سیزدهم صورت گرفته، اینقدر قوی و پایدار و قابل اتکا نبوده که همان را مبنا قرار دهیم.»
این دیپلمات پیشین می گوید: «ما زمان را از دست دادیم و اراده یک گفتگوی ثمر بخش وجود نداشت. دائماً از مقامات خودمان میشنویم که مذاکرات غیرمستقیم در جریان است، ولی طرف آمریکایی این ادعا را رد میکند؛ بنابراین خود وقوع مذاکره در این مقطع هم خیلی روشن نیست. من فکر میکنم که طرف ایرانی دنبال این است که بحث تحریمها را مطرح کند، طرف آمریکایی هم مطالبات بیشتری را مدنظر دارد.»
وی بیان میکند که ایران باید مسائل فنی خود را با آژانس انرژی اتمی حل کند و سپس با این امتیاز به سراغ مذاکره برود، می گوید: «موضوع احیای برجام با تغییر و تحولاتی که اتفاق افتاده و مسائل فنی حل نشده، به حاشیه رانده شده است. خوشبینی نسبت به احیای برجام، با تحولات اخیر، کم شده است.»
به گفته تاجیک، این بدان معنا نیست که ناامید شویم یا بخواهیم برجام را کنار بگذاریم. برجام حاصل کار دیپلماتیک دنیا بود. اگر بشود برجام را در قالب خودش و در بخش فنی محصور کنیم، آنگاه مسائلمان را با آژانس جلو ببریم، نتایج خوبی به دست میآید. آژانس ۱۵ گزارش مثبت داده و اعلام کرده که ایران طبق تعهدات برجامی عمل کرده است. حل شدن مسائل فنی با آژانس از طریق برجام، در مذاکرات با غرب هم میتواند یک امتیاز محسوب شود.
تاجیک تاکید کرده: ما در سیاست خارجی نیاز به یک اقدام چند وجهی داریم؛ یک طراحی چند جانبه که هرکدام از اینها یک بخشی از قطار مذاکرات را مدیریت کنند.
این دیپلمات سابق معتقد است که مسائل جدیدی در مذاکرات احتمالی مطرح خواهد شد و باید نقشهای جدید برای آن ترسیم کرد؛ او در اینباره میگوید: «من فکر میکنم موضوعات جدیدی در مذاکرات مطرح خواهند شد. این مسأله به این معنا نیست که تمام ملاحظات و خواستهای غرب را بپذیریم. ما میخواهیم یک مذاکرات مثبت داشته باشیم و باید نظرات غرب را هم بشنویم.»
به گفته تاجیک، قطببندیها و یارگیریها شرایط جدیدی را به وجود آورده که باید نقشهای جدید برای آن داشته باشیم.
او معقتد است تیم سیاست خارجی دولت چهاردهم کار مهمی در پیش دارد. آقای پزشکیان هم علاقهمند است که روش جدیدی را در تعامل با جامعه بینالمللی در پیش بگیرد. دولت چهاردهم به دنبال گفتمان جدید در همکاریهای بینالمللی است. شکل مذاکره ممکن است دو یا چند جانبه باشد و این بستگی به موضوعات و اهداف و اراده دو طرف دارد.
روش مذاکره غیرمستقیم با آمریکا باید تغییر کند
این دیپلمات سابق با بیان اینکه باید در روش اجرا سیاست خارجی تغییراتی اعمال کنیم می گوید: انتخاباتی در ایران برگزار شده و امیدی در داخل برای تغییر در روشها به وجود آمده است. باید بتوانیم از این فرصت برای جلوگیری از تنش استفاده کنیم.
تاجیک می گوید روش مذاکره غیرمستقیم با آمریکا هم باید تغییر کند. تیم سیاست خارجی ما باید با یارگیری، اجماعسازی و موازنه مثبت یعنی کار همزمان با شرق و غرب، فضایی را خلق کند که با قدرت بیشتری در مقابل آمریکا مذاکره کند. اقتصاد ضعیف ما و دور بودنمان از تجارت بینالملل، باعث ضعف ما در قرارگیری مقابل آمریکا شده است.
سناریوهای گفت و گو با ترامپ چیست؟
تاجیک معتقد است که دو سناریو درباره گفتگو احتمالی با ترامپ وجود دارد؛ اما پیش از آن باید تکلیف ارتباط ایران با آمریکا مشخص شود
او میگوید: «پیروزی ترامپ هنوز قطعی نیست اما مذاکره با ترامپ دو سناریوی محتمل داشد؛ اولین سناریو این است که با توجه به تاجر مسلک بودن او، میتوان توافق خوبی کرد. سناریو دوم میگوید مواضع او نسبت به ایران مانع توافق میشود. نقش ترامپ در مقابل ایران یک نقش خطی نیست. او روی همسایههای ما سرمایهگذاری میکند و اسراییل هم منتظر پیروزی ترامپ است تا وضعیت خاورمیانه را به نفعشان عوض کند. بنابراین ائتلاف عبری -عربی روی مواضع ترامپ برای رویارویی با ایران سرمایهگذاری کرده است.»
تاجیک تاکید کرده ابتدا باید تکلیفمان در رابطه با آمریکا مشخص شود. مسلماً دولت پزشکیان با شکل و شمایل جدیدی مذاکره خواهد کرد و این مذاکرات میتواند مطالبات و سرفصلهای جدیدی داشته باشد. هرچند پیروزی و یا عدم پیروزی ترامپ نیز میتواند بر تغییر در ساختار و محتوای گفتگوهای احتمالی اثر بگذارد. آنچه تاکنون مشخص است، تأثیر انتخابات آمریکا، ترکیب تیم سیاست خارجی ایران و آزادی عمل تیم پزشکیان برای مذاکره است که برای هرکدام از آنها حداقل باید تا آبان ماه صبر کرد و سپس سناریوهای موجود در مذاکرات جدید را بررسی کرد.
علاوه بر این، ایران آماده است تا برخی از مواد هستهای خود را رقیق کند، اگرچه ایالات متحده از برجام خارج شد، اما تا زمانی که سانتریفیوژها در حال چرخش هستند، انباشته شدن این مواد از نظر ایران قابل بحث است. ایران احتمالا بر ادامه تحقیق و توسعه تاسیسات هستهای غیرنظامی پافشاری خواهد کرد. با این حال، احتمالا آماده خواهد بود تا وضعیت تاسیسات هستهای را بدون تغییر قابلتوجه باقی بگذارد.
با در نظر گرفتن این موضوع، ساخت بمب هستهای به مواد شکافتپذیر و همچنین توانایی برداشت این مواد و تبدیل آن، به یکافزار هستهای نیاز دارد. ایران در غنیسازی بسیار پیشرفته است و میتواند به سرعت مواد شکافتپذیر داشته باشد، اما برای ساخت دستگاه به دانشمندان متعهد نیاز دارد.
برجام بر محدود کردن توانمندیهای غنیسازی ایران متمرکز بود، اما تمرکز کمتری بر گامهایی داشت که ایران برای دستیابی به تسلیحات باید بردارد. این موضوع در توافق قبلی مورد توجه قرار گرفت، اما با توجه به تاکید بر فعالیت غنیسازی ایران کافی نبود. با توجه به استدلال ایران مبنی بر اینکه قصد تولید تسلیحات هستهای ندارد، احتمالا میتوان نظارت دقیقتری بر تسلیحات بالقوه ایجاد کرد.
با فرض اینکه طرفین بتوانند بر اساس این مفروضات اولیه به توافق برسند، غرب توانایی نظارت بر برنامه هستهای ایران (از استخراج مواد تا تولید سانتریفیوژها تا خود غنیسازی) را برای سالهای طولانی دریافت خواهد کرد. این توافق ایران را به عنوان یک کشور در آستانه غنیسازی بالا ایمن میکند.
با این حال، تهران را چند ماه از رسیدن به ۹۰درصد دور خواهد کرد. توانایی نظارت بر پیشرفت ایران به سمت تسلیحات به طور قابلتوجهی بهبود خواهد یافت. در ازای این، ایران رفع کامل تحریمهای بخش انرژی و برنامه تحقیقاتی و توسعهای گسترده و عمیق را دریافت خواهد کرد که با توجه به خروج آمریکا از توافق هستهای، ایران میتواند به راحتی و نسبتا سریع به آن بازگردد.
برجام ۲ توافق کاملی نخواهد بود، اما توانایی غرب برای نظارت بر برنامه هستهای ایران را به میزان قابلتوجهی بهبود میبخشد و اطمینان میدهد که این برنامه به اهداف صلحآمیز محدود میشود. هزینه لغو تحریمها بسیار قابلتوجه خواهد بود. ایالات متحده از ابتدا میخواست تحریمها را به عنوان چماق حفظ کند که در ازای اجرای توافق هستهای توسط ایران میتوانست قابل چشمپوشی باشد.
ایران افزایش نیروهای متعارف خود مانند موشکهای بالستیک و پهپادها را متوقف نخواهد کرد و حاضر نخواهد شد در مورد همکاری خود با نیروهای نیابتی در خاورمیانه گفتگو کند. هرگونه مداخله بینالمللی در این موضوعات دارای خط قرمز است و ایران هیچگونه محدودیتی را در ارتباط با هیچ متحدی در هیچ معاملهای نمیپذیرد. استراتژی ایران از روز اول روشن بود: محدودیت در برنامه هستهای «صلحآمیز»، در ازای لغو تحریمها و هیچ چیز دیگری.
حتی اگر قدرتهای جهانی این اصول را بپذیرند، دستیابی به توافق آسان نخواهد بود. سوء ظن بین واشنگتن و تهران بدون توجه به اینکه چه کسی در هر دو کشور بر سر کار است، ادامه خواهد داشت. با این حال، ممکن است این درک وجود داشته باشد که بدون ایجاد چارچوب توافق بلندمدت دیگری، درگیری در مورد برنامه هستهای ایران تقریبا اجتنابناپذیر است. از طریق سازشهای دردناک برای هر دو طرف و تمایل به اجتناب از تشدید تنشها میتوان احتمال دستیابی به برجام ۲ را افزایش داد که به نفع خاورمیانه و جامعه بینالمللی است.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید