به گزارش اختصاصی رصد روز،تعطیلی بسیاری از برندهای محبوب قدیمی در چندسال اخیر و یا کاهش محسوس ارزش بازار آنها در صنایع مختلف این سؤال را مطرح می کند که اگر سیاست تفکیک در لایه های مختلف اقتصادی به سیاست ادغام تغییر ریل می داد آیا امروز بجای مشاهده کارخانجات بزرگی که از بنگاه اقتصادی تبدیل به انبار شدند و یا در حال اجاره خط تولید و تجیهزات خود هستند و یا اینکه با یک دهم ظرفیت مشغول به فعالیت هستند شاهد تداوم تولید و پلن های توسعه ای در آنها نبودیم؟
به باور بسیاری از صاحب نظران اقتصادی عدم درک درست از مفهوم برندسازی و جدال بر سر مدیریت سلیقه ای و بدون برنامه در چند دهه اخیر علت خاموشی بسیاری از واحدهای تولیدی بوده که علاوه بر تحمیل هزینه های سربار به اقتصاد کشور منجر به خلق واهمه ای شدند که مانع حضور بسیاری از سرمایه گذاران و ایده پرداززان در کشور شد.
در صنعت لوازم خانگی با وجود هشدارها مبنی بر تعدد واحدهای تولیدی موجی از خسران در این بخش بسیاری از واحدها را در نوسانات ارزی و تصمیم گیری های کلان بلعید در حالی که می شد با ایجاد یک هلدینگ با حفظ مالکیت از چنین فاجعه ای جلوگیری کرد.
ادغامهای ارزشمند شرکتهای تجاری جهانی یا داخلی همیشه موردتوجه بودهاند و به دلیل پیامدهای جالبی که برای توسعه تجارت دارند، مطالعات موردی زیادی روی آنها انجام شده است. ادغامهای موفق بازده بالاتری برای سرمایهگذاران در قالب ارزش بالاتر برای سهامداران، کاهش هزینه عملیاتی شرکتها، و افزایش درآمد و فروش فراهم میکنند. شرکتها از طریق ادغام و تملیک به دنبال تنوع بیشتر در عرضه، افزایش ظرفیت تولید، افزایش سهم بازار و بهره برداری بیشتر از عملیاتشان هستند.
در این زمینه می توان به بررسی نمونه های موفق ادغام در دنیا اشاره کرد؛
تایم وارنر با امریکن آنلاین
دوپونت و داو کمیکال
ادغام اسایبیمیلر با آنهایزر-بوشاینبو
ادغام اچ. جی. هینز با کرافت فود
اکسون و موبیل
بی اچ بی بیلتون و آرسلورمیتال
با این توضیح می توان نتیجه گرفت که راه حل توسعه تنها با افزایش برندها و واحدها ممکن نیست چرا که نگاهی به اصل رقابت پذیری نشان می دهد آنچه که موفقیت یک مجموعه را تضمین می کند دسترسی به منابع و امکان به روزرسانی زیرساختها با توجه به پیشرفتهای شکل گرفته در زنجیره تأمین است که با وجود موانع و چالشهای مهم اقتصادی در کشور برای بسیاری از واحدها امکان پذیر نیست بنابراین باید به بررسی راههای دیگری پرداخت.
از سالهای پیش تا کنون موضوع واگذاری سهام شرکتهای معدنی که در بین چند سازمان و وزارتخانه غیرتخصصی تقسیم شده اند به بخشهای تخصصی برای اجرای طرحهای توسعه ای مورد بحث بود که در این صورت می شد شاهد توازن بازار و برخورداری توجیه اقتصادی و فنی آنها باشیم.
در واقع باید اذعان کرد تفکیک شرکتها علاوه بر افزایش هزینههایی همچون بالارفتن قیمت تمامشده تولید، عوارض و مالیات، زمینه کاهش کنترل بر روند تولید و کندی اجرای طرحهای توسعه را فراھم میسازد.
کشور چین از ۲۰ سال پیش ادغام شرکتهای کوچک فولادی را با اتخاذ سیاستهای تشویقی و حتی تنبیهی آغاز کرد؛ به ھمین دلیل امروز شاهد آن هستیم که شرکت Masteel بیش از پانزده میلیون تن فولاد را با سه هزار نفر نیرو تولید میکند.
آنچه که امروز تبدیل به چالش اساسی شرکتهای معدنی و فولادی شده در اختیار بودن صدها محدوده اکتشافی نزد سازمانهای دولتیست که خود نیاز به به قدرت چانه زنی بالا بر اقناع مدیرانی دارد که با نیازهای تولید در سطح جهانی آشنایی کافی ندارند.
نتایج یک ادغام در فولاد مبارکه اصفهان
فولاد مبارکه اصفهان از معدود شرکتهاییست که به واسطه در اختیار داشتن زنجیره کامل تولید با ورود به بخش معدن می تواند پایداری ارزش سهام و توسعه را رقم بزند. خرید شرکت اپال توسط فولاد مبارکه یکی دیگر از اقداماتیست که می تواند با توجه به نقش و جایگاه و فولاد به عنوان واحدی که ۳۰ درصد فولاد کشور را تولیدی می کند به نتایجی منجر شود که مهمترین آن تثبیت جایگاه بین المللی کشور، انتفاع سهامداران، تأمین پایدار مواد اولیه، افزایش سودآوری، کاهش هزینه های تولید و اجرای طرحهای توسعه ای با بهره گیری از ظرفیت های داخلی باشد.
تملک شرکت صنایع معدنی کانیسازان کیمیا توسط فولاد مبارکه که از سوی کنسرسیومی متشکل از شرکتهای فولاد مبارکه با سهم ۵۵ درصد و گسترش صنایع معدنی کاوه پارس متعلق به بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با سهم ۴۵ درصدی، به قیمت بیش از ۶۶ هزار میلیارد تومان توسط فولاد مبارکه خریداری شد این امکان را فراهم می آورد که موضوع طرحهای بلند مدت در بزرگترین شرکت فولادساز خاورمیانه با اتکاء به تأمین مواد اولیه و تولید تراز جهانی با اطمینانی بیش از گذشته اتفاق بیفتد که می توان از آن به عنوان دمیدن روحی تازه در شرکتهای فولادی یاد کرد.
از طرفی بزرگترین اقدام بانک پارسیان در سالهای گذشته برای خروج از بنگاهداری یکی دیگر از نتایجیست که در گزارشات مالی و بهبود ارکان مالی و در نتیجه خروج از زیان انباشته با فروش سهام شرکت صنایع معدنی کانی سازان کیمیا که حدود ۹۱ درصد از سهام شرکت فرآوری معدنی اپال کانی پارس را در اختیار دارد روی ارزش سهام این بانک و حرکت از زیان به سمت سود اثر فوق العاده ای داشته باشد.
نتایج حاصل از چنین ادغامی که با هدف منافع ملی و کاهش ریسک و انتفاع سهامداران صورت گرفت رویکرد جدیدی را در بخش های مختلف اقتصادی ایجاد می کند که مطالعه دستاوردهای این اقدام قطعاً چنین زمینه ای را فراهم می نماید.
از حیث مزیت مقیاس باید یادآور شد که فولاد مبارکه با این حرکت و با توجه به پتانسیل موجود در این شرکت خواهد توانست تا ظرفیت های شرکت صنایع معدنی کانی سازان کیمیا را افزایش داده که این مسئله را باید نتیجه ارزش آفرینی از طریق تملک و ادغام دانست. علاوه بر این پیش بینی می شود که فولادیها بتوانند در آینده ای نزدیک سهم خود را از بازار افزایش داده و حاشیه سود عملیاتی بیشتری را کسب کنند.
این اتفاق در شرایطی رقم می خورد که با توجه به آنچه گفت می توان نتیجه گرفت که سودآوری با استراتژی کاهش هزینه عملاً فولاد مبارکه را در در وضعیت قابل توجهی قرار می دهد که با توجه به سهامداری شرکت های سهام عدالت در این شرکت سهامداران نماد فولاد برنده بزرگ چنین اقدامی خواهند بود.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید