به گزارش رصد روز، آمارها نشان میدهند که شکاف بین مرفهترین و کمرونقترین کشورهای جهان در حال افزایش است. کشورهایی که در گروه دوم قرار گرفتهاند، ناامنی بیشتر و اقتصاد رو به افولتری را تجربه میکنند. مؤسسات در این کشورها رو به زوال نهاده و اقتصادها ضعیفتر شدهاند. هرچند گاه نقاط قوتی هم دیده میشود، اما بهطور کلی کشورهایی که در مناطقی، چون آفریقا و خاورمیانه قرار گرفتهاند، در حوزه رفاه اجتماعی بیشتر به قعر جدول رتبهبندی سقوط کردهاند.
شاخص رفاه لگاتوم، یک رتبهبندی سالانه است که توسط مؤسسه لگاتوم، فعال در حوزه خیریه، ارائه میشود. در این رتبهبندی عوامل مختلفی دخیل هستند؛ از جمله آزادیهای شخصی، سلامت، امنیت، حکومتداری و … که هرکدام به تفصیل تشریح خواهند شد. این شاخص کشورها را به ۹ منطقه تقسیم میکند. در این تقسیمبندی به ترتیب کشورهای غرب اروپا و به دنبال آن آمریکای شمالی بهترین رتبه را از نظر شاخص رفاه لگاتوم دارند. بعد از این کشورها به ترتیب شرق آسیا و پاسیفیک، شرق اروپا، آمریکایی لاتین و کارائیب، مرکز و جنوب آفریقا، خاورمیانه و شمال آفریقا و در نهایت آفریقای زیرصحرا قرار گرفتهاند.
گزارش سال ۲۰۲۳ شاخص رفاه لگاتوم نشان میدهد که وضعیت کشورهای ردههای پایین این تقسیمبندی هر سال بدتر از سال گذشته بوده است. [در کشورهای رده پایین تقسیمبندی وضع بدتر شده]در این میان هم ایران با رتبه ۱۲۶، یکی از کشورهای با عملکرد ضعیف بوده و نسبت به سال گذشته یک پله نزول را تجربه کرده است.
مرفهها چگونه مرفه میشوند؟
رفاه زمانی ایجاد میشود که رهبران و مقامات کشورهای جهان برای توسعه جامعهای تلاش کنند که فراگیر بوده و قرارداد اجتماعی قوی داشته باشد که از آزادیهای اساسی و امنیت هر فرد محافظت میکند. چنین جامعهای را یک اقتصاد باز هدایت میکند که از ایدهها و استعدادهای یک ملت بهره میبرد. این امر به نوبه خود محیطی برای شکوفایی همه ایجاد میکند؛ محیطی که با به ثمر رساندن پتانسیل منحصربهفرد خود و ایفای نقشاش در تقویت خانوادهها، جوامع و ملتهای خود، به شکوفایی جامعه منتهی میشود.
سالهاست که بسیاری از رهبران سیاسی دنیا بر ایده «رسیدن به دانمارک» تمرکز کردهاند، این کشور بهطور مداوم در صدر شاخصهای رفاه قرار دارد. با این حال منبع موفقیت این کشورِ منطقه نوردیک کمتر شناخته شده است. (نوردیک، به منطقهای فرهنگی و جغرافیایی در اروپای شمالی و اقیانوس اطلس شمالی گفته میشود. این منطقه شامل کشورهای دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد و همچنین قلمروهای خودمختار الند، گرینلند، سوالبار و فاروئه است)؛ در دانمارک نه رشد اقتصادی صرف، بلکه لیبرالدموکراسی قوی، نهادهای خوب و انسجام اجتماعی است که این کشور را به مرفهترین کشور جهان تبدیل کرده است.
توسعه ملی با یک جامعه و سیاست منسجمی آغاز میشود که امکان توسعه ظرفیتهای دولتی، حاکمیت قانون و نهادهای سیاسی را فراهم میکند. درحالیکه پیشرفتهای اقتصادی در بین کشورهایی با انواع نظامهای سیاسی دیده شده، این فقط کشورهای با منش لیبرال دموکراسی هستند که کرامت و احترام شهروندی را تضمین میکنند و حداکثر میزان شکوفایی انسانی را امکانپذیر میسازند.
دلیل این امر این است که در سطح فردی، شکوفایی زمانی حاصل میشود که همه افراد آزادی و توانایی داشتن زندگی رضایتبخش را داشته باشند و از تلاشها و تواناییهای خود برای رسیدن به اهداف و رفاه خود با احساس عزت، داشتن هدف و معنی زندگی استفاده کنند.
در سطح اجتماعی، شکوفایی زمانی امکانپذیر میشود که مردم در احساس کلی امنیت، نهادهای سالم، قوانین و مقررات قابلاجرا و دسترسی به منابع مورد نیاز مشارکت داشته و از آن بهرهمند شوند. به این معنا که در موقعیتی باشند که بتوانند تعهد داشته باشند و به دیگران اعتماد کنند تا به تعهدات آنها احترام بگذارند. ظهور سطوح بالای اعتماد در یک جامعه با شکوفایی گسترده آن جامعه همراه است.
اما در حال حاضر برای بسیاری از مردم کشورهای در حال توسعه، فرصت شکوفایی یک هدف دور و چیزی شبیه آرزو باقی مانده است. بازارهای شکوفایی موجود برای اکثر مردم غیرقابل دسترس است و تنها دربرگیرنده فرمهای ساده کار و تجارت است. کار غیررسمی با دسترسی محدود به سرمایه و منابع مالی به یک هنجار تبدیل شده است.
این امر زندگی پرمخاطرهای را به دنبال دارد که به مردم فرصت پیشرفت نمیدهد. اما در کشورهای با درآمد کم تا متوسط، پتانسیل بسیار زیادی وجود دارد که بهرهبرداری نشده است. باور بر این است که مردم عادی زمانی میتوانند کارهای خارقالعادهای انجام دهند که از شرافت و آزادی برخوردار باشند. در کشورهای در حال توسعه میتوان از این پتانسیل از طریق تغییرات ساختاری سیاسی و اقتصادی استفاده کرد.
چنین دگرگونیای، یعنی دستیابی به شکوفایی تودهای و ایجاد رفاه جمعی، تنها از نتایج پروژههای توسعه گسسته به دست نمیآید، بلکه تغییرات سیستماتیک باید به وقوع بپیوندد. این امر مستلزم دگرگونی ملی است: ایجاد نهادها، قواعد، هنجارها و نگرشهایی که بازارها و جوامع بسیار کارآمد را تشکیل میدهند. این خود مستلزم یک انتقال دموکراتیک و ایجاد انسجام اجتماعی است که جوامع باز و بازارهای باز را ممکن میسازد.
در نهایت رفاه تنها این نیست که چه چیز داریم، بلکه این است که به چه چیز تبدیل شدهایم. در یک جامعه مرفه:
مردم در صلح و آرامش زندگی میکنند و از خطر خشونت، ظلم و جنایت رهایی یافتهاند.
حیثیت ذاتی هرکس محترم و آزادی بیان، عبادت و اجتماع محفوظ است.
نهادهای حاکم با صداقت عمل میکنند، در برابر شهروندان پاسخگو و تابع حاکمیت قانون هستند.
خانوادههای پایدار و جوامع حمایتکننده ارزشهایی را القا میکنند که فرهنگ را شکل میدهد و پیوندهای اعتماد مورد نیاز برای شکوفایی جامعه را ایجاد میکند.
رفاه را یک اقتصاد باز هدایت میکند که از ایدهها و استعدادها برای ایجاد مسیرهای پایدار برای خروج از فقر بهره میبرد.
حقوق مالکیت محفوظ است، بنابراین سرمایهگذاری میتواند جریان یابد.
مقررات کسب و کار، کارآفرینی، رقابت و نوآوری را ممکن میسازند.
بازارهای باز و زیرساختهای با کیفیت بالا تجارت و بازرگانی را تسهیل میکنند.
سیاستهای مالی و پولی بهطور مسئولانه برای تقویت اشتغال، بهرهوری و رشد اقتصادی پایدار استفاده میشود.
رفاه توسط افراد توانمند ساخته میشود که جامعهای را ایجاد میکنند که رفاه را ارتقا میدهد.
همه میتوانند زندگی عاری از فقر بسازند.
مردم از سلامت جسمی و روانی خود مراقبت میکنند و به مراقبتهای بهداشتی مؤثر دسترسی دارند.
برای یادگیری ارزش قائل هستند و همه از آموزش باکیفیت برخوردار میشوند تا بتوانند به پتانسیلهای خود دست یابند.
محیط طبیعی بهعنوان میراثی برای نسلهای حال و آینده، عاقلانه مدیریت میشود.
وضعیت کلی سال ۲۰۲۳
برای سومین سال متوالی شاخص رفاه لگاتوم در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد که رفاه در سرتاسر جهان به روند یکنواخت خود ادامه داده است. دلیل اصلی این یکنواختی در شاخص رفاه این است که دنیا به سمت زوال نهادها و فرآیندهای دموکراتیک پیش میرود. [یکنواخت شده، چون کشورهای ردهبالای تقسیمبندی وضعیت بهتری دارند و ردههای پایین، وضعیت بدتر است و این دو، اثر همدیگر را خنثی کردهاند.
به نوعی، متوسط جهانی یکنواخت است.]درحالیکه نیازهای اساسی بشر بیش از هر زمان دیگری برآورده میشود و در ابتداییترین سطح، زندگی مردم در سراسر جهان در دهه گذشته به پیشرفت خود ادامه داده و کشورهای با رفاه کمتر، شاهد پیشرفت و رسیدن به بقیه جهان در همه شرایط زندگی، از جمله تغذیه، خدمات اولیه، سرپناه، ارتباطات و محافظت از آسیبها هستند و آموزش در سطح جهانی بهبود یافته، شاخصهای سلامت همچنان در همه کشورها بهبود یافته و همگرا میشود و نرخ مرگ و میر امروز بسیار کمتر از ۱۰ سال پیش است؛ اما در ۱۰ سال گذشته تنها چهار کشور از ۴۰ کشور ردههای پایینی شاخص رفاه خارج شدهاند. ۶ رکن از ۱۲ رکن شاخص رفاه در ۴۰ کشور ردههای پایین رو به وخامت گذاشته، درحالیکه بهطور متوسط در بقیه جهان شاهد بهبود بودهایم. نکته مهم وخامت وضعیت نهادها و اقتصادهایی است که باعث عقب افتادن این کشورها شده است.
بر اساس گزارش «شاخص رفاه لگاتوم در سال ۲۰۲۳» طی ۱۰ سال گذشته:
درصد افرادی که با درآمدی کمتر از ۵.۵۰ دلار در روز زندگی میکنند در سطح جهان از ۵۷درصد به ۴۷درصد و در شرق آسیا و اقیانوسیه از ۵۶درصد به ۲۸درصد کاهش یافته است. [طی ۱۰ سال گذشته وضعیت کلی بهتر شده، اما نه در جزئیات تقسمبندیها. مثلاً نسبت به کشورهای ردههای پایین]درصد کودکانی که دوره متوسطه را به پایان میبرند از ۷۴درصد به ۸۰درصد افزایش یافته و در آسیای مرکزی و جنوبی از ۶۸درصد به ۷۹درصد رسیده است.
نرخ مرگومیر کودکان زیر پنج سال از ۳۷ مرگ به ۲۶ مرگ در هر ۱۰۰۰ کودک و در جنوب صحرای آفریقا این رقم از ۹۸ مرگ به ۷۱ مرگ در هر ۱۰۰۰ کودک کاهش یافته است.
با این حال در ۴۰ کشور با رتبه پایین شاخص رفاه لگاتوم در سال ۲۰۲۳ شاهد تحولات زیر بودهایم:
تلفات درگیریهای دوطرفه از ۲۳۰۰۰ نفر به ۸۶۰۰۰ نفر افزایش یافته است.
کاهش رشد سرانه تولید ناخالص داخلی از ۲درصد به ۱/۰ درصد.
دامنه معاملات تجاری این کشورها با بالا رفتن از میزان ۸درصد از اقتصاد جهانی تنها به ۱۲درصد رسیده است، این در حالی است که ۴۰ کشور برتر دسترسی معاملات تجاری خود را به بازارهای خارجی برای کالاها از ۳۱درصد اقتصاد جهانی به ۴۵درصد افزایش دادهاند.
شوکهای اقتصادی اخیر ضعفهای ساختاری بلندمدت را در برخی کشورها تشدید کرده است. کاهشی در رشد بهرهوری وجود داشته که نهتنها در اقتصادهای غربی بلکه در کشورهای در حال توسعه نیز احساس میشود. کشورهایی که کمتر شکوفا هستند، نسبت به بقیه جهان موقعیت کمتری برای مقابله با این شوکها دارند.
مثلاً در دهه گذشته، شکاف زیرساختی فزایندهای بین کشورهای کمبرخوردار و بقیه دیده شده است. به غیر از آسیا، کشورهایی که در انتهای شاخص قرار دارند، از نظر بهره وری به پای سایر کشورهای جهان نرسیدهاند. علاوه بر این درحالیکه معاملات تجاری گسترده به کشورهای مرفه امکان دسترسی به تقریباً نیمی از بازارهای جهان را میدهد، ۴۰ کشور پایین ردهبندی به کمتر از یکسوم بازارهای جهان دسترسی دارند.
دموکراسیهای شکننده و زوال آزادیهای مدنی تبدیل به یک روند جهانی شده است. صرفنظر از اینکه انتخابات در اکثر کشورها برگزار میشود یا خیر، شیوهها و رویههای دموکراتیک در سرتاسر جهان رو به عقب نهادهاند. محدودیتهای اجرایی در هر منطقهای به جز اروپای غربی بدتر شده و سطح کنترل دولت توسط محاکم و مراجع قانونگذاری نزول یافته است. جالب این است که این فرایند در بسیاری از کشورهای اروپایی هم دیده میشود و دولتهای آنها اقدامات غیردموکراتیک را بیشتر کردهاند.
همین امر در مورد آزادیهای مدنی نیز صادق است. در طول دهه گذشته، آزادیهای شخصی در ۱۰۸ کشور با افزایش مخالفتها درباره آزادی اجتماعات و تشکلها، آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات روندی رو به افول داشته است. سانسور بهطور فزایندهای در سراسر جهان حتی در کشورهای دموکراتیک رایج شده است.
رئال پالیتیک (سیاست تحقق منافع ملی) بازگشته است و نظم بینالمللی لیبرال برای اولین بار پس از جنگ سرد با چالشی معنادار مواجه شده است. اکنون بسیاری از جنبههای رفاه را فراتر از ایمنی و امنیت، رویدادهای عرصه بینالمللی؛ از جمله انرژی، تجارت، دسترسی به منابع مالی، آموزش، بهداشت و حتی آزادی شخصی، تعیین میکنند. عقبگرد جهانیشدن در این دوران پر از تنشهای ژئوپلیتیک، عواقبی برای همه خواهد داشت. تاثیر شدید وابستگی جهان به روسیه در حوزه انرژی و کالا امسال به وضوح مشخص و محدودیتهای زنجیره تامین جهانی به افزایش تورم منجر شد.
این گزارش نشان میدهد توسعهیافتهترین کشورها عملکرد خوبی در شاخص رفاه دارند، اما علائم ناخوشی نیز وجود دارد. با نگاهی به ردههای بالای شاخص و تحلیل وضعیت رفاه در غرب، متوجه میشویم که در مرفهترین کشورها هم نمودار رفاه به وضعیتی یکنواخت رسیده و صعودی نیست. درحالیکه در بلندمدت دموکراسیهای لیبرالغربی بهطور مداوم در طیف وسیعی از معیارهای شاخص لگاتوم عملکرد خوبی داشتهاند، نشانههایی از شکنندگی نیز در این کشورها دیده میشود.
در بسیاری از مناطق درآمدهای واقعی طبقات کارگر به دلیل ناتوانی در تطبیق با تغییرات عمده اقتصادی، کاهش یافته است. در نتیجه سه الگو پدیدار شده است: احساس فزاینده «رها شدن» شهروندان توسط حکومتها، نارضایتی شهروندان از عملکرد دموکراسیهایشان، و افزایش پوپولیسم. از اواسط دهه ۱۹۹۰، نسبت شهروندانی که از عملکرد دموکراسی در کشورهای خود «ناراضی» هستند، تقریباً ۱۰درصد در سطح جهان افزایش یافته است.
ارکان شاخص رفاه لگاتوم کدامند؟
۱- رکن ایمنی و امنیت:
این رکن تعیینکننده تاثیری است که جنگ، درگیری و جنایت بر امنیت افراد گذاشته و چه بلافاصله و چه در یک روند طولانیمدت، این امنیت را بیثبات کرده است.
رکن ایمنی و امنیت در ۱۰ سال گذشته در سطح جهان بدتر شده و سپس بهبود یافته است. تعداد حوادث تروریستی افزایش یافته و بعد در ۵ سال گذشته کاهش یافته است. ترور و درگیری سیاسی مرتبط نیز تا حدودی بهبود یافته است.
۲- رکن آزادی شخصی:
این رکن پیشرفتهای کشورها را به سمت حقوق اولیه قانونی و آزادیهای فردی اندازهگیری میکند.
آزادی شخصی در ۱۰ سال گذشته بیش از هر رکن دیگری شاهد افول بوده است. این افول بیشتر به دلیل افزایش محدودیتها در آزادی اجتماعات و تشکلها و آزادی بیان است.
۳- رکن محیط سرمایهگذاری:
در این رکن میزان حفاظت کافی از سرمایهگذاریها و دسترسی آسان به آنها اندازهگیری میشود.
براساس این گزارش حقوق مالکیت و اکوسیستمهای تامین مالی در سالهای اخیر بهبود یافته است. حمایت از سرمایهگذاران در نتیجه حاکمیت بهتر سهامداران، تضاد منافع و مقررات ورشکستگی بهبود یافته است.
۴- رکن شرایط سازمانی:
نقطه تمرکز رکن شرایط سازمانی مقرراتی است که در ابتدای شروع یک کسب و کار، در حین رقابت با دیگر کسبوکارها و نیز به هنگام گسترش این کسبوکار، پیش پای آن گسترده شده است.
طی ۱۰ سال گذشته تحمیل مقررات زیاد به کسبوکارها بهبود یافته و درصد زمانی که مدیران ارشد صرف رعایت مقررات و زمان دریافت مجوز میکنند، رو به کاهش بوده است.
۵- رکن شرایط زندگی:
این رکن کیفیت معقول زندگی که همه مردم تجربه میکنند، از جمله منابع مادی، سرپناه، خدمات اساسی و ارتباطات را اندازهگیری میکند.
در سالهای اخیر شاهد بهبود در ارائه خدمات اساسی، ارتباطات، منابع مادی و حفاظت از آسیب بودهایم. دسترسی مردم به خدمات اولیه بهداشتی در سراسر دنیا از ۶۷درصد به ۷۸درصد افزایش یافته است.
۶- رکن سلامت:
رکن سلامت همانطور که از نامش پیداست سلامت افراد و دسترسی به خدمات بهداشتی لازم برای حفظ سلامتی را اندازهگیری میکند. در این رکن تمرکز بر پیامدهای سلامت، سیستمهای بهداشتی، بیماری و عوامل خطر و میزان مرگ و میر است.
براساس این گزارش رکن سلامت با افزایش امید به زندگی و سیستمهای مراقبتی بهتر در سراسر جهان به بهبود خود ادامه داده است. بهعنوان مثال مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال از ۳۸ مرگ به ۲۶ مرگ در هر ۱۰۰۰ کودک کاهش یافته است.
۷- رکن حکومتداری:
میزان کنترل و محدودیت بر قدرت و عملکرد مؤثر و بدون فساد دولتها نقطه تمرکز این رکن است.
گزارش شاخص رفاه لگاتوم میگوید که حکومتداری طی ۱۰ سال شاهد افول بوده که عمدتاً به دلیل بدتر شدن محدودیتهای اجرایی، پاسخگویی سیاسی و حاکمیت قانون بوده است.
۸- رکن سرمایه اجتماعی:
قدرت روابط فردی و اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، مشارکت مدنی در یک کشور و تحمل اجتماعی در این رکن اندازهگیری میشود.
مدارای اجتماعی، اعتماد بین فردی و مشارکت مدنی و اجتماعی در دنیا در حال بهبود است، بهطوریکه افراد بیشتری میگویند که منطقه آنها مکان مناسبی برای زندگی اقلیتهای قومی و مهاجران است.
۹- رکن زیرساخت و دسترسی به بازار:
رکن نُهم کیفیت زیرساختی را اندازهمیگیرد که تجارت و اعوجاج در بازار کالاها و خدمات را امکانپذیر میکند.
گذشته از بهبود ارتباطات، که در آن نسبت افرادی که از اینترنت استفاده میکنند از ۲۹درصد به ۵۹درصد رسیده، «مدیریت مرز» [در به حداکثر رساندن فرصت تعاملات مطلوب فرامرزی]و مقیاس بازار آزاد هم بهبود یافته است.
۱۰- رکن کیفیت اقتصادی:
در این رکن میزان تجهیز یک اقتصاد برای تولید ثروت پایدار و با مشارکت کامل نیروی کار اندازهگیری میشود.
پایداری مالی شاهد یکی از بدترین وخامتها بوده و رشد سرانه تولید ناخالص داخلی طی ۱۰ سال به نصف کاهش یافته است. با این حال تعداد مشاغل جدید و درخواستهای ثبت اختراع افزایش یافته است.
۱۱- رکن آموزش:
ثبتنام، نتایج و کیفیت چهار مرحله آموزشی (آموزش پیشدبستانی، ابتدایی، متوسطه و عالی) و همچنین نوع مهارتها در میان جمعیت بزرگسال را اندازهگیری میکند.
پیش از شیوع ویروس کووید ۱۹، ثبتنام در مراکز آموزشی پیشدبستانی و آموزش عالی افزایش یافت. میزان به پایان رساندن تحصیلات متوسطه هم افزایش یافته است.
۱۲- رکن محیط طبیعی:
جنبههایی از محیط فیزیکی را اندازهگیری میکند که اثر مستقیمی بر زندگی روزمره افراد دارد و نیز تغییراتی که ممکن است بر رفاه نسلهای آینده تاثیر بگذارد.
وسعت مناطق حفاظتشده نسبت به ۱۰ سال پیش بیشتر شده و رضایت از تلاشهای حفاظتی از ۵۱درصد به ۶۲درصد افزایش یافته است. با این حال انتشار گازهای گلخانهای و نیز تماس مردم با آلودگیها رو به افزایش بودهاست.
رتبهبندی کشورها:
نزول ایران در رتبهبندی شاخص لگاتوم
براساس رتبهبندی جهانی لگاتوم، کشور دانمارک رتبه اول خود را حفظ کرده است. این کشور در سال ۲۰۲۲ هم در جایگاه اول قرار داشت و توانسته بود از جایگاه چهارم این رتبهبندی در سال ۲۰۱۳ صعود کند. سوئد، نروژ، فنلاند، سوئیس، هلند، لوکزامبورگ، ایرلند و نیوزلند به ترتیب رتبههای دوم تا دهم را از آن خود کردهاند. بروندی، سودان، سوریه، اریتره، جمهوری دموکراتیک کنگو، چاد، سومالی، افغانستان، جمهوری آفریقای مرکزی، یمن و سودان جنوبی ۱۰ کشور قعر جدول این رتبهبندی هستند.
ایران در این رتبه در جایگاه یکصدوبیستوششم در میان ۱۶۷ کشور ایستاده است. در سال ۲۰۲۰ ایران در جایگاه یکصدوبیستوپنجم و در سال ۲۰۱۳ در جایگاه یکصدوبیستوسوم قرار گرفته بود. ایران تنها در رکن سلامت نشانههایی از ارتقا را دارد و رتبه ۵۸ دنیا را از آن خود کرده، اما بهعنوان مثال در رکن شرایط سازمانی رتبه ایران ۱۶۲ و در رکن آزادیهای شخصی ۱۶۵ و در رکن حکومتداری در رتبه ۱۴۶ دنیا قرار گرفته است.
در بین کشورهای آسیایی، ژاپن، سنگاپور و تایوان جزو ۲۰ کشور برتر دنیا هستند. رتبه امارات ۴۴، قطر ۴۶، کویت ۶۰، بحرین ۶۲، عمان ۶۷ و عربستان سعودی ۷۹ است. در بین همسایگان غیرعرب ایران هم ترکیه در رتبه ۹۵ و بسیار بالاتر از ایران قرار دارد.
نقاط ضعف اصلی خاورمیانه و شمال آفریقا نهادها است. در ایمنی و امنیت، آزادی شخصی و حکمرانی شاهد وخامت اوضاع در این منطقه هستیم. تروریسم و درگیری، سرکوب بیشتر آزادی بیان و اجتماعات در این منطقه تبدیل به هنجار شده و روند مسئولیتپذیری سیاسی و محدودیتهای اجرایی بدتر شده است. در نتیجه این منطقه بیشتر از بقیه جهان عقب افتاده و شاخصهای رفاه آن افول داشته است.