به گزارش رصد روز، قطع مکرر برق به یک بحران اساسی برای بخش معدن و صنایع معدنی کشور تبدیل شده است. فعالان این حوزه پیش از این بارها درباره پیامدهای ضعف زیرساختهای برق هشدار داده بودند و اکنون، این مشکل گریبانگیر تولید شده است.
این وضعیت نهتنها چرخ تولید را کند کرده، بلکه بر صادرات، سرمایهگذاری و حتی برنامههای توسعهای کشور سایه انداخته است. در برنامه هفتم توسعه هم به رشد ۱۳ درصدی بخش معدن اشاره شده، اما در شرایط فعلی تحقق چنین اهدافی در هالهای از ابهام قرار دارد.
شهرام شریعتی، کارشناس و فعال حوزه معدن، درباره تأثیر قطع مکرر برق بر زنجیره تولید در معادن در گفتوگو با تجارتنیوز توضیح داد: به دلیل ضعف زیرساختهای برق، فعالان حوزه معدن و صنایع معدنی بارها درباره کاهش و اختلال در تولید هشدار دادهاند. در بخش فرآوری، بهویژه در واحدهایی که از کورههای القایی استفاده میکنند، قطع برق با برنامهریزی بهتنهایی یک مشکل است و در صورت بیبرنامگی، این مشکل شدت بیشتری پیدا میکند.
او ادامه داد: در قطعی برق بدون برنامه اگر کارخانه ژنراتور نداشته باشد و نتواند برق را بهموقع از بخش ذخیره منتقل کند، کورهها خاموش میشوند. در چنین شرایطی، برگرداندن کورهها به دمای اولیه به انرژی بیشتری نیاز دارد و تولید متوقف میشود.
این فعال حوزه معدن درباره قطعی برق برنامهریزی شده توضیح داد: اگر قطعی برق برنامهریزی شده باشد، باز هم این مشکلات وجود دارد، ولی شدت آن کمتر است.
او گفت: بسیاری از معدنکاران از ژنراتور استفاده میکنند زیرا زیرساختهای برق کشور بهقدری ضعیف است که معادن نمیتوانند به شبکه برق متصل شوند. بنابراین، کارهای ابتدایی نظیر اکتشاف و استخراج با ژنراتور انجام میشود.
او اضافه کرد معادن در مقایسه با کارخانههای صنایع معدنی، از قطعی برق آسیب کمتری میبینند. با توجه به اینکه دولت توان تأمین برق خانگی را ندارد، در این وضعیت تولید هم دچار چالشهای زیادی میشود.
شریعتی درباره میزان خسارت واردشده به بخش معدن به دلیل قطعی برق تشریح کرد: برآورد خسارت زمانی معنا پیدا میکند که آمار در اختیار کارشناسان قرار بگیرد. شاید یک معدنکار از میزان خسارت واردشده به کسبوکار خود آگاهی داشته باشد، اما آمار دقیقی از میزان خسارت واردشده به تمام معدنکاران در دست نیست.
او ادامه داد: دولتها از میزان خسارت و تأثیر فرسودگی شبکه انتقال برق بر روند تولید آگاه بودهاند، اما رسیدگی لازم انجام نشده و نتیجه این بیتوجهی امروز بهوضوح قابل مشاهده است.
این فعال حوزه معدن در پاسخ به این پرسش که چه صنایعی معدنی بیشترین آسیب را از قطعی برق میبینند گفت: صنایعی که با کورههای القایی کار میکنند، مانند صنعت ذوب به مشکل برمیخورند. همچنین در این شرایط، نمیتوان دستهبندی کرد. تمام بخشهای معدنی از محدودیتهای برق آسیب میبینند.
شریعتی با اشاره به آسیبهای واردشده به منابع انسانی توضیح داد: نکتهای که دولتها در نظر نمیگیرند این است که در این وضعیت نیروی کار هم آسیب میبیند. زمانی که یک کارگر در دمای بین ۵۰ تا ۶۰ درجه فعالیت میکند، باید حداقل شرایط لازم برای آرامش و آسایش او فراهم شود. در وضعیت فعلی به منابع انسانی هم آسیب جدی وارد میشود.
شریعتی درباره تأثیر قطعی برق معادن بر وضعیت صادرات تصریح کرد: مواردی نظیر شبکه انتقال برق، خطهای لوله، جاده و… زیرساختهای مهم کشور هستند. هر یک از زیرساختها آسیب ببینند، سایر زیرساختها هم متأثر میشوند. در بحث صادرات، با آسیب دیدن زیرساختها هزینههای حملونقل، بندرداری و… افزایش پیدا میکند. هرچند این آسیب را بیشتر از بخش معدن، بخش صنایع غذایی میبیند.
او ادامه داد: از طرفی، زمانی که صادرات کمتر باشد، ارز کمتری وارد کشور میشود. در نتیجه، سرمایهگذاری کمتری در کشور انجام میشود.
شریعتی گفت: معدنکاری در ایران همچنان با رویکردی سنتی و غیرمدرن پیش میرود؛ موضوعی که در شرایط ناترازی انرژی ممکن است بهطور موقت به سود این بخش تمام شود و ضرر این صنعت نسبت به سایر صنایع کمتر شود.
این فعال بهش معدن تأکید کرد شاید در چنین شرایطی، بخشهایی نظیر کشاورزی، صنایع غذایی و… ضرر بیشتری متحمل میشوند، اما تمام این موارد جزو سبد تولید کشور هستند که در اثر این ناترزی آسیب زیادی میبینند.
شریعتی درباره تحقق اهداف برنامه توسعه در بخش معدن با توجه به وضعیت ناترازی اترژی توضیح داد: آرمانگرایی برنامه هفتم توسعه، بهویژه در بخش معدن، یادآور سند چشمانداز ۱۴۰۴ و هدف آن برای صدرنشینی ایران در منطقه تا امسال است. اگر قرار بود برنامه کلانی همچون سند چشمانداز ۱۴۰۴ محقق شود، باید به برنامههای خردتری همچون برنامه هفتم توجه بیشتری شود.
او اضافه کرد: در برنامه هفتم توسعه به رشد ۱۳ درصدی در بخش معدن اشاره شده که در شرایط فعلی چنین امکانی وجود ندارد. در حال حاضر موضوع صنایع، بقاست.
شریعتی با اشاره به ارتباط ایران با سایر کشورهای جهان و تأثیر آن بر صنایع و معادن تصریح کرد: چشمانداز بانک جهانی رشد صفر را برای ایران نشان میدهد. بنابراین، ایران باید با سایر کشورها تعامل داشته باشد.
این فعال حوزه معدن درباره راهکارهای موجود پیشنهاد داد:. در حال حاضر ایران دو راهکار پیش رو دارد که این دو راهکار عبارت است از ریاضت اقتصادی یا توافق با دنیا. در بحث ریاضت شدید اقتصادی، حتی اگر ایران با دنیا ارتباط برقرار کند، حداقل دو سال زمان میبرد تا ایران به سیستم مالی و بانکی جهانی متصل شود.
او افزود: بخش معدن، بهویژه معادن کوچکمقیاس، سنتی عمل میکنند. بنابراین واردات ماشینآلات و سرمایهگذاری بالا در این حوزه مشکلات زیادی به دنبال دارد.
بر اساس این گزارش، بررسی وضعیت بحرانی تأمین برق در بخش معدن و صنایع معدنی، نشان میدهد ناترازی انرژی فراتر از یک مشکل فنی بوده و نشاندهنده ضعف عمیق در برنامهریزی و اولویتبندی کلان در سطح مدیریت انرژی کشور است.
به نظر میرسد متولیان بخش انرژی، بهویژه در وزارت نیرو، از درک پیامدهای کمبود برق بر زنجیره ارزش اقتصاد ملی غافل بودهاند. این وضعیت نهتنها تحقق اهداف بلندپروازانه برنامههای توسعه، مانند رشد ۱۳ درصدی بخش معدن را به رویایی دستنیافتنی تبدیل کرده، بلکه باعث شده اصل بقا اکنون دغدغه اصلی صنایع کشور محسوب شود.
تا زمانی که تأمین پایدار انرژی به عنوان پیشنیاز اساسی تولید، مورد بیتوجهی قرار گیرد، سخن گفتن از رشد اقتصادی و صادرات، بیشتر به آرمانگرایی شباهت دارد. این بحران ضرورت بازنگری فوری در سیاستهای انرژی و سرمایهگذاری جدی در زیرساختهای فرسوده را بیش از پیش آشکار میکند.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید