به گزارش رصد روز، بحران آب در تهران، به واقعیتی نزدیک و ملموس بدل شده است. آمارها نشان میدهند که سدهای تامینکننده آب پایتخت، یکی پس از دیگری به حجم مرده رسیدهاند؛ یعنی جایی که ذخایر آبی عملاً قابل استفاده نیستند یا تنها بهسختی و با کیفیت پایین به شبکه منتقل میشوند.
در سدهای بزرگ، بخشی از آب مخزن در پایینترین نقطه قرار دارد که به دلیل محدودیتهای فنی قابل برداشت و استفاده کامل نیست. این بخش که میان بستر رودخانه و پایینترین دریچههای خروجی قرار میگیرد، «حجم مرده» نام دارد. بهعبارت ساده، این آب گرچه وجود دارد، اما عملا در دسترس شرب و مصارف شهری قرار نمیگیرد و تنها در شرایط اضطراری یا برای جریانهای پایه مورد استفاده محدود قرار میگیرد.
یکی از اولین سدهایی که به حجم مرده رسیده است، سد ماملوست که اخبار ضدونقیضی درباره آن در روزهای اخیر منتشر شد.
خبرگزاری تسنیم گزارش داد که با توجه به ظرفیت ۲۸ میلیون مترمکعبی حجم مرده در این سد و کاهش ذخیره آن به ۱۹ میلیون مترمکعب، عملا ماملو از مدار بهرهبرداری خارج شده است.
پس از آن ایلنا در گفتوگو با عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب، درباره انتشار اخباری مبنی بر از مدار خارج شدن سد ماملو اظهار داشت: سد ماملو به حجم مرده رسیده ولی انتقال آب از آن از جریان پایه و حجم مرده ادامه دارد. بنابراین این سد از مدار خارج نشده ولی میزان آب انتقالی کاهش یافته است.
بحران تنها به ماملو محدود نیست. سخنگوی صنعت آب، در نشستی خبری در روز دوشنبه در جمع خبرنگاران عنوان کرد: درصد پرشدگی سدهای امیرکبیر ۱۵ درصد، لتیان ۲۵ درصد، لار دو درصد، طالقان ۴۱ درصد و ماملو هشت درصد است.
سخنگوی صنعت آب تاکید کرد: بهجز سد طالقان، بقیه سدهای تهران یا به حجم مرده رسیدهاند یا نزدیک به آن هستند.
کاهش شدید ذخیره آب سدها نه تنها بر تامین آب آشامیدنی مردم اثر میگذارد، بلکه زنجیرهای از پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی را هم به دنبال دارد. نخستین پیامد، افزایش محدودیتهای آبی برای خانوارها و صنایع است. افت فشار آب، قطعیهای مقطعی و اعمال سیاستهای سهمیهبندی میتواند بخشی از برنامههای اضطراری مدیریت بحران باشد.
از سوی دیگر، وابستگی تهران به انتقال آب از استانهای مجاور، فشارهای اجتماعی و حتی تنشهای منطقهای را تشدید خواهد کرد. در کنار آن، تخلیه سدها به زیستبوم رودخانههای پاییندست آسیب جدی وارد میکند و احتمال فرونشست زمین در دشتهای اطراف تهران را افزایش میدهد.
تهران سالهاست که با نابرابری میان مصرف و منابع آبی روبهروست. افزایش جمعیت، گسترش بیرویه شهرنشینی، مدیریت ناکارآمد مصرف و تغییرات اقلیمی، همگی سهمی جدی در این بحران دارند. کاهش بارشها در سال آبی گذشته فشار را دوچندان کرده است. در واقع، مخازن سدها نه به دلیل مدیریت کوتاهمدت، بلکه در نتیجه روندی طولانیمدت از برداشت بیمحابا و مصرف بالاتر از توان تجدید منابع، به چنین وضعیتی رسیدهاند.
مفهوم «روز صفر آبی» به روزی اشاره دارد که مخازن آب شهری بهقدری خالی میشوند که آب تنها از طریق تانکر و روشهای اضطراری توزیع شود. هرچند مسئولان صنعت آب سعی در آرامسازی افکار عمومی دارند و تاکید میکنند که هنوز گزینههای مدیریتی و منابع جایگزین وجود دارد، اما آمار سدها نشانهای جدی از اسفناک بودن وضعیت کنونی است. ادامه روند موجود میتواند پایتخت ایران را به یکی از نمونههای جهانی روز صفر آبی بدل کند.
بخش مهمی از بحران سدهای تهران نه تنها ناشی از تغییرات اقلیمی، بلکه نتیجه مدیریت ناکارآمد منابع آب است. طی سالهای گذشته، اتکا بیش از حد به سدسازی بهعنوان راهحل اصلی بحران آب، بدون توجه به بهرهوری مصرف و اصلاح الگوی برداشت، باعث شده امروز سدها بیش از ظرفیت خود تحت فشار قرار گیرند. توسعه بیبرنامه کشاورزی در پاییندست سدها، تخصیصهای غیرشفاف و بعضا سیاسی منابع آبی و ناهماهنگی میان دستگاههای متولی، چرخهای ایجاد کرده که منجر به کاهش کارآمدی سدها در تامین نیازهای شرب و صنعت شده است.
از سوی دیگر، مدیریت مصرف در تهران هم دچار ضعفهای جدی است. با وجود هشدارهای مکرر، سیاست مشخص و الزامآوری برای کاهش مصرف خانگی و صنعتی وجود نداشته و همچنان الگوی پرمصرف در تهران غالب است. نشت و هدررفت بالا در شبکه فرسوده انتقال و توزیع آب نیز خود نشانهای از این ضعف مدیریتی است.
بهطور کلی، آنچه امروز سدهای تهران را در شرایط بحرانی قرار داده، بیش از هر چیز نتیجه سیاستهای نادرست و مدیریت ناکارآمد منابع آبی است. اگر تغییرات جدی در الگوی مصرف و نگهداری شبکه صورت نگیرد، سدها دیگر نمیتوانند نقش خود را در تامین آب پایتخت ایفا کنند و خطر «روز صفر آبی» بیش از هر زمان دیگری به واقعیت نزدیک میشود.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید