به گزارش رصد روز، این تحول که توسط اندیشکده بینالمللی «Ember» گزارش شده، نهتنها نشاندهنده تغییر در شیوه تولید انرژی، بلکه بیانگر آغاز عصری تازه در سیاست، اقتصاد و امنیت انرژی جهانی به شمار میرود. طبق دادههای «Ember»، در ششماهه نخست سال جاری، تقاضای جهانی برق همچنان در حال رشد بوده، اما رشد خیرهکننده انرژی خورشیدی و بادی موفق شد صددرصد این افزایش تقاضا را پوشش دهد. بهعبارت ساده، تمام نیاز جدید جهانی به برق از منابع پاک تامین شده و حتی مصرف زغالسنگ و گاز طبیعی اندکی کاهش یافته است. اما در پس این دستاورد چشمگیر، واقعیتی پیچیدهتر پنهان است: تصویری نابرابر از پیشرفت انرژی پاک در جهان.
دادههای «Ember» نشان میدهد که کشورهای درحالتوسعه، بهویژه چین و هند، موتور اصلی انقلاب سبز جهانی هستند. چین با افزودن ظرفیت خورشیدی و بادی بیش از مجموع دیگر کشورهای جهان، توانست برای نخستین بار رشد تولید برق تجدیدپذیر خود را از رشد مصرف برق پیشی داده و در نتیجه، تولید برق فسیلی را حدود ۲ درصد کاهش دهد. در هند نیز با وجود رشد کندتر تقاضای برق، سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی و بادی آنقدر گسترده بود که بتواند وابستگی به زغالسنگ و گاز را پایین آورد.
در مقابل، ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا با روندی معکوس روبهرو شدند. در آمریکا، رشد تقاضا از رشد تولید انرژی پاک پیشی گرفت و همین موضوع باعث افزایش مصرف سوختهای فسیلی شد. در اروپا نیز چند ماه عملکرد ضعیف باد و کاهش بارشها منجر به افزایش تولید برق از زغالسنگ و گاز شد؛ روندی که یادآور شکنندگی انرژیهای تجدیدپذیر در برابر تغییرات اقلیمی و شرایط فنی است.
تحلیل جداگانه آژانس بینالمللی انرژی (IEA) نیز تصویری هشداردهنده ارائه میدهد. بر اساس گزارش تازه این نهاد، پیشبینی رشد انرژیهای تجدیدپذیر در آمریکا تا سال ۲۰۳۰ تقریبا نصف شده است. آژانس میگوید درحالیکه سال گذشته انتظار میرفت ایالات متحده حدود ۵۰۰ گیگاوات ظرفیت جدید انرژی پاک) عمدتا خورشیدی و بادی (اضافه کند، این رقم اکنون به ۲۵۰ گیگاوات کاهش یافته است. دلیل اصلی، سیاستهای دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده و کاهش مشوقهای فدرال برای پروژههای تجدیدپذیر عنوان شده است.
این تفاوت در سیاستگذاری، شکافی عمیق میان دو اقتصاد بزرگ جهان، چین و آمریکا، ایجاد کرده است. چین با صادرات بیسابقه فناوریهای پاک) از خودروهای برقی تا باتریهای لیتیومی (در حال تقویت جایگاه خود بهعنوان ابرقدرت صنعت سبز است. درحالیکه ایالات متحده همچنان بر صادرات نفت و گاز خود تمرکز دارد و جهان را به خرید بیشتر سوختهای فسیلی فرا میخواند.
بنا بر تحلیل «Ember»، خورشید یک تنه بار اصلی انقلاب سبز را بر دوش کشیده است. در نیمه نخست سال ۲۰۲۵، انرژی خورشیدی بهتنهایی ۸۳ درصد از افزایش جهانی تقاضای برق را تامین کرده است. این سومین سال پیاپی است که خورشید عنوان «بزرگترین منبع جدید تولید برق» را در جهان حفظ میکند. نکته قابلتوجه دیگر آن است که بیش از ۵۸ درصد ظرفیت خورشیدی جدید در کشورهای کمدرآمد نصب شده است؛ کشوریهایی که تا چند سال پیش در حاشیه بازار انرژی جهانی قرار داشتند. کاهش ۹۰درصدی قیمت پنلهای خورشیدی از سال ۱۹۷۵ تاکنون، عامل اصلی این رشد انفجاری بوده است.
• پاکستان در سال ۲۰۲۴ پنلهایی وارد کرد که قادر به تولید ۱۷گیگاوات برق خورشیدی هستند؛ معادل یکسوم کل ظرفیت برق فعلی این کشور.
• آفریقا شاهد رشد ۶۰ درصدی واردات پنلهای خورشیدی در یک سال بوده است. در این میان، آفریقای جنوبی پیشتاز است و نیجریه نیز با ظرفیت ۲ گیگاوات از مصر پیشی گرفته است؛ رقمی که معادل برق مصرفی حدود ۲میلیون خانه اروپایی است.
• کشورهایی چون الجزایر، زامبیا و بوتسوانا نیز رشد چند برابری در ظرفیت خورشیدی خود ثبت کردهاند.
اما این رشد سریع گاه پیامدهای ناخواستهای نیز دارد. در افغانستان، استفاده گسترده از پمپهای آبی خورشیدی، سطح آبهای زیرزمینی را کاهش داده و خطر خشکشدن دشتها در پنج تا ده سال آینده را افزایش داده است؛ نمونهای از اینکه حتی انرژیهای پاک نیز بدون مدیریت پایدار میتوانند تبعات زیستمحیطی داشته باشند. به گفته «Adair Turner»، رئیس کمیسیون انتقال انرژی بریتانیا، کشورها در مسیر گذار انرژی با چالشهایی متفاوت روبهرو هستند.
ملتهای واقع در «کمربند خورشید») از آسیا و آفریقا تا آمریکای لاتین (بیشترین نیاز را به برق در ساعات روز دارند، بهویژه برای خنکسازی و تهویه. این کشورها میتوانند با توسعه سیستمهای خورشیدی و باتریهای ذخیرهسازی ارزان، هزینه انرژی خود را به سرعت کاهش دهند. اما کشورهای واقع در «کمربند باد» مانند بریتانیا یا کشورهای اسکاندیناوی، با مشکلات پیچیدهتری مواجهاند؛ هزینه بالای نصب توربینها، افزایش نرخ بهره، و دورههای طولانی بیبادی در زمستان که نیازمند منابع پشتیبان پرهزینه است.
دادههای تازه «Ember» نشان میدهد چین نهتنها در تولید داخلی انرژی پاک پیشتاز است، بلکه در بازار جهانی فناوریهای سبز نیز قدرت بلامنازع محسوب میشود. در ماه اوت ۲۰۲۵، صادرات فناوریهای پاک چین به رقم بیسابقه ۲۰میلیارد دلار رسید. فروش خودروهای برقی ۲۶ درصد و صادرات باتریها ۲۳ درصد رشد داشته است. ارزش مجموع صادرات خودروهای برقی و باتری چین اکنون بیش از دو برابر صادرات پنلهای خورشیدی این کشور است. با این حال، آژانس بینالمللی انرژی هشدار میدهد که زنجیره تامین خورشیدی و عناصر کمیاب هنوز به شدت به چین وابسته است و بیش از ۹۰ درصد ظرفیت تولید این بخش تا سال ۲۰۳۰ در این کشور متمرکز خواهد ماند؛ موضوعی که خطرات ژئوپلیتیک و اقتصادی خاص خود را دارد.
بر اساس تازهترین گزارش IEA، پیشبینی رشد ظرفیت جهانی انرژیهای تجدیدپذیر تا سال ۲۰۳۰ نسبت به سال گذشته ۲۴۸ گیگاوات کاهش یافته است. انتظار میرود ظرفیت جهانی انرژیهای پاک به حدود ۴۶۰۰ گیگاوات برسد (درحالیکه پیشبینی سال قبل ۵۵۰۰ گیگاوات بود). خورشید همچنان سهمی ۸۰ درصدی از این رشد را خواهد داشت. این کاهش عمدتا ناشی از حذف تدریجی مشوقهای مالیاتی در آمریکا و تغییر نظام تعرفههای تضمینی به مزایدههای رقابتی در چین است که سودآوری پروژهها را کاهش داده است.
در عین حال، کشورهای دیگری چون هند در حال جبران بخشی از این عقبماندگی هستند. هند اکنون دومین بازار بزرگ رشد تجدیدپذیر پس از چین است و طبق گزارش IEA، با اصلاحات در مجوزدهی و گسترش طرحهای خورشیدی پشتبامی، بهراحتی اهداف ۲۰۳۰ خود را محقق خواهد کرد. اروپا نیز با سیاستهای جدید و تسهیل روند مناقصات و مجوزها، چشمانداز مثبتی پیشرو دارد.
در حالیکه جهان با سرعت در حال فاصله گرفتن از سوختهای فسیلی است، ایران هنوز در ابتدای مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر قرار دارد. سهم انرژیهای پاک از سبد تولید برق کشور هنوز به ۱ درصد نرسیده، هرچند برنامههایی برای افزایش آن تا ۱۰ هزار مگاوات تا سال ۱۴۱۰ مطرح شده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران در کمربند خورشیدی و بادخیز، کشور پتانسیل بالایی برای توسعه دارد؛ اما تحقق آن مستلزم سرمایهگذاری خارجی، ثبات سیاستی و فناوریهای بهروز است. تحول جهانی کنونی، پیامی روشن برای ایران دارد: آینده انرژی دیگر به زغالسنگ و گاز متکی نخواهد بود، بلکه بر پایه خورشید، باد و ذخیرهسازی هوشمند بنا خواهد شد.
تحولات اخیر در بازار جهانی انرژی نشان میدهد که دوران سلطه سوختهای فسیلی به پایان نزدیک میشود و کشورهایی که زودتر وارد مسیر گذار شوند، از مزایای اقتصادی و ژئوپلیتیک آن بهرهمند خواهند شد. برای ایران، این تغییر دو معنا دارد: از یکسو، ادامه وابستگی به صادرات نفت و گاز در جهانی که بهسوی خنثیسازی کربن پیش میرود، میتواند به کاهش درآمدهای پایدار و تضعیف جایگاه انرژی کشور منجر شود. از سوی دیگر، ورود هدفمند به عرصه انرژیهای تجدیدپذیر (از توسعه نیروگاههای خورشیدی در مناطق مرکزی و شرقی تا احداث مزارع بادی در شمالشرق و جنوب کشور) فرصتی است برای بازتعریف نقش ایران در نقشه انرژی خاورمیانه.
در شرایطی که فناوریهای خورشیدی و بادی بهشدت ارزان و در دسترس شدهاند، ایران میتواند با اصلاح ساختار یارانهها، تسهیل سرمایهگذاری و ایجاد بازار رقابتی برق، مسیر گذار خود را آغاز کند. همچنین پیوند میان انرژیهای پاک و صنایع داخلی (مانند تولید تجهیزات، باتری و سیستمهای ذخیرهسازی) میتواند اشتغال و نوآوری داخلی را تقویت کند. در نهایت، گذار انرژی برای ایران نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی راهبردی است. جهانی که برق خود را از خورشید و باد تامین میکند، دیر یا زود، سیاستها و بازارهایش را نیز بر پایه آن بازمیچیند. ایران اگر میخواهد جایگاه خود را در آینده انرژی حفظ کند، باید از امروز در این طلوع جهانی سهمی فعال بگیرد.
به تعبیر «مالگورزاتا ویاتروس موتیکا»، تحلیلگر ارشد Ember، جهان اکنون در «نقطه چرخش حیاتی» قرار دارد؛ جایی که انرژی پاک برای نخستینبار با رشد تقاضا همگام شده است. این نقطه میتواند سرآغاز عصری باشد که در آن، اقتصادهای جهان از قید وابستگی به سوختهای فسیلی رها شوند، البته اگر سیاستگذاری و سرمایهگذاری هماهنگ جهانی ادامه یابد. انقلاب انرژیهای تجدیدپذیر آغاز شده، اما مسیر آن بیوقفه و بدون چالش نخواهد بود. آینده برق جهان در دستان خورشید و باد است؛ طلوعی که هرچند بر خاکستر زغالسنگ میتابد، اما برای ماندگاری نیازمند خرد، اراده و برنامهریزی است.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید