با عرضه تختال در تالار اصلی بورس کالا در بازه زمانی از فروردین تا آبان ۱۴۰۳، حجم معاملات صورتگرفته برابر با یکمیلیون و ۴۵ هزار و ۱۰۰ تن بوده است که همانگونه که اشاره شد، بالاترین حجم قرارداد متعلق به شرکت فولاد هرمزگان با نماد هرمز در تالار اصلی بورس کالا بوده و این یعنی نزدیک به ۴۰ درصد از حجم قراردادها به فولاد هرمزگان تعلق داشته است. در همین حال، از ارزش کل معامله صورتگرفته که برابر با ۲۴۲ هزار و ۲۹۱ میلیارد ریال است، سهم فولاد هرمزگان نزدیک به ۴۰ درصد و عدد آن به میزان ۹۷ هزار ۵۴۴ میلیارد ریال بوده است.
نکته مهم اینکه بیشترین حجم معاملات در تالار اصلی بورس کالا در بازه زمانی یکماهه از شهریور تا مهرماه بوده و ۲۱۰ هزار تن تختال توسط فولاد هرمزگان به خریداران بورسی عرضه شده است.
حال این موضوع مطرح میشود که فولاد هرمزگان در شرایطی توانسته است فروش قابلقبولی داشته باشد که در بازار داخلی شاهد رکود شدید ناشی از نبود نقدینگی در شرکتهای تولیدکننده فولادی هستیم و سختگیریهای سیستم بانکی در گشایش السی برای تأمین مالی آنها نیز وجود دارد.
موضوع دیگری که با شروع فصل سرما گریبان فولادسازان ایرانی را گرفته و در نهایت منجر به خسارات و ضرردهی قابلتوجهی برای آنها شده، اعمال محدودیتهای انرژی بیش از سالهای گذشته است و اگر تدبیری برای این موضوع اندیشیده نشود، متأسفانه شاهد کاهش تولید در بخش عمدهای از زنجیره فولاد خواهیم بود و در نهایت آنچه از دست خواهد رفت، درآمد و سوددهی برای فولادسازان است.
براساس آنچه گفته شد، داشتن برنامهریزی مشخص برای بازار فولاد و رفتن به سمت یک استراتژی مشخص برای ایجاد ثبات در بازار داخلی بهشدت لازم و ضروری است؛ اقدامی که امروزه بسیاری از کشورهای صنعتی و فولادساز برای مقابله با واردات محصولات فولادی بهویژه محصولات چینی اتخاذ کردهاند و به سمت اقتصادی ساختن تولیدات داخلی خود و در نهایت حمایت از تولیدکنندگان داخلی خود رفتهاند.
عوامل مؤثر بر بازار فولاد چیست؟
نوسانات نرخ ارز بهعنوان یکی از مهمترین عوامل بیرونی، تأثیر قابلتوجهی بر بازار فولاد ایران میگذارد. برای درک بهتر این تأثیر و اتخاذ تصمیمات مدیریتی و سیاستگذاری بهتر، میتوان از روشهای مدلسازی استفاده کرد؛ چراکه مدلسازی (نقشهای مشخص از پدیدهها، واقعیتها، رویدادها، مفاهیم و موضوعات) به ما این امکان را میدهد تا روابط پیچیده بین متغیرهای مختلف را شناسایی و رفتار بازار فولاد را در آینده، دقیقتر پیشبینی کنیم.
متغیرهای کلیدی در مدلسازی شامل نرخ ارز، قیمت فولاد (شمش، ورق، مقاطع مختلف)، هزینههای تولید (شامل مواد اولیه، انرژی، نیروی کار)، تقاضای داخلی و خارجی (شامل تقاضا برای محصولات فولادی در بازار داخلی و خارجی)، سیاستهای دولت (سیاستهای پولی، مالی و صنعتی دولت) و در نهایت عوامل جهانی (قیمتهای جهانی فولاد، نرخ بهره جهانی، رشد اقتصادی جهانی) است.
درواقع اهمیت مدلسازی از اینجا برای ما آشکار میشود که میتوانیم مکانیسمها را بهتر درک کنیم و تأثیرات نرخ ارز بر بازار فولاد را بشناسیم و در ادامه مسیر، توان بیشتری در پیشبینی رفتار و فرایندهای پیش روی بازار داشته باشیم تا در نهایت تصمیمگیری درستی انجام دهیم. از سوی دیگر، با ارزیابی سیاستهای حاکم بر بازار و در نهایت استفاده از نتایج مدلسازی، میتوان تصمیمات بهینهای در زمینه تولید، سرمایهگذاری و صادرات اتخاذ کرد.
سخن آخر…
در شرایطی که صنعت فولاد کشور یکی از صنایع استراتژیک است و جایگاه مهمی در اقتصاد ملی دارد، توجه به نیازها و درخواستهای تولیدکنندگان فولاد که ازجمله مهمترین آنها تأمین منابع انرژی و اعمال تعرفه برای واردات محصولاتی فولادی به کشور است میتواند گامی بزرگ برای رسیدن به اهداف تعریفشده برای صنایع فولادی ایران باشد.