به گزارش رصد روز، در حاشیه عنوان سریال تلویزیونی در ژانر طنز پزشکی به کارگردانی مهران مدیری است که در ۲۶ قسمت ۴۰ دقیقهای که قرار بود ۴۰ قسمت باشد، در ابتدا برای شبکه پنج تهیه شد ولی در نهایت در نوروز ۱۳۹۴ از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه از شبکه سه به نمایش درآمد.این مجموعهٔ تلویزیونی چهارمین سریال مهران مدیری در دههٔ ۱۳۹۰ و نخستین سریال او پس از بازگشت.
دوباره به تلویزیون پس از چند سال بود که باحاشیههایی که از سوی جامعهٔ پزشکان گریبانگیر آن شد زودتر از موعد از روی آنتن کنار رفت. این سریال در ۲۶ قسمت تولید شد و قرار بود دو فصل ۳۰ قسمتی دیگر هم داشته باشد که فصل دوم آن ساخته شد اما بعد از آن دیگر ادامه پیدا نکرد. همچنین عنوان نام این سریال در ابتدا دکتر نام داشت سپس به اتاق عمل تغییر نام داد و در آخر عنوان درحاشیه را به خود گرفت.در زمستان ۱۳۹۴ ادامه این سریال با عنوان در حاشیه ۲ پخش شد. این سریال یکی از بحث برانگیزترین سریالهای مدیری بود.
هومن صحرایی (سیامک انصاری) در یک رشتهٔ خاص پزشکی مربوط به خون به نام پلاستوریز سلولهای بینابینی که در کشور کمتر به آن پرداخته میشود متخصص است و در شرایطی ست که در پست بیمارستانی خود هیچ مراجعهکنندهای ندارد. او که فردی متعهد و متخصص است برای رفع بیکاری خود به اورژانس سرکشی میکند و اتفاقی با یک پزشک متخلف وارد درگیری فیزیکی شده و به همین دلیل از شغل خود بیکار میشود. در شرایط مالی بسیار نابسامان وقتی که کتب درسی دانشگاه خود را به حراج گذاشته بود اتفاقی با استاد دانشگاه خود یعنی دکتر کِیمَرام روبرو میشود. کیمرام که پزشکی خیرخواه است و از جزئیات داستان بیکار شدن هومن با خبر است او را به «هیئت نظارت بیمارستانهای تهران» سفارش میکند. هومن که اصلاً نمیداند چه شغلی برایش در نظر گرفته شده و فقط در پی فعالیت در زمینه تخصصی خود است مأمور میشود تا یک مرکز درمانی وقف شده و بسیار مجهز به نام «در حاشیه» که ۸۰ سال است که راهاندازی نشده را راهاندازی و مدیریت کند. اما آن منطقهٔ خارج از شهر، حالا پس از ۸۰ سال در نزدیکی شمال شهر تهران قرار گرفته و زمین آن ارزش بالایی پیدا کردهاست. نام نوهٔ شخصی که آن زمین را برای ساخت بیمارستان اهدا کرده کَنگَر زهتاب است. زِهتاب و دوستش صولت ابتدا قصد داشتند که دکترها را بترسانند و آنها از بیمارستان فراری دهند تا زمین بیمارستان را بفروشند، اما با پیشنهاد دکتر کاشف از فروش زمین منصرف میشوند و ناچار میشوند که با دکترها همکاری کنند. هومن صحرایی در این مسیر با سهراب کاشف (مهران مدیری) (یک جراح پلاستیک بدهکار و فراری که سابقه کلاهبرداری دارد و پروانه پزشکی او باطل شده) و بهروز عشقی (فردی بیکار با مدرکی نامعتبر دربارهٔ جراحی امعا و احشاء از منطقهای در فیلیپین که وجود خارجی ندارد به نام کولوکوکو) آشنا و همراه میشود مدرک بهروز که در فیلیپین گرفته در حد سیکل درایران است. هومن صحرایی که به عنوان مدیر بیمارستان انتخاب شده به جای اینکه دربارهٔ کادر بیمارستان و اطرافیان خود تحقیق کند و جدی و دقیق باشد، به آلت دست زهتاب، سهراب و بهروز تبدیل شده و حتی این سه نفر برای اینکه آیا او مدیر بیمارستان باشد یا نه تصمیم میگیرند. این سه نفر، افراد غیرمتخصص یا نالایق را در بیمارستان استخدام میکنند. سودجویی و جاه طلبی زهتاب و هرج و مرج بیمارستان فقط به خرج تراشی برای بیماران با رقمهای هنگفت و جراحیهای بیدلیل آنها و قاچاق اعضای بدن ختم نمیشود بلکه باعث میشود تا افراد سالم زیادی در یک مانور بیمارستانی صدمات جدی ببینند یا مفقود شوند. خبر آبروریزی این مانور از تلویزیون پخش میشود اما همچنان اقدامی از طرف اداره نظارت صورت نمیگیرد. هومن فکر میکند که تنها او مقصر است و در یک ویدئو و یک همایش به این موضوع اعتراف میکند. ویدئوی اعتراف شهرت جهانی پیدا میکند. در قسمتهای پایانی سری اول سریال، دکتر کیمرام که پزشکی سرشناس و مورد اعتماد بوده و با ادارهٔ نظارت بر بیمارستانها در ارتباط است با رویی خوش به بیمارستان حاشیه مراجعه کرده، تعرفه استاندارد بیمارستانی را به زهتاب داده، حضورش موجب ترس تمام پرسنل متخلف شده و یک سرپرستار جدی را نیز به هومن معرفی و سفارش میکند. در این مرحله هومن مجدد عدم صلاحیت خود در مدیریت را نشان میدهد. با اینکه زهتاب از اداره نظارت بسیار میترسد ولی در پاسخ به تعرفه استاندارد کیفیت تجهیزات بیمارستان را به شدت کاهش میدهد و حتی پاسخدهی به بیماران سطح متوسط و پایین جامعه نیز کاملاً متوقف میشود. در این مرحله تمام پنهانکاریهای سهراب، بهروز و دیگر کارمندان مثل فلافل فروش که دکتر مسئول داروخانه شده بود آشکار میشود و تمام پرسنل و پزشکان از جمله هومن، زهتاب، بهروز و سهراب دستگیر میشوند.