به گزارش رصد روز ، در هفتههای اخیر با اعزام پنج فروند ابرنفتکش حامل سوخت و بهویژه بنزین به ونزوئلا از سوی ایران، بار دیگر موضوع اهمیت منطقه آمریکای لاتین و تجارت با آمریکای جنوبی با کشورمان داغ شد و بسیاری عدم توجه دستگاه دیپلماسی و دولت یازدهم و دوازدهم به تجارت با کشورهای آمریکای لاتین را موجب از دست رفتن فرصتهای اقتصادی و سیاسی برای ایران دانستند.
«محسن شاطرزاده» سفیر اسبق ایران در برزیل که سابقه معاونت وزارت صنایع و معادن را در کارنامه خود دارد، معتقد است در دنیای امروز دیگر وزارت امور خارجه به معنای کارکرد سیاسی از اهمیت سابق برخوردار نیست و باید کشورمان به سوی ایجاد وزارت تنظیم کننده روابط خارجی برای استفاده از ظرفیتها در راستای کسب سود برای کشور حرکت کند.
وی میگوید: ما ظرفیتهای بسیاری در کشور داریم که موضوع کار با ونزوئلا تنها بخش کوچکی از آن است. من یک محاسبه اولیه کردهام و به شما میگویم که به راحتی میتوانیم با توسعه روابط خارجی و توسعه نگاه اقتصادی به روابط خارجی، بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار ثروت تولید کنیم.
سفیر اسبق ایران در برزیل همچنین امنیت غذایی ایران را در آینده، جدا از آمریکای لاتین نمیداند و معتقد است که ما میتوانیم به راحتی با ایجاد مکانیسم تهاتر، مواد غذایی مورد نیاز خود از قبیل سویا، گوشت، ذرت و شکر را به ازای صادرات کود اوره به برزیل تأمین کنیم.
«احمد سبحانی» سفیر پیشین ایران در ونزوئلا نیز با برشمردن اهمیتهای منطقه آمریکای جنوبی معتقد است: آنها که تجارت با آمریکای لاتین را برای ایران به صرفه نمیدانند، یا اطلاع ندارند و یا در حال مغلطه هستند.
وی تاکید میکند: سیاست خارجی ما باید به تولید ثروت و قدرت بیاندیشد و بخش اقتصادی نه بهعنوان یک کار شعاری و بهعنوان یک کار عملیاتی در دستور کار قرار گیرد. این بدین معنی است که کار سفارتخانهها بر اساس کار اقتصادی که انجام میدهند، مورد ارزیابی قرار گیرد.
شاهد بودیم که ایران پنج ابرنفتکش حامل سوخت و بهویژه بنزین به ونزوئلا ارسال کرد و همچنین یک کشتی باری متعلق به کشورمان که حامل مواد غذایی بود نیز در بنادر این کشور پهلو گرفت. شاید در نگاه اول این تجارت یک اقدام معمولی میان دو کشور مستقل باشد، اما با نگاهی به وضعیت تهران و کاراکاس و تحریمهای سنگینی که آمریکا علیه این دو کشور اعمال کرده، این اقدام جلوه تازهای به خود میگیرد. در ابتدای بحث میخواستم تحلیل دو بزرگوار را در مورد این اقدام ایران جویا شوم؟
سبحانی: در ابتدای بحث باید این نکته را تاکید کنم که ونزوئلا کشور دوست ما و شریک ایران در اوپک است. روابط میان دو کشور نیز دارای ۱۰۰ سال قدمت است. مهمترین موضوع روابط دو کشور در گذشته، شراکت ایران و ونزوئلا در اوپک بود که هر دو از بنیانگذاران این سازمان نفتی هستند. در بحران نفتی که ۲۰ و خوردهای سال پیش اتفاق افتاد و قیمت نفت به زیر ۱۰ دلار رسید، «هوگو چاوز» که تازه به قدرت رسیده بود، کشور به کشور سفر کرد و سران کشورهای عضو اوپک را برای نشستی دعوت کرد که این نشست سران برای بار دوم در طول حیات اوپک برگزار شد. این اجلاس موفق بود و بعد از آن شاهد افزایش روند قیمت نفت بودیم.
این نکته را نیز باید اضافه کنم که در دور گذشته تحریمها که آمریکا، ایران را در موضوع بنزین تحریم کرد، این ونزوئلا بود که به ما بنزین فروخت و در پی این اقدام، تحریم نیز شد. امروز هم که ونزوئلا به بنزین نیاز دارد و این کالا نیز یک کالایی است که استفاده کنندگان آن مردم هستند. وظیفه ما است که محبت ونزوئلا را جبران کنیم، در عین اینکه به دلیل کاهش مصرف بنزین و افزایش تولید آن در داخل، ایران توان صادرات دارد. صادرات بنزین برای ما منافعی نیز دارد و ما را از یک کشور تحریمی به یک کشور صادرکننده و تولیدکننده بزرگ تبدیل کرده است.
بازار ونزوئلا بازار خوبی است و از بعد اقتصادی دارای اهمیت بالایی است. در عین حال رابطه با ونزوئلا از لحاظ سیاسی و فرهنگی نیز برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است. قدرتی مثل آمریکا، ایران و ونزوئلا را تحریم کرده است و اجازه نمیدهد تا در صنایع نفتی دو کشور سرمایهگذاری صورت پذیرد و حتی مانع از این میشود که سوخت صادر شود. البته باید بگویم که در این مسیر موفق نیز نبوده است. فشار حداکثری که آمریکا علیه ایران اعمال کرد، نتیجه عکس برای واشنگتن داشت، چرا که برخی شرکتهای ترک، روسی و چینی که در ونزوئلا مشغول کار بودند، از این کشور خارج شدند اما ایران به دلیل فشار حداکثری آمریکا و بی هیچ نگرانی در یک تجارت قانونی، کشتیهای خود را به ونزوئلا ارسال کرد و جایگزین برخی کشورها شد.
به این دلیل که ما برای کاری که انجام میدادیم (ارسال نفتکش) قدرت بازدارندگی داشتیم، به طور موفقیتآمیزی کشتیهای ما به ونزوئلا رسید و متخصصان ما کمک خواهند کرد تا صنعت نفت این کشور احیا شود. باید توجه داشت که ونزوئلا دارای بزرگترین ذخایر نفت جهانی است و در کنار ایران میتوانند در مورد سرنوشت انرژی در جهان تصمیم بگیرند. این نکته نیز فراموش نشود که کشورهای دیگری نیز در دنیا هستند که تحت تحریم هستند و آمریکا این روزها هر کسی را تهدید به تحریم میکند. حتی شرکای آمریکا در اروپا و حتی شرکای اروپایی خود در منطقه نیز از این تهدید آمریکا در امان نیستند. باید بگویم آمریکا امروز به مانند سگی شده است که پارس میکند اما نمیتواند پاچه بگیرد.
در جهان امروز دو نگاه به سیاست خارجی وجود دارد. یک نگاه، همان نگاه سیاسی-امنیتی است و نگاه دیگر، دیدگاه سیاسی-اقتصادی است. کشورهایی که نگاه سیاسی- امنیتی در آنها حاکم است، معمولاً نام دستگاه سیاست خارجی آنها وزارت امور خارجه است، اما در کشورهایی که نگاه سیاسی-اقتصادی در آنها حاکم است، وزارت روابط خارجی دارند. این نگاه بعد از جنگ جهانی دوم بهشدت تقویت شد. در حال حاضر بیش از ۹۰ و ۹۵ کشور مهم دنیا که در سطح تجارت جهانی مطرح هستند، وزارت روابط خارجی دارند.
به عبارتی دستگاه سیاست خارجی متولی تولید ثروت است. باید به دیدارهایی که سفرا با مقام معظم رهبری داشتند، اشاره کنم که حضرت آقا در آن دیدارها همیشه تکرار کردند که در دولت همه دستگاهها متولی روابط داخلی هستند اما وزارت خارجه به تنهایی متولی روابط خارجی است. ایشان همچنین بارها تاکید داشتهاند که وزارت خارجه متولی روابط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و غیره است. موضوع مهم این است که ما چقدر میتوانیم از دستگاه روابط خارجی خود برای کشور تولید ثروت ملی کنیم. اگر بخواهم میان ایران و ترکیه یک مقایسه انجام دهم، میتوانم بگویم که قبل از آمدن رجب طیب اردوغان، حجم تجارت خارجی ترکیه از ایران کمتر بود. امروز تجارت خارجی ترکیه به حدود ۴۵۰ میلیارد دلار رسیده و این در حالی است که حجم تجارت خارجی ایران با نفت، پتروشیمی و میعانات گازی ۷۰ میلیارد دلار است.
این در حالی است که ظرفیتهای کشور ما، نیروی متخصص و توانمندیهای ایران بسیار بیشتر از ترکیه است. برزیل دیگر کشوری است که میخواستم بهعنوان نمونه ذکر کنم. برزیل در طول یک دهه صادرات خود را از ۷۰ میلیارد دلار به حدود ۴۸۰ میلیارد دلار رساند. باید گفت علت اصلی این افزایش یا بهتر بگویم، جهش صادرات و تولید ثروت ملی، تغییر نگاه در دستگاه سیاست خارجی این دو کشور بود، چیزی که ما از آن محروم بودهایم. متأسفانه نگاهی که به دستگاه سیاست خارجی ما هست، هنوز نگاه دوران قاجار بوده و ما فکر میکنیم که میتوانیم با گفتگو و رودربایستی مسائل را حل کنیم. این در حالی است که امروز کسی میتواند مسئله حل کند که منافع طرفینی ایجاد کند.
وزارت خارجه ما متأسفانه نگاه تولید ثروت برای کشور ما ندارد و باید این نگرش تغییر یابد. در همین موضوع ارسال سوخت به ونزوئلا، این اقدام کار دستگاه سیاست خارجی نبود. اگر کار به عهده وزارت خارجه بود ما تا کنون هم معطل بودیم، چراکه چنین اعتقادی در دستگاه سیاست خارجی کشورمان وجود ندارد. بگذارید صریح بگویم که شخص آقای ظریف معتقد است که کار ما امنیتی-سیاسی است. بنابراین تا مادامی که چنین نگاهی وجود داشته باشد، ما نمیتوانیم از دستگاه سیاست خارجی خود تولید ثروت کنیم. این مشکل را باید حل کنیم.
ما ظرفیتهای بسیاری در کشور داریم که موضوع کار با ونزوئلا تنها بخش کوچکی از آن است. من یک محاسبه اولیه کردهام و به شما میگویم که به راحتی میتوانیم با توسعه روابط خارجی و توسعه نگاه اقتصادی به روابط خارجی، بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار ثروت تولید کنیم. این موضوع، فارغ از نفت است و ما در حوزههایی مثل صنعت، ترانزیت، کالا، خدمات فنی و مهندسی، تکنولوژیکی و انرژی ظرفیتهای خوبی داریم.
ما بیشترین نیروی کار غرب آسیا، بیشترین نیروی متخصص کشورهای در حال توسعه و بیشترین نیروی تحصیلکرده را داریم. تعداد دانشجو به ازای هر میلیون نفر جمعیت ۵۵ هزار نفر است که این رقم در برزیل ۳۰ هزار نفر است و این در حالی است که جمعیت دانشجو در برزیل دو برابر ایران است. ما در تمامی کشورهای جهان اسلام دارای بالاترین رتبه نیروی تحصیلکرده هستیم. ایران در هفت حوزه علوم هایتک در کشورهای اسلامی، کشورهای غرب آسیا و کشورهای آسیای میانه رتبه اول را دارد که شامل نانوتکنولوژی، بایو تکنولوژی، ICT، سلولهای بنیادی، پزشکی و فضایی و هستهای میشود. باید از این ظرفیت عظیم استفاده شود. دستگاه روابط خارجی ما باید به کمک تولید ثروت از طریق ظرفیتهای موجود کشور بیاید.
باید مجموع ظرفیتهای کشور را تجمیع کرده و در خارج از کشور عرضه کنیم و با حمایت تمام قد از آنها تولید ثروت کنیم. اتفاقی که در ونزوئلا رخ داد، یک تلنگری بود بر اینکه دستگاه سیاست خارجی متولی باشد و بداند که به همین راحتی میتوان تولید ثروت کرد. در نزدیک به دو هفته نزدیک به ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلیون دلار با مازاد ظرفیت تولید بنزین درآمد کسب شد. این چیزی است که ما نیاز داریم. به جای آنکه دستگاه سیاست خارجی ما هفت سال وقت تلف کند و خود را گرفتار مشکلات بیحاصلی با آمریکا کند که امروز به نقطه صفر برسد، اگر برای افزایش ظرفیت صادرات تلاش میشد، ما امروز حتی یک سنت به پول نفت نیازی نداشتیم.
ونزوئلا یک استارت است و این حرکت تکثیر خواهد شد. باید این ظرفیت را غنیمت شمرد. حجم تجارت کشورهای جنوب در حدود ۱۵ هزار میلیارد دلار است. اگر نیم درصد این حجم از تجارت را هدف گذاری کنیم، حدود ۸۰ میلیارد دلار میشود که به راحتی میتوان به آن دست یافت. کشورهای جنوب ظرفیتهای خوبی دارند که ما میتوانیم از آن استفاده کنیم. حجم تجارت حلال ۶ هزار میلیارد دلار در سال است و دبیرخانه استاندارد حلال در تهران است. اتاق بازرگانی ما مرکز صدور گواهی نامه حلال در دنیا است. ما تقریباً به هیچ میزانی از این ظرفیت استفاده نمیکنیم. در صورتی که این یک ظرفیت بسیار عظیم است و کشورهایی بزرگی مانند برزیل کار میکنند تا با گرفتن گواهینامه حلال، سهمی از این بازار را بگیرند. ونزوئلا فقط و فقط نقطه شروع بود.
* بحث آمریکا در اظهارات هر دو بزرگوار بود. هم موضوع تحریمهای واشنگتن علیه تهران و کاراکاس و هم تهدیدهای ایالات متحده در مورد توقف حرکت کشتیهای ایرانی را داشتیم. این سوال را میخواستم از دوستان بپرسم که چه عاملی به رغم وجود این تهدیدات سبب شد که آمریکا دست به اقدامی که مانع روند تجارت دو کشور شود، نزند؟
سبحانی: پیشتر هم اشاره کردم که قدرت بازدارندگی ایران باعث شد که آمریکا دست به اقدامی نزند. در بحث موشک باران پایگاه عین الاسد در عراق اولین بار بود که بعد از جنگ جهانی دوم یک کشوری مسئولیت را بر عهده میگرفت و پایگاه آمریکایی را مورد هدف قرار میداد و آنها در مقابل کاری نتوانستند انجام دهند. در نهایت هم دیدیم که به آسیب دیدگان این حمله هم مدال اعطا میشود.
در جریان هدف قرار گرفتن هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در خلیج فارس، هواپیمایی که قرار بود قدرتهای بزرگ نتوانند آن را رهگیری کنند، سبب شد که آنها به قدرت ایران پی ببرند و متوجه شوند که کشورمان شوخی ندارد. همچنین زمانی که متحد آمریکا یعنی انگلیس، ناجوانمردانه روی نفتکش بیدفاع ما در منطقهای که دزدان دریایی نیز حضور دارند نیرو پیاده کردند و ما جوابشان را در حالی دادیم که آنها با ناوهای جنگی ناوگان کشتیرانی خود را اسکورت میکنند و انگلیسیها پاسخی ندادند، همه پی به این نکته بردند که ایران شوخی ندارد.
آمریکا امروز آسیب پذیر است و در مقابل واشنگتن، تنها ایران حضور ندارد. آمریکا رقبایی دارد که دوست دارند این کشور ضعیف شود. اگر آمریکا درگیر شود، ممکن است لطماتی به ما بزند، اما قطعاً لطمه بدی از ما خواهد خورد و دوره ابرقدرتی آمریکا دیگر تمام خواهد شد. اگرچه بدون این مسئله هم افول آمریکا را شاهد هستیم و روز به روز وضعیت این کشور در دنیا بدتر میشود. اگر آمریکا مانع از حرکت نفتکشهای ایرانی نشد، این نبود که نمیخواست، بلکه نتوانست.
شاطرزاده: بهترین مثالی که برای این موضوع بخواهم بیاورم، جملهای از حضرت امام خمینی (ره) است. حضرت امام در سال ۶۶ یا ۶۵ بود که در یک سخنرانی فرمودند، مثال آمریکا مثال آن حیوان درندهای است که هم غُرش میکند و هم دمش را تکان میدهد. امام توضیح دادند که آمریکا غُرش میکند چون میترسد و میخواهد با این صدا، طرفهای مقابل خود را بترساند و دم تکان میدهد، چون میانجی میطلبد. به عبارتی آمریکاییها عادت داشتند که غُرش کرده و به اصطلاح هراس ایجاد کنند. عدم ایجاد مانع برای نقتکشهای ایرانی قضیه توخالی بودن آمریکا را ثابت کرد.
اگر از آمریکا نترسید، اتفاقی نمیافتد. این چیزی است که باید در دستگاه سیاست خارجی درس شود. متأسفانه این اتفاق نیافتاد و در طول هفت سال گذشته به دلیل تلاش برای عدم دادن بهانه به آمریکا، سراغ تعهدات بیشتر رفتیم. اگر آمریکاییها این تهدیدات را نمیکردند، مشخص بود نمیتوانستند کاری کنند. آمریکا به دلیل قوانین بینالملل نمیتواند کاری کند و آنچه این کشور را در این بزنگاهها وارد میکند، قلدری و قانون شکنی این کشور است. تهدیدات آمریکا عملاً توخالی از آب درآمد و دیدند که هیچ حامی در جهان ندارند.
ایران عمداً در این پروژه، نفتکشهای خود را از سه قسمت مهم عبور داد. خیلیها متصور بودند که مصر اجازه نخواهد داد که نفتکشهای ایرانی از کانال سوئز عبور کنند، اما دیدیم که چنین نشد. همچنین با توجه به اینکه تنگه جبل طارق در دست انگلیسیها است، برخی فکر میکردند که لندن جلوی عبور این کشتیها را خواهد گرفت که دیدیم آنها هم هیچ غلطی نکردند. در نهایت عبور آنها در دریای کارائیب که اتفاقاً آمریکا آنجا را از آن خود میداند و این نفتکشها از کنار برخی کشورهای این منطقه عبور کردند که مستعمره آمریکا به حساب میآیند اما مانعی ایجاد نشد. این کار برای آن صورت گرفت تا نشان دهند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
بنابراین هیمنه آمریکا فروریخت و این فروریختن هیمنه، ثمره بزرگی است. در پی این اقدام است که «نیکلاس مادورو»، سفیر اتحادیه اروپا در ونزوئلا را اخراج میکند. چه کسی جرئت داشت این کار را در دنیا کند. این ثمره انقلاب اسلامی است. امام (ره) به ما درس داد که نباید از شیطان ترسید. این یک واقعیت است که اگر باور داشته باشیم آمریکا هیچ غلطی نمیتواند انجام دهد، توانمند هستیم و هر کاری میتوانیم بکنیم. آمریکا با مترسکش زنده است و نه با ابهت داخلی. آنها ابهت واقعی ندارند و این ابهت پوشالی است. اگر این هیمنه بریزد، دوستان خود آمریکا هم از این کشور فاصله میگیرند.
صحبتهای خود «آنگلا مرکل» که میگوید اروپا باید به جهانی بدون رهبری آمریکا فکر کند، نشان دهنده این است که هیمنه آمریکا فروریخته است. این سخنان را طی ۵۰ سال اخیر از هیچ رهبر اروپایی نشنیدهایم. این نشان میدهد که اتفاقات جدیدی در حال رخ دادن است. معتقدم سرمنشا این اتفاقات جدید ایران است.
مهر