صدای پای تندروان در گوش جامعه

یکی از دیدگاه‌های جلیلی این است که او حجاب را برای حضور زنان در جامعه می‌داند و این مواضع خود را در چارچوب «تمدن‌سازی» تبیین می‌کند. او که نماینده ستادش در حوزه زنان، برخورد چکشی با زنان در جامعه، بی حرمت کردن زنان و ضرب و جرح آنان که نتی...

به گزارش رصد روز، صدای پای بنیادگریان رادیکالِ جبهه انقلاب، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، همان تفکری که راه‌حل برون‌رفت از معضلات اقتصادی را «ایمان و تقوای مردم» می‌داند؛ تفکری که «اینترنت کثیف آمریکایی» را عامل شکست در انتخابات می‌بیند در حالی که از همان اینترنت برای تبلیغ خود و تخریب رقیبان بهره می‌برد.

این تفکر همان تفکری است که ارزش و کرامت زن را نه در اجتماع که در چارچوب خانه تعریف می‌کند و معتقد است اگر «زن بدون حجاب بیرون آمد و مورد تعرض قرار گرفت، خودش مقصر است» چراکه مرد طبیعت و غرایزی دارد و نمی‌توان به او خورده گرفت! از انکار اصل کرونا تا امضای نامه منع واردات و سپس تزریق واکسن‌های خریداری شده در دولت دوازدهم و مباهات به آن در دولت سیزدهم و روایت وارونه آنچه در برابر چشم یک ملت اتفاق افتاد، سیاست هنرمندانه‌ای است که فقط از جریان عجیب الخلقه پایداری برمی‌آید که امروز با سعید جلیلی، دندان برای ریاست جمهوری ایران تیز کرده است.

سعید جلیلی، کسی که جبهه پایداری را به اهدافش می‌رساند
«پایداری‌ها تعدادشان چندان زیاد نیست، اما سر و صدا و هیاهویشان بلند است»؛ این روایتی است که محسن رهامی نسبت به جبهه پایداری دارد. به گفته این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، آن‌ها می‌خواهند جریان اصولگرا را مطابق مقصود خود شکل دهند و تلاششان این است که با شعار‌های تند و رادیکال، کل جریان اصولگرایی را به نام خود به ثبت برسانند؛ آن‌ها که خود را تافته‌ای جدابافته از جریان اصولگرایی و کلیت سیاسی کشور می‌پندارند.

حال همین طیف، به این نتیجه رسیده‌اند، شخصی که می‌تواند ایدئولوژی آن‌ها را تحقق ببخشد، همان نامزد اصلحی است که رسما از او حمایت کرده‌اند، سعید جلیلی! اما فارغ از نگاه طیف پایداری به حوزه اقتصاد، که جای صحبت بسیار دارد، اما تمرکز این گزارش نیست، مواضع رادیکال و غیراصولی این طیف نسبت به مسائل اجتماعی، بسیار هشداردهنده و نگران‌کننده است. آن‌ها که پشت هر محدودیت، خالص‌سازی، اخراج، فشار و سیاست‌های رادیکالی، رد پایشان دیده می‌شود.

در نگاه کلی جبهه پایداری تأکید زیادی بر حفظ و تقویت ارزش‌های اسلامی در جامعه دارد و معتقد است که باید قوانین و مقررات کشور بر اساس اصول اسلامی و شریعت تنظیم شوند. این جریان به شدت مخالف نفوذ فرهنگ غربی در جامعه ایرانی است و بر لزوم تقویت هویت اسلامی تأکید دارد. جبهه پایداری معمولاً با هر گونه اصلاحات اجتماعی و فرهنگی لیبرال که به زعم آن‌ها با اصول اسلامی و ارزش‌های انقلاب در تضاد باشد، مخالفت می‌کند.

صدای پای تندروان در گوش جامعه
«تفکیک جنسیتی و اسلامی‌ کردن دانشگاه‌ها جزو برنامه‌های اصلی و یکی از محور‌های اساسی برنامه‌های دولت من است»، همین اظهار نظر سعید جلیلی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ کافی بود تا بخش عظیمی از واجدان شرایط رأی یعنی همان دانشجویان و دانشگاهیان نسبت به او روی برگردانند؛ اما این تنها اظهارنظر محدودکننده او و ولی نعمتانش در جبهه پایداری نسبت به مسائل اجتماعی نیست.

ضدیت با حقوق زنان:
جبهه پایداری معمولاً مواضع سختگیرانه‌ای در خصوص حقوق و آزادی‌های زنان دارد. آن‌ها معتقد به حفظ نقش سنتی زنان در خانواده و جامعه هستند و معمولاً با قوانین و مقرراتی که به نفع افزایش حقوق و آزادی‌های زنان است، مخالفت می‌کنند. در حوزه حجاب، این طیف اصرار دارند همه بدحجابان و کشف حجاب‌کنندگان و هنجارشکنان را با یک چوب برانند و با شیوه سخت‌تر از گشت ارشاد، بگیرند و ببندند و از خدمات اجتماعی محروم کنند.

مطرح کردن بعضی شعار‌های تکفیری نظیر مرگ بر بی‌حجاب و چنین نفرت‌پراکنی‌هایی که با ادبیات و بینش رهبر انقلاب در مواجهه با یک پدیده فرهنگی (که آن‌ها خود را دنباله‌رو این خط فکری می‌دانند)، هیچ تناسبی ندارد، مشت نمونه خروار است. در انتخابات پیش رو نیز، دست خالی جلیلی (کاندیدای اصلح جریان پایداری) در حوزه زنان به ویژه پس از بیانات گهربار او درباره محدود شدن نقش زن به مادری و همسری، با تقسیم‌بندی‌های جدید در جامعه می‌تواند برای او دردسرساز شود.

یکی دیگر از دیدگاه‌های جلیلی این است که او حجاب را برای حضور زنان در جامعه می‌داند و این مواضع خود را در چارچوب «تمدن‌سازی» تبیین می‌کند. او که نماینده ستادش در حوزه زنان، برخورد چکشی با زنان در جامعه، بی حرمت کردن زنان و ضرب و جرح آنان که نتیجه اخلاقی آن را در ماجرای مرحوم مهسا امینی و تبعات بعد از آن شاهد بودیم، تنبیهات ملایم می‌داند و در حمایت از متجاوزان می‌گوید که آن‌ها طبق طبیعت و غریزه خود عمل می‌کنند!

ضدیت با اینترنت و فضای مجازی:
این جریان به دلیل نگرانی از نفوذ فرهنگی و اخلاقی غرب از طریق اینترنت، معمولاً مواضع سختگیرانه‌ای در خصوص کنترل و محدودیت دسترسی به اینترنت و فضای مجازی اتخاذ می‌کند. آن‌ها معتقدند که باید فضای مجازی تحت نظارت و کنترل شدید قرار گیرد تا از انتشار محتوا‌های ضد اسلامی و غیراخلاقی جلوگیری شود و اساسا استفاده از فضای مجازی باید مبتنی بر دستورالعمل‌های اسلام در این حوزه باشد!

اما درباره موضع جلیلی و طیف هوادار او همین بس که آن‌ها اینترنت جهانی را «اینترنت کثیف آمریکایی» تعریف می‌کنند، معتقد هستند وی‌پی‌ان فروشان به عنوان مفسد فی الارض باید اعدام و عبرت سایرین شوند، تصمیم دارند اینترنت جهانی را به گونه‌ای فیلتر کنند که با هیچ فرآیندی قابل دسترس نباشد، بعد همین تئوریسین‌های «بارداری زنان با دو گیگ اینترنت»، تمام این بیانیه‌های ضد اینترنت و حامی فیلترینگ خود را، در شبکه جهانی ایکس یعنی همان اینترنت کثیف آمریکاییِ فیلترشده منتشر و برای حمایت از گزینه خود از آن بهره می‌برند.

جالب آنکه همین طرح صیانت از فضای مجازی که به کلیدواژه مناظرات بدل شده بود، در زمان ارائه، در حال تبدیل‌شدن به میدان رزم میان جریان جبهه پایداری به عنوان موافقان طرح با سایر نمایندگان مجلس از جمله طیف نزدیک به رئیس مجلس به عنوان مخالفان طرح بود. همچین طبق ادعای آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات، سعید جلیلی در شورای امنیت ملی به فیلترینگ اینستاگرام رای داد و فیلترینگ تلگرام در سال ۹۸ نیز به دستور مستقیم این شورا بود که سعید جلیلی یکی از اعضای آن است.

مخالفت با اصلاحات آموزشی و موافقت با خالص‌سازی دانشگاه:
«تفکیک جنسیتی و اسلامی‌ کردن دانشگاه‌ها جزو برنامه‌های اصلی و یکی از محور‌های اساسی برنامه‌های دولت من است»، همین اظهار نظر کافی بود تا بخش عظیمی از واجدان شرایط رأی یعنی همان دانشجویان و دانشگاهیان در سال ۹۲ نسبت به جلیلی روی برگردانند. ولی نعمتان جلیلی در جریان پایداری پس از خالص‌سازی دولت، مجلس و نهاد‌های تصمیم‌ساز، بانیان اصلی خالص‌سازی دانشگاه‌ها یا همان انقلاب فرهنگی دوم بودند!

پس از اخراج اساتید برجسته دانشگاهی در شریف، اعضای جبهه پایداری از جمله امیرحسین ثابتی یا عباس موزون، مجریان صداوسیما، یا برخی اساتید دانشگاه امام صادق جایگزین آن‌ها شده‌اند. شریفی زارچی درخصوص ردپای جبهه پایداری و گروه‌های سمپات این طیف در دولت در این تصمیم‌سازی‌ها می‌نویسد: «در گروه‌های دانشگاه سندی منتشر شد که نشان می‌دهد دولت رییسی مخفیانه فرآیند جذب ۱۵۰۰۰ عضو هیات علمی همسو را به صورت سهمیه‌ای، فوری و خارج از چارچوب علمی موجود دانشگاه‌ها آغاز کرده، این فاجعه یعنی مثلا تزریق ۱۰۰ نفر به هر دانشگاه علوم پزشکی، سکوت جامعه علمی خیانت به ایران است.»

در تکمیل این فرضیه، جواد آذری جهرمی هم می‌نویسد: «تحول در دولت سیزدهم با جدیت در جریان است! ظاهرا … درباره «جذب هیات علمی دانشگاه‌ها» مصوبه داده است! آن‌هم چه مصوبه‌ای… رییس‌جمهور محترم هم مصوبه را ارجاع داده‌اند…». طبق گزارش اعتماد در فاز بعدی قرار است روند تصفیه دانشجویان را دربر بگیرد. برای این منظور جبهه پایداری به دنبال آن است که سازمان سنجش را از ذیل وزارت علوم خارج ساخته و به عنوان زیرمجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کند. در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم تیمی قرار دارند که ریل‌گذاری‌های تقنینی را برای جایگزینی دانشجویان مستقل با گروه‌های سمپات پایداری و انقلابی را برنامه‌ریزی می‌کنند. در حوزه آموزش نیز، جبهه پایداری بر لزوم حفظ و تقویت آموزش‌های دینی و اسلامی تأکید دارد. یکی از مصادیق این مواضع، اظهارات محمدمهدی زاهدی، وزیر علوم سابق و عضو جبهه پایداری، است. او بار‌ها بر اهمیت آموزش‌های دینی در مدارس و دانشگاه‌ها تأکید کرده و گفته است: «نظام آموزشی ما باید بر اساس اصول و ارزش‌های اسلامی تنظیم شود. ما نباید اجازه دهیم که فرهنگ غربی و لیبرالیسم در نظام آموزشی ما نفوذ کند.».

ضدیت با توسعه اقتصادی و اجتماعی:
این جریان معتقد است که هویت اسلامی باید در همه ابعاد توسعه محافظت شود. این به معنای این است که در فرایند توسعه، ارزش‌ها، اصول و نظام ارزشی اسلامی و فرهنگ دینی و انقلابی باید محافظت و تقویت شوند. این جریان همچنین تأکید دارد که برنامه‌های توسعه باید با اصول اسلامی سازگار باشند. به این معنا که اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سیاست‌گذاری باید بر پایه ارزش‌های دینی و اخلاقی اسلامی شکل گیرد. این جریان به طور کلی در تلاش است که توسعه را به نحوی طراحی کند که همگانیت، اخلاق و ارزش‌های فرهنگی و مذهبی انقلاب را حفظ کند، متکی به جهان (که به زعم آن‌ها در آمریکا و غرب‌زدگی خلاصه می‌شود) نباشد حتی اگر منزوی شود!

این نمونه‌ها نشان‌دهنده دیدگاه‌ها و مواضع جبهه پایداری و چهره‌های نزدیک به این جریان در موضوعات مختلف اجتماعی است. این دیدگاه‌ها معمولاً در جهت حفظ و تقویت ارزش‌های اسلامی و سنتی در جامعه ایران قرار دارند و با هر گونه تغییر و اصلاحاتی که با این ارزش‌ها در تضاد باشد، مخالفت می‌کنند. با قراردادن پازل مواضع و عملکرد طیف پایداری و نمایندگان آن یعنی سعید جلیلی در کنار یکدیگر، مشخص می‌شود که علت واهمه و نگرانی از نام او به عنوان رییس‌جمهوری چیست. او و جریان حامی‌اش، حتی در میان طیف انقلابی نیز تندرو، خودرای و انعطاف‌ناپذیر تعریف می‌شوند و به قدرت رسیدن آن‌ها، برای آینده ایران هشداردهنده است.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار