به گزارش رصد روز، احتمالا ایران تنها کشوری است که در چند دهه اخیر موفق گردیده تجارب جالب و پیچیدهای را در زمینه دولتی سازی و خصوصی سازی به نام خود ثبت کند. برخی کشورها توان دولتی سازی کامل را ندارند و بسیاری دیگر از کشورها هم در حد و اندازههای خصوصی سازیهای واقعی نیستند. اما خوشبختانه، ایران با اتکا بر علوم پیشرفته داخلی و تکیه بر توان جوانان انقلابی در ۵ دهه گذشته، هم موفق شده شرکتهای خصوصی بسیاری را با دولتی سازی نابود کند (ایران خودرو دیزل، لوازم خانگی پارس، دهها شرکت دارویی و …) و هم توانسته بسیاری از شرکتهای دولتی را با خصوصی سازیهای مضحک و هدفمند به نابودی بکشاند. چگونه ممکن است ۶۲ درصد از سهام شرکتی ۵.۰۰۰ میلیارد تومانی (به گواه کارشناسان) را با تنها ۴۶۵ میلیارد تومان آنهم با اقساط بلند مدت به چند وارد کننده برنج هندی واگذار کنند؟ البته قطار واگذاری فروشگاههای رفاه با هدف نابودی، در ریل موفقیت قرار گرفته و چیزی به نابودی آن باقی نمانده است.
خوشبختانه علی رغم ارتباطات ضعیف دانشگاههای ایران با مراکز و نهادهای علمی بین المللی و تدریس بسیاری از دروس و علوم قدیمی و منسوخ شده در نهادهای علمی و آموزشی کشور، نوابغ و تصمیم گیران اقتصادی ایران، در سالهای گذشته موفق به ایجاد سرفصلهای نوین و عمیق علمی به ویژه در حوزه علوم مدیریت گردیده اند که مدت هاست، مورد توجه بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان خبره جهانی قرار گرفته است.
یکی از حوزههایی که بسیار بعید است حتی تا چند دهه آینده، کشوری به گرد پای دانشمندان وطنی و دست یابی به الگوریتمها و مکانیزمهای پیچیده و سازمان یافته آن در ایران برسد، پروسه فوق علمی و پیشرفته خصوصی سازی شرکتهای دولتی میباشد.
احتمالا ایران تنها کشوری است که در چند دهه اخیر موفق گردیده تجارب جالب و پیچیدهای را در زمینه دولتی سازی و خصوصی سازی به نام خود ثبت کند. برخی کشورها توان دولتی سازی کامل را ندارند و بسیاری دیگر از کشورها هم در حد و اندازههای خصوصی سازیهای واقعی نیستند.
اما خوشبختانه، ایران با اتکا بر علوم پیشرفته داخلی و تکیه بر توان جوانان انقلابی در ۵ دهه گذشته، هم موفق شده شرکتهای خصوصی بسیاری را با دولتی سازی نابود کند ( ایران خودرو دیزل، لوازم خانگی پارس، دهها شرکت دارویی و …) و هم توانسته بسیاری از شرکتهای دولتی را با خصوصی سازیهای مضحک و هدفمند به نابودی بکشاند.
احتمالا بارها و بارها در مورد روند خصوصی سازیهای شبه برانگیز و عجیب شرکتهای بزرگ دولتی در سالهای اخیر شنیده اید. هپکو، نیشکر هفت تپه، واگذاریهای عجیب در راه آهن، کشت و صنعت مغان، گوشت اردبیل، پتروشیمیهای باختران و چندین و چند نمونه دیگر از خصوصی سازیهایی که اصولا مردم عادی و سرمایه گذاران واقعی بخش خصوصی در آن نقشی ندارند.
شاید یکی از مزایای با اهمیت این خصوصی سازیهای سراسر ایراد و اشکال، استفاده از روشهای متنوع فساد در روند خصوصی سازی باشد که باعث میگردد شنیدن داستان هایشان هیچگاه تکراری و از حوصله خارج نشود.
به بهانه ریزش بیش از ۸۰ درصدی قیمت سهام شرکت فروشگاههای زنجیرهای رفاه در دو سال گذشته، قصد داریم نگاهی اجمالی به چرایی شرایط کنونی این شرکت و سود ناچیز اعلامی آن داشته باشیم.
ممکن است برخی از شما خوانندگان و مخاطبان عزیز وب سایت بورس نیوز، اخبار و اطلاعاتی در خصوص جنجالهای خصوصی سازی شرکت فروشگاههای رفاه در سال ۱۳۹۵ داشته باشید، با این وجود سعی میکنیم تا به منظور احترام به سایر علاقمندان، خلاصهای از اتفاقات آن روزها را بازگو کنیم.
بر خلاف آنچه تصور میشود، پروسه خصوصی سازی در ایران و خرید شرکتهای دولتی توسط برخی اشخاص، چندان بی برنامه و اتفاقی صورت نمیگیرد و تقریبا در تمامی این موارد، یک ریتم و فلسفه کلی وجود دارد.
در بسیاری از شرکتهای دولتی و یا زیر مجموعه بانکها که به شکلی مشکوک واگذار گردیده است، میتوان روند کاهش سودآوری شرکتها را پیش از واگذاری مشاهده نمود.
به غیر از دستچین کردن شرکتهای ارزنده، برنامه ریزیهای پشت پرده، فراهم نمودن زمینه خصوصی سازی و لابی گریهای وسیع برای واگذاری شرکتها به اشخاص منتخب توسط مسئولین خوش اشتها، فرآیند خصوصی سازی چند مرحله دیگر هم دارد:
نخستین گام و نشانه برای تملیک شرکتهایی اینچنینی که معمولا دارای زمینها و ساختمانهای با ارزشی هم میباشند، سود آوری ضعیف و یا زیاندهی چشمگیر در سالهای پیش از واگذاری میباشد. (حال این زیان سازی میتواند عامدانه و در راستای تملیک دوستان باشد و یا میتواند ارتباط مستقیمی با بی لیاقتی مدیران دولتی داشته باشد)
در گام دوم و از آنجا که بسیاری از خریداران این شرکت ها، به حلقههای قدرت متصلند و یا به عنوان نمایندگانی از افراد ذی نفوذ، فاقد توان مدیریت واحدهای تولیدی میباشند و اصولا برای بدست آوردن داراییهای کلان و ارزشمند این شرکتها با مبلغی ناچیز و آنهم قسطی به میدان آمده اند، به بهانه خصوصی سازی شروع به اصلاح ساختار مالی و تعدیل نیروهای انسانی میکنند.
گام سوم، گامی با اهمیت در اخراج و تعدیل نیروی انسانی گسترده و البته فروش داراییهای به اصطلاح غیر مولد و خارج کردن مبالغ فروش دارییها از شرکت به طرق مختلف میباشند.
گام چهارم، تعطیلی کارخانجات و انتظار برای فروش و یا واگذاری سهام با چند برابر ارزش به یکی از شرکتهای سرمایه گذاری و یا بانکهای دوست و برادر میباشد.
خوشبختانه، تقریبا بخش عمدهای از فرآیند خصوصی سازی و واگذاری فروشگاههای زنجیرهای و موفق سابق رفاه، منطبق با الگوهای فوق میباشد.
همانگونه که عنوان شد، در سال ۱۳۹۵ بیش از ۶۲ درصد از سهام شرکت فروشگاههای زنجیرهای رفاه در دو مرحله از بانکهای ملی، ملت، صادرات، تجارت، سپه و سرمایه گذاری امید، به شکل ویژه و مشکوکی به دو شرکت واگذار گردید.
شرکت ” بازتاب سهام توس ” و ” سپهر نوید آفرین ” در رویدادی عجیب، موفق شدند بیش از ۶۲ درصد از سهام شرکت فروشگاههای رفاه که داراییها و ساختمانهای با کیفیت بسیاری در سراسر کشور داشت را، با تنها ۴۶۵ میلیارد تومان را خریداری نمایند.
البته خدایی ناکرده تصور نکنید که همین میزان پول ناچیز هم به صورت نقد پرداخت شده باشد، چرا که اصولا قرار است شرکتهای دولتی خصوصی سازی شده، کاملا مفت و با اقساط بلند مدت نصیب خریداران نظرکرده، گردند.
در آن دوران بسیاری از کارشناسان و حتی مدیران وقت فروشگاههای زنجیرهای رفاه اعتقاد داشتند تنها، ارزش داراییهای این شرکت (اعم از زمینها و ساختمانهای مرغوب در بهترین نقاط شهرها نظیر ساختمان بزرگ رفاه در میدان آزادی، خیابان جمهوری، خیابان میرداماد)، چیزی بیش از ۵.۰۰۰ میلیارد تومان میباشد.
به عبارتی این دو شرکت بابت ۳.۱۰۰ میلیارد تومان ارزش برآوردی آن روزهای سهم ۶۲ درصدی شرکت فروشگاههای رفاه، تنها ۴۶۵ میلیارد تومان آنهم با اقساط سالانه بلند مدت پرداخت کرده اند.
درست چند ماه پس از واگذاری (باورش دشوار است ولی حتی پس از گذشت ۷ یا ۸ سال همچنان اعتراضات جدی به این واگذاری وجود دارد و ظاهرا هنوز خبری از ورود جدی قوه قضائیه به این پرونده نیست)، مشخص شد که دو شرکت ” بازتاب سهام توس ” و ” سپهر نوید آفرین ” متعلق به ” خانواده ابوترابیان ” از مالکین و صاحب برند برنج آوازه میباشد.
البته این تنها ” برنج فروش” دخیل در ماجرای واگذاری فروشگاه رفاه نبود و چندی بعد و با مالکیتهای مستقیم و غیر مستقیم شرکت آتیه فروزان سبحان مشخص شد که ” خانواده معروف صرافان ” (البته همه شهرت این خانواده به دلیل تبلیغات برنج محسن نیست و چند مورد اختلالات ارزی، بدهکاریهای کلان بانکی و …، نیز در پرونده این خانواده دیده میشود) نیز در واگذاری مشکوک فروشگاه رفاه نقشی موثر داشته است.
به فهرست اعضای هیات مدیره شرکت آتیه فروزان سبحان در زمان تاسیس نگاه کنید تا شاید بیشتر با خریداران رفاه آشنا شوید:
شاید به جز قیمتهای عجیب واگذاری فروشگاههای رفاه، بسیاری از اعتراضات در خصوص آن واگذاری کذایی مربوط به اهلیت و عقبه اشخاص خریدار بود.
به عبارتی بسیاری معتقد بودند که خانواده صرافان که در پرونده کلان بدهکاران بانک سرمایه و صادرات، دادگاه معروف و تاریخی جناب طبری با ادعای ورود ۲ تن طلا توسط صرافان، عدم تعهدات ارزی و …، نامش جلب توجه میکند، نمیبایست فرصت خرید مجانی فروشگاههای رفاه را به دست میآورد.
البته این همه ماجرا و افراد دخیل در ماجرای واگذاری فروشگاههای رفاه نبود و بسیاری بازیگر اصلی این واگذاری را گردانندگان شرکتهای “گروه مالی صدر پارس ” یا ” شرکت سرمایه گذاری دانایان پارس ” میدانستند.
یعنی همان شرکتهایی که بسیاری از نزدیکان و بستگان آقای ” آخوندی ” وزیر دولت یازدهم و دوازدهم جناب روحانی را در خود جای داده است.
(متاسفانه ما از چنان درک، فهم و شعور بالایی برخوردار نیستیم که متوجه شویم نقش آقای آخوندی به عنوان وزیر وقت دولت روحانی در سال ۱۳۹۵ و در موضوع واگذاری فروشگاههای رفاه با قیمتی تقریبا مفت، به ۲ وارد کننده برنج هندی و یا شرکت سرمایه گذاری دانایان پارس (محل اشتغال پسر جناب آخوندی با نام محمد مهدی آخوندی) چیست، بنابراین ترجیح میدهیم برداشت از آن را بر عهده خوانندگان محترم گذاریم)
علی رغم آنکه خود را فاقد درک کافی برای هضم بسیاری از مسائل اقتصادی کشور میدانیم، اما به نظر میرسد امپراتوریهای جالبی در حوزه مواد غذایی و کالاهای اساسی کشور شکل گرفته که میتوانند بسیاری از صنایع کشور اعم از بانکداری و …، را مدیریت کنند.
خانواده مدلل وارد کننده کنجاله، سویا و نهادهای … در بانک پاسارگاد، جناب آخوندی، ابوترابیان، صرافان در برنجهای هندی آوازه، محسن و مدیریت در فروشگاههای رفاه، صنایع غذایی طبیعت و میهن از دیگر شرکتهای خانوادگی جناب پایداری که این روزها با ریخت و پاشهای بسیار در تبلیغات و حوزههای ورزشی، جواب خوش خدمتی به دولت در گذشته را جشن میگیرند.
البته میتوان چای دبش و سایر وزارای پیشین کشور را نیز به این لیست اضافه کنید تا ببنید راز موفقیت در این مملکت واردات کالاهای هندی است.
در گزارش هفته بعد خواهیم دید که عالیجنابان صرافان و ابوترابیان به همراه دوستان پشت صحنه چه بلایی بر سر فروشگاههای زنجیرهای معتبر رفاه آورده اند و سهامدارن این شرکت چگونه نقره داغ شدند.
روند و مکانیزم مشکوک خصوصی سازیها در ایران با حواشیهای زیادی همراه بوده است. مشاهده کردید که چطور خانواده صرافان (از خانواده سرشناس در زمینه بدهیهای کلان بانکی و برخی تخلفات مالی) و ابوترابیان موفق شدند بیش از ۶۲ درصد از سهام فروشگاههای زنجیره و خوشنام رفاه را، با مبلغی بسیار نا چیز و در حدود ۴۶۵ میلیارد تومانی صاحب شوند.
به غیر از این دو وارد کننده برنج هندی و صاحبان برندهای برنج محسن و آوازه، گریزی هم به رد پای مشکوک هلدینگ مالی صدر پارس و شرکت سرمایه گذاری دانایان پارس (از شرکتهای نزدیک به جناب آخوندی و البته از مجموعههای مورد علاقه جناب عبدو تبریزی) در نحوه خصوصی سازی رفاه داشتیم.
اما این پایان ماجرا نبود و تقدیم سهام این شرکت به دو خانواده صرافان و ابوترابیان (شما بخوانید صرافان) آنهم با قیمتی مفت و با شیوه پرداخت اقساطی، تازه شروعی بر اتفاقات عجیب نظیر تعدیل نیرو، معاملات مشکوک و مضحک، فروش داراییها و املاک ارزنده این شرکت و بحرانهای مالی فروشگاههای زنجیرهای رفاه بوده است.
در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته نیز، سعی داریم در ادامه مباحث مربوط به خصوصی سازی پر حرف و حدیث فروشگاه رفاه، به برخی از اتفاقات و رخدادهای عجیب این شرکت، پس از ورود عالیجنابان صرفان و سایر دوستانشان در این شرکت بپردازیم.
همانگونه که در بخش گذشته گزارش نیز عنوان شد، بسیاری بر این باور بودند که با توجه به مشکلات و پروندههای موجود بر علیه برخی اعضای خانواده صرافان (بدهیهای کلان بانکی، بدهیهای کلان مالیاتی و …) در زمان واگذاری فروشگاههای رفاه، صرافان از خانواده ابوترابیان و شرکتهای زیر مجموعه ایجاد شده توسط آنها استفاده کرده و در واقع بازیگر و خریدار اصلی این شرکت، خانواده صرافان بوده است. (البته ما چیزی در خصوص سلسله مراتب این دوستان در سرمایه گذاری دانایان پارس و نقش دوستان آقای آخوندی در این داستان نمیفهمیم و دوست هم نداریم که بفهمیم)
شاید اوج هنرنماییها و مقاصد اقتصادی این دوستان را میتوان در معاملات عجیب و فروش املاک ارزشمند رفاه مشاهده کرد.
باورش کمی عجیب و مضحک به نظر میرسد، اما در سال ۱۳۹۹، قراردادی بین شرکت ” مدیریت سرمایه رفاه ” (از زیر مجموعههای شرکت رفاه) و ” شرکت آتیه فیروز سبحان” (صرافان، برنج محسن و …) منعقد میگردد که طی آن برند ” برنج هندی آوازه ” به مبلغ ” ۳۴۸ میلیارد تومان ” به مجموعه شرکتهای رفاه واگذار میگردد.
فرض کنید، شما ۶۰ درصد از شرکتی معتبر و قدیمی را به ارزش تقریبی ۵۰۰۰ میلیارد تومانی (به گواه وبسایتهای تحلیلی و مدیران سابق شرکت) در سال ۱۳۹۵، به صورت نقد و اقساط، با ۴۶۵ میلیارد تومان خریداری میکنید. از آنجا که قرار نیست بابت هدیه اعطایی به شما تحت عنوان خصوصی سازی پولی پرداخت نمایید، برند برنج هندی ” آوازه ” خود را به قیمت ۳۴۹ میلیارد تومان به شرکت خریداری شده واگذار میکنید تا عملا بیش از ۳۵۰ میلیارد تومان وجه نقد پرداخت نشده یا شده خود را از شرکت رفاه، خارج کنید.
نکته جالب اینکه اعضای هیات مدیره فروشگاه رفاه، در جلسه هیات مدیره تصویب کرده اند که برند خودشان را (در شرکتی دیگر) با قیمت بیش از ۳۴۹ میلیارد تومان خریداری نمایند. به عبارتی این دوستان کمر ابداع کننده واژه تضاد منافع در علوم مالی را میشکنند.
البته ممکن است عدهای بگویند این برند مربوط به شرکتی غیر از سهامداران اصلی و مربوط به خانواده صرافان بوده و ربطی به خانواده ابوترابیان نداشته است، اما با نگاهی اجمالی به سایت روزنامه رسمی متوجه میشوید که این شرکتها بارها و بارها برندهای محسن و آوازه را به هم منتقل کرده اند و اصولا دارای هویتی مستقل نیستند.
البته خبری از پولهای یامفت دریافتی از فروشگاه رفاه نبود و این دوستان با الطاف همیشگی کارشناسان متخصص و متعهد رسمی دادگستری زحمت کشیدند و دو ملک را با ارزش ۷۴۶ میلیارد تومان در حصارک و چالوس بابت ۳۴۹ میلیارد تومان باز پرداخت پولهای خورده شده برند آوازه و مابقی با بدهیهای سنگین شرکت آوازه به شرکت رفاه تسویه کردند.
حالا اینکه املاک دریافتی چگونه ارزش گذاری شده و این قیمتها چگونه بدست آمده، از نکات مبهم موضوع میباشد. البته از این موضوع هم نمیتوان به راحتی عبور کرد که چرا فروشگاه رفاه از باز پس گیری پول نقد پرداختی به این دوستان عبور کرده و حاضر شده تا در این وضعیت راکد املاک تجاری، ۳۵۰ میلیارد تومان پرداختی و سایر بدهیهای این دوستان را در قالب تملیک ۲ ملک حصارک و رامسر دریافت کند.
شما باشید چنین کاری میکنید؟ آیا در این رکود شدید املاک کشور، شما حاضر میشوید به جای ۳۵۰ میلیارد تومان پول نقد و ۴۰۰ میلیارد تومان بدهی کوتاه مدت خود، ۲ ملک تجاری دریافت کنید؟
متاسفانه در سالهای گذشته شاهد فروش تعداد زیادی از املاک شرکت تحت عنوان مولد سازی داراییهای غیر مولد هستیم. به عنوان مثال در توضیح جدیدترین نمونههای آن، میتوان به فروش املاک چالوس، رشت و مشهد به مبلغ حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان و خرید تعدادی از املاک در اصفهان به مبلغ حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومان اشاره کرد.
در توجیه این تهاتر املاک آمده است که بهترین راه برای مولد سازی داراییها فروش املاک در شهرهای کم تراکم و جایگزینی آنها با املاکی در کلان شهرهای با تراکم بالاست. نمیدانم چرا باور اینکه تراکم جمعیتی رشت پائینتر از اصفهان است (با توجه به آنکه رشت به عنوان فشردهترین شهر کشور از حیث میزان جمعیت به وسعت میباشد) و یا اینکه مقایسه مشهد با اصفهان از حیث تراکم جمعیتی تفاوتهای چشمگیری دارد، دشوار است.
هر چه هست، میدانیم که در سالهای گذشته بارها و بارها تخلفات گسترده و اختلافات عجیبی از نحوه قیمت گذاری کارشناسان رسمی دادگستری و تهاتر املاک مشاهده شده و میتوان گفت تهاتر املاک آنهم با اتکا به یک گزارش کارشناسی سلیقهای از بدترین و غیر شفافترین معاملات ممکن میباشد.
از آن جالبتر فروش بزرگترین شعب فروشگاههای رفاه در شهر تهران است. به نظر شما کدام منطقه اصفهان را میتوان با تراکم جمعیتی موجود در خیابان جمهوری تهران مقایسه نمود که مدیران این شرکت حاضرند، املاک شرکت در خیابانهای آزادی تهران، جمهوری و میرداماد تهران را بفروشند ولی چند ملک در جاهای مختلف اصفهان را خریداری کنند؟
از تعدیل نیرو و بستن بسیاری از فروشگاههای به قول دوستان زیانده که بگذریم، حاصل تلاش و مدیریت داهیانه این دوستان را میتوان در روند سودآوری شرکت مشاهده کرد. به نظر میرسد آنچه برای این دوستان (سهامداران عمده شرکت) در نحوه مدیریت فروشگاههای رفاه، با اهمیت است فروش اموال مرغوب شرکت و مثلا تبدیل داراییهای غیر مولد به مولد میباشد و اصولا این دوستان برای افزایش سودآوری و بهبود فعالیتهای شرکت، سهامدار نشده اند.
حتی عنوان این موضوع نیز مضحک به نظر میرسد که حاصل فروش بیش از ۱۲.۶۰۰ میلیارد تومانی فروشگاههای زنجیرهای رفاه در سال مالی ۱۴۰۲، سود ۶۴ میلیارد تومانی بوده است که البته این سود هم به لطف شناسایی درآمدهای غیر عملیاتی نظیر اصلاح مانده حسابهای پرداختنی و …، محقق گردیده است.
برای اینکه بیشتر در جریان هنرنمایی و سبک مدیریت این اساتید قرار گیرید کافیست سودآوری این مجموعه در سال مالی ۱۴۰۲ با دلار ۶۰.۰۰۰ تومانی را با سود آوری آن در سال ۱۳۹۲ با دلار ۳.۵۰۰ تومانی مقایسه کنید:
همانگونه که مشاهده میگردد حاصل خصوصی سازیهای مشکوک و چنبره برنج هندی کاران بر مدیریت این شرکت، تبدیل سود ۱۹ میلیارد تومانی سال ۱۳۹۲ با فروش تنها ۵۶۸ میلیارد تومانی، به سود ۶۴ میلیارد تومانی با فروش ۱۲.۶۰۰ میلیارد تومانی میباشد.
دیدن مقایسه حاشیه سود و سود خالص فروشگاههای قدیمی رفاه با فروشگاههای کورش نیز جالب توجه میباشد. در حالی، شرکت درمانده شده رفاه در سال ۱۴۰۲ سودی تنها ۶۴ میلیارد تومانی را از ۱۲.۶۰۰ میلیارد تومان فروش محقق کرده است که فروشگاه کورش با ۲۲.۲۰۰ میلیارد تومان فروش سال ۱۴۰۲، ۳.۳۰۰ میلیارد تومان سود خالص شناسایی کرده است.
به عبارتی اگر قرار بود این دوستان همانند فروشگاه کورش عمل کنند، میبایست حداقل سود خالصی ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ میلیارد تومانی را روانه سامانه کدال میکردند.
تازه کلیه این اطلاعات مربوط به صورتهای مالی ۱۴۰۲ میباشد که با توجه به سال مالی این شرکت میبایست در انتهای ماه، صورتهای مالی و هنرمندیهای این عزیزان در سال ۱۴۰۳ نیز روانه سامانه کدال گردد.
میدانید ارزش شرکت رفاه پس از ۴ سال بسته بودن نماد به علت ابهامات بیشمار (سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲) توسط ناظر بازار در چه قیمتهایی بازگشایی شد؟
در تاریخ ۳۰/۰۸/۱۴۰۱ و پس از حدود ۴ سال بسته بودن نماد فروشگاه رفاه، نماد این شرکت با ارزش بازاری معادل ۹.۳۰۰ میلیارد تومان بازگشایی شد. حتی به لطف بازار بی کیفیت پایه فرابورس، ارزش این شرکت در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ به بیش از ۱۷.۱۰۰ میلیارد تومان هم رسید.
میدانید ارزش بازار این روزهای صف فروش نماد رفاه چند میلیارد تومان میباشد؟ تنها ۲۷۶۰ میلیارد تومان
به عبارتی این شرکت در کمتر از ۲ سال ۸۵ درصد از ارزش بازار خود را از دست داده است که این موضوع حاصل تلاشهای مدیران شرکت فرابورس و برنج هندی فروشان موفق کشور میباشد.
سخن آخر:
به نظر میرسد مشاهده معاملات مشکوک نظیر معاملات مربوط به برند آوازه، فروش املاک ارزشمند و روند سودآوری شرکت فروشگاههای رفاه، بسیاری از مقاصد خصوصی سازی این شرکت قدیمی را آشکار میسازد.
پس از سال ها، همچنان بازی تغییری نکرده است، ثروتهای ملی و شرکتهای دولتی را به عدهای خاص میدهیم تا از منافع بی کرانش لذت ببرند. حال این خصوصی سازیها چه منافعی برای چه کسی یا کسانی و یا چه احزابی دارد، ما نمیدانیم و نمیخواهیم که بدانیم.
اما این را خوب میدانیم که خصوصی سازی در ایران تنها نمایشی برای سوء استفاده از ثروتهای ملی و رانتی برای افرادی خاص میباشد.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید