به گزارش رصد روز، در هر جامعهای معلمان دارای نقش مهم و کلیدی در تربیت نیروهای انسانی آن کشور هستند و هر چه جایگاه و منزلت معلم و آموزش و پرورش در جامعه ارتقا پیدا کند و ارج گذاری شود، به همان میزان نیز رغبت دانشآموز به تحصیل و پیشرفت تحصیلی بیشتر میشود. بنابراین رسانهها، نهادها و همه افراد جامعه باید به موضوع ارتقای منزلت معلم به عنوان یک پدیده اجتماعی نگاه کنند.توجه جدی مسئولان آموزش و پرورش این دستگاه عظیم به سند تحول آموزش و پرورش میتواند در این زمینه بسیار کارساز باشد. در سند بنیادین تحول در آموزش و پرورش دو بحث وجود دارد، از جمله بحث ارائه خدمات و تعلیم و تربیت که وظیفه معلمین است که توفیق اشتغال در این زمینه را دارند و باید انجام دهند. و دومین بحث در سند تحول آموزش و پرورش، ارتقای منزلت اجتماعی معلم و همچنین ارتقای جایگاه نهاد آموزش و پرورش است.متأسفانه وضعیت فعلی بیانگر آن است که در اجرای سند تحول باید گفت با اینکه قانون در این زمینه صراحت دارد، گویا این موضوع جز وظایف آموزش و پرورش نیست.با توجه به وضعیت معیشتی اکثریت اقشار جامعه و عدم تناسب میزان تورم موجود و نیز حداقل سبد معیشت خانواده حتی در شهرهای کوچک با حداقل حقوق دریافتی، دریافتی این سرمایههای انسانی جامعه هم بسیار ناچیز است و معلم از حداقل معیشت و رفاه به دور است.از طرفی اینکه مسئول متوسط حقوق معلمین را ۱۶ میلیون بیان میکنند برای عده کثیری از آموزگاران جای سوال دارد. آموزگارانی که در خوشبینانهترین حالت چیزی حدود ۱۴ میلیون دریافت میکنند. نکته عجیبش آنجایی است که با یک تجسس میدانی در مدارس ابتدایی یک منطقه متوسط حقوق همکاران با ارفاق به ۱۲ میلیون میرسد.در میانگین گرفتن حقوق معلمین هم اگر کارمندان ادارات آموزش و پرورش، معاونین و مدیران حذف شوند، بعید میدانم در مدرسهای حتی معلمان با سابقه ۱۵ سال به بالا دریافتی بالاتر از ۱۴ میلیون تومان داشته باشند.این قشر محجوب جامعه حتی در روزهایی که اغلب و یا حتی بهتر است بگوییم اکثریت سازمانهای دولتی و غیر دولتی بستههای حمایتی دریافت میکنند نیز کوچکترین حمایتی از معیشتشان توسط وزارت خانه مربوط نمیشود.در ایام خاصی از سال مثل شب یلدا، ماه مبارک رمضان، عید نوروز، روز زن و یا روز مرد و روز خاص مرتبط با آن شغل، کارمندان ادارات دیگر، بستههای حمایتی مختلف از سمت ارگان و یا سازمانشان دریافت میکنند از شیرینی و آجیل گرفته تا گوشت و مرغ و برنج و کارت هدیه و… حالا این مقدار در سازمانها ممکن است با هم تفاوت داشته باشد اما بالاخره در قالب بسته حمایتی و برای انگیزه بخشی به نیرو در این روزهای سخت معیشتی حتماً چیزی در نظر گرفته شده است.وزارت آموزش و پرورش به طور کلی خود را از این قاعده درست مستثنی کرده است حال که نیروهای نجیب این وزارت خانه عریض کمترین دستمزد کارمندان دولت را دارند و بزرگترین وظیفه را بر دوش و حتماً باید گفت محقترین به حمایت از مسئولین هستند.البته خوش فکری و دلسوزی برخی مدیران در مدارس غیر دولتی و یا هیئت امنایی را نمیشود نادیده گرفت. که برای حفظ شأن معلم در این روزهای خاص و ایام مهم تلاشهای هر چند کوچکی کردهاند. لیکن در عموم مدارس دولتی هیچ خبری از حمایتهای این چنینی وجود ندارد و این هر روز انگیزه معلم را کم رنگ تر میکند و شأن و جایگاه این قشر زحمت کش را تضعیف.
خرید قسطی نخود و لوبیا برای معلمان
خرده روایتهای این معلمین را که گوش میسپاری در اکثریتشان داستان این تفاوتها و تبعیضهای کاری است که برایشان بسیار هم آزار دهنده است.یکی از معلمین جوان آموزش و پرورش گفت: ۷ سالی است که در آموزش و پرورش مشغول هستم و به دلیل شرایط زندگی در خوابگاه مستقر هستم. از آنجا که پانسیون ما دانشجویی نیست و عمدتاً دختران و زنانی در آنجا هستند که در ارگانها و ادارات دیگر مشغول کار هستند این تفاوتها به سوژه خنده بین ما هم اتاقها تبدیل شده. مثلاً همین امسال شب یلدا از بن خرید لباس تا کارت هدیههای چند میلیونی و بستههای لوکس آجیل و شیرینی بود که هم اتاقی هایم دریافت کرده بودند و من در همان حال داشتم کاردستی یلدا و هدیه کوچکی که با بودجه و حقوق خودم تهیه کرده بودم برای دانش آموزانم آماده میکردم.فردا آن روز وقتی وارد مدرسه شدم بخشنامهای را برای امضا دستم دادند که ای آموزگار نمونه برای خرید لوبیا و نخود و عدس تا سقف یک میلیون تومان میتوانید به صورت اقساط خرید کنید تا از حقوقتان در ۱۰ قسط کم شود. باور کنید طنز تلخی است پک های چند میلیونی هدیه و آجیل هم اتاقی هایی که حقوقشان با جمع مزایا و غیره که دریافت میکنند لااقل ۳ برابر دریافتی من و همکارانم است و حالا امکان خرید قسطی نخود و لوبیا برای معلمین. دیگر برای این معلم دل و دماغ نمیماند… بهرحال اینکه مسؤلین و آحاد جامعه از معلم انتظار داشته باشند که هر روز دلسوزانه علم خود را بروز کند و هر آن با بهترین احوال در خدمت آینده سازان این کشور باشد حتماً انتظار درستی است. هم درست و هم به حق.اما آیا اینکه معلم هم انتظار داشته باشد در این راه سخت و پر پیچ و خم مورد حمایت قرار بگیرد، انتظار بیهودهای است؟اخیراً رییس جمهور در نشست نهضت توسعه عدالت در فضای آموزشی با مشارکت مردم با بیان اینکه در دولت به دنبال حل مشکلات مردم هستیم، اظهار داشت: بنا داریم روش آموزش در مدارس دولتی آموزش و پرورش را به کلی تغییر دهیم، قبول ندارم که دانشآموزان مدارس دولتی در مناطق کمبرخوردار آموزش خوب نبینند، اما با دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی که از بهترین آموزشها برخوردارند، رقابت کند.مسعود پزشکیان با تاکید بر اینکه باید بهترین آموزش را برای بچههایمان در مدارس دولتی فراهم کنیم، تصریح کرد: با کمک دانشگاهها و اساتید این کار را انجام خواهیم داد. مرکز روشهای آموزش و درس دادن، ارزیابی و مهارت افزایی باید در تمام استانهای کشور راهاندازی شود. به معلمان آموزش میدهیم چگونه درس دهند.اما باید توجه داشت که بسیاری از معلمین هم کاملاً با رئیس جمهور هم نظر هستند و اتفاقاً طالب و خواستار تغییر در نظام آموزشی کشور هستند. تجربه و خاطره اجتماعی هم نشان داده این قشر زخمت کش در همه بزنگاهها رسالت خود را حفظ کرده و با تمام توان تلاش کرده بالاترین کیفیت را برای آموزش دانش آموزان ایران اسلامی داشته باشد.اما تا کی معلم باید بار این همه مشکل را به تنهایی به دوش بکشد؟ پس کی قرار است وزارت خانهای که مسئولیت حمایت و همراهی با این نیروهای خدوم کشور را دارد با این قشر نجیب با نگاه امری و دستوری برخورد کند و به قولی در کار معلم مو را از ماست بیرون بکشد و کوچکترین تعهدی نسبت به تغییر وضعیت امرار معاش معلمین خود نداشته باشد.رئیس جمهور باید این بار به جای اینکه به دنبال سر نخ کلاف تحول آموزشی از کلاس درس باشد کمی در پیچ و خمهای بودجه و وزارت خانه و اداره کلهای آموزش و پرورش دنبال تحول بگردد.شاید یک قدم در جهت تأمین معاشی بهتر از سوی دولت و رفع نیازهای معلمین محجوب کشور سبب تحولی بی سابقه در نظام آموزشی کشور شود چرا که معلمین نجیب این کشور خواستار تحول در کل نظام آموزش و پرورش هستند تغییر را از سیاست آغاز کنید کلاس درس به بهترین کیفیت اداره خواهد شد.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید