به گزارش رصد روز، محمد غفوری نوشت: بورس در روزهای صعودی، باز هم در حال پیشروی است، اما آنچه در این میان مهم به نظر میرسد ترسیم چشمانداز بورس در میانمدت است. همانطور که قابل پیش بینی بود طی روزهای اخیر غلبه موج قدرتمند هیجان بر تمامی عوامل اثرگذار قبلی سایه افکند و زمینه رشد دیرهنگام در بازار سهام را فراهم آورد.
با اینحال، به نظر میرسد پس از پشتسر گذاشتن این رشدهای اخیر، اکنون ریسکهای موجود توجه بیشتری به خود جلب کنند. فارغ از «تحلیلهای فاندامنتال و تابلوخوانی» نگرانی از سمتوسوی انتظارات بورسی در پی تغییرات تفکرات اقتصادی جدید از مهمترین عوامل اثرگذار بر ابهامات روند صعودی بورس در روزهای آینده است.
برخی گمان میکنند به دلیل رویکرد مثبت پزشکیان نسبت به بازار سرمایه و آنچه در مناظرات انتخاباتی مطرح شد، بازار سهام میتواند شاهد بازگشت رونق باشد. در روزهای اخیر نیز شاخص کل بعد از روند نزولی که از ابتدای سال پشت سر گذاشته بود، آماده ورود به فاز صعود شد. به نظر میرسد انتظارات اکنون، سکان هدایت بازارها را در دست گرفته و در روند بازارها نقش مهمی ایفا خواهد کرد.
اما بعد از فروکش کردن هیجانات مثبت و تعدیل انتظارات، واقعیت بورس نمایان خواهد شد. به این ترتیب میتوان بیان کرد که آنچه در جریان دادوستدهای سهامی در حال رخ دادن است، نمایانگر واقعیت نیست؛ بنابراین با مشخص شدن رویکرد اقتصادی دولت جدید رفتهرفته رفتار واقعی بازار مشخص خواهد شد.
با توجه به ریسکهای حاکم بر بازار، فعالان بورسی معتقدند اگر سیاستگذاریهای اقتصادی آتی ادامهدهنده مسیر کنونی باشد، طبیعتا عبور بورس از وضعیت بحرانی کار سختی خواهد بود. در دولت سیزدهم تفکرات اقتصادی مانع از رشد بورس بود. همانطور که مشاهده کردیم طی این سه سال مصوبات و دستورالعملهای گوناگون مانع از رشد شاخص کل شد.
این وضعیت سبب شد سهامداران خرد و حقیقی انگیزه ورود به بازار سهام را از دست بدهند. اما از ابتدای تابستان و همزمان با اوج گرفتن وعدههای اتخاباتی، موج جدیدی از امیدواری برای رونق بورس به راه افتاده است. بااینحال باید دید وعدهها چه زمانی جای خود را به عملگرایی خواهد بخشید.
بزرگترین ریسک بازار سرمایه در سالهای اخیر دولت بوده که بورس را به یک «نابازار» مبدل کرده است. سهمخواهی دولت از بازار سهام برای جبران کسری بودجه به یکی از معضلات جدی بورسبازان تبدیل شده است. از این منظر سیاستگذاریهای دولت میتواند ترس و تردید بورسی را افزایش دهد.
تصمیمات جزیرهای در چند سال گذشته باعث بیاعتمادی سرمایهگذاران به بازار مذکور شده است. به همین دلیل شاید بتوان گفت با حذف ریسکهای مزبور، بورس تهران رفتار متعادلی را تجربه خواهد کرد. به نظر بسیاری از کارشناسان، مشکل فعلی بازار کمبود نقدینگی و نبود تقاضای موثر در بازار سهام است. در صورتی که روند خروج پول ادامهدار باشد، این مساله میتواند مشکلات بیشتری را برای بازار سرمایه ایجاد کند.
تغییرات پیدرپی در انتصابات مهم شرکتی نیز سبب بیثباتی در وضعیت شرکتها شده است. عوامل گوناگونی را میتوان در مورد سلب اعتماد در جهت ورود پول به بازار سهام مطرح کرد. آزادسازی قیمتها که در مناظرات انتخاباتی نیز مطرح شد از جمله موضوعات قابلتوجه است. افزایش نرخ دلار نیما باعث پویایی جریان دادوستدهای سهامی خواهد شد.
دلار آزاد نیز نقش مهمی در روند بازار سهام ایفا میکند. ثبات بخشیدن به نرخ دلار و نرخ بهره قدر مسلم شرایط را برای ورود پول به سمت بورس تسهیل میکند. مباحث مرتبط با یارانه واردات نیز از جمله مسائلی است که فعالان بورسی نسبت به آینده آن حساس هستند و اخبار پیرامون این موضوع را بهواقع رصد میکنند. حمایت دولت از بخش تولید و صادرات یک پیام مشخص برای فعالان اقتصادی دارد. جایی که از تولید حمایت شود، رانت به حداقل خواهد رسید و عرضه و تقاضا به شیوهای درست متعادل خواهد شد.
به بیانی سادهتر سیاستگذاران جدید نقش اصلی در وضعیت اقتصادی و عبور از بحرانهای گوناگون را ایفا میکنند. افزون بر آن، مادامی که قیمت دلار در بازار آزاد زیر محدوده ۶۲ تا ۶۳هزار تومان حرکت کند، «انتظارات تورمی» شکل و شمایل صعودی به خود نخواهد گرفت.