به گزارش رصد روز، از سال ۱۳۴۹ و حضور اشرف پهلوی در راس نهادهای زنان و حقوق بشر ایران، تلاشهایی از سوی محافل دیپلماتیک و رسانهای ایرانی برای معرفی اشرف پهلوی به عنوان دبیرکل سازمان ملل آغاز شد! اوج این تحرکات در سال ۱۳۵۶ بود.
در این سال اشرف پهلوی راهی سفر حج عمره شد و مجله زن روز گزارش مصوری از این سفر به همراه گفتوگویی با اشرف پهلوی درباره سفر معنوی حج منتشر کرد. در ۱۰ آبان ۱۳۵۶ اشرف پهلوی به عنوان نماینده ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد. عکسهایی تماشا کنید از اشراف پهلوی در سفر حج و سخنرانی در سازمان ملل از آرشیو روزنامه اطلاعات است.
اَشرَفالمُلوک پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ – ۱۷ دی ۱۳۹۴)، که تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با عنوان سلطنتی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی از او نام برده میشد، شاهزاده و دیپلمات ایرانی بود. او فرزند رضاشاه و خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی بود و به عنوان رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد فعالیت کرده بود و از فعالان حقوق زنان در ایران بود. وی در بهار سال ۱۳۲۵ نقش مهمی در ترغیب ژوزف استالین به خروج ارتش سرخ از آذربایجان ایران داشت. از اشرف پهلوی همچنین به عنوان یکی از عوامل مؤثر جریان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط محمد مصدق نام برده شدهاست. وی همچنین نقش مهمی در تأسیس سازمان خدمات اجتماعی و سازمان زنان ایران داشت. او روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ در نود و شش سالگی در منطقه مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو درگذشت. اشرف پهلوی ۳ بار در طول زندگی تبعید شد. نخست در کنار تبعید پدرش رضاشاه به موریس. دومی تبعید او در زمان محمد مصدق و سومی تبعید پس از انقلاب ۱۳۵۷.
اوایل زندگی
در روز ۱۷ دی ۱۳۱۴ تاجالملوک آیرُملو، همسر رضاشاه و دخترانشان شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند. این نخستینبار بود که خانوادهٔ شاه بدون حجاب و روبنده در مجمعی عمومی ظاهر میشدند.
از نزدیکان رضاشاه نقل شدهاست که فرمان کشف حجاب برای رضاشاه دردآور بود، اما برای اعتلای زنان ایرانی این فرمان را ضروری میدانست.
شاهدُخت اشرف پهلوی در حین سخنرانی در مقام ریاست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در اسفند ۱۳۴۷ خورشیدی.
اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی به عنوان یکی از چهرههای اثرگذار دربار پهلوی، چهارم آبان ۱۲۹۸، پنج ساعت پس از محمدرضا در تهران با اصالت مازندرانی بهدنیا آمد. نام اصلی وی زهرا است که پس از به سلطنت رسیدن پدرش، رضاشاه، به اشرفالملوک ملقب شد. مادرش ملکه تاجالملوک از خانوادههای نظامی مهاجری بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمده بودند. اشرف دارای چهار خواهر و برادر تنی (شمس، محمدرضا پهلوی، علیرضا) و شش خواهر و برادر ناتنی (همدم السلطنه، فاطمه، غلامرضا، عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا) از سه همسر دیگر رضاشاه بود.
در شش سالگی اشرف و با به سلطنت رسیدن پدرش زندگی کاخنشینی این خانواده آغاز شد. اشرفالملوک برادر خویش را والاحضرت خطاب میکرد و صد تومان مقرری ماهانه از رضاشاه داشت و اسب سواری و اتومبیل به خصوص از نوع آمریکایی از چیزهای مورد علاقه وی بودند. اشرف تحصیلات خود را در مدرسه دخترانهٔ زرتشتیها گذراند و زبان فرانسه را از معلم خانوادگی دربار، مادام ارفع فراگرفت و اولین آشناییهای اشرف با غرب نیز از تعاریف مادام ارفع در همینجا شکل گرفت.
اولین سفر وی به اروپا در سال ۱۳۱۲ برای دیدار ولیعهد در سوئیس رخ داد که بهدلیل علاقهمندی شدید به زندگی در اروپا و نیز تحصیل، از پدر تقاضای ماندن در کنار برادر جهت ادامهٔ تحصیلات کرد که به دلیل عدم اجازه رضاشاه پس از مدتی به ایران بازگشت. خانوادهٔ رضاشاه و از جمله اشرف از نخستین افرادی بودند که بنابر تصمیم رضاشاه بر تغییر الگوی ایرانی بر اساس غرب، به صورت بیحجاب در مراسم جشن فارغالتحصیلی دانشسرای عالی در ۱۳۱۴ شرکت جستند. رضاشاه به هنگام خروج از کشور و نیز در تبعید همواره به اشرف تأکید میکرد که در کنار برادر خویش مانده و مراقب وی در امر سلطنت باشد.
سیاست
کودتای ۱۳۳۲
وی در اکتبر ۱۹۵۱ شش ماه پس از این که مصدق به نخستوزیری رسید بهخاطر این که مصدق فکر میکرد در حال توطئه با نمایندگان و سیاستمداران ضد مصدق است از کشور تبعید شد و به فرانسه رفت. درست پیش از رفتن به اروپا اشرف و شوهرش به دستور شاه با آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی دیدار کردند. این دیدار تنها یک دیدار عادی و غیررسمی نبود. به گزارش کاردار بریتانیا یک ماه پس از این دیدار «کاشانی خبرچینهایش را در جهتهای مخالف گماشته و با دربار تماس برقرار کردهاست.» اشرف همچنین ارتباط نزدیکی با اسدالله رشیدیان داشت. درست پس از کودتا، اشرف در نامه ای به علم خواستار فروش خانه اش و ارسال پولش به او شد و رشیدیان را معتمد خود خواند. گفته شده اشرف در یک ماه پیش از کودتا شبکه ای که رشیدیان در آن درگیر بود را سازمان داده که قرار بود در زمان مناسب به نفع شاه عمل کند. وقتی کرمیت روزولت و جورج کارول در ژوئیه ۱۹۵۳ به تهران اعزام شدند، از طریق دفتر رشیدیان اولین گامها برای برقراری تماس بین اشرف که در آن زمان در اروپا بود و کودتاچیان برداشته شد. اشرف پیام آور به برنامه ریزان خارجی شد، و برادرش را جریان کودتای قریبالوقوع به نفع او قرار داد. رشیدیان ترتیب ملاقات اشرف پهلوی و دو نماینده سیا را داد. رشیدیان در ۱۵ ژوئیه در ریویرای فرانسه با اشرف دیدار کرد و به او گفت «آمریکا و بریتانیا عمیقاً نگران وضعیت ایرانند و طرحی برای حل مشکل و نفع رسانی به شاه تدوین کردهاند.» رشیدیان به اشرف اطلاع داد کمک او او برای عملیاتی شد طرح مورد نیاز است و او باید با یک آمریکایی و یک انگلیسی دیدار کند تا او را در جریان قرار دهند. آنها اشرف را متقاعد کردند به تهران برگرددد. کار او اطلاع دادن به شاه در مورد طرح و تضمین کردن مشارکت او بود. اشرف در ۲۵ ژوئیه به تهران پرواز کرد و تضمین کرد که اولین عملیات مشترک سیا، اس آی اس و شبکههای ایرانیان مثمر ثمر خواهد بود.