بررسی روند احراز صلاحیت علی اسکندری برای معاونت فنی بیمه آسماری دارای اما و اگرهائیست که به مثنوی هفتاد من نگاه عاقلان در سفیه می کند به گزارش اختصاصی رصد روز، رد کارپت یا فرش قرمز فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رضا عطاران است که در آن یک...
بررسی روند احراز صلاحیت علی اسکندری برای معاونت فنی بیمه آسماری دارای اما و اگرهائیست که به مثنوی هفتاد من نگاه عاقلان در سفیه می کند
به گزارش اختصاصی رصد روز، رد کارپت یا فرش قرمز فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رضا عطاران است که در آن یک عاشق سینما برای ملاقات با یکی از کارگردان‌های معروف جهان(استیون اسپیلبرگ)خود را در ایام برگزاری جشنواره کن به آنجا می‌رساند همین برداشت کوتاه قطعاً ما را به یاد مدیرانی می اندازد که برای بدست آوردن موقعیت های شغلی قابل توجه خود را به این آن می رسانند و گاهاً بدون هیچ کات و برشی و بدون آنکه خط به وجود مبارکشان بیفتد تقاطع قانون و آئین نامه را با سرعت رد می کنند و در این مسابقه بدون فرمول و قاعده تنها سؤالی که باید از آنان پرسید این است که “هی عزیز کجا کجا؟” و یا می توان به نقد و کنایه گفت: “هی عزیز یواش یواش با ما اینجوری نباش با ما اینجوری نباش”
چال اسکندرون سریال شبهای برره هم آخرش مشخص نشد که چطور و چگونه از آنجا سر در آورده بود و چرا هیچکس برایش جوابی نداشت و همه داستان خودشان را از این پدیده عجیب روایت می کردند.
حکایت معاونت فنی ببمه آسماری شباهت زیادی به مقدمه بالا دارد و در وصف آن باید گریزی هم به فوتبال و مجری دور از سیمایش بزنیم که برای بازیکنان دارای تکنیک خاص استفاده می کرد و می گفت ” چه می کنه این بازیکن” و حالا باید در شرح علی اسکندری اظهار داشت ” چه می کنه معاونت فنی بیمه آسماری” که بدون داشتن امکان مدنظر آیین نامه ۹۰ شورای عالی بیمه و الحاقات آن به این صندلی رسیده است.
بررسی ها نشان می دهد که این چهره از تکنیکهای خاص برخوردار پیش از این در یک بازه زمانی کوتاه سرپرست فنی بیمه آسماری بود و به استناد همین جایگاه در یک و دو با بیمه مرکزی و به قول جواد خیابانی شبیه غزالی تیزپا به صندلی معاونت فنی بیمه آسماری بوسه زد.
این اتفاق در شرایطی می افتد که مرور آئین نامه ۹۰ و متعلقات بعد از آن به خوبی روشن می کند که سرپرستی عنوان شغلی و یا رسمی نیست و بیمه مرکزی نیز عنوان سرپرستی را جزو سوابق مورد تأئید خود نمی داند اما گویا هنر رد شدن از فیلترینگ نزد اسکندری است و بس.
مرور دالان هزار توی آئین نامه های بیمه مرکزی که بعضاً برای خاک خوردن وضع می شوند نشان می دهد که اسکندری گزارش ما به استناد ماده ۱۵ آئین نامه ۹۰ موفق به اخذ صلاحیت برای سمت معاونت فنی شده اما بخوانید در تبصره ۴ همین آئین نامه که سرپرستی ایشان نمی تواند متر و معیاری برای تأئید صلاحیتش باشد ضمن آنکه داشتن سابقه معاونت فنی در شرکتهای بیمه ای یکی از شروط لازم برای احراز صلاحیت معاونت فنی است که سوابق علی اسکندری در این باره به نقطه صفر مرزی شباهت دارد و بالاترین جایگاه شغلی او ریاست شعبه بوده.
حال باید در خطاب به بیمه مرکزی که وظیفه ذاتی آن نظارت است بیتی از لسان الغیب را زمزمه کرد؛
زاهدان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند / چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
