به گزارش رصد روز، از همان ارسال اولین پیامک مربوط به «فرود سخت» سیدابراهیم رئیسی و همراهان در آذربایجان میشد گمانه زد آنچه را در پیش است و مرور کرد بر احوال مردی که میخواست مردمی باشد.
چه بگوییم از تلویزیونی که به جای ارسال گزارش های زنده متعدد از پیگیری وضعیت این فرود، بسنده کرد به تصاویری اندک و اغلب هم از دوربین های ثابت یا موبایلی و در عوض انبوه حرفهای شفاهی و گفتگوهایی که جای شان رادیو بود و نه تلویزیون.
تلویزیون حداقلِ تصاویر را از پیگیری فرود سخت نشان داد و به جایش چندین و چند کارشناس رسانه(!!) را به استودیوها آورد تا در باب اهمیت انتشار اخبار درست به جای اخبار نادرست در چنین زمانی سخن گویند یا از حجم بالای بازتاب خبری این حادثه در رسانه های خارجی بگویند؛ انگاری که موفق به چه کشفی شده اند! معلوم است که خبر فقدان هلیکوپتر یک رئیس جمهور در هر جای دنیا یک تریلر عمیق است و مستعدّ انبوه بازتاب چه برسد به ایران با انواع و اقسام پیشامد و پسامد تاریخی مختلف.
یادمان نرفته که این تلویزیون همواره و در سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی از تلاشهای او و گروهش برای ثبت تصاویر در خط مقدم نبرد با دشمن و ارائه در «روایت فتح» میگفت! حالا هم انتظار این بود که لااقل گروهی پیدا شود و در یک سانحه مهم راه آوینی را ادامه داده، به دل خطر زده و گزارش زنده و لحظه به لحظه از تلاش ها برای کاوش هلیکوپتر را نشانمان دهد ولی…
در رثای تلویزیون گفتیم و یاد مردی را کنیم که سید بود و رئیس جمهور شد ولی متکبر نبود. اینکه چقدر توانست در پیاده کردن وعده هایش، موفق باشد، بماند، آنچه از او در یاد دارم فقدان تکبر و تفرعن بود و نه حالا بلکه زمانی که در قوه بود و اتفاقی برخوردهایی صورت گرفت، هرچه بود سادگی در پاسخگویی و صداقت در پرهیز از ریا بود. اینکه چند کلاس سواد داشت، بماند برای اهلش که معتقدند سواد آکادمیک از نوع دکتری در رشتههای مندرآوردی تکبرزا، به درد هر چه بخورد به درد سیاستمدار دردمند نمیخورد.
پدربزرگ سخی من اصلا سواد نداشت ولی به شدت صادق و یکرنگ بود و دستگیر همنوع. این سید مرحوم نیز تکبر نداشت و روزی روزگاری اگر یکی پیدا شود و بخواهد تراژدی این فرود سخت را سینمایی کند، چه پایانی خوشتر از سیمای صمیمی این سید با لبخندی بیریا.
در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ رئیسی برای افتتاح سد قیز قلعهسی به آذربایجان شرقی سفر کرد. در مسیر بازگشت در جنگل دیزمار در محدوده عمومی میان ورزقان و جلفا، بالگرد حامل او دچار سانحه شد. سید محمدعلی آلهاشم امامجمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و چند تن دیگر از همراهان او در بالگرد بودند.
گروههای امدادی بلافاصله به محل سانحه بالگرد اعزام شدند. شرایط آب و هوایی تلاش امدادرسانی به محل سانحه را با سختی روبهرو کرده بود.
صبح روز ۳۱ اردیبهشت، پس از پیدا کردن محل وقوع سانحه و یافتن لاشه بالگرد حامل سید ابراهیم رئیسی، خبر درگذشت او و همراهانش منتشر شد. وی پس از محمدعلی رجایی دومین رئیسجمهور ایران است که در حین انجام مسئولیت شهید میشود.