به گزارش رصد روز، مسکن به عنوان بخش عمده سبد هزینه خانوار همواره در راس خواستههای مردم و وعده وعیدهای دولتها بوده است. اگرچه این موضوع حالا بیشتر به پاشنه آشیل آنها بدل شده و پیشبینی میشود که در آینده بحرانهای جدی بیافریند، اما هنوز جایگاه خود را در رقابتهای انتخاباتی دارد و نامزدها با شعارهایی در این زمینه ظاهر میشوند که قبلا بارها امتحان خود را پس داده اند.
مانور روی افزایش عرضه مسکن به عنوان اصلیترین مشکل این بازار هنوز در میان شعارها و دیدگاههای کاندیداها به چشم میخورد. به طور مثال علیرضا زاکانی بر ساخت ۳۰۰ هزار واحد مسکن حمایتی غیر از ایجاد یک میلیون مسکن تاکید داشته است. وعده ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی در دوره زمامداری محمدباقر قالیباف در مجلس تصویب شد. سعید جلیلی در دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری نیز با شعار «حداقل یک میلیون مسکن در سال میسازیم» جلو آمد و…
این وعدهها در حالی است که برخی اقتصاددانان نگرش معکوسی دارند. «کامران ندری» عضو هیات عملی دانشگاه امام صادق معتقد است وقت آن است که در این بازار سمت تقاضا تقویت شده و افراد بتوانند با تامین مالی با بهره کم از بانکها مسکن تهیه کنند.
نامزدها باید روی توانمندسازی افراد برای خرید خانه کار کنند
کامران ندری، اقتصاددان عنوان میکند: تا به حال دولتهایی که به طور ویژه به مسئله مسکن پرداختند دولت احمدی نژاد و رئیسی بوده است. تلقی هر دو دولت این بوده که ما در سمت عرضه مسکن با مشکل مواجه هستیم، یعنی برداشتشان این بوده که میزان ساخت و ساز مسکن برای جامعه کم است. از همین رو پروژه مسکن مهر ساماندهی شد و البته در آن زمان دست دولت بازتر بود. دولت سیزدهم نیز با رویکردی مشابه به مسکن وعده یک میلیون واحد در سال را داد و به دلیل محدودیت منابع موفق به تحقق آن نشد. مسکن اجتماعی هم مورد دیگری بود که در دوره روحانی، آقای آخوندی مطرح کرد و ابتر ماند.
او میافزاید: به نظرم کاندیداها باید نگاهشان در این حوزه را تغییر دهند، یعنی به جای آن که معضل بازار مسکن را سمت عرضه ببینند، باید به تقاضا توجه داشته باشند. مسئله این نیست که مسکن کافی در کشور ساخته نمیشود و وجود ندارد، بلکه مشکل این است که همان مسکنی هم که ساخته میشود، تقاضاکننده توانایی خرید آن را ندارد. به نظرم کاندیداهایی که الان مطرحند اینها باید بیشتر روی توانمندسازی افراد برای خرید خانه کار کنند.
به گفته وی در یک دهه اخیر قیمت مسکن و زمین به دلیل تورمی که در اقتصاد اتفاق افتاده در مقایسه با تورم عمومی خیلی بالاتر رفته است و الان مردم قدرت و توانایی خرید مسکن را ندارند؛ بنابراین از نگاه بنده باید در واقع از سمت تقاضا به بازار مسکن الان نگاه شود و تلاشها و برنامهها را بگذارند برای این که افراد قدرت و توانایی خرید مسکن را پیدا کنند.
مقدمه حل مسئله مسکن در وهله اول کنترل تورم است
به باور این اقتصاددان لازمه این هدف تقویت نظام مالی است و ما باید به سمتی برویم که اولا تورم عمومی در اقتصادمان کنترل و مهار شود. ثانیا افراد بتوانند با گرفتن تسهیلات و اعتباراتی که توانایی بازپرداخت آن را داشته باشند قادر به خرید خانه شوند. این بعد از البته کنترل و مهار تورم اتفاق میافتد چرا که تنها راهی که میشود نرخ بهره و اعتبارات را دراقتصاد کم کرد و پایین آورد این است که شما تورم را کم کنید. به طور خلاصه مقدمه حل مسئله مسکن در وهله اول کنترل تورم است. در وهله دوم تقویت نظام تامین مالی در اقتصاد است و امکان این که افراد بتوانند در نظام بانکی تامین مالی مناسب را برای خرید مسکن با نرخهای پایین به دست بیاورند، وجود ندارد. با کنترل تورم به احتمال زیاد در بلند مدت ما شاهد رشد سرمایه گذاری و رشد تولید خواهیم بود و مقداری وضعیت درآمدی افراد بهبود پیدا خواهد کرد.
او در این باره تصریح میکند: اگر دولتها نتوانند تورم کشور را حل کنند، به هر حال مردم از آن تورمی که در بخش مسکن اتفاق میافتد عقب میمانند. به خاطر این که بخش عمده تقاضایی که الان در بازار مسکن وجود دارد برای این نیست که افراد سرپناه ندارند، به خاطر این است که دارند از مسکن به عنوان یک دارایی سرمایهای استفاده میکنند. دلیلش این است که میخواهند خودشان را در مقابل تورم حفظ کنند. برای این که ریسکهای ارزش دارایی ریالی را پایین بیاورند و به سمت تقاضا برای مسکن حرکت میکنند. این باعث میشود که افراد و قشر جوانی که به دنبال مسکن جدید هستند هیچ وقت نتوانند این کار را انجام دهند.
به گفته ندری در همه جای دنیا هم اگر شما ملاحظه کرده باشید. بخش عمده قیمت مسکن را مردم از طریق وامهای رهنی پرداخت میکنند و این یک چیز کاملا متداولی است. این توانمندی در مردم ما هم به وجود نمیآید مگر این که شما نرخ تورم را بتوانید پایین بیاورید و به دنبال آن نرخهای بهره هم کاهش پیدا کند.
آیا چشم انداز مثبتی برای این هدف وجود دارد؟
کامران ندری در پاسخ به این سوال میگوید: حرکت به این سمت اجتناب ناپذیراست. چند سال میخواهید با تورمهای بالای دورقمی ادامه بدهید؟ یعنی اگر در واقع دولتها به خصوص دولتهای آتی نتوانند مسائل و مشکلات تورم را حل کنند، به نظر من هیچ کدام از مسائل و مشکلاتی که ما الان در عرصه اقتصاد با آن مواجه هستیم را نخواهند توانست حل کنند. مسئله پیچیده و سخت، ولی اجتناب ناپذیر بوده و در طولانی مدت اتفاق میافتد. این طور نیست که بلافاصله بتوان این مسئله و مشکل را حل کرد. اگر برای حل مسئله تورم دولتها برنامهای نداشته باشند و نتوانند در مبارزه با تورم دستاوردی را کسب کنند به نظرم در حوزههای دیگر اقتصاد نیز دستاورد قابل ملاحظهای نخواهند داشت.