مدیریت نادرست منابع آبی با ایجاد صنایع و ‌شهرهای آبخوار

بحران آب در ایران، به ویژه فلات مرکزی جدی است. برخی از مناطق کشور وارد پنجمین سال پیاپی خشکسالی شده‌اند. در عین حال تعدادی از استان‌‌ها شرایط وخیم‌تری از این نظر دارند؛ مسئولان به ویژه در مورد وضعیت آبی در پنج استان هشدار داده‌اند.

به گزارش رصد روز، بحران آب، یکی از جدی‌ترین چالش‌های محیط زیستی در ایران است. عواملی چون تغییر اقلیم و کاهش بارندگی، بسیاری از استان‌ها را با کمبود و تنش آبی مواجه کرده‌اند.

در عین حال، الهه موسوی، روزنامه‌نگار و کنشگر حوزه محیط زیست در گفت‌وگو با رسانه اعمال سیاست‌های نادرست برای مدیریت منابع آبی و رویکرد سازه‌محور را در تشدید این بحران موثر می‌داند.

هشدار در مورد شرایط آبی در ۵ استان

در این میان، برخی استان‌ها شرایط وخیم‌تری در حوزه بحران آب دارند. عباسعلی کیخانی، روابط عمومی شرکت مدیریت منابع‌ آب ایران اخیرا، اعلام کرده است که پنج استان خراسان رضوی، خوزستان، اصفهان، بوشهر و تهران، نسبت به دیگر استان‌های کشور شرایط آبی بدتری را تجربه می‌کنند.

او مدیریت و اصلاح مصرف آب در حوزه کشاورزی و شرب را برای گذر از این شرایط ضروری دانسته است (ایرنا).

این استان‌ها یا بخش‌هایی از آنها، در دو حوضه آبریز «فلات مرکزی» و «خلیج فارس و دریای عمان» قرار دارند. ایران شش حوضه آبی اصلی دارد.

کاهش بارندگی در استان‌های درگیر با بحران آب

کارشناسان، یکی از عوامل شکل‌گیری چنین شرایطی را تغییر اقلیم، کاهش بارندگی و بروز خشکسالی چند ساله در کشور می‌دانند؛ مواردی که گریبان هر پنج استان درگیر با بحران آب را در سال‌های اخیر گرفته است.

بر اساس آخرین گزارش سازمان هواشناسی (تا لحظه تنظیم این گزارش)، از زمان شروع سال آبی جاری در اول مهر ۱۴۰۳ تا پایان روز ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، همه استان‌های کشور کاهش بارندگی را تجربه کرده‌اند.

در این میان، حجم بارش‌ها در خراسان رضوی ۴۲.۹ درصد، در خوزستان ۴۰.۴ درصد، در اصفهان ۴۵.۷ درصد، در بوشهر ۳۷.۶ درصد و در تهران ۴۹ درصد نسبت به بلندمدت کاهش یافته است.

 بحران آب

کاهش حجم بارش‌ها در حوضه‌های آبریز اصلی

همچنین گزارش سازمان هواشناسی کشور نشان می‌دهد که از حجم بارندگی در حوضه «خلیج فارس و دریای عمان»، ۱۴۸.۳ میلیمتر نسبت به بلندمدت کاسته شده است. این حوضه در مقایسه با پنج همتای خود در صدر کاهش بارندگی‌ها قرار دارد.

«فلات مرکزی ایران» نیز نسبت به بلندمدت ۵۷ میلیمتر کاهش را تجربه کرده؛ به گونه‌ای که پس از «دریاچه ارومیه»، در رتبه سوم ایستاده است.

این حوضه شهرهای بزرگی چون تهران، شیراز، اصفهان، یزد، مشهد، سمنان، قم و همدان را در خود جای داده است. بخش‌هایی از استان خراسان نیز جزئی از فلات مرکزی ایران محسوب می‌شود.

بحران آب

خالی بودن سدها و تشدید بحران آب

یکی از نتایج کاهش بارندگی‌ها نیز خالی بودن حجم قابل توجهی از مخازن سدهای کشور است؛ شرایطی که به بحران آب و نگرانی‌ها در مورد تنش آبی در استان‌های مختلف دامن می‌زند.

بر اساس آخرین گزارش وزارت نیرو، در میان پنج استانی که بدترین وضعیت آبی کشور را دارند، حجم پرشدگی برخی سدها در خراسان رضوی و تهران به زیر ۲۰ درصد و در اصفهان به کمتر ۳۰ درصد رسیده است.

همچنین، فیروز قاسم‌زاده، مدیرکل دفتر اطلاعات و داده‌های آب کشور چندی پیش هشدار داده بود که برخی از سدهای بزرگ در استان‌های مرکزی، جنوبی و شرقی کشور در وضعیت بحرانی قرار گرفته‌اند. او از جمله به استان‌های تهران، اصفهان، خراسان رضوی اشاره کرده بود (ایرنا).

بحران آب

مدیریت نادرست منابع آبی در بحران آب کشور نقش جدی دارد

در این میان، کارشناسان و فعالان محیط زیست، علاوه بر موضوع خشکسالی و کاهش بارندگی، نقش مدیریت نادرست منابع آبی را در شکل‌‌گیری بحران آب، به ویژه در فلات مرکزی پررنگ می‌دانند.

الهه موسوی، روزنامه‌نگار و کنشگر حوزه محیط زیست در این مورد به تجارت‌نیوز می‌گوید: «سیاستگذاری‌ها و شیوه حکمرانی آب در ایران، طی سال‌های گذشته تا به امروز، با اشتباهات جدی همراه بوده است؛ چرا که برنامه‌ریزان و مجریان طرح‌ها به صورت معمول، مناقع منطقه‌ای و محلی را به منافع ملی ترجیح داده‌اند.»

او نتیجه این شرایط را تسلط نگاه سازه‌محور بر مدیریت منابع آبی می‌داند و می‌افزاید: «طرح‌های آب در ایران معمولا بر سه راهکار سدسازی، انتقال آب و حفر چاه قرار داشته و دارند. غلبه این نگاه بر حکمرانی آب کشور، آثار خشکسالی را در استان‌های مختلف تشدید کرده است اما متاسفانه همچنان راهکارهای مسئولان برای مواجه به بحران آب، بر محور همین راهکارها می‌چرخد.»

به گفته موسوی، نتیجه این رویه در سال‌های گذشته این بوده است که یا استان‌های بالادست با سدسازی‌های بی‌رویه، منابع آبی استان‌های پایین‌دست را محدود کرده‌اند یا برخی استان‌ها با اصرار بر اجرای طرح‌های انتقال آب، به خشکسالی در مناطق دیگر دامن زده‌اند.

نگاه سازه‌محور، اهمیتی به پرداخت حقابه محیط زیست نمی‌دهد

موسوی در ادامه تاکید می‌کند: «حکمرانی نادرست و نگاه سازه‌محور، بررسی‌های دقیقی در مورد جانمایی سدها انجام نمی‌دهد و اهمیتی برای پرداخت حقابه محیط زیست، شرب و کشاورزی قائل نیست. مسئولان به ویژه در برابر پرداخت حقابه تالاب‌ها مقاومت نشان می‌دهند.»

به گفته این کنشگر محیط زیست، در سال‌های گذشته حتی در هنگام بروز آتش‌سوزی در تالاب هورالعظیم، مدیران وقت حاضر به پرداخت حقابه آن نبودند.

او تاکید می‌کند: «تا زمانی که چنین دیدگاهی در میان حکمرانان آب غالب است و پرداخت حقابه طبیعت در اولویت قرار ندارد، گزیزی از بروز بحران آب نیست. این دیدگاه در کنار ایجاد تنش آبی، به معیشت مردم نیز آسیب جدی زده است.»

صنایع و کلان‌شهرهای «آبخوار» ایجاد کرده‌ایم

موسوی، نتیجه غلبه تفکر سازه‌محور را بر حکمرانی آب کشور ایجاد صنایع و کلان‌شهرهای «آبخوار» می‌داند و می‌افزاید: «سال‌هاست که برنامه‌های شهری و صنعتی در ایران، بر مبنای آمایش سرزمینی و وضعیت منابع آبی مناطق مختلف تعریف نمی‌شود و این وضعیت به بحران آب دامن زده است.»

او می‌گوید: «در شرایطی که نیاکان ما با استفاده از راهکارهایی چون قنات و احترام به طبیعت، برای قرن‌ها تمدن عظیمی را در منطقه‌ای کم آب ایجاد و راهبری کردند، طی سال‌های اخیر، سیاست‌های اشتباه آبی حجم مصرف را هر روز در کشور افزایش داده و بحران آب را تشدید کرده است.»

چالش بارگذاری بیش از حد جمعیتی و صنعتی در فلات مرکزی

پیش از این نیز، محسن موسوی، کارشناس تاسیسات آبی گفته بود بارگذاری بیش از حد جمعیت و صنایع آب‌بر در فلات مرکزی ایران به بحران آب در این منطقه دامن زده است.

به گفته او، وجود فرصت‌های شغلی، امکانات و زیرساخت‌های بیشتر در برخی استان‌های درگیر با کم‌آبی، باعث افزایش مهاجرت به این مناطق شده و بحران را تشدید کرده است.

به اعتقاد موسوی، طرح‌های انتقال آب صرفه محیط زیستی و اقتصادی ندارند و راهکار مقابله با بحران آب، خودداری از بارگذاری بیشتر جمعیتی، صنعتی و کشاورزی در فلات مرکزی و انتقال جمعیت به سواحل جنوبی است.

 

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار