به گزارش رصد روز، ایران با اینکه به لحاظ در اختیار داشتن پتانسیلهای اقتصادی از جمله کشورهای غنی خاورمیانه به شمار میرود، به دلیل نگاه توام با تقابلی حاکمیت، نه تنها فرصت حضور در بازارهای بزرگ جهانی را از دست داده است، بلکه فعل و انفعالات اخیر موجب شده تا داد و ستد با همسایههای حوزه خلیج فارس هم به حداقل ممکن برسد تا بتوان اینطور گفت، تلاش توام با تاثیرگذاری برای تغییر در مناسبات اقتصادی ایران با نظام بین الملل اولویتی مهم و از هر بایدی بایدتر است.
مرتضی عزتی، کارشناس مسائل اقتصادی در این باره اظهار داشت: ایران نفت و گاز و منابع طبیعی بسیاری دارد؛ همچنین برخلاف خیلی از کشورهای توسعه یافته از نیروی کار ارزان هم برخوردار است تا بتوانیم اینطور بگوییم که ما شاخصهای لازم را برای سیر در مسیر توسعه داریم. اما چه میشود که اقتصاد در ایران روز به روز بیشتر در تنگنا قرار گرفته و مانعهای بیشتری را پیش روی خود میبیند؟ باید اذعان داشت که شلختگی اقتصادی ایران عمدتا دلایل غیر اقتصادی دارند.
چرا اقتصاد ایران روز به روز بیشتر در تنگنا قرار میگیرد
این تحلیلگر اقتصادی در ادامه گفت: اگر دلیل اصلی مشکلات را که تحریم است، کنار بگذاریم باید به این اشاره کنیم که سوءمدیریت و اساسا تفکراتی که رشد اقتصادی را امری مهم تلقی نمیکنند هم در گرههای کور فعلی سهم و نقشی بسزا دارند. به عنوان مثال با نگاهی به ترکیب مدیرانی که در دولت سیزدهم سکان دار دستگاههای اقتصادی هستند، میتوان به این نتیجه رسید که به هنگام گزینش تصمیم گیران حوزه مهم اقتصادی، نه تنها شاخص مهم تجربه و تخصص با بی تفاوتی مواجه شده که حتی نسبت به اولویتهای ابتدایی هم بی توجهی شده است. به عنوان مثال وقتی فردی از مسئولیتی کنار گذاشته میشود بلافاصله به سمت دیگری منصوب میشود، لذا نباید امیدی به اصلاح داشته باشیم.
وی افزود: مساله دیگر نوع نگاه دولتیها به شرایط موجود است. یعنی وقتی آقای رییسی سفرهای استانی را راهی مهم برای کاهش مشکلات میداند، وقتی برخی از مدیران بدون در نظر گرفتن گرفتاری عمومی از کاهش تورم و حتی رسیدن به قله میگویند، وقتی بعد از ۲ سال و ۶ ماه دولت داری همچنان دولت روحانی را مقصر و مسبب مشکلات میدانند و … چطور میتوانیم از این سیستم مدیریتی توقع کارآمدی و در نتیجه کاهش مشکلات داشت؟ در واقع دولتی قرار است یک سال و شش ماه دیگر برای کشور و مردم تصمیم بگیرد که هیچ ذهنیتی از اهمیت جایگاهی که در آن قرار دارد، ندارد تا شبانه روز با کارهای غیر علمی و مبتنی بر توهم و هیجان بار جامعه را سنگین و سنگینتر کند.
عزتی توضیح داد: اگر دولت سیزدهم، دولتی بود که علم اقتصاد را میشناخت و به راه و چاه آشنا بود، قطعا امروز مردم برای مایحتاج اولیه شان هم به چه کنم چه کنم نمیافتادند، به خصوص اینکه ترکیب مجلس دوازدهم نشان میدهد از این پس شاهد افراطی گریهایی جدی تری خواهیم بود تا به استقبال شدت گرفتن نارضایتی عمومی برویم. هر چند که ظاهرا نارضایتی جامعه برای بخشی از حاکمیت مهم نیست.
این اقتصاددان در پایان گفت: تا زمانی که در سیاستهایمان، در رفتارمان، در تصمیم گیریهایمان تجدیدنظر اساسی نکنیم، بحران روز به روز هزینه سازتر و البته ماندگارتر خواهد شد.