به گزارش رصد روز، موسیقی در حال پخش شدن است. موسیقی کارن. یک سوگ به آن احوال گفته میشود. هواپیماهای اسرائیلی پیدایشان میشود. در سقف پرواز پایین. به قصد تحقیر مردمی که برای سیدحسن نصرالله آمدهاند. موسیقی همچنان ادامه دارد. هواپیماها پایین و پایینتر میآیند که دیده شوند. موسیقی از آنها بالاتر ایستاده است. صدا قطع نمیشود. به نظرم کارن کارش را کرد. آنجا سقف پرواز کارن خیلی بالا بود و داشت درست عمل میکرد. آفرین کارن، آفرین.
آنچه خواندید شرحِ صحنهای واقعی و ماندگار در هنر مقاومت است. صحنهای که ابراهیم حاتمیکیا آن را دیشب ودر آیینِ اختتامیه هفته هنر انقلاب شرح داد.
حاتمیکیا روی صحنه رفته بود تا درباره کارن همایونفر صحبت کند؛ چرا که همایونفر برای خلق آلبومِ «سید الأمه» به عنوان چهره سال هنر انقلاب انتخاب شد.
ایران جان من است / پایتختهای فرهنگی جهان را فتح کنیم
کارن همایونفر جهانبینیِ خاص خود را دارد. او نگاهی فراتر از تصور به فرهنگ و هنر و سرزمین دارد.
با هم بخشهایی از حرفهای کارن همایونفر در آیینِ اهدای جایزه هنر سال انقلاب را مرور میکنیم:
«جایزه زیاد گرفتهام. اما این جایزه برایم شگفت انگیز است. عشقم به شما مردمِ ایران خواهد بود. کارم سخت بود، سختتر شد. ایران جان من است. هنوز ایران را یک امپراتوری فرهنگی میدانم. خاورمیانه جغرافیای عشق است. جغرافیای خواستگاه پیامبران و جغرافیای فرهنگ است. ما قلب تپنده خاورمیانهایم.
ما در جغرافیای خاورمیانه، یعنی جغرافیای عشق، در جغرافیای انتظار و در جغرافیای امید زندگی میکنیم. در طول تاریخ کهنِ ما هزاران تن از مشاهیر و دانشمندان بودهاند که هر کشوری آرزوی داشتنِ یکی از آنها را دارد.
تک تکِ هنرمندان این کشور آنقدر توانمند هستند که بتوانند با آثارشان در حوزههای سینما، موسیقی، شعر و ادبیات و با همراهی مسئولان و هنربانانِ این سرزمین را داشته باشند تا خیلی زود بتوانند پایتختهای فرهنگی جهان غرب – پاریس، لندن، بروکسل، برلین و هر جایی که فکرش را بکنید را فتح کنند. آن فتح بزرگ ماست؛ وقتی که فرهنگ این سرزمین کهن که قلب خاورمیانه است را به دنیا بشناسانند.»
سال گذشته برایم بسیار سورئال بود. وضعیت برایم بسیار سخت بود و مشکل قلبی هم داشتم. تا رسیدیم به این موسیقی(اشاره به آلبوم سید الأمه) که الان به آن نغمه مقاومت میگویند. آن حجم از اندوه و کشتار کودکانِ بیگناه را آدمی نمیتواند نادیده بگیرد. دیدنِ آن صحنهها برایم قابل تحمل نبود.»
در ادامه نگاهی به کارنامه هنری کارن همایونفر خواهیم داشت:
کارن همایونفر؛ صدایی که سینمای ایران با آن نفس کشید
در تاریکی سالن سینما، پیش از آنکه دیالوگی گفته شود یا دوربینی به حرکت درآید، گاهی این موسیقی است که راه را باز میکند. اگر سینمای ایران صداهایی داشته، کارن همایونفر یکی از همان صداهاست؛ پرقدرت، متفاوت و خلاق.
کارن همایونفر متولد فروردین ۱۳۴۷ در تهران است. موسیقی را از کودکی با پیانو شروع کرد، اما مسیر او از رفتن به سویِ نوازندهای ساده شدن، خیلی زود به سمتِ ساخت موسیقیهای بزرگ تغییر کرد. انگلستان و ترکیه مقصد تحصیلات موسیقیِ او شد، اما مقصد اصلیاش همیشه پرده نقرهای بود.
از «اشک و لبخند» تا «به وقت شام» / آهنگسازی برای ۱۰۰ فیلم سینمایی
همایونفر از سال ۱۳۷۳ وارد دنیای موسیقی فیلم شد؛ با فیلمی نهچندان معروف اما آغازگر، به نام اشک و لبخند. از آنجا، راهش را باز کرد و با فیلمهایی مثل زادبوم، رخ دیوانه، به وقت شام، بادیگارد، جرم، برف روی کاجها و دهها فیلم دیگر، صدایی ساخت که در حافظه ما باقی مانده.
در کارنامه کارن همایونفر، ساختِ موسیقی متن برای حدودِ ۱۰۰ فیلم سینمایی دیده میشود.
اگر کیمیایی، میرکریمی، حاتمیکیا یا کاهانی نامآشنا هستند، بخشی از دلیلش موسیقی فیلمهایی است که همایونفر برایشان ساخت. او بلد بود چگونه سکوت یک صحنه را با یک ملودی بشکند، یا چطور روی تنشها آتش بریزد با چند نت بم.
مردی با چهار سیمرغ در دست / جایزههای او بسیارند
خودش در مراسمِ دریافت جایزه هنر سال انقلاب گفت که جایزه کم ندارد و به حق هم که جایزه کم ندارد!
کارن همایونفر تاکنون ۱۰ بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شده که ۴ بار سیمرغ را از آنِ خود کرده است. این سیمرغها برای فیلمهای زادبوم، جرم، به وقت شام و اسفند برای همایونفر ثبت شدهاند.
۱۱ بار نامزد دریافت تندیس زرین خانه سینما شده که ۵ بار این جایزه را گرفته است؛ برای فیلمهای: ژانی گهل، خاک آشنا، بادیگارد، جرم و اروند.
3 بار نامزد دریافت تندیس جشن منتقدان شده که یک بار آن را برای فیلم همه چیز برای فروش گرفته است.
کارنِ آلبومساز
برخی او را فقط با موسیقی فیلم میشناسند، اما همایونفر آلبومهای بسیاری منتشر کرده است. برخی از این آلبومها:
سرانجام
گذشته، حال استمراری
خاطرات مبهم (با صدای رضا یزدانی)
دوستت دارم (با دکلمه احمدرضا احمدی)
موسیقی مستقل فیلمهایی چون بادیگارد و به وقت شام
این آلبومها روایتی شخصیتر از ذهن کارن هستند. در آنها، دیگر کارگردانی نیست که خط بدهد؛ فقط اوست و سازهایش.
داور، آهنگساز، روشنفکر
همایونفر فقط آهنگساز نیست؛ او فعال فرهنگی است. عضو شورای کانون آهنگسازان سینمای ایران بوده، در برنامهها و رسانهها حضور مؤثر داشته و حتی در فصل سوم عصر جدید بهعنوان داور شرکت کرد.
اما اگر از خودش بپرسی، میگوید: «من فرزند جنگم»؛ یعنی با دغدغه آمده، با درد زندگی کرده و با ایمان به موسیقی ایستاده است.
فقط چند خط سکوت
کارن همایونفر از آن دسته آدمهایی است که لازم نیست همیشه دیده شود؛ کافی است شنیده شود. موسیقی او، درون فیلمها زندگی میکند و گاهی بیشتر از هر دیالوگی، در ذهن مخاطب میماند.
در سینمایی که گاهی بیصداست، او یکی از صداهاییست که بهراستی شنیده میشود.