به گزارش رصد روز، مسعود پزشکیان با کسب ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ رای، نهمین رئیس جمهور ایران شد. حال جشن پیروزی به پایان رسیده و پیش روی رئیس جمهور منتخب، ابرچالشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی، سیاسی و بینالمللی شناور هستند. حال آنکه پزشکیان خود در انتخاباتی پیروزی شده که به باور کارشناسان نظم سابق اجتماعی را نداشت و دچار تغییرات جدی شده بود. پزشکیان در انتخاباتی پیروز شد که حدود ۶۰ درصد مردم در آن شرکت نکردند و رقابت او با رقیب در بعضی استانها پایاپای بود. بله! پیروزی پزشکیان بر جلیلی را میتوان نمادی از اراده مردم برای تغییر دانست.
به همین دلیل هم مسیر آینده با توجه به شرایط کنونی داخلی و بینالمللی، پرچالش و پیچیده خواهد بود و نیازمند تدبیر، همت و همکاری تمام نهادهای حکومتی و همراهی مردم و گروههای مختلف است. بعد از ناکامیهای گذشته و بیتوجهیهایی که به جوانان و دیگر اقشار مردم شده بود، دعوت به مشارکت کار دشواری بود؛ اما جوانان با امید به آینده، دوباره به تغییر امید بستند. پزشکیان باید این فرصت را غنیمت شمارد و مسئولیت سنگین خود را به درستی درک کند. گروههای مختلف جامعه اولویتهای متنوعی دارند که دولت باید آنها را در نظر بگیرد. برخی از مردم با مشکلات معیشتی فوری دست و پنجه نرم میکنند، در حالی که دیگران به دنبال بهبود شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هستند. دولت باید به موازات این دو دسته، اقدامات لازم را انجام دهد.
با این حال، موانع داخلی و خارجی بسیاری در این راه وجود دارد که باعث میشود رفع مشکلات مردم زمانبر و پرزحمت باشد. انتظار حل فوری این مسائل منطقی نیست، هرچند ممکن است گروههای مخالف با اهداف سیاسی به این انتظارات دامن بزنند. به این ترتیب چالشهای پیشروی رئیس جمهور نهم بسیار جدی است.
حوزه سیاسی
• بحران سیاسی: افزایش فساد در برخی ارگانهای دولتی و خصوصی منجر به ناامنی و بیاعتمادی در انتخابات و ایجاد نظام سیاسی پایدار شده است.
• عدم شفافیت در تصمیمگیریهای سیاسی: نقص شفافیت در روند تصمیمگیریهای سیاسی و اثرات آن بر اعتماد عمومی به دولت قابل توجه است.
• محدودیتهای دموکراتیک و حقوق مدنی: محدودیتهایی که بر روی حقوق مدنی، آزادی بیان و حقوق بشر اعمال میشود و تأثیرات منفی آن بر حیات سیاسی جامعه و نگاه بینالمللی به ایران غیر قابل انکار است.
• بحران اعتماد به نظام: ناکامی در بازسازی اعتماد مردم به نظام سیاسی و حکومت بحران جدی است و باید در مسیر ترمیم آن حرکت کرد.
• تحریمها و انزوای بینالمللی: تحریمهای بینالمللی علیه ایران که منجر به انزوای بینالمللی و محدودیتهای بسیاری در تجارت، مالیات و فعالیتهای بینالمللی کشور شده است. این تحریمها باعث تشدید چالشهای اقتصادی و اجتماعی در داخل کشور شده است.
• اختلافات داخلی و تفکرات سیاسی: اختلافات نظری درون سیاسی که به بستهبندی نشدن یکپارچگی ملی و تأثیرات آن بر سیاستهای دولت و تصمیمگیریهای کلان منجر میشود، بحرانی جدی است.
• تحولات منطقهای و نفوذ خارجی: تأثیرات تحولات منطقهای بر سیاست خارجی ایران و نفوذ دولتهای خارجی در امور داخلی کشور، به ویژه در مناطق استراتژیک جدی و جالب توجه است.
• تحریمها و اقتصاد بینالملل: احیای برجام، مقابله با تحریم و ترمیم ارتباط بینالمللی که اصلیترین شعار انتخاباتی مسعود پزشکیان بود احتمالا اصلیترین چالش او طی چهار سال آینده نیز هست. تأثیرات سیاستهای خارجی بر داخل کشور که با تنشها و ناپایداریهای سیاسی و اقتصادی همراه است، بر کسی پوشیده نیست. تعاملات بینالمللی و روابط دیپلماتیک که به تنشها و مواجهههای بینالمللی منجر شده، در ایران نیز موانع قدرتمند دارد. مسالهای که باید دید چگونه توسط رئیس جمهور منتخب، مرتفع خواهد شد.
• بحران بورس و بازار سرمایه: نوسانات شدید در بازار بورس و دخالتهای بی فرجام دولت بر آن، وضعیت بازار سرمایه را شکننده و اعتماد مردم به این بستر اقتصادی را دچار بحران کرده است. بورس پتانسیلی جدی در حوزه اقتصاد است و میتواند به معاملهای دو سر سود میان مردم و دولت بدل شود.
• مشکلات مسکن و افزایش قیمتهای اجاره: افزایش ناپایدار قیمتهای مسکن و اجارهها که به دلیل عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و نبود سیاستهای موثر در این زمینه ایجاد شده است. طبیعتا وقتی تورم ۴۰ درصد است، افزایش نرخ اجارهبها آنهم زیر ۳۰ درصد، خوشخیالانه، اما دور از حقیقت است. به این ترتیب قیمتهای دستوری اساسا دردی از بازار مسکن دوا نمیکند.
اگر پزشکیان را نماینده خط و مشی اصلاحات در نظر بگیریم، فراهم کردن محیط مناسب برای سرمایهگذاری ساختمانی و ارائه امکانات برای عرضه مسکن، احتمالا اولویتهای او خواهند بود چرا که او با طرح مسکنسازیهای دولتی زاویه دارد.
• تورم: احتمالا با پیروزی ترامپ، تشدید تحریمهای نفتی، ناترازیها و تشدید کسری تراز تجاری غیرنفتی و حساب سرمایه، رکورد تورم ۵۰ ساله ایران در سال آینده شکسته شود؛ این پیشبینی یک اقتصاددان از دورنمای کلی تورم ایران در سال جاری است. شش سال است که مردم ایران با تورم کمرشکن ۴۰ درصدی درگیر هستند و انتخابات پیشرو و وعدههای عامهپسند نیز به نظر نمیرسد حریف این درصد شود. تورم ۴۴/۴ درصدی پوشاک و لباس، ۴۰ درصدی مسکن، ۳۹ درصدی بهداشت و درمان، ۵۷ درصدی خدمات عمومی حمل و نقل، ۷۲/۸ درصدی گوشت قرمز و مرغ و ۶۱/۴ درصدی ماهی، همان دلیلی است که سفره مردم را کوچک کرده و هم آمار حاشیهنشینی را افزایش داده و تمام این موارد ذیل همان تورم ۴۰ درصدی است که دولت چهاردهم باید برای آن راهکار جدی داشته باشد.
• استارتآپها و حوزه دانشبنیان: در حوزه دانشبنیان و استارتاپها در ایران، مشکلاتی از جمله سرمایهگذاری، عدم دسترسی به منابع مالی و فنی، پیچیدگیهای مربوط به تأمین مجوزها و نیز تحریمهای بینالمللی وجود دارد. آمارها نشان میدهند که تعداد استارتآپهای فعال در ایران در حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ نوع است، اما این صنعت همچنان با چالشهایی مانند نیاز به پشتیبانی بیشتر از سیاستگذاران و توسعه بیشتر زیرساختهای فناوری مواجه است. چالشها و بیتوجهیهایی که بسیاری از فعالان این حوزه را نیز به سمت مهاجرت سوق داده است.
• خط فقر و نابرابری اقتصادی: با گذشتن نرخ دلار از ۶۰ هزار تومان، خط فقر برای زندگی در تهران ۳۰ میلیون تومان را رد کرد. این رقم برای خانوار روستایی در استان تهران نیز ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تخمین زده میشود. با این حساب نیمی از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق هستند، مسالهای که نیازمند برنامهریزی جدی است.
• بحران بیکاری و نابرابری شغلی: افزایش بیکاری و نابرابری در دسترسی به فرصتهای شغلی و نیروی کار منجر به افزایش تنشها و ناامنیهای اجتماعی شده است. طبق گزارشها نرخ بیکاری بین گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال افزایش یافته است؛ بماند که شاغلان نیز با دغدغه امنیت شغلی دست و پنجه نرم میکنند.
• ضعف سیاستهای مالی و پولی: ناتوانی در اجرای سیاستهای مالی و پولی به استحکام اقتصاد کشور ضربه زده و نیازمند راهبرد جدی است.
• مشکلات مالیاتی و تجاری: پیچیدگیها و مشکلات مربوط به قوانین مالیاتی و تجاری تاثیرات منفی بر رشد اقتصادی داشته و حائز اهمیت است.
• بحران بدهی عمومی: افزایش ناپایدار بدهی عمومی به عدم توانایی در تأمین نیازهای عمومی و اجتماعی منجر شده است.
• ناتوانی در جذب سرمایهگذاری خارجی: مشکلات مرتبط با جذب سرمایهگذاری خارجی و ناتوانی در جلب سرمایهگذاریهای مورد نیاز برای توسعه بخشهای مختلف اقتصادی مانع بزرگی بر سر راه توسعه اقتصادی است.
حوزه اجتماعی
• محدودیتهای فضای مجازی و فیلترینگ: محدودیتهای زیاد بر روی دسترسی به اطلاعات و فضای مجازی وجود دارد که این امر به آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات برای شهروندان زیر پایین میزند. ضمن اینکه این محدودیت، بستر گستردهای از حیات اقتصادی و شغلی را از بین برده و صاحبان مشاغل اینترنتی را گرفتار کرده است.
• انشقاق اجتماعی: تفاوتها و اختلافات طبقاتی و فرهنگی، بیاعتمادی و ناامیدی حدود ۶۰ درصد از مردم نسبت به صاحبان قدرت و رویکرد آنها نسبت به آینده ایران، حمایت گزینش شده پوسته سخت تنها از بخشی از مردم، منجر به انشقاق اجتماعی در جامعه شده و همبستگی اجتماعی را ضعیفتر کرده است.
• حجاب و حقوق زنان: مسعود پزشکیان برای بسیاری با سنتشکنی در صدا و سیما و اشاره او به مرگ مشکوک مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ شناخته میشود. او درباره مساله گشت ارشاد و سیاستهای چکشی و بیحرمتی به زنان در سطح جامعه به صورت جدی اعلام موضع کرده است. نکته مهم دیگر حمایت کافی از برنامههای خوداشتغالی زنان است. بحرانی که سبب شده بسیاری از زنان نتوانند بهصورت مستقل کسبوکار خود را راهاندازی کنند. حال نوبت عملی سازی وعدهها در این خصوص است.
• بحران مهاجرت نیروی کار و نخبگان: بسیاری از نخبگان و کارگران ماهر به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی، به دنبال مهاجرت به کشورهای دیگر هستند. این موضوع باعث کاهش نیروی کار متخصص در کشور و افزایش هزینههای آموزش و تربیت نیروی جدید میشود. طبق برخی دادهها سالانه ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان کشور را ترک میکنند. پس از نخبگان، نیروی کار ماهر نیز در حال ترک کشور هستند. همین حالا کمبود معلمان در مدارس به ویژه در مناطق محروم، باعث کاهش کیفیت آموزش شده است.
براساس گزارشهای رسمی، ایران با کمبود بیش از ۱۰۰ هزار معلم مواجه است. کمبود پرستاران در بیمارستانها و مراکز درمانی در کنار کمبود تخت بیمارستان و بحران دارو و واردات آن به دلیل تحریم، حوزه درمان را نیز با مشکل مواجه کرده است.
• عدم توزیع عادلانه امکانات در استانها: یکی از مصادیق عدم اجرای عدالت اجتماعی محرومیت استانهاست. چه از برخی امکانات کلی چه حتی شانس داشتن یک نماینده دلسوز از همان استان در مجلس! بماند که بسیاری از استانها به دلیل عدم سرمایهگذاری مناسب و توزیع ناعادلانه امکانات، از توسعه مناسب محروم هستند. این مسئله باعث افزایش نابرابریهای منطقهای و کاهش فرصتهای شغلی در مناطق محروم شده است. شاخصهای توسعه انسانی در برخی استانها نشاندهنده نابرابریهای قابلتوجهی نسبت به استانهای مرکزی و پرجمعیت است.
• اتباع غیرقانونی: بحران مهاجران افغان در ایران و تبعات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی حضور آنها بسیار جدی و توجه به آن حیاتی است. بخش بزرگی از ۸ تا ۱۰ میلیون مهاجر افغان که در ایران حضور ندارند، قانونی نیستند، حضور اتباع افغان در ایران تأثیرات چندگانهای در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و امنیتی دارد. از جمله تأثیرات اجتماعی میتوان به تغییرات در ترکیب جمعیتی، تفاوتهای فرهنگی و زبانی اشاره کرد. در ابعاد اقتصادی، حضور این اتباع میتواند به دلیل نیروی کار ارزان و کارآمد کمک کند، اما همچنین ممکن است به رقابت برای منابع کاری منجر شود. در امنیت، حضور غیرقانونی برخی افراد ممکن است چالشهایی مانند قاچاق انسان، مواد مخدر و افزایش جرایم را به همراه داشته باشد.
حوزه زیستمحیطی
• بحران آب: یکی از اصلیترین چالشهای آینده ایران است که نیاز به توجه فوری دارد. طبق گزارشها، بیش از ۷۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود که با بهرهوری پایین همراه است. ایران با میانگین بارندگی سالانه کمتر از ۲۵۰ میلیمتر یکی از کشورهای کمآب جهان است. کاهش سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن بسیاری از رودخانهها و دریاچهها مانند دریاچه ارومیه و زایندهرود از نشانههای این بحران است.
کاهش بارشها، افزایش مصرف و سوءمدیریت منابع آب باعث شده تا بسیاری از مناطق ایران با کمبود شدید آب مواجه شوند. از طرفی با توجه به منابع محدود آبی و افزایش تنشها بین کشورهای خاورمیانه بر سر این منابع، پیشبینی میشود که جنگهای منطقهای بر سر آب در آینده شدت یابد. رودخانههای مشترکی مانند هیرمند، ارس و دجله-فرات میتوانند منبع تنش بین ایران و کشورهای همسایه باشند.
• بحران فرونشست زمین: یکی از بحرانهای جدی محیط زیستی در ایران، فرونشست زمین است. طبق آمارها، بیش از ۲۰ میلیون هکتار از اراضی ایران با این مشکل مواجه هستند. فرونشست زمین به دلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و کاهش سطح آبهای زیرزمینی اتفاق میافتد و میتواند به تخریب زیرساختها، ساختمانها و کشاورزی منجر شود.
• آتشسوزی جنگلها: آتشسوزی جنگلها بهویژه در مناطق شمالی کشور بهدلیل تغییرات اقلیمی و مدیریت نامناسب منابع طبیعی افزایش یافته است. این آتشسوزیها نه تنها به تخریب زیستگاههای طبیعی منجر میشوند بلکه تنوع زیستی را نیز تهدید میکنند. طبق گزارشها، در سالهای اخیر، مساحت زیادی از جنگلهای زاگرس و البرز در اثر آتشسوزی از بین رفته است.
آتشسوزی
• مدیریت پسماند: مدیریت نامناسب پسماندهای شهری و صنعتی به یکی از چالشهای مهم محیط زیستی تبدیل شده است. بسیاری از شهرهای ایران با مشکل دفع غیر بهداشتی زبالهها مواجه هستند که باعث آلودگی آب و خاک میشود. عدم وجود سیستمهای مناسب بازیافت نیز به این مشکلات دامن زده است. ضمن اینکه تخلیه پسابهای صنعتی و شهری به رودخانهها و دریاچهها، باعث آلودگی شدید منابع آبی و کاهش کیفیت آب شده است. این موضوع به سلامت عمومی و حیات آبزیان آسیب میرساند.
• خشکی تالابها: بحران خشکی تالابها در ایران، به دلیل کاهش آبدهی مخازن آبی و تغییر کاربری اراضی، منجر به کاهش حجم آب در تالابها، از بین رفتن مراتع آبی و اختلال در بیوتوپهای طبیعی میشود. این امر باعث کاهش منابع آبی، تلفات در حیات وحش، و تهدید به بقای گونههای بومی میشود. همچنین، خشکشدن تالابها باعث افزایش تنشهای اقتصادی و اجتماعی میشود، از جمله کاهش منابع آبی برای کشاورزی و آبیاری، افزایش کشت و کار غیرپایدار، و از بین رفتن معیشت بخشهایی از جامعههای محلی که به طور مستقیم به تالابها وابستهاند، میشود.
حوزه فرهنگی
• سینما: اهالی فرهنگ و بخصوص سینما در انتخابات اخیر رویکردی مشابه همان ۶۰ درصد مردم جامعه پیش گرفتند. همچون انتخابات دورههای قبل که تلاش آنها همراهی با بخش گستردهتر مردم بود، حال هم آنها همان مسیر را دنبال کردند. بخش بزرگی از چهرههای شناخته شده حوزه تصویر پس از همراهی با مردم در سال ۱۴۰۱ ممنوع از فعالیت و خانه نشین شدند.
طی سه سال اخیر بر عدد فیلمهای توقیفی افزوده شد. کیفیت سینمای فخرآفرین ایران که روزی در جهان زبانزد بود به کمدیهای سخیف و آثار سفارشی تنزل پیدا کرد و سینما نه دریچهای برای انجام رسالت فرهنگی که قلکی برای جمعآوری پول شد. دلجویی از فرهنگ ایران و بازگرداندن سینمای ایران به روزگار اوج خود، چالش جدی پزشکیان خواهد بود.
• کاهش آزادی هنری و ادبی: افزایش محدودیتها بر روی آزادی هنری و ادبی، از جمله تأثیرات سانسور در نمایشها، کتابها و نمایشگاههای هنری، مسالهای جدی است.
• میراث فرهنگی: میراث فرهنگی این سرزمین، که، چون گوهری درخشان در دل تاریخ جهان میدرخشد، سالهاست در سایه بیتوجهی به حاشیه رانده شده و به ویژه در دولت قبل به اوج بحران رسیده است. فرونشست بسیاری از ابنیه تاریخی را تهدید میکند. نقض حریم، بسیاری از آثار ثبت جهانی شده را در خطر خروج از یونسکو قرار داده است. کمبود منابع مالی برای حفظ و بازسازی ابنیههای تاریخی و فرهنگی، منجر به تأخیر در پروژههای حیاتی و ناتوانی در اجرای طرحهای لازم و نقض قوانین حفاظتی، عدم مدیریت موثر و کارآمد برای حفظ و مدیریت میراثهای فرهنگی و تاریخی، باعث خسارتهای جدی به تاریخ و فرهنگ کشور شده است.
• تأثیرات سانسور در رسانهها: محدودیتهای شدید بر روی آزادی مطبوعات و رسانهها منجر به انتشار اطلاعات ناقص و تغییر روایتهای خبری شده است. باید دید رویکرد پزشکیان در مقابل مخالفان و منتقدان نیز مانند شعارهای انتخاباتی او خواهد بود؟
در نهایت باید گفت که رئیسجمهور منتخب باید بداند که تمام رسانهها و شخصیتهایی که از اعتبار خود و همچنین مردمی که از اعتماد خود برای هواداری از او و پیروزیاش بر تفکری بنیادگرا و رادیکال خرج کردند، پس از جشن پیروزی در صف اول مطالبه از او قرار خواهند گرفت.
پزشکیان باید بداند اگر از فرصت خود در تبلیغات انتخاباتی برای وعدههایی که توان اجرایی کردن آن را نداشته، بهره برده باشد، پس از چهار سال نه تنها پرونده او، بلکه پرونده جریان حامی او و در یک کلام پرونده امید مردم به صندوق رأی و تغییر بسته خواهد شد. پس پزشکیان باید در اولین گام پس از این پیروزی سخت، تعهد خود به تحقق وعدههای دادهشده را نشان دهد و با اقدامات عملی، اعتماد مردم را جلب کند. او باید اطمینان دهد که نظرات مخالفین را به رسمیت میشناسد و به اندازه سهمشان در جامعه به آنها توجه میکند.