به گزارش رصد روز، حدود چهل روز از حادثه معدن طبس میگذرد. حادثهای که ۵۲ کشته برجای گذاشت و عنوان بزرگترین حادثه تاریخ معدن ایران را به خود اختصاص داد. هنوز وضعیت حقوقی و قضایی این پرونده هنوز معلوم نیست و براساس اعلام دادگستری خراسانجنوبی فقط مرکز رسانه قوه قضائیه حق ارائه خبر از تحولات این پرونده را دارد. دیه جانباختگان پرداخت نشده، اما خانوادهها میگویند مبالغی در روزهای نخست پس از حادثه بهعنوان هزینه کفن و دفن به آنها پرداخت شده است. برخی از همسران معدنکاران جانباخته طی این چهل روز مبلغی به عنوان حقوق همسر دریافت کردهاند، اما این مبلغ برای همه واریز نشده است. وزارت راهوشهرسازی هم قرار است یک آپارتمان ۱۰۰ متری به نصف قیمت حقیقی با شرایط وام ۱۸ساله به خانواده معدنکاران جانباخته پرداخت کند، اما خانوادهها میگویند با کدام پول قرار است ماهی شش میلیون تومان را پرداخت کنند. همه این گفتهها به کنار، خانواده جانباختگان معدن میگویند هیچ پولی جان رفته را بر نمیگرداند؛ نباید این اتفاق رخ میداد.
عجب تولد غمگینی. درست یک روز پس از فوت پدر، پسر به دنیا میآید. اما مرگ پدر هم که گرچه با فاجعهای در عمق ۷۰۰ متری زمین در تونل تاریک معدن طبس به وقوع پیوست، اما با زندگی گره خورده بود. اعضای بدن «میثم امیدی» از جانباختگان معدن طبس در ۳۱ شهریور قبل که اعضای بدنش بلافاصله پس از اعلام مرگ مغزی اهدا شد، درست یک روز پس از فوت یکبار دیگر پدر شد. «پرهام کوچک» حالا هنوز چهل روز هم ندارد. پدر را ندیده است و بعد از این هم نخواهد دید.
دایی پرهامِ کوچک، اما فکر میکند که سرنوشت همین است و، اما خوبش این است که تلخ و شیرین را هم باهم پیش میآورد. «محمد مرادی» میگوید خواهر و دو فرزندش بزرگترین مشکلشان این است که از زمان حادثه تابهحال نتوانستهاند در خانه خودشان زندگی کنند: «خواهرم و شوهرش یک فرزند پسر داشتند و درست یک روز بعد از حادثه فرزند دیگرشان به دنیا آمد. بزرگترین مشکل این است که خواهرم دیگر نمیتواند در خانه خودش زندگی کند.»
وزارت راهوشهرسازی قرار است یک آپارتمان به قیمت نصف ارزش حقیقی ملک با شرایط وام ۱۸ساله به خانوادهها اعطا کند، اما برخی میگویند از عهده اقساط برنخواهند آمد
خانه خانواده پرهام جایی در حاشیه روستای «مظفرآباد» در شهرستان «بردسکن» است. دهستان صحرا، جایی که مظفرآباد در آن قراردارد، خوش آبوهوا و سرسبز است، اما مرادی میگوید که این سبزی دیگر برای خانواده کوچک خواهرش دلپذیر نیست: «تحمل ندارد در خانه خودش زندگی کند. بهویژه اینکه همین چندوقت قبل هم به یکی از آن خانهها دزد زد. خانه خواهرم در حاشیه روستاست و تقریباً کمی از بافت اصلی روستا فاصله دارد. فعلاً در خانه پدرم ساکن است. باید حق و حقوقشان را پرداخت کنند تا بلکه بتواند از این خانه برود. مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان به خانواده جانباختگان دادند. میدانم که ۵۰ میلیون تومان هم به مصدومان دادند. هنوز در مورد دیه اعلامی نکردهاند و باید کارها و اقداماتش انجام شود. مبالغی هم بهعنوان هزینه کفن و دفن پرداخت شد.»
مادر پرهام خانهدار است و حالا بعد از فوت شوهر به خانه پدر نقل مکان کردهاند: «فقط پول مهم نیست. خواهرم دارد میسوزد. زندگی، اما ادامه دارد. به آنها گفتهاند که، چون جانباختگان بیمه داشتند، به آنها مستمری تعلق میگیرد. ابتدا نماینده، ولی فقیه که با خانوادهها دیدار کرد گفت سعی میکنند سابقه بیمهشان را تکمیل کنند تا لااقل مستمری کاملی به آنها تعلق بگیرد. اما نمیدانم واقعاً قرار است چه کاری انجام دهند. چون آخرین چیزی که به ما گفتند این است که باید مستمری را بهاندازه همان سابقه بیمه بگیرند. حالا همه خانوادههای جانباختگان باتوجهبه اینکه معدن مقصر شناخته شد، شکایت کردند و پیگیر تا ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد.»
«ایوب» برادر «جواد طوسی» است: «واقعیت این است که این ماجرا توضیحی ندارد. زن جوانی که شوهرش مرده باشد و بچههایی که در کودکی بیپدر شده باشند، چه کاری میتوانند بکنند؟ این درد که به این سادگیها دوا نمیشود. اما در کنار اینها کارهایی است که باید انجام میشد. دیه هنوز پرداخت نشده است. اما مبلغی را در ابتدا پرداخت شد که واقعاً کمک هم کرد. بهزیستی کمک کرد. آقای خادم هم زحمت کشید و کمک کرد. به دیدار ما و خانواده برادرم هم آمد. اداره راهوشهرسازی هم تماس گرفتند که یک آپارتمان صدمتری به خانوادهها میدهند که نیمی از مبلغ آن را خود راهوشهرسازی تأمین میکند و نیمی دیگر باید در قالب اقساط ۱۸ساله پرداخت شود؛ هنوز ندادهاند.»
او توضیح میدهد که برادرش و همسرش سه پسر داشتند که حالا مسئولیت هر سه فرزند بر دوش مادر خانواده است: «مستمری را معین نکردند. بلکه مبلغی را بهعنوان حقوق فعلاً واریز میکنند. اما حقیقت این است که هیچ پولی جبران اتفاق رخداده نیست. هیچ پولی جان رفته را برنمیگرداند.»
حقوقی هم پرداخت نشد
گویی برای برخی از خانوادهها خبری از این میزان رسیدگی نیست و حقوقی هم بابت مستمری یا حقوق موقت به آنها پرداخت نشده است. «سیدجعفر» پدر مرحوم «سیدمنصور حسینی» است. یکی از جانباختگان معدن که از کیلومترها آنسوتر، روستای «کوهسارات» مینودشت برای کار به معدنی در خراسانجنوبی رفته بود. کسی که نامش بهعنوان جوانترین جانباخته این فاجعه به ثبت رسید.
مبلغی بهعنوان حقوق تا زمان تعیینتکلیف وضعیت مستمری برای همسران جانباختگان معدن واریز شده است، اما این واریز مشمول همه خانوادهها نشده است
سید جعفر میگوید عروسش حتی حقوقی دریافت نکرده است: «همینطور ماندهاند. حقوقی هم دریافت نکردهاند. پیگیری هم کردهاند، اما چیزی نمیگویند. همین حالا با نوه یکساله من در خانه مستأجری زندگی میکنند. نمیدانم منطقه ما را میشناسید یا نه. اینجا ما هم وضع مالیمان آنقدر خوب نیست که بتوانم بگویم خودم حمایتشان میکنم. خانواد آن طرف هم نمیتوانند حمایت کنند. عروس من خانهدار بود و باید بتواند مستمری بگیرد تا بتواند هزینههای زندگی خودش و فرزندش را تأمین کند. این همه آدم آمدند، استاندار آمد، مسئولان از تهران آمدند، از معدن طبس یک نفر نیامد سراغ ما را بگیرد. اعلام کردند که یک خانه به بازماندگان میدهند. قیمت خانه که بخشی از آن را اداره راهوشهرسازی میدهد، دو میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان است. قسطش میشود ماهی حدود شش میلیون تومان. البته گفتند دو سال استراحت دارد. اما هر وقت هم که تحویل بدهند و هر زمانی که قسطش شروع شود، باید درآمدی باشد تا بتوان قسط را داد. هنوز معلوم نیست که چه زمانی حقوق و مستمری عروسم پرداخت میشود.»
او از نوه کوچکش میگوید: «نامش سپهر است. کمکم دارد راه میافتد. مریض میشود. بچه است دیگر. همین الان که شما زنگ میزدید و پشت خطم میآمدید، داشتم با عروسم حرف میزدم. بچه شکمش بههم ریخته بود. گفت بابا نبات نداریم، بروم برایش نبات ببرم. بچه پوشک میخواهد. دارو میخواهد. پسر من خودش بچه بود×، اما حالا بچه او برایمان مانده است. عاقبت کار معلوم نیست. فعلاً منتظر هستیم.
در پیگیری پیامما از آخرین وضعیت پرونده حادثه معدن طبس از دادگستری خراسانجنوبی، روابطعمومی دادگستری اعلام میکند نمیتواند خبری در اختیار روزنامه قرار دهد و انتشار خبر جز از سوی مرکز رسانه قوه قضائیه ممنوع است.
۲۲ مهر «اصغر جهانگیر» سخنگوی قوه قضائیه، اعلام کرده بود: «قوه قضائیه علاوهبر رسیدگی دقیق و بموقع به اینگونه پروندهها و رسیدگی به فعلها و ترک فعلهای احتمالی همواره تأکید داشته است بهنحوی اقدام کند که علاوهبر رسیدگی قضائی، آسیبشناسی موضوع را نیز در دستورکار قرار دهد و با اقدامات پیشگیرانه اجازه ندهد که تا حد امکان این موارد تکرار شود. به خانوادههای داغدار و ملت عزیز اطمینان میدهیم که تمام مقصران این حادثه تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت و برابر قانون با آنها رفتار خواهد شد. متأسفانه شاهد بودیم که در این حادثه غمانگیز حداقل ۵۲ نفر جان خود را از دست دادند و خانوادههای بسیاری مصیبتزده شدند.»
بهگفته او، پرونده مربوط به حادثه معدن طبس با قرار ارجاع به هیئت کارشناسی در این هیئت است و بهمحض وصول نظریه کارشناسی اقدامات بعدی در دستورکار قرار خواهد گرفت. البته در گذشته گزارشهایی را بازرسین اداره تعاون شهرستان طبس ارائه کرده بودند که بیانگر عدم اجرای صحیح و کامل مقررات مربوط به قانون کار در این معدن بوده است. بهعنوان مثال مطرح کرده بودند که درباره مقررات مربوط به طرح تجهیز معدن یا اخذ تأییدیههای سالیان برای صحت عملکرد سیستم اتصال به زمین، اندازهگیری میزان گاز در معدن قبل از شروع هر نوبت کاری و بررسی شبکه تهویه معدن، مقررات قانونی رعایت نشده بود: «در حال حاضر، کارشناسان در حال بررسی این گزارشها هستند و تأکید میشود که با تمامی مقصران و تقصیرات مرتبط با این حادثه با جدیت و قاطعیت برخورد خواهد شد و حقوق جانباختگان و مصدومین این حادثه حفظ میشود.»
روایت آن شب
شب ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ حوالی ساعت ۲۱ خبری تکاندهنده از خراسانجنوبی مخابره شد. بنابر نخستین اخبار واصله حادثه انفجار ناشی از نشت گاز در معدن زغالسنگ «معدنجو» طبس ۱۴۰۳ که ۲ بلوک B و C تحتتأثیر قرار گرفتند و براساس آخرین آمار رسمی در آن نوبت کاری ۶۵ نفر از معدنکاران دچار حادثه و محبوس شدند.
عملیات امدادی برای خارج کردن معدنکاران گرفتار در معدن تا صبح چهارشنبه چهارم مهر ادامه یافت و در مجموع پیکرهای ۴۹ جانباخته از تونلهای معدن خارج شد. همچنین، این حادثه ۱۶ مصدوم داشت که با مرگ مغزی سه نفر، شمار جانباختگان به ۵۲ نفر افزایش یافت.