میدان گازی پارس جنوبی آزمون دولت برای امتیازگیری از قطر

برخلاف قطر که چندین قرارداد سنگین با شرکت‌های ایتالیایی، نروژی، فرانسوی، چینی و آمریکایی برای توسعه میدان مشترک خود با ایران بسته است، ایران تقریبا هیچ برنامه توسعه‌ای ندارد و اکنون بهترین زمان برای دسترسی به شرکت‌های بزرگ با واسطه از طری...

به گزارش رصد روز، محمد بن‌ عبدالرحمن آل‌ ثانی، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر که به منظور دیدار و گفتگو با مقامات ایران به تهران سفر کرده بود، ظهر روز دوشنبه با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان دیدار و گفتگو کرد.

این دیدار نخستین دیدار خارجی عراقچی در مقام وزیر خارجه ایران محسوب می‌شود. بنا به گزارش شرق، هرچند از مذاکرات پشت در‌های بسته دو طرف اخباری درباره جزئیات به بیرون درز نکرده، اما وزارت خارجه قطر در یک کلی‌گویی خبر داده است که در جریان دیدار محمد بن‌عبدالرحمن آل‌ثانی و عباس عراقچی، همکاری دو کشور، راه‌های حمایت از آن، آخرین تحولات غزه و تلاش میانجیگران برای آتش‌بس در نوار غزه و نیز تنش‌ها در منطقه مورد بررسی قرار گرفته است.

دیداری مهم به روایت وزارت خارجه قطر
بنابر گفته‌های وزارت خارجه قطر و طبق روایت دوحه، در این دیدار بر اهمیت پایان‌ دادن به جنگ غزه و توقف اقدامات تروریستی شهرک‌نشینان صهیونیستی در کرانه باختری تأکید شده، آن هم به‌گونه‌ای که منطقه از خطرات تشدید دور بماند.
کما اینکه در نهایت رسانه‌های داخلی نیز اخباری مشابه همین را گزارش کرده اند.
البته که در این میان مساله پیغام بایدن به ایران نیز مطرح شده است.
از همان ابتدا وقتی مشخص شد که قرار است نخست وزیر قطر نیز راهی تهران شود یکی از موارد مطرح شده همین رساندن پیغامی از آمریکا به ایران نیز بود.

رحمن قهرمانپور در این باره به دنیای اقتصاد گفت: «طبیعتا این سفر در ارتباط با هر دو موضوع ذکر شده انجام گرفته است، زیرا به زمان برگزاری انتخابات در آمریکا نزدیک می‌شویم و قاعدتا برای دموکرات‌ها هم آتش بس در غزه بسیار اهمیت دارد تا بتوانند در داخل رای عرب‌های مقیم آمریکا را به دست بیاورند و هم داشتن یک کانال یا مجرای ارتباطی با دولت جدید در ایران برایشان مهم است.»

این کارشناس حوزه دیپلماسی درباره اینکه ایران در قبال آتش بس غزه چه نقشی می‌تواند ایفا کند، تاکید کرد: «به هر حال ایران یک طرف بازی است یعنی هم به لحاظ سلبی و هم ایجابی. سلبی از این منظر که ایران می‌تواند به اقدامات اسرائیل واکنش نشان دهد و منطقه به نوعی دچار تنش شود. در بُعد ایجابی نیز اگر ایران واکنشی نشان دهد، تنش در منطقه فروکش خواهد کرد.»

پیغامی از بایدن به ایران رسیده است؟
در واقع به نوعی این کارشناس هر چند وجود پیغام مستقیمی از سوی جو بایدن را رد نکرده، اما تلویحا حتی آن را نیز مربوط به مساله غزه دانسته است و البته این می‌تواند معنای مستتر دیگری نیز در خود داشته باشد.

آیا آمریکا تلاش دارد که به نوعی با انصراف ایران از انتقام، صلح در غزه را تضمین کند؟ به نظر می‌رسد اکنون در یک رویکرد انسانی درست، مساله صلح در غزه و وضعیت آوارگان برای طرف‌های ایرانی نیز دارای اهمیت است و در مقابل طرف اسرائیلی تلاش دارد با تحریک مداوم در این روند اختلال ایجاد کند.

البته که برخی گمانه‌ها نیز حاکی از این موضوع بود که طرف قطری به دنبال این است که ایران را از حمله به اسرائیل منصرف کند و یا زمان انتقامجویی ایران را به تاخیر بیاندازد.

از طرف دیگر محمد خواجویی، پژوهشگر مسائل منطقه درباره سفر وزیر خارجه قطر به تهران نیز به نوعی همین اعتقاد را دارد و می‌گوید: «این سفر در ادامه تلاش‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش در منطقه است؛ به طور مشخص بعد از ترور فواد شُکر، فرمانده ارشد حزب الله و اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران شاهد نگرانی از افزایش تنش‌ها و درگیری‌ها و شکل گیری جنگ گسترده و فراگیرتر در منطقه هستیم. به موازات این نگرانی ها، تلاش‌های دیپلماتیک برای جلوگیری از این روند آغاز شده که نقطه آغاز آن، بیانیه‌ای بود که چند روز بعد از ترور آقای هنیه منتشر شد؛ بیانیه سه کشور آمریکا، قطر و مصر با هدف اینکه دور جدیدی از مذاکرات آتش‌بس را در غزه کلید بزنند.»

اکنون به نظر می‌رسد ایران به عنوان یکی از بازیگران در زمین بازی صلح در غزه و رسیدن به آتش بس آن قدر دارای اهمیت است که یکی از مهم‌ترین کشور‌های منطقه با دو مقام عالی رتبه خود در تهران حاضر شوند تا تبادل نظر و شاید رساندن پیغام را به طور دقیق انجام دهند.

اما آیا این فرصتی ویژه برای ایران فراهم خواهد کرد؟ فرصتی که بتواند در کنار مسائل سیاسی موضوعات اقتصادی خود به خصوص در حوزه انرژی را بهبود بخشد.
البته در کنار گمانه زنی‌ها درباره پیام مقام قطری در سفر به تهران، باید در مورد سرنوشت پول‌های مردم ایران در قطر نیز گفتگو‌هایی انجام شود.
مساله فروش نفت ایران به کره جنوبی و بلوکه شدن ۶ میلیارد دلار پول ایران که در تمام دوران دولت سیزدهم بلاتکلیف ماند و اکنون نیز در بانک‌های قطر بلوکه شده و البته پیش از آن نیز یک دور در کشور‌های عربی چرخید، دستکم می‌تواند یکی از موارد مطالبه و مذاکره اکنون در وزارت خارجه دوران سید عباس عراقچی باشد.

کما این که امید‌هایی وجود داشت که دستکم در جریان سفر وزیرخارجه قطر به ایران درباره این پول‌ها نیز رایزنی صورت بگیرد. البته این گزاره در حالی مطرح می‌شود که دولت چهاردهم و شخص مسعود پزشکیان برای باقی ماندن دولت‌ها در ابتدای کار خود دستکم نیازمند به یک ورودی با رقم بالا به خزانه کشور هستند تا شاید افکار عمومی را به برنامه‌هایشان امیدوار کند.
رابطه خوب سال‌های اخیر میان ایران و قطر و توانایی بالای سید عباس عراقچی در مذاکره نیز می‌تواند در این مسیر به کار آید و کمک کننده باشد.

میادین گازی مشترک ایران و قطر و سرنوشت متفاوت در دو سوی یک میدان
از سوی دیگر مساله میادین مشترک گازی ایران و قطر نیز مطرح است. حقیقت این است که اگر امروز به فکر طرح‌های توسعه‌ای در میدان‌های مشترک پارس جنوبی یا به‌عبارتی فاز دوم توسعه این میدان با اجرای طرح‌های فشارافزایی نباشیم، منبع ۷۰ درصد تأمین گاز کشور را با چالش جدی افت تولید در سال‌های آتی مواجه خواهد شد.

آخرین برآورد‌های وزارت نفت ایران حاکی از این بود که ذخیره گاز در بخش ایرانی این میدان مشترک ۱۴ تریلیون مترمکعب به‌همراه ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی است که حدود ۷.۵ درصد از کل گاز دنیا و نزدیک به نیمی از ذخایر گاز کشور را شامل می‌شود.

بخش قطری میدان مشترک پارس جنوبی با نام «گنبد شمالی» شناخته می‌شود. قطر نیاز‌های داخلی و صادراتی گاز خود را از “گنبد شمالی” تأمین می‌کند.
براساس برآورد‌های موجود از این میدان، میزان ذخایر گازی بخش قطری این میدان مشترک، ۳۶ تریلیون مترمکعب است که IEA میزان قابل استحصال گاز در بخش قطری را حدود ۲۶ تریلیون مترمکعب تخمین زده است.

مخزن گازی پارس جنوبی بین دو کشور مشترک است و قسمت عمیق‌تر آن در بخش قطری قرار دارد و ساختار این مخزن نشان می‌دهد که شیب آن به‌سمت قطر است و هرچه قطر برداشت بیشتری داشته باشد، سیر حرکت منابع گازی و میعانات به‌سمت قطر بیشتر می‌شود.

در عین حال قطر توسعه «گنبد شمالی» را از سال ۱۹۹۱ آغاز کرده، اما ایران توسعه «پارس جنوبی» را از سال ۲۰۰۱ آغاز کرده که در شروع به کار ۱۰ سال از قطر عقب مانده‌ایم.
در فاصله سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱، قطر رقمی نزدیک به ۲۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرد که به‌ارزش آن زمان، حدود ۶۰ میلیارد دلار برای قطر درآمد به‌دنبال داشته است.

ایران در سال ۱۳۹۷ با رسیدن به تولید روزانه ۶۱۰ میلیون مترمکعبی، از تولید روزانه ۶۰۰ میلیون مترمکعبی قطر پیشی گرفت.
طی ۵ سال اخیر نیز ۱۰۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه ایران و حدود ۵۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه قطر افزوده شده و اکنون ایران با ظرفیت تولید روزانه ۷۱۰ میلیون مترمکعب نسبت به ظرفیت تولید ۶۵۰ میلیون مترمکعبی قطر، نسبت به رقیب خود، در برداشت روزانه (از نظر ظرفیت برداشت) جلو افتاده است.

اما بدون شک در برداشت تجمیعی گاز، قطر از ایران جلوتر است و با توجه به ۱۰ سال توسعه زودتر، بسیار بیش از ایران از مخزن مشترک گازی برداشت کرده است. از سوی دیگر، درحالی که در سمت ایران برنامه توسعه‌ای برای آینده پارس جنوبی نهایی نشده و توسعه تنها فاز توسعه‌نیافته آن هم (فاز ۱۱) با کُندی در حال پیشروی است، در مقابل قطر سرمایه‌گذاری حدود ۲۹ میلیارد دلاری برای توسعه گنبد شمالی و تبدیل گاز تولیدی به LNG نهایی و اجرایی شده است و بدون شک طی سال‌های آتی یک جلوافتادگی قابل توجه در برداشت روزانه گاز قطر از این مخزن مشترک خواهیم داشت.

از سوی دیگر تنها در سال ۲۰۲۳، قطر با ۵ شرکت بزرگ جهان قرارداد‌هایی برای توسعه بسته است و در مقابل ایران تقریبا از تمامی قرارداد‌های موجود عقب است و نتیجه اینکه اکنون مشهود است که افت فشار طبیعی گاز در پارس جنوبی رخ داده و حتی برآورد خطرناکی در مورد حوزه انرژی ایران وجود دارد که سالانه اندازه تولید یک فاز، از تولیدات پارس جنوبی در سمت ایران به‌خاطر افت فشار، کاسته خواهد شد، پس اگر امروز به فکر طرح‌های توسعه‌ای در میدان مشترک پارس جنوبی یا به‌عبارتی فاز دوم توسعه این میدان با اجرای طرح‌های فشارافزایی نباشیم، منبع ۷۰درصد تأمین گاز کشور را با چالش جدی افت تولید مواجه خواهیم کرد.

شاید این روابط خوب سیاسی میان دو کشور و به خصوص تلاش‌های قطر برای میانجیگری در منطقه بتواند منجر به نوعی از امتیازگیری برای ایران در حوزه انرژی را رقم بزند.

برخلاف قطر که چندین قرارداد سنگین با شرکت‌های ایتالیایی، نروژی، فرانسوی، چینی و آمریکایی برای توسعه میدان مشترک خود با ایران بسته است، ایران تقریبا هیچ برنامه توسعه‌ای ندارد و اکنون بهترین زمان برای دسترسی به شرکت‌های بزرگ با واسطه از طریق قطر است. در کنار دیپلماسی سیاسی با حضور سید عباس عراقچی در وزارت خارجه زمان آن رسیده که دیپلماسی در حوزه انرژی به کمک ایران بیاید. اکنون وضعیت برای آینده این سرزمین در حوزه انرژی از همیشه خطرناک‌تر است و اگر نتوانیم به زودی برای توسعه میادین گازی خود فکری کنیم در کمتر از یک دهه آتی با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط