به گزارش رصد روز، صنعت سوخت CNG در ایران به نقطهای حساس رسیده است؛ نقطهای که ادامه فعالیت بسیاری از جایگاهها را با تهدیدی جدی مواجه کرده و ظرفیتهای بالقوه این بخش را بلااستفاده گذاشته است. افزایش چشمگیر هزینههای نگهداری و بهرهبرداری، تعرفههای سنگین انرژی و اجرانشدن مصوبات مربوط به افزایش حقالعمل، موجب تعطیلی برخی جایگاهها و کاهش ساعات فعالیت بسیاری دیگر شده است.
این شرایط در حالی رقم خورده است که زیرساخت CNG کشور توان توزیع روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب گاز را دارد، اما مصرف واقعی به حدود ۱۵ میلیون تا ۱۶ میلیون مترمکعب کاهش یافته است و روند نزولی آن همچنان ادامه دارد. بیتوجهی به این ظرفیت، علاوه بر هدر رفت منابع داخلی، کشور را بیش از پیش به واردات بنزین و صرف منابع ارزی وابسته میکند.
در واکنش به وضعیت اسفناک این صنعت، بیش از ۲۱۰۰ جایگاهدار CNG از سراسر کشور با نوشتن نامهای خطاب به رئیسجمهوری، نگرانی خود را اعلام کردند. آنها هشدار دادهاند که ادامه بیتوجهی به مشکلات این صنعت، کشور را به سمت واردات گسترده بنزین، تشدید فشار بر منابع ارزی و افزایش آلودگی هوا سوق میدهد.
در این نامه ظرفیت بالفعل جایگاههای کشور معادل ۴۰ میلیون مترمکعب در روز برابر با ۴۰ میلیون لیتر بنزین عنوان شده است. این میزان، با در نظر گرفتن قیمت جهانی بنزین، میتواند روزانه حدود ۳۲ میلیون دلار و سالانه نزدیک به ۱/۷ میلیارد دلار صرفهجویی ارزی به همراه داشته باشد. با این حال، بهرهبرداری کنونی کمتر از نصف این ظرفیت است و سالانه حدود ۱/۴ میلیارد دلار فرصت صرفهجویی از دست میرود.
جایگاهداران در این نامه مهمترین مشکلات صنعت را تعرفههای سنگین برق، قطعیهای مکرر انرژی و خسارت به تجهیزات و اجرانشدن کامل مصوبات کارمزدی بهدلیل شرط غیرواقعی رشد پنجدرصدی فروش برشمردهاند.
یکی از چالشهای اساسی جایگاهها، موضوع حقالعمل است. پیشتر وحید سراوند، رئیس کارگروه انجمن صنفی کارفرمایی CNG، با صحبت درباره ضرورت افزایش ۷۰ درصدی حقالعمل برای جایگاههای CNG، به تجارتنیوز گفت: «چنانچه مطالبات جنبه اجرایی نداشته باشند، جهش ناگزیر مصرف بنزین و تحمیل میلیاردها تومان هزینه ارزی را به کشور همراه دارد. از طرف دیگر، آلودگی کلانشهرها و افزایش بار بیماریهای تنفسی دوباره تشدید میشود.»
با توجه به اظهارات رئیس کارگروه انجمن صنفی کارفرمایی CNG باید گفت که موضوع حقالعمل این جایگاهها به طور مستقیم به تعطیلی جایگاهها گره میخورد. با تعطیلی جایگاهها میزان عرضه CNG نیز پایین میآید و تقاضای کالای جانشین آن یعنی بنزین بالا میرود.
این موضوع بدان معناست که بیتوجهی به صنعت CNG در کشور به موضوع واردات بنزین گره میخورد و بیش از پیش کشور را وابسته به واردات بنزین و منابع ارزی میکند.
همچنین، آنطور که پیشتر ایلنا گزارش داده، رضا نیکزاد، عضو هیات مدیره انجمن CNG بیان کرد: افزایش حقالعملها به میزان ۷۰ درصد، ۱.۳ همت بار مالی دارد در حالی که با تعطیلی اجباری برخی جایگاهها و کاهش خدماترسانی در برخی جایگاههای دیگر که شیفت شب را تعطیل کردهاند، بیش از شش همت مصرف بنزین جایگزین CNG شد. اگر فکری برای حل مشکلات این صنعت نشود، در دو ماه آینده مصرف CNG به ۱۳ میلیون مترمکعب کاهش مییابد و این بهمعنای ۱.۶ میلیارد دلار ارز بیشتر برای واردات بنزین است.
ایران در سالهای اخیر با کمبود بنزین مواجه شده است و بخش قابل توجهی از نیاز داخلی از طریق واردات تامین میشود. در چنین شرایطی نادیده گرفتن ظرفیت داخلی CNG که در داخل کشور تولید و توزیع میشود، نشانگر ضعف در سیاستگذاری انرژی است.
زیرساختهای لازم برای توزیع روزانه حدود ۵۰ میلیون مترمکعب گاز طی سالهای گذشته ایجاد شده، اما بهجای بهرهگیری از این ظرفیت برای کاهش وابستگی به واردات، صنعت CNG در حاشیه قرار گرفته است. نتیجه این رویکرد، افزایش تقاضا برای بنزین، فشار مضاعف بر منابع ارزی و تعمیق ناترازی انرژی کشور بوده است.
از سوی دیگر، سیاستهای حمایتی از خودروهای دوگانهسوز که میتوانستند مصرف CNG را گسترش دهند، به مرور کنار گذاشته شدند. خودروسازان نیز تولید خودروهای دوگانهسوز را کاهش دادهاند. بر اساس مصوبه شورای عالی انرژی، خودروسازان از سال ۹۹ نیز باید ۳۰ درصد از تولیدات خودرو را به خودروهای دوگانهسوز و گازسوز اختصاص میدادند اما آمارها در این بخش نشان میدهند که خودروسازان در این مورد به تعهدات خود عمل نکردهاند. در ایران موتور EF7 به عنوان موتور پایه گازسوز شناخته شده که نیروی محرکه خودروهایی چون سمند، دنا و ریرا را تامین کرده و طبق آمار اعلامی در کدال، میزان تولید تجمیعی این خودروها از ابتدای سال ۸۳ حدود دو میلیون و ۱۰۰ هزار عدد بوده است.
تداوم بیتوجهی به صنعت CNG پیامدهایی فراتر از تعطیلی چند جایگاه دارد. این روند به معنای افزایش مصرف بنزین، رشد واردات و هدررفت میلیاردها دلار منابع ارزی است؛ در حالی که کشور از ظرفیت کافی برای جلوگیری از این بحران برخوردار است. در همین زمینه باید گفت هدف از بیان موارد بالا نادیده گرفتن تفاوتهای بنزین و CNG نیست.
در گزارشی این موضوع را بررسی کرده بود. در موتورهای پایهگازسوز بلوک سیلندر و سرسیلندر، همچنین سیستم سوخترسانی و ضریب تراکم موتور به نسبت سوخت مورد نظر تعیین شده و استفاده از گاز نهتنها منجر به افت توان و افزایش استهلاک نشده، بلکه کاهش مصرف سوخت هم به همراه داشته است، اما موتورهای پایه بنزینی به دلیل تناسب ضریب تراکم و سایر اجزا با بنزین، استفاده از سوخت گازی، افت توان و افزایش استهلاک قطعات را به همراه دارد.
موتورهای پایه گازسوز موتورهایی هستند که سوخت گاز به عنوان سوخت پایه آنها در نظر گرفته شده و بدین ترتیب بلوک سیلندر و سرسیلندر، همچنین سیستم سوخت رسانی آنها تناسب بهتری با گاز داشته و عملکرد بهتری را نشان میدهند.
با توجه به اطلاعات بیانشده باید گفت گرچه تفاوتهای چشمگیری میان بنزین و CNG وجود دارد و نمیتوان از گاز CNG برای سوختگیری استفاده کرد، اما آمارهای موجود نشان میدهند که همان ظرفیت موجود برای توسعه CNG نیز نادیده گرفته شده است. این بدان معناست که عملا در کشور سبد سوختگیری وجود ندارد و تمامی بار مصرفی خودروها بر دوش بنزین است. مادهای که هماکنون کشور با کمبود تولید آن روبهروست.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید