به گزارش رصد روز، مکانیسم ماشه یکی از ابزارهای کلیدی در چارچوب توافق هستهای برجام و سیاستهای تحریمی اتحادیه اروپا علیه ایران به شمار میرود. این سازوکار به سه کشور اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان امکان میدهد که در صورت نقض جدی تعهدات ایران ذیل برجام یا ناکامی مذاکرات، روند بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی را فعال کنند. چنین ظرفیتی، از ابتدای امضای توافق در سال ۲۰۱۵، همواره همچون شمشیری دو لبه بر فراز روابط ایران و غرب باقی مانده است.
برجام با هدف محدودسازی برنامه هستهای ایران در برابر رفع تدریجی تحریمها طراحی شد، اما مکانیسم ماشه بهگونهای در متن گنجانده شد که امکان بازگرداندن تحریمها در صورت بروز اختلاف فراهم باشد. امروز، بار دیگر این ابزار به محل اختلاف میان ایران و سه کشور اروپایی تبدیل شده است.
ایران تا پایان ماه اوت ۲۰۲۵ فرصت دارد با غرب برای یافتن راهحل دیپلماتیک همراهی کند. در غیر این صورت، تحریمهای سازمان ملل که طی توافق برجام تعلیق شده بودند، بار دیگر برمیگردند. لندن، پاریس و برلین در نامهای رسمی به دبیرکل سازمان ملل هشدار دادهاند که اگر تهران تا ۳۱ اوت گامهای ملموسی برندارد، فعالسازی مکانیسم ماشه را در دستور کار قرار خواهند داد. البته این کشورها دو شرط مشخص یعنی از سرگیری مذاکرات مستقیم با ایالات متحده و همکاری جدیتر ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای تمدید مهلت تعیین کردهاند.
در چنین فضایی، قرار است دور تازهای از مذاکرات میان ایران و سه کشور اروپایی برگزار شود. ریاست هیئت ایرانی بر عهده مجید تختروانچی، معاون وزیر امور خارجه، است و از سوی طرفهای اروپایی، معاونان وزرای خارجه حضور دارند. موضوع اصلی این گفتوگوها، علاوه بر مسائل هستهای، بررسی مسیرهای احتمالی رفع یا تعلیق تحریمهاست. باید گفت اگر مهلت اعلامشده تمدید نشود و مذاکرات به نتیجه نرسد، بازگشت تحریمهای سازمان ملل نهتنها فشار اقتصادی بیسابقهای بر ایران وارد میکند، بلکه امید به لغو دوباره تحریمها را نیز در افق نزدیک از بین میبرد.
حال باید دید فعالشدن مکانیسم ماشه چه تاثیری بر صنعت نفت ایران به عنوان مهمترین صنعت کشور میگذارد؟
ناوگان «اشباح» یا «ناوگان سایه» اصطلاحی است که در سالهای اخیر بهویژه در ارتباط با صادرات نفت ایران و برخی کشورهای دیگر تحت تحریم مانند ونزوئلا و روسیه بهکار میرود. این ناوگان در واقع مجموعهای از کشتیهای نفتکش است که برای دورزدن تحریمها و پنهانسازی مسیر واقعی صادرات نفت بهکار گرفته میشوند.
هدف اصلی استفاده از چنین ناوگانی، تداوم فروش نفت در شرایطی است که مبادلات رسمی و شفاف از سوی کشورهای خریدار یا شرکتهای بینالمللی بیمه و کشتیرانی، به دلیل فشارهای تحریمی، متوقف شده است.
این ناوگان متشکل از نفتکشهای قدیمی است که توسط شرکتهای کشتیرانی کوچک و حتی ناشناس خریداری یا اجاره میشوند. بسیاری از این کشتیها در کشورهای ثالث ثبت میشوند و پرچم کشورهایی مانند پاناما، لیبریا یا جزایر مارشال را حمل میکنند تا ردیابی منشأ واقعی مالکیت دشوار شود. علاوه بر این، بیمه این کشتیها به طور عمده از طریق شرکتهای غیرغربی یا واسطهای انجام میشود یا حتی در برخی از موارد این نفتکشها از رده خارج شده و فاقد بیمه هستند.
برای مخفیکردن مسیر انتقال نفت، از چند روش رایج استفاده میشود. خاموشکردن سامانه موقعیتیاب خودکار توسط ناوگان سایه یکی از روشهای مرسوم است. نفتکشها بهطور ناگهانی سیگنال ردیابی خود را خاموش میکنند تا حرکتشان از دید رادارها پنهان شود.
انتقال محموله کشتی به کشتی و تغییر نام و هویت کشتیها از دیگر مواردی است که توسط این ناوگان انجام میشود. نفت از یک نفتکش به نفتکش دیگر در آبهای آزاد منتقل میشود تا منشا بار مخفی شود. همچنین برخی نفتکشها چندین بار نام، شماره شناسایی و پرچم خود را تغییر میدهند.
یکی دیگر از روشهای مورد استفاده مخلوطسازی نفت ایران با نفت دیگر کشورها یا تغییر اسناد بارنامه است. این موضوع بدان معناست که نفت ایران ممکن است با نفت کشورهای دیگر ترکیب شده یا اسناد جعلی برای منشا آن صادر شود.
بهواسطه تحریمهای آمریکا، بخش بزرگی از صادرات نفت ایران از مسیر رسمی و شفاف انجام نمیگیرد. در نتیجه، اتکای ایران به «ناوگان اشباح» برای حفظ سهم خود از بازار جهانی اجتنابناپذیر شده است. این روشها باعث میشود فروش نفت ادامه یابد، اما هزینههای حملونقل و بیمه افزایش پیدا کند و شفافیت مالی کشور کاهش یابد.
حال باید دید در صورت فعالشدن مکانیسم ماشه، چه سناریویی در مورد سرنوشت ناوگان اشباح و صادرات نفت ایران محتمل است؟
پیشتر مرتضی بهروزیفر، کارشناس نفت و انرژی در مورد عواقب فعالشدن مکانیسم ماشه عنوان کرد: با فعال شدن مکانیسم ماشه، براساس قطعنامههای شورای امنیت، کشورها مجاز میشوند تا کشتیهایی را که مظنون به حمل کالاهای ایرانی، چه نفت و چه محصولات پتروشیمی، هستند را در هر نقطه جهان بازرسی کنند. اگر اثبات شود که نفت ایران در کشتی قرار دارد، میتواند مصادره شود. این موضوع بهطور قطع شرایطی به مراتب دشوارتر از وضعیت فعلی ایجاد میکند.
او توضیح داد: اگر ایران بار دیگر ذیل تحریمهای شورای امنیت قرار گیرد، حتی خرید نفت ایران توسط چین توسط مجامع بینالملل عملا غیرقانونی محسوب میشود و این مسیر هم از دست میرود. در صورت تصویب تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، چین حتی اگر بخواهد همکاری خود را ادامه دهد، نمیتواند مخالف قوانین بینالمللی عمل کند. در نتیجه، صادرات نفت ایران در چنین شرایطی بدون تردید به زیر ۴۰۰ هزار بشکه در روز سقوط میکند.
آنطور که از اظهارات این کارشناس انرژی پیداست، در صورت فعالشدن مکانیسم ماشه ایران نمیتواند حتی به پشتوانه ناوگان سایه به صادرات نفت خود ادامه دهد. چراکه در صورت امکان بازرسی تمام کشورها و اثبات تجارت نفت ایران ذیل پرچم دیگر کشورها، توانایی مصادره نفت ایران وجود دارد. این موضوع خریداران نفتی را از تجارت با ایران بازمیدارد.
اگر بتوان فعالسازی مکانیسم ماشه را به تعویق انداخت، امکان تداوم صادرات نفت ایران به شیوه گذشته و با همان حجم قبلی وجود دارد. اما نکته قابل توجه آن است که در صورت فعالسازی این مکانیسم، آن است که همچنان امکان تداوم صادرات به چین در شرایطی خاص و در صورت تمایل این کشور وجود دارد.
با توجه به این که هماکنون پالایشگاهها و پتروشیمیهای خصوصی چین، نفت ایران را میخرند، این امکان وجود دارد که آنها همچنان به خرید نفت از ایران با استفاده از ناوگان اشباح روی آورند. به بیان دیگر، باید برای تداوم صادرات، راههای دور زدن تحریم افزایش یابد. اما باید توجه داشت که با توجه به افزایش راهکارهای دور زدن تحریم، میزان صادرات نفت ایران کاهش یافته و هزینههای دور زدن تحریم نیز افزایش مییابد. باید دید در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، ایران میتواند با استفاده از ناوگان اشباح به سطح صادرات قبلی دست پیدا کند؟
اکنون به طور میانگین ۱.۵ میلیون بشکه در روز از نفت ایران به چین صادر میشود. با این که مشکلات بسیاری در نقلوانتقال پول این نفت وجود دارد، اما تاکنون همین جریان مالی اندک، از وقوع بسیاری از شوکهای سمت عرضه جلوگیری کرده است. حال اگر فشار تحریمها افزایش یابد و میزان صادرات نفت ایران به ۴۰۰ هزار بشکه در روز برسد، عملا درآمد نفتی ایران از دست میرود.
از دست رفتن درآمد نفتی برای اقتصاد وابسته به نفت، وضعیت اسفناکی را رقم میزند. اکنون بخش عمده درآمدهای ارزی کشور به دلیل نبود توسعه صنعتی، وابسته به درآمد نفتی است و با کاهش این درآمدها، خطر کاهش عرضه ارز، افزایش قیمت ارز، گرانی کالاهای وارداتی و افزایش تورم سمت عرضه وجود دارد. موضوعی که کل اقتصاد کشور را تحتالشعاع قرار میدهد.
مردمی که تاکنون زیر بار تحریمهای آمریکا و مشکلات داخلی به سختی به زندگی خود ادامه میدهند، حال باید منتظر باشند و ببینند در صورت فعالشدن مکانیسم ماشه چه سرنوشتی در انتظارشان است؟ باید پرسید در صورت تهدید کل حیات اقتصادی یک کشور، مردم چگونه میتوانند به زندگی خود ادامه دهند؟
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید