به گزارش رصد روز، طبق گزارش تازه مرکز تحقیقات بازاریابی NielsenIQ، نسل Z بزرگترین از نظر اندازه جمعیتی و ولخرجترین نسل تاریخ خواهد بود. تا سال ۲۰۳۰ میلادی کل هزینه اعضای آن نسل به ۱۲.۶ تریلیون دلار یا ۱۸.۷ درصد از هزینههای جهانی خواهد رسید که بهطور بالقوه بازارها و ترجیحات مصرفکنندگان را تغییر شکل میدهد.
مصرفکنندگان نسل Z، بهعنوان اعضای نسلی که از هنگام تولد با فضای دیجیتال آشنا بودهاند، راحتی، نفوذ رسانههای اجتماعی و ارزشهای اخلاقی (در کنار قیمت و کیفیت) را در اولویت قرار میدهند. با توجه به این که کمتر از نیمی از هزینههای نسل Z از اعضای آن نسل در کشورهای غربی است، بازارهای نوظهور و روندهای جهانی نقش پررنگتری نسبت به همیشه ایفا خواهند کرد.
بخش عمدهای از پیشرفت اقتصادی نسل Z به دلیل وسعت آن است. تحقیقات آزمایشگاه دادههای جهانی نشان میدهد که این نسل احتمالا تنها نسلی خواهد بود که به ۲ میلیارد نفر، یعنی حدود یک چهارم کل جمعیت جهان، خواهد رسید. اما چه موارد دیگری نسل Z را منحصر بفرد میسازند؟ نسل Z تقریبا به هر کسی که در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ متولد شده باشد (در حال حاضر ۱۳ تا ۲۸ ساله است) گفته میشود. این نسل پس از نسل هزاره و پیش از نسل آلفا (معمولا متولدین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ را شامل میشوند) است.
با این وجود، شاید بپرسید چه چیز دیگری نسل Z را منحصر بفرد میسازد؟ از یک سو، نسل Z هرگز زندگی بدون گوشیهای تلفن همراه هوشمند یا رسانههای اجتماعی را تجربه نکرده است. این امر اعضای آن نسل را به افرادی آشنا به فضای دیجیتال تبدیل میکند که به خرید و تحقیق محصولات آنلاین عادت دارند. برای مثال، سلامت و زیبایی محبوبترین دستههای خرید برای آنان در رسانههای اجتماعی است. در همین حال، نسل Z بیش از نسلهای قبلی نگران محیط زیست، تنوع و منابع اخلاقی هستند، اگرچه کیفیت و قیمت هنوز هم محرکهای بزرگی در تصمیمات خرید اعضای آن نسل میباشند.
با افزایش قدرت خرید نسل Z، بخش بیش تری از اقتصاد تحت تاثیر ترجیحات مصرفکنندگان اعضای آن نسل قرار خواهد گرفت. برای مثال، تقاضا برای کالاهای پایدار مانند وسایل نقلیه الکتریکی یا محصولات دیجیتال مانند رمزارزهای دیجیتال ممکن است افزایش یابد.
با این وجود، تنها ایالات متحده تحت تاثیر این روند قرار نخواهد گرفت. نسل Z اولین نسلی است که کمتر از نیمی از هزینههای آن از کشورهای غربی (۴۴ درصد) میآید و این موضوع به بازارهای نوظهور نفوذ زیادی میبخشد. در عین حال، رسانههای اجتماعی به یکپارچهسازی ترجیحات مصرفکنندگان نسل Z در سطح جهانی کمک کردهاند و ترندها در پلتفرمهایی مانند TikTok و YouTube سریعتر و گستردهتر از همیشه گسترش مییابند.
علیرغم دسترسی به آموزش مالی و ابزارهای دیجیتال، نسل Z کماکان بیش از نسلهای قدیمیتر، به شکلی بیفکرانه خرج میکند. اعضای آن نسل به طور معمول روندهایی را در مورد مزایای خرج کردن در جوانی و تفریح ایجاد میکنند. اعضای نسل Z به طور فزایندهای در “خرج کردنهای بیفایده” یا نوعی درمان از طریق خرید که به مصرفکنندگان کمک میکند تا با اضطرابهای روزمره کنار بیایند، بیشتر از نسلهای قدیمیتر مشارکت میکنند. این واقعیت با یک روند نگرانکننده دیگر همخوانی دارد: طبق نظرسنجی شرکت چندملیتی آمریکایی در زمینه امور مالی شخصی Credit Karma در اواخر ماه مه گذشته، تقریبا نیمی از اعضای نسل Z (۴۹ درصد) به این نتیجه رسیدهاند که پس انداز برای آینده امری “بی معنی” است.
این انتخابها نشاندهنده مهارتهای ضعیف مدیریت پول است، واقعیتی که باعث شده نسل Z مدارس را به خاطر عدم آموزش بیشتر در مورد نحوه مدیریت موثر امور مالی خود سرزنش کند. با این وجود، در مقایسه با سایر نسل ها، اعضای نسل Z حق گلایه از عدم دسترسی به آموزش امور مالی شخصی در مدرسه را ندارند، چرا که اگر نسلی فرصتی برای آموزش خود داشته باشد، آن نسل قطعا اعضای نسل Z هستند.
جوانان امروزی در دنیایی مملو از اطلاعات و خدمات مالی به راحتی در دسترس، مانند راهحلهای دیجیتال برای هر روش بودجهبندی، بزرگ شدهاند. این شامل ظهور برنامههای سرمایهگذاری و مشاوران رباتیک میشود که مانع ورود کمی را برای کسانی که آماده ورود به بازار سهام هستند فراهم میکند. گزارشها و امتیازات اعتباری نیز به طور گسترده از طریق خدمات رایگان و قانونی و حتی کارتهای اعتباری در دسترس هستند.
اعضای نسل Z از پیش از زمانی که بتوانند برای کارت اعتباری درخواست دهند، به محتوای آنلاین و آفلاین دسترسی داشتهاند که اهمیت درک سابقه اعتباری را آموزش میدهد. امروزه صدها، بلکه هزاران نفر در طیف وسیعی از افراد وجود دارند که در مورد نحوه مدیریت دلار عظیم مشاوره میدهند. هم چنین، اینفلوئنسرهای مالی در پلتفرمهای اینستاگرام و تیک تاک حضور دارند.
دموکراتیزه شدن اطلاعات باید نسل Z را به یکی از باسوادترین گروههای مالی تبدیل کند. با توجه به این که پاسخها به راحتی در گوشیهای تلفن همراه هوشمندی که همه جا با خود حمل میکنند یافت میشوند، دسترسی به پاسخها نمیتواند مشکلی برای اعضای نسل Z باشد.
با این وجود، طبق نتایج یک نظرسنجی که در سال ۲۰۲۵ توسط Spruce، یک اپلیکیشن بانکداری گوشیهای تلفن همراه هوشمند انجام شده تنها ۳۳ درصد از اعضای نسل Z گزارش دادهاند که برای آموزش مالی به رسانههای اجتماعی روی میآورند. فهمیدن آن چه که در اینترنت دقیق است، میتواند استفاده از اینترنت را خسته کننده کند. درسهایی در مورد چگونگی پیمایش اطلاعات نادرست و یادگیری نحوه رمزگشایی از این که آیا یک تبلیغ فروش از یک اینفلوئنسر محبوب، یک محصول مالی بیکیفیت را پنهان میکند، بسیار حائز اهمیت است. این مهارتها، هنگامی که در برنامه درسی مدرسه گنجانده میشوند، ممکن است حتی از دانش و عادات مالی اولیه نیز مهمتر باشند، زیرا هجوم محتوای نامناسب آنلاین احتمالا به دلیل هوش مصنوعی مولد فراگیرتر خواهد شد.
با این وجود، واقعیت آن است که بخش عمده آن چه کودکان و نوجوانان در مورد پول میآموزند، از زندگی آنان در محیط خانه ناشی میشود و نه از تحصیلات شان. افزودن یک کلاس یک ترمی به مجموعه دروس فارغالتحصیلی دوره دبیرستان، که میتواند توسط معلمی که متخصص امور مالی شخصی نیست تدریس شود، برای آموزش مالی نوجوانان نخواهد بود.
والدین در این نبرد برای فرزندانی که به سن لازم برای درک چگونگی بودجهبندی، پسانداز و سرمایهگذاری میرسند، نقش اساسی را دارند. درسهای مالی خیلی زودتر از آن چه انتظار میرود، بر روی کودکان تاثیر میگذارند.
بر اساس نتایج تحقیقات یک مطالعه انجام شده در دانشگاه میشیگان، یک کودک پنج ساله قادر به داشتن واکنش احساسی نسبت به خرج کردن و پسانداز است.
درک واحدی از چرایی و چگونگی این اتفاق وجود ندارد، اما این بدان معناست که والدین تحت نظر هستند و میتوانند پیش از آن که فرزندشان درآمد خود را کسب کند، به خوبی آموزش ببینند.
داشتن یک گفتگوی آزاد و متناسب با سن در مورد امور مالی خانواده، الگوسازی عادات خوب و صحبت در مورد نحوه پسانداز برای اهداف، به ایجاد مبانی کمک میکند. البته خطر تکیه بر والدین برای انتقال خِرَد مالی آن است که این احتمال وجود دارد که آنان نمونه خوبی از تبدیل شدن به یک الگو نباشند.
نتیجه مطالعهای انجام شده در سال جاری میلادی که قرار است در ماه جولای منتشر شود نشان میدهد که تنها ۲۷ درصد از بزرگسالان آمریکایی میتوانند به پنج سوال از هفت سوال آزمون دانش مالی پاسخ دهند. با این وجود، با افزایش دسترسی به منابع مختلف، دلیلی وجود ندارد که والدینی که خود احساس کمبود اطلاعات میکنند، نیاز داشته باشند که در این وضعیت باقی بمانند. سواد مالی یکی از ارزشمندترین هدایایی است که والدین میتوانند به فرزند خود ارائه دهند حتی اگر به معنای یادگیری در کنار آنان باشد.
طبق نتایج مطالعهای منتشر شده در سایت Savings.com، والدینی که از فرزندان بزرگسال خود حمایت میکنند، به طور میانگین ماهانه ۱۴۷۴ دلار برای آنان هزینه میکنند. این رقم برای والدین نسل زد به ۱۸۱۳ دلار افزایش مییابد، اما برای والدین نسل هزاره (افرادی که در فاصله سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ متولد شدهاند) به ۸۶۳ دلار کاهش مییابد. این نشان میدهد که والدین برای فرزندان بزرگسالی که به ۱۸ سال نزدیکتر هستند و تازه مستقل شدهاند، بیشتر هزینه میکنند.
متاسفانه، ارائه این کمک مالی هزینه به همراه داشته است. والدین شاغل اکنون به طور میانگین ماهانه ۶۷۳ دلار به پسانداز بازنشستگی خود اختصاص میدهند، در حالی که ۱۵۸۹ دلار برای حمایت مالی از فرزندان بزرگسال خود هزینه میکنند. بنابراین، نسلهای مسنتر برنامههای بازنشستگی خود را در اولویت قرار میدهند تا به فرزندان شان کمک کنند تا خود را تثبیت نمایند. جای تعجبی ندارد که این گروه در مقایسه با کسانی که از فرزندان بزرگسال خود حمایت نمیکنند، بیشتر نگران آماده شدن برای یک بازنشستگی راحت هستند.
مطالعه Savings.com علاوه بر بررسی میانگین مشارکتها، هزینههایی را که والدین بیشتر برای فرزندان بزرگسال خود پرداخت میکنند، برجسته میسازد. این فهرست شامل موارد ذیل هستند:
مواد غذایی و خواربار: ۸۷ درصد از والدین حمایت مالی میکنند، به طور میانگین۲۲۰ دلار در ماه
قبض تلفن همراه: ۷۳ درصد، به طور میانگین ۶۳ دلار در ماه
بیمه درمانی: ۶۹ درصد، به طور میانگین ۱۶۵ دلار در ماه
اجاره یا وام مسکن: ۶۶ درصد، به طور میانگین ۶۵۳ دلار در ماه
هزینههای شهریه و مدرسه: ۵۷ درصد، به طور میانگین ۱۱۹۸ دلار در ماه
تفریح و تعطیلات: ۵۶ درصد، به طور میانگین ۱۹۰ دلار در سال
بسیاری از والدین نسل Z هم چنین در پرداخت قسط خودرو (۴۹ درصد به طور میانگین ۲۱۸ دلار در ماه) و هزینههای اختیاری (۴۷ درصد به طور میانگین ۱۲۶ دلار) کمک میکنند. همه این موارد برای بسیاری از والدین فرزندان بزرگسال، هزاران دلار کمک مالی به همراه دارد.
به عنوان یک والد، شما میخواهید به فرزندان تان کمک کنید تا از نظر مالی و سایر زمینهها موفق شوند. با این وجود، اگر انجام این کار شما را از رسیدن به اهداف تان باز میدارد، ممکن است زمان آن فرارسیده باشد که برنامهای برای پیشرفت ایجاد کنید. میتوانید با کاهش تدریجی مبلغی که به فرزندان تان میدهید، آنان را به استقلال مالی برسانید. برای مثال، ممکن است با قطع حمایت خود برای هزینههای اختیاری و سفر آغاز کنید. سپس شما میتوانید به فرزندان تان بگویید که باید ظرف مدت زمانی تعیین شده برای مثال، یک سال قبوض تلفن و بیمه درمانی خود را پرداخت کنند.
هم چنین، برخی از خانوادهها برای حمایتی که ارائه میدهند، شرایطی تعیین میکنند. برای مثال، ممکن است مایل باشید به یک فرزند بزرگسال کمک کنید تا زمانی که از آن کمک برای رفتن به محل کار استفاده میکند، قسط خودروی او را پرداخت میکنید یا میتوانید به فرزندتان کمک کنید تا قبوض کارت اعتباری معوق خود را پرداخت کند، به شرطی که بدهی بیشتری انباشته نکند.
در نهایت، آمادهسازی فرزندان نسل Z برای کسب استقلال مالی، تعیین انتظارات روشن برای حمایت شماست. میتوانید این کار را با درخواست از فرزندانتان برای برآورده کردن شرایط یا صرفا اطلاع دادن به آنان از قبل در مورد زمان پایان حمایت خود انجام دهید تا بتوانند آماده شوند.
اندازه عظیم جمعیتی، تسلط بر حوزه دیجیتال و ترجیحات منحصر بفرد نسل Z آماده است تا بازارهای جهانی را تغییر شکل دهد. چه سرمایهگذار، صاحب کسب و کار، مربی یا سیاستگذار باشید، درک آن چه در پیش است بسیار مهم است. کسانی که اکنون با طرز فکر نسل Z سازگار میشوند، بهترین موقعیت را برای رشد در اقتصاد فردا خواهند داشت.
انتقادات تند “کوین اولیری” بازرگان کانادایی از عادات خرج کردن نسل Z که به دلیل تمرکز اعضای آن نسل بر لذتهای آنی “احمقانه” عنوان شده چیزی بیش از شکایات صرف و از روی لجبازی است. آنان یک حقیقت عمیق در اقتصاد رفتاری را آشکار میکنند: انتخابهایی که جوانان امروز تحت تاثیر سوگیریهای شناختی انجام میدهند به طور قابل توجهی ارزش خالص آینده آنان را شکل خواهد داد. برای سرمایهگذاران، این الگوها یک فرصت دوگانه ارائه میدهند: بهرهبرداری از بخش خدمات مالی که به انضباط مالی کمک میکند و اجتناب از صنایعی که با هزینههای ناپایدار سرپا ماندهاند.
مثالهای اولیری از جمله قهوه اسپرسو ۴ دلاری، ۲۰ جفت کفش و شلوار جین “کمد شلوغ”، صرفا نشان دهنده خریدهای بیاهمیت اعضای نسل Z نیستند، بلکه مظاهر تخفیف اغراقآمیز هستند، جایی که افراد به طور غیرمنطقی پاداشهای فوری (هیجان خرید یک کیف بِرَند) را بیش از حد ارزیابی میکنند در حالی که هزینههای آینده (۱۱۰۰ دلار خرج کردن قهوه سالانه) را دست کم میگیرند.
به طور مشابه، سوگیری در زمان حال تصمیماتی را هدایت میکند که برای خواستههای امروز در مقایسه با ثبات فردا اولویت قائل میشود، مانند افزایش بدهی کارت اعتباری برای کالاهای لاکچری. محاسبات دقیق هستند. یک فرد با درآمد نسل Z که سالانه از خرید ۱۱۰۰ دلار قهوه صرفنظر میکند و در عوض آن را با نرخ بهره ۷ درصد سرمایهگذاری میکند، میتواند تا سن ۶۵ سالگی بیش از ۲۵۰ هزار دلار جمعآوری کند رقمی که کل ۴۴۰۰۰ دلاری که برای کافئین هزینه میشود را کوچک جلوه میدهد. در همین حال، میانگین بدهی ۴۲۰۰۰ دلاری در بین اعضای نسل هزاره، با احتساب نرخ بهره کارت اعتباری ۱۸ درصد، در صورت عدم پرداخت میتواند در طول عمر به ۱.۲ میلیون دلار برسد. این ارقام فرضی نیستند بلکه هشدار “اولیری” را بازتاب میدهند که بیاحتیاطی مالی، “آمریکای کوچکشده” را به جایی سوق میدهد که استاندارد زندگی نسل Z در آن به شدت کاهش مییابد.
انتقادات “اولیری” فراتر از موضوع خرید قهوه است. “قانون چهار کفش” او نشان میدهد که چگونه سیگنالهای اجتماعی، خرید اقلام غیرضروری برای جا افتادن در جامعه باعث هدر رفتن موجودی کیف پول میشود. برای مثال، زنان روزانه ۳۸.۵ میلیون دلار فقط برای خرید شلوار جین خرج میکنند، شلواری که اغلب بیش از ۲۰ جفت از آن را دارند، اما فقط ۳ تا ۴ جفت آن را میپوشند. این رفتار از نظر رفتاری غیرمنطقی نیست بلکه عمیقا انسانی است، اما برای انباشت ثروت، فاجعهبار میباشد.
این وضعیت افزایش هزینهها تشدید میشود. متخصصان شهری که سالانه ۶۰ هزار دلار درآمد دارند و ۱۵ دلار برای ساندویچ و ۵ دلار و ۵۰ سنت برای قهوه روزانه خرج میکنند، سالانه ۱۵ هزار دلار پول هدر میدهند، مبلغی که با نرخ سرمایهگذاری ۷ درصد میتواند طی ۴۰ سال به ۱.۵ میلیون دلار افزایش یابد. این فقط مربوط به ریاضیات نیست بلکه مربوط به بازآموزی تصمیمگیری برای ترجیح دادن سود بلندمدت به رضایت زودگذر است. انتقادات “اولیری” فقط مربوط به نسل Z نیست آنان آینهای برای اقتصاد در سطح گستردهتر هستند.
با وامهای مسکن ۸ درصدی و بدهی تریلیون دلاری کارتهای اعتباری، خرج کردن و پسانداز منظم غیرقابل مذاکره خواهد شد. سرمایهگذارانی که از ابزارها و شرکتهایی که این تغییر را ممکن میسازند در حالی که از ولخرجیهای بیش از حد اجتناب میکنند حمایت بعمل میآورند، خود را در موقعیتی قرار میدهند که از دوران آینده واقعگرایی مالی سود ببرند.
انتخاب واضح است. یا به سمت امور مالی آگاهانه بهره ببرید یا خطر غرق شدن در طوفان عادتهای ناپایدار را بپذیرید. ثروت نسل بعدی یا فقدان آن به این انتخاب بستگی خواهد داشت.
منبع: اینوستوپدیا، AInvest، بلومبرگ، AOL
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید