نماینده ادوار مجلس گفت: با شکلی که در بودجه نویسی دنبال میشود، نمایندگان مجلس فقط حدود ۵ درصد در بودجه تاثیرگذار هستند و به همین دلیل نظر و تلاش آنها فایدهای ندارد و نمیتوانند مشکلی را حل کنند.
به گزارش رصد روز، این روزها اقتصاد و البته معیشت در ایران نه تنها بحران را با تمام وجود تجربه میکند، بلکه عامه مردم نسبت به ترمیم فضای شلخته و بی نظام فعلی کمترین امیدی ندارند که غالباً در چنین شرایطی دولت در سیبل قرار میگیرد.
سوال این است که نهاد قانونگذار و ناظر (مجلس) که وظیفه تصویب بودجه سالانه را به عهده دارد، چقدر در ناکارآمدیهای فعلی در بخشهای مختلف به ویژه حوزه اقتصادی سهم دارد و نمایندگان مجلس با توجه به کدام الزامها میتوانند در راستای کاهش دغدغههای معیشتی عموم تأثیرگذار ظاهر شوند؟
مهدی آیتی، نماینده ادوار مجلس با اشاره به ایرادهای ساختاری بودجه نویسی، در رابطه با نقش احتمالی قوه مقننه در ترمیم فضای اقتصادی به پرسشهای مطرح شده پاسخ میگوید:
*مجلس به عنوان نهادِ ناظر و قانون گذار چه سهمی میتواند در ترمیمِ احتمالی وضعیت اقتصادی داشته باشد؟
مهمترین کار مجلس تصویب برنامههای ملی پنج ساله است. با این توضیح که ذیل برنامههای ۵ ساله، بودجه یکساله است که در قانون هم به آن اشاره شده است. اگر مجلس در برنامههای پنجم و در برنامه بودجه کارشناسی لازم را انجام بدهد، دولت موظف میشود به اینکه راههای درست را از نظر اقتصادی برود و جلوی راههای نادرست گرفته میشود. اما مشکل ساختار غلط بودجه نویسی است که حتی مقام رهبری هم چند دفعه در ملاقاتهایی که با دولت و مجلس داشتند، تذکر دادند که چرا ساختار بودجه بندی و بودجه نویسی را درست نمیکنید؟ اتفاقاً در اوایل دولت فعلی، رئیسی هم چند بار از اصلاح ساختار بودجه نویسی خبر داد، اما هیچگاه قدمی در زمینه برداشته نشده است.
*ریشه بودجه نویسی غلط در کجا است؟
مشکل چیزی جز این نیست که بودجه نویسی در دست کارشناسان سازمان برنامه و بودجه کارشناسان زیرمجموعه کمیتههای تخصصی دولت است. یعنی در طول سالهای تصدی دولت این کارشناسان برنامه و بودجه و کارشناسان کمیسیونهای تخصصی دولت هستند که ریز ریز، جزء جزء، ماده به ماده و تبصره تبصره سیاستگذاری بودجه را انجام میدهند که باید اذعان داشت، این سیاست گذاری و تصمیم سازی مجلس را در مقابل عمل انجام شده قرار میدهد.
از همان قدیم هم مشهور بود که میگفتند «مجلس در حدود ۵ یا ۱۰ درصد روی بودجه میتواند تاثیر داشته باشد» یعنی زمانی که بودجه در طول چند سال در برنامه پنجساله یا برنامه یک ساله در طول یکسال به تدریج تدوین میشود و پیشنویس آن برای تصویب به مجلس داده میشود، مجلس اصلاً خبر ندارد که این کارشناسان راجع به چه تصمیم میگیرند. پس اگر مجلس بخواهد در بودجه تاثیر بزرگی بگذارد و بتواند مسیر بودجه را تغییر و ساختار بودجه را اصلاح کند، نیاز به آن است که در همان روز اول، بودجه نویسی به طور همزمان و مشترک در مجلس و دولت انجام بشود. یعنی نمایندگان کمیسیونهای تخصصی مجلس باید با کمیسیونهای تخصصی دولت پابه پا و قدم به قدم در تدوین بودجه همکاری کنند تا پیش نویس آماده شده و به صحن مجلس بیاید، اما این مهم انجام نمیشود و در حالی که نمایندگان مجلس از چیزی خبر ندارند، به یکباره لایحه بودجه تقدیم مجلس میشود و در کمیسیونهای تخصصی و کمیسیون تلفیق بررسی و به صحن مجلس میآید.
*این یعنی بی اثر بودن بودجه نویسی در مجلس؟
– قطعاً بله. در واقع با شکلی که در بودجه نویسی انجام میشود، نمایندگان مجلس فقط حدود ۵ درصد در بودجه تاثیر دارند و به همین دلیل نظر و تلاش آنها فایدهای ندارد و نمیتوانند مشکلی را حل کنند و نمیتوانند چیزی را در ساختار بودجه و اقتصادی کشور به طور اساسی متحول کنند.
*پس اصلاح فرایند بودجه نویسی لازم و واجب است؟
بله. در نتیجه آن چیزی که باید اول اصلاح شود، پروسه بودجه نویسی است. این پروسه اگر درست تعریف شود و مجلس با دولت در همان قدمهای اول بودجه نویسی مشارکت داشته باشد، باعث میشود مشارکت قدم به قدم منجر به این شود که ما هم در برنامه پنجساله و هم در برنامه بودجه یک استراتژی بهتری را تدوین کنیم و راهکارهای بهتری را برای تحولات اقتصادی پیش بگیریم.
*بحث لابی و سهم خواهی هم به خودیِ خود هزینه ساز است.
اینکه نمایندگان با دولتیها لابی میکنند، واقعیتی است که نمیشود کنترلش کرد. برای اینکه از یک طرف نمایندگان مجلس تحت فشار حوزههای انتخابیه شان هستند، یعنی نماینده مجلس برای اینکه رای بیارد باید رضایت عمومی حوزه انتخابیه اش را داشته باشد. فشاری که از طرف مردم به نماینده میآید، باعث میشود نماینده نیز آن فشار را برای گرفتن امتیازات، به دولت و وزرا وارد کند؛ یعنی نمایندگان مجلس برای امتیازگیری و کشیدن امکانات به حوزههای انتخابیه شان به وزرا فشار میآورند.
*پیگیری مطالبه مردم حوزه انتخابیه اشکال دارد؟
در نگاه اول اشکالی نداره، اما نماینده مجلس مثلاً وظیفه کار عمرانی ندارد، اما، چون مردم از نماینده تقاضای کار عمرانی دارند، نماینده هم همین تقاضا را از دولت دارد که این هم روی بودجه تاثیر میگذارد؛ یعنی زمانی که فصل تدوین بودجه و لایحه بودجه یا برنامه پنجم ۵ ساله میشود، این فشارها زیاد میشود و فشارهای مردم به نماینده، فشارهای نماینده به دولت و … باعث میشود نمایندگان در بسیاری از موارد وقتی طرح سوال از وزیر یا استیضاح وزیر را مطرح میکنند، منفعتهای منطقهای جلوی چشمشان باشد و در نتیجه به جای اینکه به منافع ملی و مصالحه ملی توجه کنند، به منافع و مصالح منطقهای و حوزه انتخابیه فکر میکنند که این به ساختار اقتصادی کشور آسیب میرساند.
در چنین حالتی نمایندگانی که باهوشتر و زرنگتر هستند و رابطه بازی و پارتیبازی را بهتر بلدند به دولت و وزرا نزدیک میشوند و امتیاز میگیرند و یک جور ویژه خواری و رانتخواری اتفاق میافتد. آن نمایندگانی هم که ضعیفتر هستند و روابط عمومی پایینی دارند، نمیتوانند ارتباطی با دولت برقرار کنند و از امتیاز گیری و رانتخواری محروم میشوند. این شرایط به طرح توسعه ملی کشور آسیب میزند، چون ما در طرح توسعه ملی باید نگاهمان آمایشی و آمایش سرزمینی باشد. در واقع با آمایش سرزمینی است که میتوانیم استراتژی آب پول ملی، جنگلها، مراتع، محیط زیست، مسائل امنیتی و مسائل سیاسی اجتماعی و … را اصلاح کنیم.
*اما نماینده میگوید آن مردمی که در سیستان و بلوچستان و … هستند، بالاخره مطالباتشان باید برآورده شود.
به شکلی ظاهری برآورده میشود، اما به یک معنای دیگر برآورده نمیشود. یعنی نمایندهها میروند خواستههایی را مطرح میکنند و فشارهایی را به دولت میآورند که خیلی وقتها جنبه مُسکن دارد. یعنی شما یک مشکلی را از مردم به صورت کوتاه مدت حل میکنید، در حالی که آن مشکل اساسی و ملی مملکت سرجایش است. این باعث میشود کل مملکت آسیب ببیند. ما مبلغ بودجه مان به لحاظ درآمد ملی محدود است، یعنی وقتی بودجه زیادی در کشور نداریم که هر خواستهای از نمایندگان مجلس یا هر خواستهای از سوی مردم را بتوانیم حل کنیم؛ یعنی با توجه به درآمد و بودجه محدود، اولویت با کارهایی که در آن مصالح و منافع ملی در نظر گرفته شده است.