به گزارش رصد روز، محمدرضا پهلوی که از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ آخرین شاه ایران بود در دوران پادشاهیش سه همسر داشت. او دومین شاه از دودمان پهلوی بود که پس از استعفا و تبعید پدرش رضاشاه به پادشاهی رسید. سه همسر محمدرضا پهلوی فوزیه فواد، ثریا اسفندیاری ، فرح دیبا نام داشتند. تصاویری از جوانی و پیری همسران شاه در فضای مجازی منتشر شده است.
«فوزیه سقوط رضاشاه و خروج او از ایران را به چشم دید و حتی در مراسم وداع با او حضور داشت. حدود ۷ سال بعد از طلاق از محمدرضاشاه، سرنگونی خاندان خودش از قدرت را هم تجربه کرد. همان زمان ثروتش را از او گرفتند و داراییهایش را به نفع دولت جدید مصر مصادره کردند. اما در مصر ماند و گویا تا پایان عمر محترمانه با همان عنوان – البته غیر رسمی – شاهدخت زندگی کرد.»
فوزیه حدود ۶ سال ابتدا به عنوان همسر ولیعهد و بعد در مقام ملکه ایران در کشور ما زندگی کرد اما دلش در گرو مصر باقی ماند. سرانجام به مصر برگشت. هرچند تقاضای طلاق کرده بود، برخی در ایران میگفتند او به دلایل پزشکی و فقط برای مدتی به مسافرت رفته است. البته سرانجام خود محمدرضاشاه در اعلامیهای خطاب به مطبوعات، این جدایی را خبری کرد و به پایان ازدواجش با شاهدخت مصری رسمیت داد. چندی بعد از طلاق از محمدرضاشاه، با یکی از نظامیان ردهبالای مصری به نام اسماعیل شیرین که از اقوام خودش هم بود ازدواج کرد و نزدیک به نیمقرن – تا مرگ شیرین – کنارش ماند.»
ثریا اسفندیاری بختیاری، همسر دوم محمدرضا پهلوی بود. انتخاب ثریا به همسری شاه، گام مهمی در برقراری روابط دوستانه دربار با ایل بختیاری شد که روابط خوبی با انگلستان داشتند. ثریا اسفندیاری از بهمن ماه ۱۳۲۹ تا اسفند ماه ۱۳۳۶ همسر محمدرضا شاه پهلوی بود. اما شاه منافع خویش را ترجیح داد و با تشکیل یک شورای فرمایشی، ثریا را به دلیل ناتوانی در به دنیا آوردن ولیعهد به اروپا فرستاد و بعد بطور رسمی طلاق آنها اعلام شد. ثریا پس از ازدواج شاه با فرح، به نگارش خاطرات خود روی آورد که در قالب کتابهای «حالا خودم حرف میزنم» ، «خاطرات ثریا» ، «کاخ تنهایی» ، و «شاهدخت ناکام» از فسادهای موجود دربار، پرده برداشت.ثریا در فیلم های خارجی ایفای نقش کرد و جزو بازیگران جذاب به حساب آمد.
فرح پهلوی زن سوم و آخر شاه بود که تاثیرات زیادی در تصمیم گیری های اشتباه شاه داشت او بعد از انقلاب همراه شاه از ایران رفت و هم اکنون زنده است.
محمّدرضا پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ – ۵ مرداد ۱۳۵۹) ۳۱۸مین پادشاه ایران و دومین شاه دودمان پهلوی بود که از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ پادشاه ایران بود. او پس از پدرش رضاشاه در سال ۱۳۲۰، به پادشاهی رسید و با انقلابِ ۱۳۵۷ از ایران رفت، انقلابی که پیرو آن نظام شاهنشاهی پایان یافت و نظام جمهوری اسلامی ایران تأسیس گردید.
محمّدرضا ششساله بود که پدرش پادشاه شد و او به ولیعهدیِ ایران رسید. او تحصیلات مقدماتی را در ایران و تحصیلات متوسطه را در سوئیس به پایان رساند و در بازگشت به ایران با درجهٔ ستوان دوم از دانشکده افسری فارغالتحصیل شد. با اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و کنارهگیری اجباری رضاشاه، محمدرضا پهلوی با کمک محمدعلی فروغی جانشین پدر گردید. او با پایان اشغال ایران و خروج نیروهای خارجی از کشور، با سیاست نخستوزیر وقت، احمد قوام، به حکومت خودمختار در آذربایجان و کردستان خاتمه داد. مدتی پس از نجات از یک ترور نافرجام، با تشکیل مجلس سنا، بر اختیارات محمدرضاشاه افزودهشد. در دوران او، صنعت نفت تحت مالکیت بریتانیا برای مدت کوتاهی توسط محمد مصدق، نخستوزیر که از حمایت مجلس شورای ملی برخوردار بود، ملی شد. پس از کش و قوسهای فراوان میان دولت و مجلس، مصدق تنها دو راه را پیش روی خود میدید؛ این که مجلسی را که خود او انتخابات آن را برگزار کرده (در اتفاقی نادر، تمام کرسیهای مجلس به دلیل عدم انجام کامل انتخابات مجلس، به جای ۱۳۶ نماینده با ۷۹ نماینده آغاز بهکار کرده بود) را منحل کند یا در همان مجلس (که اکثریت آن را اعضای جبههملی با ۴۲ نماینده در دست داشت) او را استیضاح کند.او طی یک روال غیرقانونی، اقدام به برگزاری رفراندومی در راستای تعطیل کردن مجلس هفدهم کرد. این روال، پیشتر هیچگاه در مشروطه رخ نداده بود. اما در هر صورت، دولت مصدق در ضدکودتایی در سال ۱۳۳۲ سرنگون شد و شاه که تا پیش از این در سیاست دخالتی نداشت، از این پس بیشتر به سیاست وارد شد. متعاقباً، دولت ایران شرکتهای نفتی خارجی را از طریق قرارداد کنسرسیوم در سال ۱۳۳۳ به صنعت کشور بازگرداند.
محمدرضاشاه پهلوی طی انقلاب سفید اقدام به اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نمود. او قصد داشت با نوسازی کشور از طریق ملی کردن صنایع کلیدی، لغو سیستم اربابرعیتی و گسترش صنایع، ایران را به یک قدرت جهانی تبدیل کند. رژیم همچنین ملیگرایی ایرانی را از طریق سیاستهای مختلف از جمله رواج نمادهایی مانند کوروش کبیر، استوانه کوروش و آرامگاه کوروش کبیر ترویج داد. شاه سرمایهگذاریهای عمدهای را در زیرساختها، یارانهها و کمکهای بلاعوض زمین برای جمعیت دهقانی، مشارکت در سود کارگران صنعتی، ساخت تأسیسات هستهای، ملیسازی منابع طبیعی ایران و برنامههای سوادآموزی آغاز کرد که یکی از مؤثرترین برنامهها در جهان تلقی میشدند. شاه همچنین تعرفههای سیاست اقتصادی و وامهای ترجیحی را به شرکتهای ایرانی اختصاص داد که در پی ایجاد یک اقتصاد مستقل برای کشور بهشمار میرفت. تولید خودرو، لوازم خانگی و سایر کالاها در ایران بهطور قابل ملاحظهای افزایش یافت و منجر به ایجاد یک طبقه صنعتی جدید شد که در برابر تهدیدهای رقابت خارجی در امان بود.
در دهه ۱۳۵۰، پهلوی به عنوان یک دولتمرد چیرهدست تلقی شد و از قدرت رو به رشد خود برای تصویب قرارداد خرید و فروش ۱۹۷۳ استفاده کرد. این اصلاحات در دههها رشد اقتصادی پایدار به اوج خود رسید که ایران را به یکی از سریعترین اقتصادها در میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه تبدیل کرد. ایران در طول حکومت ۳۷ ساله محمدرضا پهلوی میلیاردها دلار صرف هزینههای صنعتی، آموزشی، بهداشتی و نظامی کرد و از نرخ رشد اقتصادی فراتر از ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه برخوردار بود. به همین ترتیب، درآمد ملی ایران ۴۲۳ برابر شد و کشور شاهد افزایش بیسابقه درآمد سرانه — که در هر مقطعی از تاریخ ایران به بالاترین حد خود رسید — و سطوح بالای شهرنشینی را شاهد بود. تا سال ۱۳۵۶، با تمرکز پهلوی بر هزینههای دفاعی، که او آن را وسیلهای برای پایان دادن به مداخله قدرتهای خارجی در کشور میدانست، جایگاه نظامی ایران را به عنوان پنجمین ارتش جهان قرار داد.
با افزایش ناآرامیهای سیاسی در ایران در اواخر دهه ۱۳۵۰، رهبران کنفرانس گوادلوپ به شاه پیشنهاد کردند که هر چه زودتر ایران را ترک کند. محمدرضاشاه در نهایت در ۲۶ دی ۱۳۵۷، در پی اعتراضهای گسترشیافتهٔ مخالفان به رهبری روحالله خمینی ایران را ترک کرد. او گفته بود که ترجیح میدهد کشور را ترک کند تا اینکه مردم خود را بکشد. شاه ایران در تبعید در مصر که انور سادات رئیسجمهور مصر به او پناهندگی سیاسی داده بود، در ۶۰ سالگی بر اثر سرطان غدد لنفاوی درگذشت.
محمدرضاشاه به زنان حق رای داد و نظام تکحزبی را جایگزین چندحزبی کرد. در دههٔ ۱۳۴۰ و اوایل دههٔ ۱۳۵۰، ایران رشد اقتصادی سریعی را شاهد بود. او سه بار ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند شد. همچنین او چهار کتاب دربارهٔ سرگذشت خود و ایران نوشت. رؤیای او در مورد آنچه از آن بهعنوان «تمدن بزرگ» یاد میشود، منجر به نوسازی صنعتی و نظامی سریع و همچنین اصلاحات اقتصادی و اجتماعی شد. در نظام جمهوری اسلامی ایران از او وجهه ناپسندی به نمایش گذاشته شده و با رکیکترین صفات مورد ترور شخصیتی قرار گرفته است. او سالها پس از مرگ در عرصهٔ سیاست بهعنوان شخصیت تاریخی و «مرجع سیاسی» حضور دارد