به گزارش رصد روز، این روزها مخاطبان سریال آبان امیدوارند که پایانبندی داستان این سریال به گونهای رقم بخورد که از کسالت پیگیری قسمتهای میانی کاسته شود.
زمانی که فیلم پیشنهاد بی شرمانه در سال ۱۹۹۳ در آمریکا اکران شد، منتقدان بسیاری علیه آن نوشتند. برای آنها داستان باورناپذیر بود و فیلمنامه ضعف های زیادی داشت با شخصیتپردازی ضعیفتر که فقط به دلیل بازی رابرت ردفورد و دمی مور قابل تماشاست. فمینیست ها هم به نگاه فیلم به زن اعتراض کردند، اما مخاطبان آن را سخت پسندیدند و فیلم به یکی از پرفروش های آن سال تبدیل شد. سریال آبان اما هم نظر منفی منتقدان را دارد و هم تماشاگرانش را از دست داده است. سریالی که قسمت اولش به اندازه ای بیننده داشت که پلتفرم پخش کننده قسمت های دوم و سوم را با هم منتشر کرد، حالا حتی با وجود شهاب حسینی و امین حیایی هم نمی تواند بینندگانش را راضی کند.
بسیاری از تماشاگران سریال آن را یک سریال ترکی از نوع ضعیفش دانسته اند که در آن خیانت مرد و زن به هم به شکل سخیفی مطرح شده است. منتقدان هم ایراد اصلی را در فیلمنامه میدانند که ضعیف است و کشش یک سریال چند قسمتی را ندارد. آنها «آبان» را با ملودرامهای دهه هفتاد تلویزیون مقایسه کرده اند که در آنها شمایل آدمهای ثروتمند با کت و شلوار و عصا ترسیم میشد و همه آنها آدمهای بدی بودند.
یکی دیگر از نکته هایی که منتقدان و مخاطبان را دلزده کرده، غیرقابل باور بودن تمایل «آبان» به «ثابت» است در حالی که ثابت با گذاشتن شرط طلاق باعث هر آن چیزی است که زندگی آرام آبان را به هم زده است. بعضی هم از این نوشته اند که سریال ریتم کلی مشخصی را دنبال نمی کند و هر قسمت و هر سکانس کار خودش را می کند. بازی لاله مرزبان در نقش آبان هم از چند قسمت قبل مورد نقد تند تماشاگران قرار گرفته است. آنچه بیشتر از همه در مورد مرزبان نقد شده لحن یکنواخت و تکراری او بدون در نظر گرفتن موقعیتی است که در آن قرار گرفته است. بازی اش در لحظه ای که خبر دزدیده شدن دخترش را می شوند و غش کردنش روی زمین هم سوژه کاربران فضای مجازی شده است.
همه دلایلی که آورده شد، باعث شده اولین ساخته رضا دادویی در شبکه نمایش خانگی تجربه ناموفقی باشد و تماشاگرانش را از دست بدهد. حتی تماشاگرانی را که به دلیل کنجکاوی برای انتهای داستان آن را دنبال می کنند.
در سریال آبان زوج جوانی تصویر شدهاند که یک بدهی مالی بزرگ و یک پیشنهاد زندگی آنها را تغییر میدهد. آبان یک نخبه هوش مصنوعی است که طرحی را به مدیر یک هلدینگ بزرگ ارائه میدهد. همزمان بدهی دارد که نه خودش و نه همسرش توان پرداخت آن را ندارند. مدیر هلدینگ طرح او را میپذیرد، اما یک شرط عجیب در قرارداد میگذارد: آبان باید از همسرش جدا شود. آنها با تصور این که بعد از اجرای طرح آبان باز هم ازدواج میکنند، این شرط را میپذیرند اما اتفاقهای دیگری رخ میدهد و حتی همسر آبان به او خیانت میکند و آبان هم به مدیر هلدینگ علاقه مند میشود.