به گزارش رصد روز، بهزاد کارگر است و به دلیل سن و سال کم و جثه کوچکش به سختی کار پیدا میکند و بسیاری از روزها بیکار است.
او و زینب مانند بسیاری دیگر از کسانی که در سنین کم ازدواج میکنند مشکلات بسیاری برای ادامه زندگی دارند.
مادر بهزاد وقتی که او دوساله بود برای همیشه بهزاد را نزد پدرش رها میکند و بهزاد در کنار مادر ناتنی و برادر و خواهرهای ناتنی بزرگ میشود.
بهزاد هیچ وقت به مدرسه نرفته و سوادی ندارد و در کودکی سختیهای زیادی کشیده است.
فقر و فراق مادر و بلوغ زودرس او و نبود پدر زینب در کنار مشکلات خانوادگی باعث میشود که بهزاد و زینب در سنین کودکی با هم ازدواج کنند.
بهزاد و همسر و فرزندش اکنون در کنار خانواده زینب در یک پارکینگ در محلهای فقیرنشین در اطراف کرمان زندگی میکنند.
آنها به لحاظ شرایط و امکانات زندگی اوضاع بسیار بدی دارند منطقهای که آنها در آن زندگی میکنند بسیار سرد است و آنها حتی یک بخاری هم برای گرم کردن خود ندارند.
خواهر و برادر زینب هم به دلیل فقر به مدرسه نمیروند.