به گزارش رصد روز به نقل از روابط عمومی فولاد، اگر فقط در یک موضوع، حزب کمونیست چین و شاهینهای امنیتی آمریکا توافق داشته باشند، آن موضوع این است که «نوآوری» راز برتری ژئوپلیتیکی، اقتصادی و نظامی است. شی جینپینگ (Xi Jinping)، رئیسجمهور چین امیدوار است کشورش با کمک علم و فناوری از آمریکا پیشی بگیرد. واشنگتن نیز با استفاده از ترکیبی از کنترلهای صادراتی و تحریمها تلاش میکند از برتری تکنولوژیکیِ چین جلوگیری کند. البته استراتژی اشتباه آمریکا احتمالاً کارساز نخواهد بود، چراکه علم و نوآوری چینی بهسرعت در حال پیشرفت است.
زمان آن رسیده است که این دیدگاه را که چین سطح علمی بالایی ندارد کنار بگذاریم، زیرا چین اکنون یک قدرت علمی پیشرو است. دانشمندان چینی برخی از بهترین تحقیقات جهان بهویژه در زمینه شیمی، فیزیک و علم مواد را انجام میدهند. آنها در مجلات معتبر بیشتری نسبت به همتایان آمریکایی و اروپایی خود مقاله چاپ میکنند و همچنین مقالههای بیشتری که بهشدت به آنها ارجاع داده میشود، تولید میکنند. گفتنی است که هرکدام از دانشگاههای تسینگهوا (Tsinghua) و ژجیانگ (Zhejiang)، بهاندازه مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) تحقیقات پیشرفته انجام میدهند. در شکل شماره ۱ پیشرفت قابلتوجه چاپ مقالات چین طی سالهای اخیر را مشاهده مینمایید.
آزمایشگاههای چینی به برخی از پیشرفتهترین تجهیزات از ابررایانهها و آشکارسازهای با انرژی فوقالعاده بالا گرفته تا میکروسکوپهای الکترونی کرایوژنیک (cryogenic) مجهزند؛ اما از لحاظ تکنولوژیکی، این تجهیزات هنوز به پای سردمداران اروپا و آمریکا نمیرسند، ولی بسیار چشمگیرند.
چین غنی از استعدادهاست. بسیاری از محققان چینی که در غرب تحصیل و یا کار کردهاند، به وطن خود بازگشتهاند. همچنین بیشتر محققان برتر هوش مصنوعی جهان، اولین مدرک خود را بهجای آمریکا، از چین دریافت کردهاند. همانطور که در شکل شماره ۲ مشاهده میکنید، در سال ۲۰۲۲ میلادی نزدیک به نیمی از برترین محققان هوش مصنوعی جهان در چین تحصیل کردهاند.
چین در نوآوری تجاری نیز در حال تغییر فرضیات قدیمی است. باتریها و خودروهای برقیای صادر میکند که علاوهبر ارزان بودن، بسیار پیشرفته نیز هستند. شرکت مخابراتی چینی هوآوی (Huawei) تقریباً بهاندازه اپل (Apple) و مایکروسافت (Microsoft) در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکند؛ اما به این دلیل که بخش عمدهای از هزینههای تحقیقات چین توسط دست سنگین دولت هدایت میشود و با توجه به این موضوع که برخی دانشگاههای متوسط همچنان تحقیقاتی متوسط تولید میکنند، (بهطورکلی) نوآوری چین ناکارآمد است. بااینحال، آقای «شی» همچنان به این روند امید دارد و مایل است آن را تحمل کند تا نتایج برجستهای به دست آورد.
از طریق علم مفید، دانش جدیدی به نفع همه بشریت به دست میآید که مشکلات جهانی را حل میکند و زندگیها را بهبود میبخشد. بهعنوان مثال، به لطف کارشناسان زراعت چین، کشاورزان در همهجا میتوانند برداشت بیشتری از محصولات داشته باشند. پنلهای خورشیدی پروسکایتی (perovskite-based) چینیها در گابن به همان خوبی صحرای گوبی کار میکنند. اما چینِ نوآورتر ممکن است در زمینههایی با کاربردهای نظامی، مانند محاسبات کوانتومی یا سلاحهای مافوق صوت نیز پیشرفت کند. همچنین قصد خواهد کرد برتری تکنولوژیکی خود را به نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک تبدیل کند.
تاکنون آمریکا با استفاده از تحریمهای گوناگون تلاش بر متوقف کردن چین کرده است. بهطورکلی به اعتقاد آمریکاییها، چین بهشدت محرمانه عمل میکند. بهطور مثال، چین در اشتراکگذاری تحقیقات اولیه خود در مورد ویروسی که باعث کووید۱۹ شد، مرتکب بیمسئولیتی عظیمی شد که به قیمت جان چند میلیون نفر تمام شد. اگر علم چینی به لطف این تاکتیکها پیشرفت کرده، شاید جهان باید سختگیرتر و محدودکنندهتر عمل کند.
شکل شماره ۳ میزان مرگومیر ۵ میلیون نفری کووید-۱۹ تا ۳۱ اکتبر ۲۰۲۱ میلادی در سراسر دنیا را نشان میدهد.
در سمت مقابل، نقطه قوت آمریکا این است که مدتهاست مغناطیسی برای ذهنهای برتر جهان بوده است و باید همچنان آنها را (حتی از چین) جذب کند. البته که برخی کارها باید محرمانه بمانند، اما فرض عدم استخدام محققان چینی، آمریکا را از استعدادهای ارزشمندی محروم میکند. آمریکا همچنین باید پذیرای ایدهها باشد. حتی در عمق جنگ سرد نیز دانشمندان آمریکایی و شوروی با هم همکاری میکردند. یکی دیگر از نقاط قوت، اقتصاد پویای آمریکاست، جایی که بهترین دانشگاهها، آژانسهای دولتی و شرکتها نوآوری میکنند؛ اما پیدا کردن راههای سریعتر برای تخصیص کمکهای مالی بهجای کاغذبازیهای معمول میتواند کمککننده باشد. در آمریکا این دستورات کاخ سفید نیستند که بهترین ایدهها را پیدا میکنند و توسعه میدهند، بلکه بازارهایی این کار را انجام میدهند که توسط رقابت قدرت میگیرند. رشد سریع علم چین در سالهای اخیر فرصتها و چالشهایی را برای جامعه علمی جهانی ایجاد کرده است. چین با افزایش قابلتوجه انتشارات و استنادات با کیفیت بالا، پیشرفتهای چشمگیری در بازده و تأثیر علم داشته است. این رشد به ابتکارات دولتی، افزایش بودجه و تمرکز بر علوم فیزیکی کاربردی نسبت داده میشود. بااینحال، نگرانیهایی در مورد سوءاستفاده از این رشد در جهت اعمالنفوذ اقتصادی و دیپلماتیک توسط دولت چین وجود دارد. جهان باید از طریق افزایش همکاری بینالمللی و شفافیت به این مسائل بپردازد. بهویژه ایالاتمتحده باید استراتژی خود را از سرکوب علم چین به سمت پیشبرد علم و فناوری خود تغییر دهد. همکاری و به اشتراکگذاری دانش بین ایالاتمتحده و چین میتواند به نفع هر دو کشور و همچنین جهان باشد. علاوه بر این، اتحادیه اروپا نیز باید اقداماتی را برای تعامل بیشتر با چین جهت از دست نرفتن پتانسیلهای علمی سودمند انجام دهد. بهطورکلی، بهتر است جهان رشد سریع علمی چین را بهجای تهدید، بهعنوان فرصتی برای تقویت همکاریهای علمی جهانی و فراتر بردن مرزهای دانش بشری ببیند.