به گزارش رصد روز، رضا نصری، کارشناس حقوق بینالملل، معتقد است: «اسرائیل در یک سال گذشته در فضای سیاسی آمریکا به یک «شریک سمی» تبدیل شده است و برخلاف گذشته، حمایت از آن موجب کسب محبوبیت و رأی برای سیاستمداران این کشور نمیشود. »بر این موضوع تاکید میکند که «نسل جدید آمریکا، مانند نسل قبل، تحت تاثیر رسانههای جمعی قرار نمیگیرد و باورها و مواضع سیاسیاش در فضای دیگری شکل میگیرد. به همین خاطر، پیرو و مطیع گفتمان غالب سیاسی نیست و نسبت به اسرائیل مواضع تندی پیدا کرده است.» گفتوگو با این کارشناس حقوق بینالملل درباره سفر هیأت ایرانی به آمریکا، منازعات منطقه و نظم جدید نظام جهانی را در ادامه میخوانید.
***
سفر پزشکیان به آمریکا تاکنون سفر موفقی بوده است
*ارزیابی کلی شما از سفر آقای پزشکیان به نیویورک که با دیدار با مقامات عالی کشورهای جهان و حضور در نشستهای رسانهای و جمعی همراه بود چیست؟ آیا این سفر توانست اهداف از پیش تعیینشده در رساندن پیام صلح مردم ایران به جهان را محقق کند؟
عملکرد رئیسجمهور و تیم او در سفر نیویورک دقیقاً منطبق با برنامهای بود که آقای پزشکیان در دوران انتخابات مطرح کرد. یعنی در این سفر هم موضوع روابط منطقهای و همسایگی محور توجه بود هم «تعامل سازنده» با اروپا که در دیدار با مقامات و سران ارشد اروپایی بررسی شد؛ بحث رفع تحریمها و موضوع هستهای- از جمله در دیدار وزیر امور خارجه با مدیرکل آژانس- نیز با جدیت پیگیری شد. ضمن اینکه در سخنرانیها و دیدارهای عمومی رئیسجمهور نیز تلاش شد وجههای که در رسانههای مغرض از ایران ترسیم میشود شکسته شود که آن هم – جدا از اینکه یک ضرورت راهبردی است – یکی از وعدههای انتخاباتی دکتر پزشکیان و یکی از محورهای برنامه سیاست خارجی دکتر عراقچی بود که به مجلس ارائه کرد. در مجموع، تاکنون سفر موفقی بوده و به نظر میرسد زمینه را برای تحقق برنامههای دولت در حوزه سیاست خارجی تا حدود زیادی فراهم کرده است.
تاکید پزشکیان بر ماهیت آپارتایدی اسرائیل امر تنشزدایی با تل آویو را بلاموضوع میکند
*در خلال این سفر موضوعی به نقل از رئیسجمهور در برخی از رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه در صورتی که اسرائیل سلاحهای خود را زمین بگذارد، ما نیز آمادهایم این کار را انجام دهیم. با وجود اینکه دفتر رئیسجمهور و شخص وزیرخارجه بارها اعلام کردند این برداشت نادرستی از صحبتهای ایشان است با این حال برخی از مخالفان داخلی با مخالفان خارجی همسو شدند و بر طبل انتقاد از دولت کوبیدند. آیا موضع ایران در قبال اسرائیل تغییر کرده است؟
رئیسجمهور در نشستی که با رسانههای آمریکایی داشت در مورد استانداردهای دوگانه غرب در موضوعاتی مثل برنامه هستهای، برنامههای تسلیحاتی و حقوق بشر صحبت کرد. در آنجا به یک فرض محال – یعنی کنار گذاشتن سلاح از سمت اسرائیل – اشاره کرد و گفت هرگاه آنان چنین کردند ما هم همین کار را خواهیم کرد! نشریه بلومبرگ که برخی از چهرههای سرشناس اپوزیسیون در آن سابقه فعالیت دارند تفسیر مغرضانهای از این جمله منتشر کرد و سپس تلویزیون ایراناینترنشنال با انتشار یک فایل صوتی تقطیعشده به آن دامن زد. آنها با توجه به شناختی که از فضای سیاسی و افکار عمومی ایران دارند قصد داشتند از این طریق رئیسجمهور را در موقعیت دشواری قرار دهند. متاسفانه عدهای در داخل نیز ترجیح دادند بیتوجه به ماهیت این رسانهها و شیطنتی که صورت گرفته، توضیحات و تکذیبیههای مقامات دولت را نادیده بگیرند و به جای دفاع از رئیسجمهور و کمک به روشنگری در مورد موضع واقعی ایشان، به او حمله کنند.
دیدگاه رئیسجمهور و دولت در مورد رژیم اسرائیل مشخص است. از دوران انتخابات تاکنون، آقای پزشکیان بر ماهیت آپارتایدی و جنایتکار رژیم اسرائیل همواره تاکید داشت و در سفر به نیویورک نیز در نشستها و در هر دو سخنرانی در مجمع عمومی به آن بهتفصیل پرداخت. سخنرانی او در مجمع عمومی درباره اسرائیل، یک سخنرانی اصولی و دقیق بود که نهتنها به جنایات اسرائیل پرداخت بلکه گفتمان و انگارههایی را که اسرائیل برای بقای خود و توجیه این جنایات به آن متوسل میشود هدف قرار داد. حال آنکه حتی تندترین منتقدان اسرائیل از همان تریبون صرفاً به ذکر فهرستوار جنایات آن یا گلایه از جامعه جهانی به خاطر تحقق نیافتن آتشبس یا موضوع کمبود کمکهای بشردوستانه اکتفا کردند.
پزشکیان مبانی گفتمانی اسرائیل را هدف قرار داد / بحث «تنشزدایی با اسرائیل» کاملاً بلاموضوع است!
دکتر پزشکیان مبانی گفتمانی اسرائیل از جمله بحث «دفاع مشروع»، «اهداف مشروع نظامی»، «یهودستیزی»، «اتهام تروریسم» و «افسانه شکستناپذیری» اسرائیل را هدف قرار داد و از این طریق بنیان اسرائیل را زیر سوال برد. وقتی پزشکیان از صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیروهای مقاومت را «جنبش آزادیبخش» میخواند و از مبارزات آنها در راستای احقاق «حق تعیین سرنوشت» مردم فلسطین دفاع میکند و رژیم اسرائیل را یک رژیم نژادپرست، استعمارگر و اشغالگر مینامد که باید منحل شود تا به جای آن دولت جدیدی – با رأی بومیان مسلمان، مسیحی و یهودی آن سرزمین – تشکیل شود، این یعنی بحث «تنشزدایی با اسرائیل» کاملاً بلاموضوع است! جای تعجب است که عدهای همچنان حاشیهسازی رسانههای مغرض را ملاک قرار میدهند و به متن مواضع رئیسجمهور بیتوجهی میکنند.
هیات ایرانی در سفر نیویورک به وظایف خود به خوبی عمل کرد
*با توجه به تلاش بیامان نخستوزیر اسرائیل برای به میدان کشاندن ایران (حملات هفته جاری به جنوب لبنان و ترور هنیه در خاک کشورمان)، آیا هیات ایرانی میتواند پیام صلح و امنیتی را که برای اشاعه آن به نیویورک سفر کرده است جامه عمل بپوشاند؟
وظیفه هیات ایرانی این است که فضای بینالمللی و افکار عمومی جهان را به نحوی تحت تاثیر قرار دهد که اسرائیل نتواند اقدامات مورد نظر خود را توجیه کند. در این راستا، میبایست هم تصویر مخدوش و برساختهای را که از ایران ترسیم شده به چالش بکشد، هم چشمانداز و برنامههای خود را برای برقراری صلح و ثبات در منطقه ارائه دهد و هم اهداف آشکار و پنهان اسرائیل را در معرض دید افکار عمومی بگذارد و درباره تبعات آن هشدار دهد. معتقدم هیات ایرانی در این سفر بهخوبی به این وظایف عمل کرده است.
نسل جدید سیاستمداران آمریکا نسبت به اسرائیل مواضع تندی پیدا کردهاند / اسرائیل در یک سال گذشته در فضای سیاسی آمریکا به یک «شریک سمی» تبدیل شده است
*«جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید میگوید برنامهای برای دیدار جو بایدن رئیسجمهور آمریکا با بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل تدارک دیده نشده است. با وجود انتقادات بسیار زیادی که متوجه مماشات دموکراتها در برابر نتانیاهو است اما به نظر میرسد رئیسجمهور فعلی آمریکا مایل است روزهای پایانی دولت خود را در غیاب رابطه با اسرائیل به اتمام برساند؟
حقیقت این است که اسرائیل در یک سال گذشته در فضای سیاسی آمریکا به یک «شریک سمی» تبدیل شده است و برخلاف گذشته، حمایت از آن موجب کسب محبوبیت و رأی برای سیاستمداران این کشور نمیشود. نسل جدید آمریکا، مانند نسل قبل، تحت تاثیر رسانههای جمعی قرار نمیگیرد و باورها و مواضع سیاسیاش در فضای دیگری شکل میگیرد. به همین خاطر، پیرو و مطیع گفتمان غالب سیاسی نیست و نسبت به اسرائیل مواضع تندی پیدا کرده است. همانطور که از برخی مواضع خانم هریس و جو بایدن مشخص است، این حقیقت را بعضی از سیاستمداران آمریکا تا حدود زیادی دریافتهاند و تلاش میکنند دستکم در دوران انتخابات خود را بیش از این آلوده این شریک سمی نکنند. البته شکلگیری و گسترش تدریجی این فضای جدید در افکار عمومی آمریکا مستعد است در بلندمدت تاثیرات مثبتی در صحنه سیاسی آمریکا بر جا بگذارد.
توجه داشته باشید که لابی اسرائیل از دو طریق بر سیاست خارجی آمریکا تاثیر میگذارد: یکی از طریق حفظ تصویر و وجهه خود در افکار عمومی و یکی از طریق تطمیع و سیاستمداران آمریکایی با پول و رسانه. در فضایی که در حال شکلگیری است، فعلاً یک ستون این استراتژی لرزان شده است.
عراقچی سیاستی مبتنی بر تعادل و توازن را پیگیری میکند
*در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، عباس عراقچی دیدارهایی با برخی از مقامات اتحادیه اروپا از جمله جوزف بورل نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور امنیتی و سیاست خارجی داشت. با توجه به سایه جنگ روسیه با اوکراین بر روابط ایران و اروپا و مشکلاتی که روسها برای ما ایجاد کردهاند، آیا دیدارهایی از این دست میتواند منجر به بهبود روابط تهران و اتحادیه اروپا شود؟
سیاستی که آقای عراقچی پیگیری میکند، سیاستی مبتنی بر تعادل و توازن است. معنی این سیاست این نیست که قصد دارد روابط با روسیه را تیره و به سمت اروپا حرکت کند. هدف از این سیاست این است که ایران – بر اساس منافع ملی خود – بهترین انتفاع را در این میان داشته باشد.
موضع ایران در قبال جنگ اوکراین تاکید بر استقرار صلح است
*اما همین نزدیکی به روسها با شدت گرفتن جنگ اوکراین مشکلاتی برای ایران ایجاد کرده است.
موضع رسمی ایران در قبال جنگ اوکراین در سالهای گذشته، چه در دولت قبل و چه در دولت کنونی، موضع مخالفت با جنگ و استقرار صلح از طریق دیپلماسی بوده است. در سفر اخیر نیز ایران اعلام کرده که حاضر است از هر ابتکار سیاسی و دیپلماتیک برای حل این مشکل حمایت کند. طبیعتاً مشارکت ایران در نقش یک میانجی در یک فرایند دیپلماتیک میتواند به بهبود روابط ایران و اروپا و همچنین رابطه ایران و روسیه منجر شود. به همین خاطر نیز رئیسجمهور در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر حمایت ایران از چنین روندی تاکید کرد.
چارچوب برجام پابرجا خواهد بود
*برخی بر این باورند که با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران و عمل نکردن کشورهای غربی به تعهداتشان در لغو تحریمها، دیگر فرصتی برای بازگشت به مذاکرات پسابرجامی باقی نمانده است و باید فصل جدیدی از مذاکرات اعضای گروه ۴+۱ و آمریکا با ایران رقم بخورد. جنابعالی نیز این موضوع را میپذیرید؟
معتقدم چارچوب برجام – به عنوان سندی که بر اساس اطمینانسازی از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران در ازای رفع تحریمها شکل گرفته – پابرجا خواهد بود. حال اینکه این تعادل چگونه و با چه کیفیتی در فضای جدید برقرار شود، میتواند موضوع گفتوگو باشد.
تصمیمگیران کشور به نیاز به ساماندهی مسائل بانکی و تغییر رویکرد در قبال FATF پی بردهاند
*همزمان با حضور هیات ایرانی در نیویورک، سخنگوی دولت از تلاش کابینه چهاردهم برای سامان بخشیدن به پرونده موضوعاتی چون CFT و FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داده است. آیا باید منتظر تحولات جدیدی در خصوص این موضوعات باشیم؟
به نظر میرسد بسیاری از تصمیمگیران به نیاز کشور به ساماندهی مسائل بانکی پی بردهاند و رویکرد دیگری در قبال FATF پیدا کردهاند. در هر حال، در سالهای گذشته مباحث فراوانی پیرامون این موضوع در کشور شکل گرفت و به نظر میرسد برخی از ملاحظات و برخی سوءتفاهمها تا حدودی برطرف شده است. ضمن اینکه بحث FATF یکی از موضوعات انتخاباتی بود و در آن فضا نیز روشنگریهایی در مورد این موضوع صورت گرفت و مردم هم به رویکردی رأی دادند که از گسترش تجارت با جهان و رفع تحریمها حمایت میکند. طبیعتاً مجموع این عوامل در ایجاد یک تفاهم جدید بر سر این موضوع بیتاثیر نبوده است.
نظم جدیدی در منطقه و جهان در حال شکلگیری است
*از دیدگاه شما، با توجه به مشخص شدن سیاست برخی از کشورهای جهان در روی کار آمدن دولت وفاق ملی در ایران، بهتر است چه موضوعاتی در دستور کار دستگاه سیاست خارجی کشور قرار گیرد و اساساً پرداختن به چه موضوعاتی ما را در رسیدن به اهدافمان یاری میکند؟
اولویتهای دولت در سیاست خارجی مشخص است. اول، رسیدگی به مناسبات همسایگی و تلاش برای ایجاد فضایی در منطقه که در آن توسعه اقتصادی میسر باشد. در این راستا، موضوع آتشبس و پیشگیری از گسترش جنگ طبیعتاً یکی از موضوعاتی است که برای رسیدن به این هدف کلان باید در دستور کار قرار گیرد. دوم، تلاش همزمان برای رفع موانع توسعه و عادیسازی روابط اقتصادی و تجاری کشور با جهان است که از طریق رفع تحریمها میسر خواهد بود. این نیز مستلزم احیای مذاکرات هستهای و آغاز تعامل سازنده با غرب است که از دوران انتخابات تاکنون بر آن تاکید شده است. سوم، گسترش همکاریها با کشورهای جنوبی جهان، چین، روسیه و بازیگران نوظهور در صحنه بینالمللی است که از نظر سیاسی، راهبردی و اقتصادی برای ایران حائز اهمیت است. همه این اقدامات نیز در پرتو یک دیپلماسی هوشمند، و یک دیپلماسی عمومی قوی و گفتمانی منطبق با ملزومات نظم جدید میسر خواهد بود. نظم جدیدی در منطقه و جهان در حال شکلگیری است و لازم است ایران از هماکنون جایگاه و نقش خود را در آن تثبیت کند.