به گزارش رصد روز، بحرانهای موازی با یکدیگر در کشور در جریان است؛ از بحران آب گرفته تا آلودگی هوا. این بار کارشناسان میگویند وضعیت فعلی بحرانی نیست، اما میتواند در آیندهای نزدیک، بحرانی شود. موضوع مورد نظر آنها وضعیت سالمندی در ایران است.
آنطور که پیشتر مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داد، ایران تا سه دهه دیگر با افزایش نسبت سالمندان با بحران سالمندی جمعیت مواجه خواهد شد. به عبارتی زنگ هشدار به صدا درآمده و ایران فقط در چند قدمی این بحران قرار گرفته است.
بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد که تا سال ۱۴۳۰، یک سوم جمعیت ایران را سالمندان تشکیل میدهند. جمعیتی که نظام سلامت، بیمه و… باید برای آن آماده باشند. بهویژه آنکه تغییر سبک زندگی مردم، چالشهایی در حوزه سالمندی ایجاد کرده است.
نکته مهمی که روند جمعیتی ایران طی میکند، این است که تغییر در نرخ باروری هیچ تاثیری در تعداد سالمندان ندارد. به عبارت سادهتر سازمانها و نهادهای مرتبط با مسئله سالمندی باید آماده باشند که با حدود ۳۰ میلیون سالمند مواجه شود، چه ازدواج و فرزندآوری زیاد شود، چه نشود!
زنانه شدن سالمندی در ایران
در بررسی پرونده سالمندی در ایران، یکی از موضوعاتی که باید به آن توجه داشت، زنانه شدن آن است. زنانهشدن سالمندی در کشور خود میتواند چالشهای بیشتری پیش روی نظام تامین اجتماعی و بهداشتی کشور بگذارد. دلیل آن هم روشن است. بسیاری از زنان در دوره جوانی خود فرصت حضور در بازار کار و یا بیمه کردن خود را ندارند. نرخ مشارکت اقتصادی آنها نسبت به مردان به مراتب کمتر است. وضعیتی که در دوره سالمندی آنها را با مشکلات تامین هزینههای زندگی مواجه میکند.
بررسی آمارهای منتشر شده از سوی سازمانها و نهادهای دولتی نشان میدهد که سرعت افزایش زنان سالمند بیشتر از مردان سالمند است. بر اساس گزارش این مرکز، از سال ۱۳۹۵ تعداد زنان سالمند از مردان سالمند جلو زد.
پیشتر دبیرخانه شورای ملی سالمندان در گزارشی به وضعیت زنان سالمند در ایران پرداخت. در این گزارش آمده که شیوع تنهازیستی زنان سالمند در یک دهه اخیر از ۱۳ به ۲۳ درصد و برای مردان سالمند از ۳ به ۱۸۱ درصد افزایش داشته است. وضعیت زندگی و معیشت سالمندان زن از سالمندان مرد نامناسبتر است.
امنیت اقتصادی زنان سالمندان کمتر از مردان سالمند است
در بررسی زندگی سالمندی باید توجه داشت که وضعیت زنان و مردان میتواند متفاوت از هم باشد. تجربهای که میتواند ناشی از تفاوت در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها باشد. برای مثال این وضعیت اقتصادی میتواند به وضعیت داراییهای خانوادگی مربوط شود یا فرصت بیشتر مردان در بازار کار برای اشتغال و درآمد بیشتر.
دبیرخانه شورای ملی سالمندان در گزارش خود نوشته است که زنان سالمند کنونی، بازمانده نسلی هستند که عمدتا خانهدار بودند و فرصت آموزشی و شغلی کمتری داشتند. بنابراین وابستگی بیشتری هم به خانواده و اطرافیان خود دارند. نتیجه آن میشود که سالمندی زنان امری وابسته به مردان و محصول جایگاه همسرشان میشود.
در ادامه این گزارش آمده که امنیت اقتصادی در بین زنان و مردان در دوره زندگی سالمندی متفاوت است. زنان در این زمینه آسیبپذیرتر و وابستهتر هستند. سازمانها و نهادهای دیگر هم این موضوع را تائید میکنند که زنان سالمند در وضعیت آسیبپذیرتری نسبت به مردان هستند؛ از جمله مرکز پژوهشهای مجلس.
هزینههای بخش سلامت باید ۲.۵ برابر شود
بازوی پژوهشی مجلس در گزارش خود با بررسی چالشهای سالخوردگی جمعیت کشور به بعد اقتصادی آن هم اشاره کرده است. در این گزارش آمده که بحث سالخوردگی جمعیت، افزایش هزینههای بهداشتی و سلامت مرتبط با سالمندان را مطرح میکند. با توجه به تعداد سالمندان در آینده ایران، برآورد شده که تا سال ۱۴۳۰ هزینههای بخش سلامت باید ۲.۵ برابر شود.
مرکز پژوهشها نوشته است که در نظام سیاستهای اجتماعی رفاه، دو مقوله «چتر حمایتی» و «تور ایمنی اجتماعی» اهمیت زیادی دارند. اما این دو به چه معنا هستند؟ چتر حمایتی به معنای ارائه خدمات اجتماعی و شهروندی یکسان به همه مردم است؛ چه فقیر باشد و چه ثروتمند. اما تور ایمنی گروههایی که وضعیت آسیبپذیر و بحرانی دارند را شامل میشود.
نظام حکمرانی رفاهی چتر حمایتی ندارد
بازوی پژوهشی مجلس نوشته است که نظام حکمرانی رفاهی کشور نهتنها چتر حمایتی فراگیری ندارد، بلکه فاقد تور ایمنی کارآمد در راستای بهینهسازی ضریب اصابت حمایتها به جامعه هدف است.
این موضوع به ناپایداری، عدم تداوم و مقطعی بودن حمایتهای اجتماعی منجر شده است. به طوریکه میزان پوشش مستمری بازنشستگی سالمندان ۶۰ ساله و بالاتر در ایران ۴۵.۴ درصد است. در واقع کمتر از نیمی از سالمندان ایرانی از پوشش مستمری بازنشستگی برخوردارند.
آمارهای بالا نشان میدهد که گذران زندگی برای سالمندان بهویژه زنان چقدر میتواند دشوار باشد. مستمریهای ناچیزی که گوشهای از هزینههای زندگی آنها را نمیگیرد. آن هم زمانی که برای اقتصاد کشور چشمانداز روشنی نیست و تورم افسارگسیخته ابعاد مختلف زندگی مردم را نشانه گرفته است.