به گزارش رصد روز، دولت پزشکیان در یک ماه نخست درگیر چالشهایی اساسی بوده. فارغ از مسائل حساس برونمرزی و دسیسه روسها در احداث کریدور زنگزور، چند معضل داخلی بیش از پیش صدای مردم را درآورده. قطعی برق، زمزمه گرانیهای بنزین و خبر افزایش قطعی قیمت نان که شب گذشته مخابره شد. در این مطلب به سراغ بررسی گرههای مردم در یک ماه نخست دولت پزشکیان میرویم. با ما همراه باشید.
معمای قطعی برق گسترده
چندین سال است که با اوجگیری گرما، مردم در فصل تابستان مزه قطعی برق را می چشند. هر ساله پس از گذشت بیست مرداد یک شکست دمایی در کشور رخ میداد که اینبار رخ نداد. در واقع تقاضا بالا بوده و از طرفی دیگر یکی از نیروگاه های برق آبی را از دست دادیم. همچنین تقاضای مصرف برق کشور به مرز ۸۰ هزار مگاوات نزدیک شده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۷۰۰۰ مگاوات افزایش نشان می دهد. وزارت نیرو رشد غافلگیرانه مصرف برق درتابستان را ناشی از افزایش شدید گرمای هوا و به تبع آن رشد مصرف دربخش خانگی اعلام کرد.
اما این اتفاق همزمان با آغاز به کار دولت پزشکیان شدت گرفت. چندی پیش یک حامی دولت سیزدهم روی آنتن زده گفت: «آقای پزشکیان خرابه تحویل نگرفته که چیزی بگوید. بهشت برین تحویل گرفته! همین الان که دولت را تشکیل داده، قطعی برقها شروع شده است!»؛ اظهارنظری که با خنده الیاس حضرتی همراه شد، چرا که هنوز دولت پزشکیان تشکیل نشده است!
زمزمه گرانی بنزین
یکی از حساسترین موضوعات حال حاضر اقتصاد ایران، موضوع حاملهای انرژی، به خصوص بنزین است. هر خبری در رابطه با بنزین، توجه افراد زیادی را برمیانگیزد. چرا که قیمت بنزین مستقیما در زندگی تک تک شهروندان اثرگذار بوده و قیمت دیگر کالاها نیز وابسته به آن است. در همین زمینه و در پی اولین اظهارات بنزینی مسعود پزشکیان در قامت رئیس جمهوری، انتقادات بسیاری از جانب مردم مطرح شد. بخشی از صحبتهای پزشکیان که حاشیههای فراوانی را به دنبال داشت، این بود که «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین با دلار آزاد خریداری شود و با یارانه به مردم فروخته شود.». جملاتی که به تازگی محمدرضا عارف، معاون اولش هم به نوعی تکرار کرده تا چراغ راه گرانی احتمالی بنزین روشن بماند.
البته انتظار میرود که پزشکیان، در رابطه با موضوعات حساس، برخوردی چندوجهی داشته باشد و حساسیتهای جامعه را محترم بشمارد. چرا که دیگر شهروندان هم از وضعیت بحرانی حاملهای انرژی تا حدودی مطلع هستند و اصطلاحاً گوششان از این انتقادات پر شده است. اما نوع نگاه و راهکار ارائهشده در این زمینه، آن موضوع حساسی است که همواره مورد مناقشه بوده است. آخرین تغییر قیمت بنزین در ایران هم به سال ۱۳۹۸ بازمیگردد که این تصمیم یکشبه بهروشنی نشان داد که بنزین در ایران دیگر یک کالای اقتصادی نیست و به ابعاد مختلف زندگی مردم و امنیت کشور نفوذ کرده است.
اولین گرانی در دولت پزشکیان
نان، همچنان موضوع مورد مناقشهای در کشور است. پزشکیان و تیم اقتصادیاش، پس از استقرار، با اولویتهای اقتصادی متعددی روبرو هستند که گندم و نان اگر در صدر آن نباشد اما از اهمیت خاصی برخوردار است. این اهمیت در حالی است که موضوع نان پس از سالها همچنان متولی یگانهای ندارد؛ جهاد و نهادهای تابعه متولی مسایل زراعت و کشت است، غله، گندم و محصولات اساسی را میخرد و کمیسیونهای آرد و نان هم دستی در مدیریت و توزیع دارند. حالا دولت پزشکیان کلیشههای همیشگی درباره موضوع نان را کنار گذاشته و به جای افزایش معمول یارانههای نان، قیمت این کالای اساسی را ۴۰ تا ۶۶ درصد افزایش داده. افزایشی که شاید در بلندمدت از عوارض دردناک تورمی در امان بماند ولی خب در شرایط کنونی هر گونه گرانی موجب اعتراض بخش زیادی از جامعه واقع میشود.
واکنش کاربران چیست؟
سهیل نوشت: نحوهی گران شدن نان در تهران این سری یه «الگو» بود. طبق همین الگو هم میتونه بنزین گرون شه:اول چو میندازن. بعد به شکل “غیرقانونی” گرون میکنن و آخرشم رسمی اعلام میکنن. از شهرستانها یا مناطق مرزی هم شروع میکنن. نمیگن هم «افزایش قیمت»، میگن «اصلاح قیمت و …»
جوکر هم معتقد است: گرونی دو چیز واقعا برای ملت سخته. یکی بنزین و اون یکی نان!
سیاوش: از نان شروع کردن تا برسه به بنزین.
و پویان: این خبر رو به فال نیک میگیرم، یارانه نان پرداختی توسط دولت معادل بودجه آموزش و پرورش بود!!!