به گزارش رصد روز، عادل جلیلی، رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور درباره چالشهای پیش روی وزیر جهاد کشاورزی دولت چهاردهم گفت: وظایف وزارت جهاد کشاورزی به دو بخش عمده حفاظت از منابع پایه و تامین امنیت غذایی تقسیم میشود. هر کس سکان این تشکیلات را در اختیار میگیرد، به این دو بخش مهم باید توجه کند.
وی با اشاره به اینکه منابع پایه شامل آب، خاک، جنگل، مرتع و اکوسیستمهای طبیعی کشور است، افزود: متاسفانه دو بخش حفاظت از منابع پایه و امنیت غذایی با توجه به راهبردهایی که تعیین کردیم و مسیر طی شده، در تضاد با هم عمل میکنند.
جلیلی ادامه داد: وقتی روی امنیت غذایی پافشاری میکنید، دقیقا اثرش را در اکوسیستمهای طبیعی یا منابع پایه میگذارد. کسی که مسئولیت وزارت جهاد کشاورزی را به عهده میگیرد، باید علاوه بر اینکه شناخت کافی از منابع پایه کشور داشته باشد، اطلاعات مناسب از بخش تولید ادارات جهاد کشاورزی کسب کند تا بتواند این دو وظیفه را در یک شرایط متعادل و پایدار مدیریت کند. به این ترتیب هم در تامین غذای مردم دچار مشکل نمیشویم و هم منابع پایه را حفظ خواهیم کرد.
وی اضافه کرد: در رابطه با امنیت غذایی خوشبختانه یک کارگروهی شکل گرفته است و ۱۵۰ نفر نزدیک به یک سال روی این مسئله کار کردند و سند امنیت غذایی تهیه شد اما تاکنون عملیاتی نشده است. هر کسی که به وزارت جهاد کشاورزی بیاید، میتواند به راحتی این سند علمی و فنی آماده را عملیاتی کند. در این سند به تضاد بین دو بخش توجه جدی شده است.
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور گفت: به امنیت غذایی بهعنوان یک موضوع استراتژیک و راهبردی باید توجه کنیم ولی در ارتباط با منابع پایه به خصوص آب، باید با توجه به وضعیت بحران آب خودمان را با شرایط سازگار کنیم و بیشتر توجه به سمت افزایش بهرهوری تولید در واحد سطح یا افزایش تولید به نسبت آبی که مصرف میکنیم، باشد تا بتوانیم ۳۰ تا ۳۵ میلیارد متر مکعب مصرف آب بخش کشاورزی را کاهش دهیم.
نیاز به کاهش ۵۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی
جلیلی توضیح داد: من به شخصه بهعنوان یک اکولوژیست اعتقاد دارم که بخش کشاورزی باید حداقل ۵۰ درصد آب مصرفیاش را کاهش دهد و اگر این کار را نکند، نه تنها امنیت غذایی تامین نمیشود بلکه با بحرانهای محیط زیستی جدی که اکنون هم شروع شده است، روبرو خواهیم شد.
وی با اشاره به اینکه چند چالش جدی در زمینه افزایش بهرهوری داریم، افزود: در ایران به خاطر وجود قانون ارث، بهطور دائمی زمینهای کشاورزی در حال تقسیم و کوچک شدن هستند. در نتیجه واحد سطح زمینی که در اختیار یک بهرهبردار و کشاورز است، به حدی است که از نظر تامین معیشت یک خانوار کشاورزی، بسیار کوچک است و فعالیت روی چنین زمینی اقتصادی نیست.
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور ادامه داد: اقتصادی نبودن واحد سطح زمین کشاورزی، سبب میشود که در چنین زمینی ظرفیت جذب دانش و تکنولوژی وجود نداشته باشد.
وی یادآور شد: بخش کشاورزی در ایران یک ویژگی فوقالعادهای دارد که در معدود کشورهای دنیا شاهد چنین ویژگی هستیم و آن ظرفیت بدنه علمی و تحقیقاتی درون این بخش است. بخش کشاورزی موسسات ملی و حاکمیتی دارد که عمرشان حداقل ۵۰ سال است و برخی از آنها نزدیک به ۱۰۰ سال عمر دارند.
جلیلی اضافه کرد: این موسسات ظرفیت علمی بالایی را برای بخش کشاورزی ایجاد میکنند، ولی تولید دانش، تکنولوژی و رسیدن آن به عرصه عمل، به خاطر کوچک بودن و غیر اقتصادی بودن سطح واحدهای کشاورزی، یک چالش بزرگ است که سالهاست با آن روبرو هستیم. اکنون نمیدانم وزیر جدید چگونه میخواهد این چالش را حل کنند.
وی مشکل خرد بودن اراضی در کشاورزی را یک مشکل جدی دانست و افزود: در گذشته برخی اقدامات برای حل این چالش انجام شد. از جمله تشکیل شرکتهای سهامی زراعی و کشت و صنعتهای بزرگ دولتی و خصوصی در دستور کار قرار گرفت. این ساختارها نقاط مثبت خیلی زیادی داشت اما به دلیل اینکه از نظر اجتماعی مسایل خاص خودشان را داشتند، بعد از انقلاب عملا بخش عمده این پروژهها از بین رفتند و اکنون باید فکر شود که چه کنیم تا سطح واحدهای کشاورزی اقتصادی باشند و امنیت غذایی را تامین کنند.
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور تاکید کرد: برای بهرهبرداران سطح واحد تولیدی اهمیت دارد زیرا باید تولیدات این سطح معیتشان را تامین کند.
خوش نشینها، معضل بخش کشاورزی
جلیلی تغییر کاربری زمین را یکی دیگر از چالشهای جدی بخش کشاورزی دانست و افزود: در این زمینه قانون خوبی داریم و تغییر کاربری ممنوع شده است اما متاسفانه در اجرای قانون اصلا موفق نبودیم و شاید اصلا به آن اعتقاد نداشتیم.
وی گفت: در ایران نزدیک به یکی دو دهه است که با پدیدهای به اسم خوشنشینی و ویلانشینی روبرو هستیم. این پدیده اکثرا در اطراف شهرهای بزرگ و کوچک و در مرغوبترین زمینهای کشاورزی رایج است و این زمینها را میبلعد. شمال ایران که قطب کشاورزی و باغی ایران بود و حداقل در تامین برنج، مرکبات و چای نقش محوری بازی میکرد، اکنون تبدیل به محل استقرار ویلانشینها و خوشنشینها شده است.
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور یادآور شد: این یک تهدید بسیار جدی است. در مطالعهای که موسسه آب و خاک انجام داده بود، روند افزایش تغییر کاربری زمینهای کشاورزی بسیار شدت گرفته است و در آینده، ایران دچار چالش جدی خواهد شد.
وی بیان کرد: هر کس وزیر میشود باید این مسئله را از نظر حقوقی و سیاستگذاری بهطور جد مورد توجه قرار دهد.
اقتصاد و تجارت، پاشنه آشیل امنیت غذایی
جلیلی با اشاره به اینکه در امنیت غذایی مقوله اقتصاد و تجارت مطرح است، گفت: اقتصاد و تجارت در کشاورزی ایران علیرغم تلاش وزرای مختلف عملا همواره دچار چالش است. این چالشها از نظر تصمیمات ناصحیح یا غلط، ورود افراد ناباب ناشی از این تصمیمات و ایجاد زمینه رانت قابل بررسی است. تصمیمات غلط نمونههایی مثل چای دبش و غیره را ایجاد میکند یا مثلا مباحثی که در واردات خوراک دام و طیور پیش آمده بود، در این بخش قابل بررسی است.
وی افزود: وقت وزیر جهاد کشاورزی در مبحث اقتصاد و تجارت به طور جد گرفته خواهد شد و قربانی این فضای ناسالم هم تولیدکننده و مصرفکننده هستند.
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در تشریح سخن خود گفت: مثلا یک باغ تولید سیب فرانسوی هر کیلوگرم میوهاش را ۱۷ هزار تومان میفروشد اما همین میوه در منطقه سعادت آباد بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان به فروش میرسد. به همین دلیل میوه سیب به یک محصول لوکس دست نیافتنی تبدیل شده است. در چنین فرآیندی هم مصرفکننده نمیتواند محصول تولیدی را مصرف کند و هم فاصله بین ۱۷ هزار تومان تا ۴۵۰ هزار تومان در زنجیره دلالی و یک فضای ناسالمی در زنجیره هدر میرود و تولیدکننده قربانی میشود.
وی مسئله دیگر مرتبط با اقتصاد و تجارت در بخش کشاورزی را وجود ۴.۵ میلیون نفر بهرهبردار در این بخش دانست و افزود: این جمعیت را اگر با افراد خانواده حساب کنیم، بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر را شامل میشود.
جلیلی اضافه کرد: معیشت این افراد متاسفانه صرفا از بخش کشاورزی است. به دلیل حضور آنها بحثهای جدی در حفظ منابع طبیعی داریم. به علت سیاستهای غلطی که در سایر بخشهای اقتصادی مثل بخشهای خدماتی، صنعت و غیره داریم، جایگزین خوبی برای تامین نیاز معیشتی مردم در روستاها تعریف نشده است. بخش کشاورزی مسئول تامین امنیت غذایی است اما مسئولیتی در برابر ایجاد شغل یا پر کردن خلا معیشتی مردم ندارد.
وی ادامه داد: باید با تعریف سیاستهای درست برای مسئله معیشتی کشاورزان جایگزین پیدا کرد که خلا معیشتی و بیکاری باعث نشود بخشهای بیشتری از منابع طبیعی تغییر کاربری داده شود، یا فشار به طبیعت خیلی بیشتر و یا اینکه زمینه مهاجرت بیشتر از روستا به سمت شهر فراهم شود.
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور تاکید کرد: معیشت کشاورزان یک موضوع جدی است که در اختیار بخش کشاورزی نیست و باید در بدنه دولت به صورت جدی کار شود.
وی با اشاره به اهمیت سلامت محصولات غذایی که در سند امنیت غذایی به آن توجه شده، بیان کرد: در زمینه سلامت غذای تولید شده، مازاد سم، کود، آلودگیها یا هورمونها و غیره در حوزه کشاورزی مشکل داریم.
حل مسایل منابع پایه، نیازمند اَبَر وزیر
به گفته جلیلی در رابطه با منابع پایه با ابر چالشهای جدی روبرو هستیم که خودش به تنهایی یک وزارتخانه را میطلبد. یا باید وزارت منابع طبیعی ایجاد شود و یا یک ابر وزیری باشد که هم امنیت غذایی را تامین کند و هم یک نگاه جدی به حفظ منابع پایه داشته باشد. مدیریت توامان امنیت غذایی و حفاظت از منابع پایه، یک انسان خارق العاده میخواهد که این اهداف متضاد را کنار هم قرار دهد.
وی افزود: بحث بحران آب ناشی از مصرف بیش از حد بخش کشاورزی و خارج از ظرفیت اکولوژیک کشور بسیار جدی است. در ایران اصلا بحران تغییر اقلیم را به رسمیت نشناختهاند که مزید بر علت است و پدیده بحران آب را روز به روز تشدید میکند.
جلیلی درباره اینکه وزیر جهاد کشاورزی چگونه میتواند بحران تغییر اقلیم، آب، امنیت غذایی و غیره را مدیریت کند، گفت: با توجه به همه بحرانها نیاز به ابر وزیر داریم. وزیر جهاد کشاورزی باید معاونینی که انتخاب میکند و مدیران ارشد و میانی وزارتخانه، افراد متخصص و صاحب نظر در این زمینه باشند. یک تیم قوی که بتواند تمام وظایف دستگاه گسترده وزارت جهاد کشاورزی را پوشش بدهد.
وی درباره وجود نیروی متخصص در بدنه وزارت جهاد کشاورزی یادآور شد: متاسفانه در سه سال اخیر اتفاق خاصی افتاده است. به خصوص در زمان آقای ساداتی نژاد یکسری افراد در رده مدیران ارشد از خارج از وزارتخانه و حتی بیربط به وظایف وزارتخانه وارد سیستم شدند و این رویه منجر شد بسیاری از نیروهای کارآمدی که تجربههای ارزشمندی داشتند و آزمایش خود را پس داده بودند، از وزارتخانه کوچ کنند.
مهاجرت نیروهای متخصص
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بیان کرد: بعد از ادغام وزارت کشاورزی و جهاد سازندگی، در رده مدیران ارشد از نظر نیروی انسانی وضعمان فوقالعاده خوب بود. حتی دچار تورم نیرو هم بودیم اما در این سه سال خیلی از این نیروها به حاشیه رانده شدند. خیلیها خود را زودهنگام بازنشسته کردند و از سیستم خارج شدند. من فکر میکنم اکنون در وزارت جهادکشاورزی با بحران نیروی انسانی مواجه هستیم.
وی اضافه کرد: خیلی از نیروهای باسوادی که در سطح تهران و در ستادهای ملی دستگاهها کار میکردند، از تهران مهاجرت کردهاند. حتی از داخل وزارتخانه به بیرون کشور هم مهاجرت خیلی جدی بوده است و یکی از چالشهای مهم وزیری که به وزارتخانه ما میآید، بحث مدیریت نیروی انسانی است.
جلیلی گفت: نیروهایی که به حاشیه رانده شدهاند تا وارد کار شوند، شاید یکی دو سالی طول بکشد که سیستم، خودش را پیدا کند.
زوال اکوسیستم و انقراض گونهها، معضلی جدی
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با اشاره به اینکه فشار تغییر کاربری روی عرصههای طبیعی رو به گسترش است، افزود: همه بحرانهایی که ذکر شد وقتی در کنار هم قرار میگیرد، دو پدیده جدید برای ما ایجاد میکند. یکی زوال اکوسیستمها و دیگری انقراض گونهها است.
وی توضیح داد: ما در زاگرس زوال اکوسیستمها را تجربه میکنیم. توسعه عرصههای بیابانی، پدیده بیابانزایی و توسعه کانونهای ریزگرد مسایل جدی کشور است. درباره فرونشست زمین هم همه صحبت میکنند. اینها موضوعات جدی هستند که به راه حل نیاز دارند.
جلیلی یادآور شد: به خاطر بدنه علمی خوبی که در وزارتخانه هست، راه حلهای جدی عملی و اجرایی همچنین سیاستهای درست و خوب برای این مسایل وجود دارد. باید بتوانیم این سیاستها را شناسایی و عملیاتی کنیم. برای بحران آب و تغییر اقلیم راه حل وجود دارد. برای تغییر اقلیم در سطح جهانی نمیتوان راه حلی پیدا کرد اما میتوانیم با این پدیده سازگار شویم.
نیاز به تغییر کشت در یک چهارم دیمزارهای کشور
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با اشاره به وجود ۱۲ میلیون هکتار دیمزار در کشور، گفت: با دو شرط وجود بارندگی بیش از ۳۰۰ میلیمتر و شیب کمتر از ۱۲ درصد، فقط ۳.۸ میلیون هکتار از دیمزارهای ایران قابلیت کشت دیم دارند. دیمزارها کانون فرسایش آبی و خاکی کشور هستند.
وی افزود: برای کنترل فرسایش موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع پیشنهاد داد که روی عرصههایی که مستعد کشت گیاهان یکساله علفی نیستند –که بخش عمده دیمزارها را شامل میشود-گیاهان دارویی یا گونههای علفی مرتعی کشت شود. زیرا با کشت این گیاهان نیاز به عملیات بهزراعی و شخم زمین کاهش مییابد.
جلیلی یکی از آفتهای مراکز علمی و دانشگاهی در ایران را سیاسی عمل کردن در انتخاب مدیران این مراکز اعلام کرد و افزود: در دنیا در راس موسسات پژوهشی و مراکز علمی و دانشگاهها، افراد با تجربه علمی قرار میگیرند تا در این مراکز که بزرگترین سرمایه کشور هستند، نیروی انسانی به نفع توسعه کشور به کار گرفته شود.
وی ادامه داد: ولی متاسفانه در انتخاب روسای دانشگاهها و یا موسسات پژوهشی ایران، انگیزههای سیاسی و گروهی وجود دارد و این باعث میشود انسانهای شایسته به حاشیه رانده شوند. از طرفی هم ما یک شکست بزرگی که در هدایت مراکز علمی و دانشگاهی داشتیم این بود که هرگز نتوانستیم منابع دولتی و حاکمیتی را در راستای بحث پژوهش در این مراکز هزینه کنیم.
رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور گفت: هرگز بودجه مراکز تحقیقاتی از ۰.۶ درصد تولید ناخالص داخلی بیشتر نبوده است. اینقدر توان و اعتقاد نداشتیم که بودجه این مراکز را به یک و نیم تا دو درصد تولید ناخالص ملی برسانیم تا بخش پژوهش با آرامش کار خود را انجام دهد.
وی گفت: به جای افزایش بودجه مراکز پژوهشی، هر روز بر گستردگی بوروکراسی این تشکیلات اضافه کردهایم. این موضوعات کلیدی است که باید دعا کنیم کسی که مسئولیت وزارت جهاد کشاورزی را بر عهده میگیرد، این مشکات جدی را حل کند.