به گزارش رصد روز، وعده ساخت مسکن برای شهروندان بهخصوص شهروندان فقیر یکی از شعارهای مورد علاقه دولتها در ایران است. مسکن به عنوان حق در سالهای بعد از جنگ، بدل به کالایی شده است که جامعه حساسیت قابل توجهی روی آن دارد و حالا به لطف سیاستهای تورمی دولتها تبدیل به آرزویی دست نیافتنی برای طبقات فرودست و حتی متوسط شده است.
ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ وعده ساخت ۴ میلیون واحد مسکن را داد؛ یعنی ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی. مقامات دولتی بعدا در این وعده «اِنقُلت» آوردند و گفتند قرار نبوده است «دولت» این واحدها را بسازد.
بنابراین نه تنها خبری از میلیونها واحد مسکونی نشد که قیمت مسکن در دولت رئیسی دائما بالاتر رفت. در حالی که در مرداد ۱۴۰۰، قیمت متوسط هر متر مربع آپارتمان در تهران برحسب اعلام مرکز آمار ایران چیزی حدود ۳۱ میلیون تومان بود، در اسفند ۱۴۰۲، این مقدار به بیش از ۸۱ میلیون تومان رسیده است.
منتقدان طرحهای دولت رئیسی در حوزه مسکن اضافه میکنند نه تنها دولت او در ساخت مسکن به نحوی که در بازار اثر بگذارد، موفق نبوده که اساساً طرحهای دولت او در صورت اجرا هم به نفع فقرا و فرودستان نخواهد بود. آنها اشاره میکنند طرحهای دولتی اجرا شده با اقساط بالا، به دست مصرفکننده واقعی نمیرسد.
حسن محتشم، رئیس کانون انبوهسازان تهران، درباره عدم تحویل مسکن ادعایی توسط دولت رئیسی میگوید: «دولت آقای رئیسی دو سالونیم برقرار بود و طبق وعدهٔ خود باید نزدیک ۳ میلیون خانه تحویل میدادند. رستم قاسمی که باید این پروژه را اجرا میکرد که زود به رحمت خدا رفت. ادامه کار به دست بذرپاش افتاد. او در مجلس گفت که بودجه لازم برای ساخت مسکنهایی که شعار ساختشان داده شده، وجود ندارد. اما به هر حال قبول کرد که این کار را انجام دهد. مسأله این است که چه بذرپاش، چه قاسمی و چه هر وزیر دیگری، اول باید زیرساختها را فراهم کند که این کار انجام نشده است. این اتفاق در مورد مسکن مهر هم رخ نداد. حتی نهضت ملی دولت روحانی هم با ۴۰۰ هزار واحد، به پایان نرسید.»
بیتالله ستاریان، کارشناس مسکن، هم درباره میزان مسکن تمامشده در دولت رئیسی میگوید: «حدود ۲میلیون واحد مسکونی در دست اجرا قرار گرفته است. در دست قرار گرفتن یعنی اتخاذ تصمیم و کارهای اولیه اما نهایت در حدود ۱۰۰ هزار واحد به بالای ۹۷درصد رسید. برخی از این ۲ میلیون هنوز در حد تهیه زمین است.»
کارشناسان تاکید میکنند قیمت مسکن در دولت سه ساله رئیسی رشد قیمت بسیاری داشته است. آقای محتشم میگوید در چند ماه اخیر، بازار مسکن درگیر رکود بوده اما به طور کلی از سال ۱۴۰۰ تا الان نزدیک ۱۵۰درصد افزایش قیمت داشته است: «مثلاً خانه متری ۳۰میلیون در تهران به متری ۸۰میلیون تومان رسیده است. مسکن کاملاً دقیق و در راستای قیمت ارز و تورم اعلامی، افزایش قیمت داشته است.»
آقای ستاریان هم میگوید قیمت مسکن با رفتارهای دولت گرانتر شده است: «مسکن ما رکود تورمی دارد و رونق آن هم تورمی است. نمودار ۵۰ ساله مسکن در ایران تغییر نکرده است. نیم قرن است که ما مشکل قیمت مسکن داریم و با همان مشکلات و سناریوها هنوز ادامه میدهیم.»
چرا دولتها ناکام میمانند؟
اما چرا دولتها در ساخت مسکن ناکام میمانند؟ آقای محتشم معتقد است سیستم مدیریتی ناکارآمد و بروکراسی بسیار گسترده حاکم بر ادارات اجازه ساخت مسکن نمیدهد: «سیستم دولتی در ایران کارآیی ندارد و تا زمانیکه با بخش خصوصی همراه نشوند، همین وضع ادامه مییابد. دولت باید ناظر ساخت مسکن باشد. دولتها نباید وارد کارهای اجرایی عظیم شوند. دولت باید امکانات خود را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد و بر بخش خصوصی نظارت کامل داشته باشد.»
رئیس کانون انبوهسازان تهران اشاره میکند که طرحهای دولتهای محمود احمدینژاد و حسن روحانی در حوزه مسکن هم به نتیجه نرسیده بود اما دولت رئیسی هیچ بازبینی مشخصی درباره علل شکست طرحهای قبلی انجام نداده بود و حتی از طرحهای قبلی خامتر بود: «قراردادهای مسکن مهر روشنتر از مسکنسازی دولت رئیسی بود. مثلاً وضعیت خدمات نظام مهندسی، مالیات، بیمه و… در نهضت ملی مسکن مشخص نبود. نمیتوان انتظار داشت که چند میلیون مسکن بدون زیرساخت، اجرا شود.»
ستاریان درباره به نتیجه نرسیدن طرحهای مسکن دولتی در ایران بیان میگوید: «در هیچ کجای دنیا، دولت برای همه مردم مسکن نمیسازد. پروژههای دولتی مسکن زمان احمدینژاد و روحانی هنوز نیمه تمام باقی ماندهاند. میانگین زمان پروژههای دولتی در حوزه مسکن، بالای ۲۰ سال است. این ماهیت اقتصاد دولتی است که پروژهها به دلایل مختلف طولانی میشوند. مسکنی که در قرارداد اولیه متری ۲۲۰ هزار بوده و حالا هر متر آن به ۱۵ میلیون رسیده است؛ دیگر مورد استفاده مردم نیست.»
ستاریان مسئله مسکن را در چارچوب بزرگتر اقتصاد ایران میبینید: «طبیعتا هیچ دولتی در بخش مسکن موفق نبوده و موفق هم نخواهد شد. مسکن یک مسأله اقتصاد کلان است. تا زمانیکه اقتصاد ما به این شکل است، مسکن موفق نخواهد شد. وقتی صحبت از یک میلیون واحد مسکونی میشود، ابرپروژه به چند توان است. اقتصاد ما هم تولیدی نیست که بخواهند در آن مسکن بسازند.»
چرا طرحهای دولتی مسکن تاثیری در قیمت نمیگذارند؟
سئوال دیگر آن است که چرا طرحهای دولتی حتی در حد شعار تاثیری بر قیمت مسکن نمیگذارند؟ محتشم میگوید تعداد مسکنّهای ساختهشده در دوره رئیسی آنقدر کم بوده که تاثیری بر بازار مسکن نداشته است: «نهضت ملی مسکن فعلا در مرحلهٔ قرارداد است و بخش بسیار بسیار کوچکی خانهٔ تکمیلشده وجود دارد. این طرح نه تنها قیمت مسکن را کاهش نداد، بلکه باعث افزایش قیمت شد. اگر اینها تعداد قابل توجهی مسکن ساخته بودند و جامعه امیدی به اتمام آن داشت، قیمت پایین میآمد.»
ستاریان به گرانبودن اقساط خانههای دولتی اشاره میکند و میگوید: «طبقه فرودست و متوسط که هیچ، طبقات میانی ما هم دچار مشکلاند. این خانهها اقساط گرانی دارد و هر کسی نمیتواند آن را پرداخت کند. شما مسکن را نسبت به طلا و دلار که حساب کنید، افزایش قیمت بسیاری داشته است.»