به گزارش رصد روز، در دنیای امروز که پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی بیش از هر زمان دیگری به چشم میخورد، وضعیت نابرابر زنان در بازار کار هنوز یکی از چالشهای جدی است که بر سر راه توسعه قرار دارد. با وجود تلاشهای گسترده برای بهبود شرایط، همچنان زنان نسبت به مردان در دسترسی به فرصتهای شغلی برابر، دستمزد عادلانه، ارتقای شغلی و سایر موارد بازار کار با موانعی متعدد مواجه هستند.
۱۴.۳ درصد مشارکت، سهم زنان از اقتصاد ایران!
شاخص نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار بیانگر فرصتهای حضور زنان در بازار کار است که نقش مهمی را در رشد و توسعه اقتصادی پایدار خواهد داشت. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار یکی از موضوعاتی است که کمتر به آن توجه شایستهای شده است. حضور بیشتر زنان در اقتصاد و افزایش نرخ مشارکت آنان در بازار کار امری مهم برای رسیدن به اقتصادی پویا و عادلانه است. براساس جدیدترین گزارش مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بهار سال ۱۴۰۳ به ۱۴.۳ درصد رسیده است. میزان نرخ مشارکت اقتصادی زنان گروه سنی ۱۵ الی ۲۴ سال به ۸.۸ درصد رسید. همچنین، میزان نرخ مشارکت اقتصادی زنان در گروه سنی ۲۵ الی ۲۹ سال و گروه سنی ۳۰ ساله و بیشتر به ترتیب به ۲۶.۴ درصد و ۱۴.۳ درصد رسید.
زنان در کجا بیشتر شاغلند؟ کشاورزی، صنعت یا خدمات؟
سهم اشتغال زنان در بخشهای مختلف اقتصادی مانند صنعت، کشاورزی و خدمات یکی از شاخصهای مهم در بررسی وضعیت مشارکت اقتصادی زنان در جامعه است. براساس دادههای مرکز آمار، در بهار ۱۴۰۳ سهم اشتغال زنان در بخش کشاورزی ۱۳.۱ درصد، در بخش صنعت ۲۵.۵ درصد و در بخش خدمات ۶۱.۳ درصد میباشد. سهم اشتغال زنان در بخش خدمات حدود ۴۸.۲ واحد درصد بیشتر از بخش کشاوزی و حدود ۳۵.۸ درصد بیشتر از بخش صنعت است. بنابراین، سهم اشتغال زنان در بخش خدمات به طور قابل توجهی بیشتر از سایر بخشها میباشد. شاید یکی از دلایل این امر، ماهیت بخش خدمات است که به طور کلی شامل مشاغلی مانند آموزش، بهداشت، امور اداری، گردشگری و خردهفروشی میشود. از سوی دیگر، بخشهای صنعت و کشاورزی با داشتن محیطهای کاری فیزیکیتر و ساعات کاری سختتر ممکن است مانعی برای حضور گسترده زنان در این بخشها باشد. در بخش کشاورزی، زنان گروه سنی ۳۰ ساله و بیشتر با سهم اشتغال ۱۵.۳ درصد بیشترین میزان اشتغال زنان را در بین گروههای سنی دارند. در بخش صنعت، زنان گروه سنی ۱۵ الی ۲۴ ساله با سهم ۳۵.۸ درصد بیشترین میزان اشتغال را در بین سایر گروههای سنی دارند. در بخش خدمات، زنان گروه سنی ۲۵ الی ۲۹ ساله با سهمی معادل ۶۹.۴ درصد بیشترین میزان سهم اشتغال در بخش صنعت در بین سایر گروههای سنی را دارا هستند.
چرا زنان به بخش خصوصی کوچ میکنند؟
زنان بهطور عمده در بخش خصوصی سهم بیشتری از اشتغال را به خود اختصاص دادهاند، در حالی که بخش دولتی به دلیل محدودیتهای بیشتر در ظرفیت جذب و برخی تبعیضهای ساختاری، سهم کمتری در استخدام زنان دارد. بخش خصوصی به دلیل داشتن تنوع فرصتهای شغلی، انعطافپذیری بیشتر و رشد سریعتر شرکتها باعث شده تا زنان بیشتری به این بخش روی آورند. حضور زنان در بخش خصوصی از صنایع کوچک تا شرکتهای نوپا و کسبوکارهای خدماتی پررنگتر است. دادههای مرکز آمار نشان میدهد که بخش خصوصی به ویژه در صنایع جدید و مبتنی بر فناوری، فرصتهای گستردهای برای اشتغال و رشد زنان فراهم کرده است.
براساس دادههای مرکز آمار در بهار ۱۴۰۳ حدود ۷۶.۸ درصد از زنان در بخش خصوصی و حدود ۲۳.۲ درصد در بخش عمومی شاغل هستند. زنان گروه سنی ۱۵ الی ۲۴ ساله نسبت به سایر گروههای سنی، دارای بیشترین سهم اشتغال زنان در بخش خصوصی هستند. سهم اشتغال این گروه سنی در بخش خصوصی حدود ۸۸.۸ درصد و در بخش عمومی حدود ۱۱.۲ درصد است. بعد از آن، سهم اشتغال زنان گروه سنی ۲۵ الی ۲۹ ساله در بخش خصوصی ۸۰.۷ درصد و در بخش عمومی حدود ۱۹.۳ درصد است. سهم اشتغال زنان گروه سنی ۳۰ ساله و بیشتر در بخش خصوصی ۷۵ درصد و در بخش عمومی ۲۵ درصد است.
زنان جوان در بنبست اشتغال
بررسی نرخ بیکاری زنان در گروههای سنی مختلف نشان میدهد که زنان ۳۰ سال به بالا معمولاً با نرخ بیکاری کمتری نسبت به زنان جوانتر روبرو هستند. این پدیده را میتوان به چند مورد ارتباط داد. از جمله این عوامل میتوان به تجربه کاری بیشتر، تثبیت موقعیت شغلی و احتمال بالاتر برای حضور در مشاغل ثابت و رسمی اشاره کرد. همچنین، زنان بالای ۳۰ سال معمولاً با تجربه بیشتری وارد بازار کار میشوند و تواناییهای بیشتری برای مدیریت و تطبیق با شرایط بازار کار دارند.
با توجه به دادههای مرکز آمار در بهار ۱۴۰۳ نرخ بیکاری زنان به طور کلی حدود ۱۵ درصد بوده است. در این بین، زنان گروه سنی ۳۰ ساله و بیشتر دارای نرخ بیکاری ۹.۹ درصدی بودند. با این حال، کاهش نرخ بیکاری در این گروه سنی نباید به معنای پایان مشکلات باشد. بسیاری از زنان در این گروه سنی هنوز با چالشهای خاصی مانند عدم تساوی در دستمزد، نابرابریهای شغلی و فشارهای ناشی از تعادل بین کار و زندگی مواجه هستند. اما زنان گروه سنی ۲۵ الی ۲۹ سال و گروه سنی ۱۵ الی ۲۴ سال به ترتیب دارای نرخ بیکاری ۲۹.۷ درصد و ۳۲.۵ درصدی بودند. بهبود وضعیت شغلی برای زنان جوانتر نیز اهمیت زیادی دارد و باید بهطور خاص به این گروه سنی توجه شود تا فرصتهای برابر و حمایتهای لازم برای آنان فراهم گردد.
از سوی دیگر با بررسی دادهها میتوان مشاهده کرد که نرخ بیکاری زنان شهری حدود ۱۶.۹ درصد و نرخ بیکاری زنان روستایی حدود ۷.۷ درصد بوده است. یعنی زنان شهری ۹.۲ واحد درصد بیشتر از زنان روستایی دارای نرخ بیکاری هستند. زنان مناطق شهری معمولاً با نرخ بیکاری بالاتری مواجه هستند چرا که بازار کار شهری معمولاً رقابتیتر است و فرصتهای شغلی دولتی و تخصصی بیشتری وجود دارد که میتواند منجر به بیکاری بالاتر شود. از سوی دیگر، فرصتهای شغلی در مناطق روستایی معمولاً کم تنوع و محدودتر است و این موضوع میتواند به عدم توسعه اقتصادی و کاهش کیفیت زندگی در این مناطق منجر شود.
رشد ۱.۲ درصدی نرخ مشارکت زنان روستایی در بازار کار
طبق دادههای مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سه ماه ابتدایی سال جاری نسبت به زمستان ۱۴۰۲ حدود ۰.۵ درصد افزایش داشته که برای زنان نقاط شهری این افزایش به ۰.۴ درصد و برای زنان نقاط روستایی به ۱.۲ درصد رسیده است. از سوی دیگر، نرخ بیکاری زنان در بهار ۱۴۰۳ نسبت به زمستان ۱۴۰۲ حدود ۰.۶ درصد کاهش یافته که این کاهش برای زنان نقاط شهری به ۰.۱ درصد و برای زنان نقاط روستایی به ۲.۱ درصد رسیده است.
همچنین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سه ماه ابتدایی سال جاری نسبت به بهار ۱۴۰۲ حدود ۰.۲ درصد افزایش داشته که برای زنان نقاط شهری این افزایش به ۰.۶ درصد رسیده است اما نرخ بیکاری برای زنان نقاط روستایی ۱.۲ درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر، نرخ بیکاری زنان در بهار ۱۴۰۳ نسبت به زمستان ۱۴۰۲ حدود ۰.۲ درصد افزایش یافته است اما این نرخ برای زنان نقاط شهری ۰.۱ درصد و برای زنان نقاط روستایی نیز ۰.۱ درصد کاهش یافته است.
چرا نرخ مشارکت زنان در زنجان بالا و در کهگیلویه و بویراحمد پایین است؟
در استانهای مختلف ایران، نرخ مشارکت اقتصادی زنان متفاوت است. طبق بررسی دادههای مرکز آمار میتوان مشاهده کرد که در بهار امسال، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در استانهای زنجان، اردبیل و خراسان شمالی به ترتیب ۲۶.۷ درصد، ۲۱.۳ درصد و ۲۱.۲ درصد بوده و این سه استان دارای بیشترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی زنان بودهاند. در واقع، نرخ مشارکت اقتصادی زنان این استانها در بازار کار نسبت به سایر استانها بیشتر بوده است.
در مقابل، در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، مرکزی و فارس کمترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی زنان وجود داشت. به نظر میرسد که در این استانها فرصتهای شغلی با کیفیت و پایدار کمتری در اختیار زنان قرار دارد.
نرخ بیکاری نه تنها وضعیت اشتغال زنان را در هر منطقه نشان میدهد، بلکه از عوامل فرهنگی، اجتماعی و زیرساختهای اقتصادی هر استان نیز تأثیر میپذیرد. زنان در استانهای آذربایجان غربی، بوشهر و همدان با نرخهای بیکاری به ترتیب ۳.۲ درصد، ۶.۳ درصد و ۶.۳ درصد دارای کمترین میزان نرخ بیکاری هستند.
در نقطه مقابل، استانهای کرمان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد به ترتیب با نرخ بیکاری ۳۵.۸ درصد، ۲۴.۷ درصد و ۲۳.۸ درصد دارای بیشترین میزان نرخ بیکاری زنان در بین سایر استانها هستند.
بررسی نرخ بیکاری زنان در استانهای مختلف نه تنها میتواند نقشهای از توزیع فرصتها و چالشها ارائه دهد بلکه به دولت و سیاستگذاران کمک میکند تا برای بهبود وضعیت اشتغال زنان و کاهش نابرابریهای منطقهای در کشور، سیاستها و برنامههای اقتصادی هدفمندی طراحی کنند.