به گزارش رصد روز، مهرداد کوروشنیا، کارگردان تئاتر، درباره چرخه اقتصادی اجرای تئاتر گفت: درحال حاضر چند نوع از تئاتر به روی صحنه میرود. یک تئاتر آزاد هست که رسالتی سرگرمیساز دارد. به آن آتراکسیون میگویند. این نمایشها از دوران پهلوی اول بهروی صحنه میرفتند و بهنام نمایشهای لالهزاری نیز آنها را میشناسیم. هدف آنها تنها سرگرمی است و گردش اقتصادی بالا دارند.
مهرداد کوروش نیا
چرخه پول در حوزه تئاتر رسمی از ماهیت حضور مخاطب شکل میگیرد
او ادامه داد: در حوزه تئاتر رسمی ماجرا کمی متفاوت است. از آنجا که سالنها حضوری است، چرخه پول از همین ماهیت حضور مخاطب شکل میگیرد. این ماجرا باعث شده تا بعضی از سالنها بیشتر از هنر به مساله تجارت و کسب درآمد فکر کنند. حقیقتی که متاسفانه باعث شده بعضی از تئاترهای رسمی ما مرزهای تئاتر آزاد را هم رد کنند!
استفاده از سلبریتیها برای فروش بیشتر به جریان تئاتر کشور آسیب میزند
کوروشنیا گفت: در بعضی از نمایشها، سلبریتیهایی به روی صحنه میآیند که هیچ پایگاه دراماتیکی ندارند و پیشتر در زمینه بازیگری فعالیتی نکردهاند. برای مثال از یک خواننده پاپ برای اجرا دعوت میکنند که مورد علاقه نسل جوان است و مخاطب جذب کرده و با قیمت بالا بلیتفروشی میکنند. یک قصه هم برای نمایش درنظر میگیرند و نمایششان ادعای روشنفکری هم میکند.
او ادامه داد: درحالی که چنین نمایشی نه هنر ارائه میدهد و نه سرگرمی. این روند به جریان تئاتر کشور آسیب میزند. چون در کنار افراد غیرمتخصص بههرحال نمایش از بازیگران تئاتری هم بهره میگیرد. بازیگر هم فکر میکند که برای کار باید یا به دنبال نام باشد و یا بهدنبال نان. چنین نمایشهایی که نام و آوردهای برای سابقه کاری بازیگر ندارند. پس بازیگر تئاتری برای حضور در نمایشی که وجاهت تئاتری ندارد دستمزد بالا طلب میکند.
کارگردان نمایش «زیگموند» بیان کرد: بعد از این که بازیگر چنین دستمزدی را تجربه میکند، هنگام قرارداد بستن با دیگر نمایشها هم از تهیهکننده چنین دستمزدی را طلب خواهد کرد. میگوید من در نمایش قبلی این مبلغ را گرفتهام و برای این نمایش هم همین مقدار را توقع دارم. حتی خودم تجربه شنیدن این حرف را دارم. برای نمایش با بازیگری قرارداد میبستم که میگفت عاشق نقش است. اما هنگامی که مساله دستمزد به میان آمد پا پس کشید و گفت من با این مبلغ نمیآیم. پرداخت دستمزدی هم که طلب کرده بود باتوجه به تعداد صندلیهای سالن و درآمد از کل فروش غیرممکن بود.
کنسرت-نمایشها چرخه اقتصادی خوبی دارند اما باعث میشوند که تئاتر از هنر اصلی خود دور بیفتد
کوروشنیا گفت: خیلی وقتها هم کنسرت-نمایشها به روی صحنه میروند که آنها هم چرخه اقتصادی خوبی دارند. اما مجموع این قضایا باعث میشود که تئاتر از هنر اصلی خود دور بیفتد. درنتیجه جریان تئاتر آلترناتیو و تجربهگرا نابود و قربانی خواهد شد. تئاتر بدنه هم که نه به اندازه تئاتر آلارناتیو آوانگارد است و نه دور از هنر، به سختی پول خود را درآورده و روی صحنه میرود.
او ادامه داد: برای مثال هزینه یک شب اجرا در سالنهای نیمهدولتیحدود ده میلیون تومان است. سالن هم کاری ندارد که نمایش از چه قابلیتهایی برخوردار است و چهقدر به آن توجه میشود. درهرحال سالن اجاره خود را میگیرد. تولید جدا از کرایه سالن، هزینههای دیگری مثل ساخت صحنه، طراحی لباس، اکسسوار، دستمزد بازیگر و عوامل، آهنگسازی، و…. در بر میگیرد. تامین همه این موارد در شرایط اقتصادی امروز، به تئاتری که میخواهد تئاتر بماند فشار وارد میکند.
کوروشنیا در پایان گفت: یگی دیگر از مشکلات جدی ما عدم حضور منتقدان جدی در حوزه تئاتر و نمایش است. پیشتر جامعه صنفی منتقدان وجود داشت که درباره نمایشها مطلب مینوشتند. اما امروز جریان نقد بهصورت جدی در تئاتر وجود ندارد. درنتیجه در قسمت نظرات سایتهای فروش بلیت شاهد نظرهایی هستیم از افرادی که سواد نقد ندارند. با سلیقه شخصی خود آثار را داوری و ارزشگذاری میکنند. هیچ ناظری هم بر این جریان وجود ندارد.