به گزارش رصد روز، نام مسعود پزشکیان به عنوان دومین رئیسجمهور در تاریخ جمهوری اسلامی ایران ثبت شد که کابینه پیشنهادیش از مجلس یکدست رای اعتماد گرفت. نخستین تجربه این موضوع در زمان دولت نخست سید محمد خاتمی بود. یک تشابه کلی وجود دارد که دولت پزشکیان و دولت خاتمی هر دو دولتهای اصلاحطلبی بودند که باید از مجلس اصولگرا رای اعتماد میگرفتند. تفاوتها اما بسیار بیشتر از این یک شباهت است.
شمشیر از رویی که مجلس اصولگرای دوازدهم برای پزشکیان و کابینهاش بسته بود بسیار متفاوت از رویهای بود که مجلس پنجم با کابینه خاتمی در پیش گرفت. همین مساله و رای اعتماد کامل مجلس اصولگرای دوازدهم به کابینه پزشکیان اما ۴ نکته مهم را در دل خود دارد.
وزن جبهه پایداری و سعید جلیلی مشخص شد
نخست این که با این ترکیب رای وزن و توان جبهه پایداری و جریان سعید جلیلی معلوم شد. اگرچه امیرحسین ثابتی شمایل جبهه پایداری و نماینده تامالاختیار سعید جلیلی در مجلس دوازدهم در یک فایل صوتی که در روزهای بعد از اعلام نتایج منتشر شد به هواداران جلیلی گفته بود که از نتیجه سرخورده نباشند و باید امیدوار بود چرا که رایهای اعتماد در پیش است، اما این رای کامل به کابینه نشان داد که جریان جلیلی و پایداری در مجلس دوازدهم بیش از این که وزن داشته باشند سروصدا دارند.
قدرت قالیباف در سازماندهی هوادارانش در مجلس بیشتر شد
قدرت ساماندهی نیروهای قالیباف در مقابل نیروهای طیف منتقدان خود در مجلس دوازدهم شفاف شد. حتی پیش از معرفی کابینه پزشکیان به مجلس هم مشخص بود که قالیباف خیال ندارد اینبار اجازه بدهد تا نیروهای پایداری و طیفهای تندروتر اصولگرایان در زمین و به نام او بازی کنند. او از ابتدای مجلس رویهای در مدیریت جلسات در پیش گرفت که کابینه رایآوری کاملی داشته باشد. نیت قالیباف از تسویه حساب با جلیلی و پایداری تا ایجاد اتحادهای جدید با دولت پزشکیان و حتی طیفهایی از اصلاحطلبان هر چه بود، برای کابینه پزشکیان رای کامل را به همراه آورد. این تجربه در صورت تداوم در مجلس دوازدهم میتواند تاثیر مهمی در کارنامه سیاسی قالیباف و البته مرزبندیهای درونی اردوگاه اصولگرایان داشته باشد.
سومین رخداد عجیب در این زمینه نه قاطع به تفکر پایداری- جلیلی در تابستان ۱۴۰۳ از جانب مردم و مجلس است. عموماً مجالس شورای اسلامی در سالهای اخیر زیر سایه نظارت استصوابی از مطالبات و رویکردهای اجتماعی جامعه فاصله گرفتهاند اما در مرداد ۱۴۰۳ و در زمان بررسی رای اعتماد به کابینه پزشکیان نمایندگان اصولگرای مجلس دوازدهم هم به تفکر جلیلی-پایداری نه گفتند، نزدیک به دو ماه بعد از آن که مردم پای صندوق رای به این جریان نه گفتند.
سیاست جدید شفافیت
سخنرانی پایانی پزشکیان که همراه با روایتی از پشتصحنه چیدن کابینه بود، جامعه را دچار شوک کرد. بررسی خاطرات روزانه هاشمی رفسنجانی و گفتههایی غیررسمی از نزدیکان محمد خاتمی و مصاحبههای محمدجواد باهنر درباره کابینه دوم محمود احمدینژاد نشان میدهد روسای جمهوری و مجلس همواره توصیههای رهبری را برای انتخاب و رای اعتماد به وزرا مدنظر داشتهاند. اما کاری که مسعود پزشکیان کرد این بود که همه این مناسبات و محاسبات را پشت تریبون مجلس بیان کرد.
این اقدام، هم راه را برای رای مجلس به همه وزرای پیشنهادی باز کرد و هم او را در مقابل منتقدان رادیکالش آسیبپذیرتر. حالا مسعود پزشکیان و دولتش روی یک لبه تیغ راه میروند. نطق افشاگرانه پزشکیان به مناسبات تازهای رسمیت بخشید که تیغی است دو لبه. مبنای این مناسبات تازه همکاری و همراهی همه اجزای نظام با دولت است. اگر دولت بتواند با کارآمدی از پس مشکلات برآید میتواند همراهی بیشتر و مشروعیت بیشتری به دست آورد اما اگر نتواند، همه چیز را از دست داده است.
مردم در اوج ناامیدی به او رای دادند. بسیاری گریان و دو دل در ساعات نهایی انتخابات پای صندوق رای رفتند. انگیزه رای، آری به پزشکیان بود یا نه به جلیلی اما این آرا مسعود پزشکیان را به پاستور فرستاد. همان پزشکیان که گفته بود برای وعدههایم گردن می نهم. آقای پزشکیان! گردن ما و گردن شما، ناامیدترمان نکن.