به گزارش رصد روز ، بورس تهران از ۱۹ مردادماه وارد فاز نزولی شده و قیمت اکثر سهم ها ریزش ۳۰ الی ۶۰ درصدی داشته است. به منظور بررسی راهکارهای بهبود وضعیت بازار سرمایه و ایجاد تعادل در این بازار، نظر کارشناسان بازار سرمایه را جویا شده ایم.
مهمترین راهکار برای کوتاه مدت جلوگیری از وضع قوانین خلق الساعه از قبیل دستکاری تایم پیش گشایش، معاملات روزانه، دستورالعمل اعتباری کارگزاری ها، سقف خرید و فروش صندوق ها و… است تا به تلاطم بیشتر این بازار دامن زده نشود. ثبات قوانین در این شرایط مهمترین لازمه بازار است. ضمن اینکه انتظار می رود بانک مرکزی هم در بازار ارز ثبات نسبی ایجاد کند تا فعالان بازار سرمایه بدانند سهم ها را با چه نرخ ارزی، قیمت گذاری کنند.
بخشی از ریزش بازار نیز مربوط به هیجاناتی است که به واسطه پولهای جدید به وجود آمده و تا زمانی که این هیجانات تخلیه نشود نمیتوان انتظار داشت بازار برگشت داشته باشد.
در کوتاه مدت باید هیجان در بورس را تخلیه کرد و به صورت مقطعی از ابزارهایی که سازمان بورس در اختیار دارد مانند باز کردن بیشتر دامنه نوسان و کاهش حجم مبنا استفاده کرد تا قیمتها سریعتر کاهش یابد و به تعادل نزدیکتر شود همچنین برای افرادی که در بلندمدت سهام را نگهداری میکنند میتوان مشوقهای مالیاتی در نظر گرفت.
از دیگر اقداماتی که میتوان برای به تعادل رسیدن بازار صورت داد؛ بازگشایی نمادهای بزرگ مانند “شستا و “فارس” است که حجم زیادی از سرمایهها را در خود محبوس کرده و اگر بازگشایی صورت بگیرد و در قیمتهای تعادلی باز شوند فشار از بازار برداشته میشود.
اگر دامنه نوسان معاملات حذف شده و اعتماد از دست رفته هم به نوعی به این بازار برگردد، بازار سرمایه خودبخود به تعادل خواهد رسید. ضمن اینکه اگر روابط بین المللی بهبود یافته و فشار تحریم ها کاهش یابد، شرکت ها و صنایع بورسی به سبب جذابیت های صادراتی، پتانسیل رشد خواهند داشت. فضای بورس، کاملا غیرتحلیلی بوده و وقت آن رسیده که تاریخی برای حذف دامنهنوسان معاملات اعلام کنند تا بازار به تعادل برسد و نگاه سرمایهگذاران به سهمها، تحلیلیتر شود.
درصد سود بانکی به خصوص در بازار بین بانکی افزایش یافته و همین موضوع نگرانی جدی را برای اقتصاد ایجاد کرده، آمارهای جدید بیانگر رسیدن نرخ به ۲۲.۳ درصد است که برای اقتصاد ایران بسیار خطرناک است و نوید دهنده یک دوره رکود بسیار شدید در آینده خواهد بود.
رها کردن قیمتگذاری محصولات شرکتهای بورس یکی دیگر از راههای برون رفت بورس از وضعیت فعلی است، به عنوان مثال ۵۰ تا ۶۰ شرکت گروه خودروسازی و زیرمجموعههای آن گروگان این سیاستگذاری هستند.
متاسفانه در بازار با تله حجم مبنا مواجه هستیم که موجب میشود تعدادی صف بدون تحرک در بازار داشته باشیم که انگیزه معامله گران را از بین ببرد.
از آنجایی که دامنه حدهای بالا و پایین حجم مبنا از یک طرف به صفر و از یک جهت به بی نهایت ممکن است میل کند این فرمول قطعا اشتباه بزرگی دارد و لازم است اصلاح شود.
آموزش افراد تازهوارد به بورس؛ لغو محدودیتهای بیدلیل مانند عدم معامله افراد به صورت الگوریتمی؛ و رونق بخشیدن به معاملات ابزارهای مشتقه (آپشن) در بازار از راهکارهای بهبود وضعیت بازار سرمایه در کوتاه مدت است.
با توجه به شرایط اقتصادی کشور و نوسانات موجود در انواع متغیرهای کلان اقتصادی، و بالطبع تاثیر آن روی قیمت انواع اوراق بهادار و بالا رفتن ریسک سرمایهگذاران، وجود ابزارهای مشتقه میتواند گزینه مناسبی برای پوششدهی ریسک، افزایش اطمینان و در نتیجه جذب سرمایهگذاران به بازار سرمایه باشد.
۱. هیچ گونه قانون جدیدی در نحوه دسترسی به سیستم و نحوه معامله ابلاغ نشود
۲ . الزام بازارگردانی رسمی برای همه سهام با شرایط جدید
۳ . بالا بردن دامنه نوسان و افزایش حجم مبنا
بهترین کار براى بازار سرمایه در شرایط فعلى عملى کردن وعده هاى داده شده توسط مسئولین ، کاهش سفارش هاى فروش نوسانى وغیر آن است.
توقف فروش سهام عدالت ، خروج تدریجی مردم عادی از روش مستقیم وارجاع آنان به صندوق ها ، محدود کردن خرید و فروش online واز همه مهمتر کاهش دامنه نوسان به ۲ درصد و افزایش حجم مبنا است.
بهترین راهکار برای آنکه بازار سرمایه ابتدا در کوتاه مدت و بعد از آن هم بصورت بلندمدت، تقویت شده و روند صعودی داشته باشد؛ تغییر مدیریت سازمان بورس و اوراق بهادار است!
ضعف اصلی این بازار ناشی از ضعف عملکرد مدیران سازمان بورس و سوءاستفاده حقوقی ها از ضعف مدیریتی سازمان بورس است. تا وقتی یک شوک مدیریتی به سازمان بورس و اوراق بهادار وارد نشود و به دنبال آن از سوءاستفاده های حقوقی های بازار از ضعف مدیریت بازار جلوگیری نشود، بهبودی در بازار سرمایه نخواهیم داشت. متاسفانه روند معاملات ثابت می کند در بازار، حقوقی ها بصورت گروهی و سازمان دهی شده، به کاهش قیمت سهم ها دامن می زنند. دستکاری قیمت سهم توسط حقوقی ها کار سختی نیست و صد البته که مدیریت این وضعیت هم، کار غیرممکنی نخواهد بود.
با توجه به ریزش تاریخی در بورس که حتی می توان گفت بسیار وخیمتر از سال ۱۳۹۲ بود به نظر میرسد اعتماد عمومی از بورس کاملا سلب شده است و تنها راه بازگشت اعتماد عمومی تزریق منابع مالی است. در کنار تزریق منابع مالی، بازگشایی نمادهایی همچون “شستا” ، “فارس” ، “شپنا” میتواند به بازگشت اعتماد عمومی کمک کند.
تسهیل افزایش سرمایه شرکت ها از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها، رونق را به بازار سرمایه برمی گرداند و انتظار می رود در این شرایط، هر چه زودتر در این راستا اقدامات لازم صورت بگیرد. ضمن اینکه انتظار می رود مدیران سازمان بورس و اوراق بهادار و شورای عالی بورس در مورد بازار سرمایه اظهار نظر کنند. شاخص کل از محدوده ۲ میلیون و ۱۰۰هزار واحدی به کانال ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی رسیده و هیچ یک از مسوولان این بازار، در این مورد توضیحی ندارند! مگر می شود متولیان این بازار که سکان هدایت بازار سرمایه را در دست دارند، در مورد ریزش سنگین بورس و ضرر و زیانی که به مردم تحمیل شد، صحبت نکنند و توقع داشته باشیم نهادهای سیاسی، ریزش بورس را توجیه کنند؟ اظهار نظر سیاسیون در مورد بازار سرمایه به نفع این بازار نیست و فقط امیدواریم مسوولان بازار سرمایه با اظهار نظر به موقع، تسهیل شرایط افزایش سرمایه شرکت ها و جلوگیری از خروج نقدینگی از این بازار، به بهبود هر چه سریع تر این بازار کمک کنند.
حساس ترین نقطه بورس، اعتمادسازی بود و سیاست گذاران با مباحثی که در عرضه دارا دوم مطرح شد، دقیقا نقطه ضعف این بازار را نشانه گرفتند و به اعتماد سرمایه گذاران ضربه زدند. کافی است اعتماد مردم را دوباره به این بازار جلب کنیم تا این تصور که بورس، قتلگاه سرمایه های مردم است، از بین برود و بازار روند مثبتی در پیش بگیرد. دولت همانطور که در ماه های قبل با حمایت روانی، تحریک تقاضا و دستکاری سود شرکت ها زمینه ساز رشد ۴۰۰ درصدی بورس شد، حالا هم مداخله کرده و با حمایت از این بازار، مانع تحمیل ضرر بیشتر به سهامداران شود.
اگر الگوی ما، رشد بورس بر اساس تورم بوده که این الگو نادرست است؛ اگر هم میخواهیم بورس رشد کند، بورس جزو اقتصاد واقعی کشور است و ما نیازمند بهبود در شاخصهای واقعی اقتصاد کشور یعنی «توسعه صادرات»، دسترسی به درآمدهای ارزی صادرات» و «رشد اقتصادی به ثبات و ممتد» و البته «وجود یک چشم انداز مثبت است»
مهمترین اتفاقی که باید در بازار سرمایه رخ دهد، این است که تمامی قوانینی که با اصول بینالمللی سازگاری نداشته و بدعت سیاستگذاران بورس ما بوده، اصلاح شود.برای مثال حذف دامنه نوسان معاملات ضروری است و اگر در شرایط فعلی، نگران تبعات حذف ناگهانی دامنه نوسان معاملات هستند، بهتر است در این شرایط به جای دامنه نوسان(مثبت/منفی ۵ درصدی) دامنه نوسان (مثبت ۸/منفی۲) جایگزین شود تا روند بازار اصلاح شده و سیگنال مثبتی به بازار سرمایه داده شود.
ضمن اینکه بازارگردانی سهم ها باید حداقل در صفر قیمتی انجام شود تا سهم ها، افت قیمت بیشتری نداشته باشند. علاوه بر این، اعتبار مشتریان باید بدون محدودیت در اختیار کارگزاری ها باشد و سهام بازار بورس و فرابورس و بازار پایه، به عنوان وثیقه اعتبارات مورد پذیرش قرار بگیرد و تفاوتی بین سهام پذیرفته شده در بازارهای مختلف نباشد.
اصلیترین ایراد اقتصاد، عدم تعادل در بازارهای مختلف مالی و سرمایهگذاری بوده و معتقدم تنها ابزاری که در شرایط فعلی میتوان از آن در جهت ایجاد تعادل در بازارهای مختلف بهره برد، نرخ سود سپردههای بانکی است.
راهکار تمام این نابسامانی ها و بی ثباتی های اقتصادی کاملا مشخص است. ثبات اقتصادی در گرو ثبات سیاسی است و ثبات سیاسی مشروط به لغو تحریم ها و امکان مراودات بین المللی است. برای رسیدن به این ثبات باید مقررات FATF تصویب شود، امکان نقل و انتقال ارز فراهم گردد تا هزینه پول کاهش یابد، و…. نمی توان انتظار رشد اقتصادی داشت، ولی به مقررات بین المللی بی توجه بود و یا نرخ بهره را افزایش داد و انتظار سرمایه گذاری داشت. فرمول های رشد اقتصادی نیازی به اختراع ندارند و کافی است نگاهی به تجربه کشورهای توسعه یافته در صد سال گذشته داشته باشیم.
افزایش حجم مبنا و دامنه نوسان معاملات به چند برابر میزان فعلی، در کوتاهمدت به بهبود روند بازار سرمایه کمک کرده و میتواند از صفهای مداوم بازار بکاهد.
مهمترین اقدامی که باید انجام داد، از بین بردن صفهای خرید و فروش است. تمام هیجان و ترس بازار از طریق این صفها به کل بازار منتقل میشود و معتقدم باید تمام تلاش متولیان و مدیران بازار سرمایه، کنترل همین صفها باشد. بازار سرمایه به خاطر همین صفها روند فرسایشی پیدا کرده و تا وقتی صفها جمع نشود، این وضعیت اصلاح نخواهد شد.
کاهش شاخص هیجانی و به دور از عوامل بنیادی بوده و آمادهسازی بازارسرمایه جهت رشد پایدار با توجه به عوامل کلان باید در اولویت قرار گیرد.
«بازگشایی تمام نمادهای متوقف مانند شستا بدون دامنه نوسان»، «افزایش دامنه نوسان سهام قفل در صف فروش برای روان سازی معاملات»، «اجازه فروش سهام توسط کد حقوقی بدون محدویت»، «هوشمندسازی بازارگردانی با تابع هدف کاهش فاصله قیمت و ارزش بنیادین شرکتها» و «الزام شرکتها به تهیه پیش بینی بودجه از عملکرد آتی جهت افزایش تقارن اطلاعاتی تمامی ذینفعان؛ از راهکارهایی است که میتواند به بهبود اوضاع کمک کند» از نکاتی بوده که میتواند در بهبود شرایط بازار، کمک شایانی کند.
آزاد سازی قیمت محصولات در تمامی صنایع؛ انتقال فروش سهام عدالت به خارج از تابلوی اول؛ بازگشایی نمادهایی که دلیل موجهی برای بسته بودن ندارند؛ افزایش دامنه نوسان برای تخلیه زودتر هیجان فروش و… به بهبود اوضاع کمک میکند.