به گزارش رصد روز، اگر سیاستمداری به دلیل مصلحت، برخی مسائل را به شکل عمومی نکند یا برای سلامت روان جامعه شدت بازنمود وقایع را تعدیل کند، باورپذیر است؛ حتی کاری است که میشود از آن دفاع کرد. اما اگر وزیر مهمترین وزارتخانه ایران، سرتاسر حرفهایش تا ثانیه آخر دروغپردازی، ارائه آمار جعلی و تدوین آمار ساختگی برای فریفتن مردم باشد، ممکن است برخی را به این نتیجه برساند که سلامت روحی روانی ندارد. از آنجا که این مسائل به مرگ و زندگی من و شما و فرزندان ما و نسلهای آینده بستگی دارد، وصف خیانت برای آن خالی از حقیقت نیست.
کارشناسی که در این گزارش به سوالات درباره وضعیت وزارت نفت اوجی پاسخ میگوید، به هیچ عنوان حاضر نیست جز عدد از راه دیگری وارد موضوع شود. اما اعدادی که ارائه میکند راه را برای قضاوت سیاسی و مهمتر اخلاقی آسان خواهد کرد.
جواد اوجی، در آخرین سخنانی که به عنوان وزیر نفت ایراد کرد، دو مساله مهم گاز کشور را هدف گرفت و گفت: «وزارت نفت در بحث ناترازی گاز و افزایش شدت مصرف انرژی که در کشور داریم دو اقدام اساسی را انجام داد.» اوجی در این سخنرانی گفت: «ابتدا افزایش تولید گاز و فرآوردههای نفتی برای جبران ناترازیها بوده که انجام شده است و دوم بحث بهینهسازی و مدیریت مصرف سوخت است که صورت گرفته است.»
حتی یک کلمه مطابق با واقع در این پاراگراف وجود ندارد. عملکرد دولت سیزدهم در زمینه صنعت مبنایی گاز کاملا شکستخورده بود، حتی بر مبنای آمار رسمی.
وزیر نفت دولت سیزدهم بیکفایت بود و بدون هیچ دستاوردی چهار سال منابع را هدر داد و تنها به گزافهگویی پرداخت و چنانچه مشخص خواهد شد از این هم بدتر کرد؛ با پنهانکردن و وارونهجلوهدادن واقعیات، مطالبی در سطح شعارهای جوانکهای توییتری سر داد. دیگر بسیاری از مردم ایران هم میدانند که حتی یک ساعت، یک روز برای نجات عواقب وحشتاک ناترازی گازی مهم است. با این حال دولت سیزدهم دولت زندگی مردم را در این کشور را با سرسری گرفتن و پوشاندن واقعیات مسائل، جدا شوخی گرفت.
وزیرش مرتب از افرایش مصرف گاز به دلیل رشد مصرف صنعت و بخش خانگی شکایت میکرد. دروغ بود. در پاراگرافی که ذکر شد میگوید تولید گاز را افرایش داده است. دروغ بود. برای اولین بار در تاریخ ایران تولید گاز کشور در این دولت کاهش یافت.
از افتتاح اجرای طرحهای بزرگ و چند میلیارد دلاری سخن میگفت. مطلقا دروغ بود. در این دولت حتی یک طرح گازی، جز چند مورد بیاندازه بیاهمیت کلنگ نخورده و این طرحها نیز هیچ یک تولیدی نبودند بلکه در بخش نگهداری طبقهبندی میشوند. از کجا میشود فهمید که طرحی مهم کلنگ نخورد که بخواهد اجرایی شود؟ چون روی زمین، حداقل زمینهای این کشور هیچ تاسیسات جدیدی وجود ندارد. به ویژه که آدرسی که اوجی میداد بناهایی مانند اهرام ثلاثه مصر را به ذهن میآورد.
نصرالله زارعی، آدم اجرا است و معاونت اجراییترین رکن وزارت نفت بیژن زنگنه، در دولت روحانی را برعهده داشت. جز عدد آن هم آمار رسمی اجازه نمیدهد مسیر مصاحبه به سمت آنچه «هیجانی» و «سیاسی» میداند منحرف شود. بحث به سئوالات سیاسی که میرسد اوقاتش تلخ میشود.
اما آماری که ارائه میکند هیجانی و سیاسی است. به گفته خودش ما اعداد واقعی را که اعلام کنیم مردم خودشان بلدند نتیجه سیاسی درست بگیرند.
زبان عدد
او در آغاز میگوید: «گفتمان استقرار دولت سیزدهم، مبتنی بر شعار «ما میتوانیم» و سخن گفتن از «حرکت جهادی» بود. اکنون که دوره این دولت تمام شد، میشود به زبان عدد دستاوردهای این دولت را بررسی کرد. این کاری است که جای ابهام نمیگذارد و انگ سیاسیکاری هم نمیتوانند به آن بچسبانند.»
نصرالله زارعی میگوید: «عناصر مهم در بحث ناترازی فرآوردهها یا حاملهای انرژی هستند، مهمتر از همه گاز و بنزین. اول به بحث گاز میپردازم؛ هنگامی که در سال ۱۴۰۰، تمامی فازهای پارس جنوبی – جز فاز ۱۱- به بهرهبرداری رسیدند، ما به بیشینه تولید یک میلیارد و ۴۰ میلیون مترمکعب گاز غنی، یا خام در روز رسیدیم.»
این کارشناس مقدمه دیگری برای نتیجهگیری خود میچیند و میگوید: «در وضعیت کنونی ناترازی گاز در اوج مصرف به ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز میرسد و در روزهای عادی، کسری گاز معادل ۱۴۰ تا ۱۵۰ میلیون مترمکعب و در نتیجه میانگین آن در سال روزانه معادل ۱۳۲ میلیون مترمکعب خواهد شد؛ این اعداد تماما از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس استخراج شده است.»
دروغ بزرگ
او سپس آماری مهم ارائه میکند و نتیجه نهایی را میگیرد: «باید ببینیم ما در بخش مصرف چه میزان تقاضا اضافه کردهایم. هنگامی که افزایش مصرف در بخش فولاد، پتروشیمی و صنعت را جویا شوید تا میزان واقعی افزایش مصرف صنعت مشخص شود؛ یا اگر بررسی کنیم که چند صد هزار واحد مسکونی احداث کردهایم، که بخواهد مصرف بخش خانگی را افرایش دهد، نتیجه این بررسی نشان میدهد بخش مصرف صنعتی و خانگی صفر یا نزدیک به صفر بوده است.»
حقیقت ناگوار
او به نتیجه نهایی میرسد: «پس مشخصا افزایش ناترازی نتیجه کاهش تولید است؛ کاهش تولید خود نتیجه تحقق نیافتن برنامهها، اجرایی نشدن پروژهها و عدم اجرای به موقع یک پروژه؛ این بحث به ویژه برای میادین گازی که به شکل طبیعی دچار افت فشار شدهاند، صادق است؛ چه میادین مستقل خشکی و چه ابرمیدانی مانند پارسجنوبی.»
در مورد فاز ۱۴ پارس جنوبی که یکی از مهمترین تبلیغات وزارت اوجی بود، دولت تاکید داشت با توان داخلی ساخته و بهرهبرداری شده است. زمینه این بحث درگیری شدیدی میان دو اردوگاه نفتی کشور بود: مدافعان حضور شرکتی نظیر توتال و استفاده از فناوری و پول خارجی. دیگر اردوگاه، که نمایندگان آن دولت سیزدهم را تشکیل دادند، سرمایه داخلی و و استفاده از ظرفیت فنی کشور را برای انجام امور ابرپروژهای نظیر پارس جنوبی کافی میدانستند. با تکمیل فاز ۱۴ پارس جنوبی نه فقط اوجی بلکه دیگر ارکان این جریان سیاسی کمپین خبری کرکنندهای درست کردند که «دیدید بدون توتال هم شدنی است.»
پز دادن با دستاوردهای روحانی
البته این سخنان به ظاهر نقصی کوچک داشته است. عمده کار -در حقیقت نزدیک به تمامی عملیات اجرایی فاز ۱۴- در دولت روحانی انجام شده بود و تا مرحله بهرهبرداری تنها مانده بود یک جارو زدن و آب پاشیدن دم در، که اوجی به عهده گرفت
زارعی این خبر را مطرح میکند و با گفتن اینکه کار اوجی اصلا اثری بر تولید نداشت اطلاع میدهد: «سکوی فاز ۱۴ پارسجنوبی مانند تمامی دیگر سکوها، بخش دریایی تولید گاز و خط لوله به پالایشگاه خشکی دارد؛ این آخرین سکو در سال ۱۳۹۷ در مدار تولید قرار گرفت.»
او به فکتی در این مورد اشاره میکند: «وقتی فاز ۱۴ بهرهبرداری شد، با تصمیمی عاقلانه در چند سال گذشته، به دلیل افت فشار و مخزن دیگر فازها، گاز آن را میان این واحدها تقسیم کردند.»
او ادامه میدهد: «در نتیجه افتتاح بخش خشکی فاز ۱۴ تنها یک ظرفیت یدکی، تازه اگر نگوییم مازاد، برای سکوهای بخش خشکی بود. افتتاح آن با قاطعیت میگویم، گرچه کار خوبی بود، هیچ تاثیری در تولید گاز فاز ۱۴ نداشت.»
این کارشناس امور انرژی میگوید در بخشهای دیگر جغرافیای گاز ایران نیز عملا اتفاق قابل ذکری نیافتاد و در پاسخ به این سوال که کلا چه اتفاقی در بخش گاز کشور طی این دوره رخ داد میگوید: «مثلا افتتاح پالایشگاه یادآوران هویزه بود، که گاز همراه غرب کارون را جمعآوری میکرد، و ظرفیت آن حداکثر ۶.۵ میلیون مترمکعب باید باشد.» لحن زارعی نشان میدهد هیچ اتفاقی رخ نداده است.
او پس از درنگی کوتاه بیان میکند: «نه مورد دیگری نبود. یعنی اصلا پروژهای تعریف نشده بود. مگاپروژهها هم، طرحهای زمانبری هستند و از این دست پروژهها هم نهخیر، نبود. کلاً پروژههای خردی مثلا در فارس اجرا شد که در نگهداری طبقهبندی میشود نه تولید.»
زارعی مطالب بخش گاز را جمعبندی میکند و میگوید: «خب؛ اگر بحث گاز را ختم کنیم، نخست اینکه اگر روند اعداد ناترازی و مصرف را بررسی کنید، متوجه کاهش تولید ۱۰۰ میلیون مترمکعبی در این ۳ سال خواهید، افزایش که هیچ!»
مسکو چه شد؟ پکن کو؟
برخی از سخنان وزیر نفت سابق حاکی از این بود که با سرمایه داخلی، یا کمک چینیها و دوستان روس، میتوان خلاهایی را که به دلایل تحریم و مسافرت شرکتهای فناورانه و بزرگ ایجاد شده، پر کرد. خلاءهایی مانند افت فشار و نتیجتا کاهش تولید. از زارعی میپرسم آیا چنین شد؟ او با سردی پاسخ میدهد «اعداد و آمار را برای همین گردآوری کردهایم که شعار ندهیم و پا به عرصه هیجانات و سیاست نگذاریم. اما در پاسخ از آماری که ارائه شد آشکار است که این سخنان به هیچ نیامد.»
زارعی میگوید: «دولت هم نباید اسیر هیجان باشد، بیش از ما. شما مرتب و هر روز بگویید ما میتوانیم. تکنولوزی و پول ندارید، اما مکررا میگویید تولید را بالا میبرم، عدد هم میدهید. اصلا ادعا میکنید چندین میلیارد پروژه دارم. خب پس کجا است؟ روی زمین که نیست حداقل، در آرمانشهر شاید هست.»
جهل یا بیکفایتی؟
اما اوجی واقعا نمیدانست که نمیشود و این ادعاها را میکرد یا خودش را به راه دیگر میزد تا وزیری موفق و مطیع جلوه کند. زارعی چنین تعبیر میکند: «این صنعت دنیایی بزرگ و ریزهکاریهای فراوان اجرایی دارد. با پشت میز نشستن محال است متوجه دشواری اجرا شوید.»
او با صراحت میگوید: «تنها کاری که کردند، مرتب یادآوری کردند که ما میتوانیم، آنها غربگرا هستند، نمیتوانند. هرکس هم میگفت برجامی نیاز است، فناوری و ارتباط لازم است فورا انگ ضعیف و غربزده میخورد. اما امروز که وقت کافی هم داشتند، نتیجه آن شد چیزی که میبینیم و گفته شد؛ در بخش گاز کاهش تولید، ناترازی و هزاران مساله که پیامد این دو اتفاق مهم افتاده است و خواهد افتاد.»