به گزارش رصد روز، پس از آن که کابینه دولت چهاردهم مشخص و مواضع آنها در پاسخ به اسرائیل روشن شد، دلار بار دیگر به سمت بالا حرکت کرد. این در حالی بود که دلار در پی به تعویق افتادن حمله تلافی جویانه ایران به اسرائیل مدت زیادی در کانال ۵۷ هزار تومانی ایستاده بود و حتی برخی پیش بینیها بر کاهشی شدن آن دلالت داشت.
درست زمانی که سایه این قوی سیاه در حال محو شدن از سر بازارها بود، احساس بازار تحت تاثیر مجموعهای از عوامل سیاسی مثل سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله و تماس تلفنی وزیر امورخارجه ایران با همتای ایتالیاییاش قرار گرفت. عباس عراقچی در این تماس تاکید کرده بود که پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی حتمی و حساب شده است.
بر این اساس دلار اگرچه تقریبا ۲ هزار تومان گرانتر شد، اما همچنان پشت در کانال ۶۰ هزار تومانی مانده است. به باور «سجاد بوربور» تحلیلگر بازارهای مالی اگر نرخ دلار به بالاتر از آن نرسیده به این دلیل است که سوخت لازم آن با ادامه سیاستهای انقباضی دولت فراهم نیست.
دلار تا پایان نیمه اول سال بیش از ۵۷ هزار تومان نمیارزد!
سجاد بور بور، تحلیلگر بازارهای مالی عنوان میکند: ما از اول سال تنشهای سیاسی نظامی و اقتصادی زیادی داشتیم که خبر از رشد دلار میداد. ولی سوال این است که چقدر؟ همیشه در ۶ ماه اول سال تقاضای ارز پایین است و عیار درستی برای تعمیم به ۶ ماهه دوم نیست. کما اینکه ما انتخابات آمریکا را در آبان ماه داریم و در این مدت قطعا بازارمان به کما میرود. قیمت دلار در حال حاضر روی کاغذ با نقدینگی حال حاضر از ۵۷ هزار تومان بیشتر نمیارزد. با نقدینگی حدود ۸۳۰۰ همتی و یک رشد اقتصادی ناپایدار ۳.۵ درصد همین رقم است و شاید نهایتا هزار تومان بیشتر نوسان داشته باشد. حالا هم دلار در همین حوالی است و جای دوری نرفته است.
دست اندازهای صعود بازار ارز
به گفته او اگر شتاب رشد نقدینگی در نیمه دوم سال بالا برود فضا به همین شکل خاکستری باشد و جنگی اتفاق نیفتد و بانک مرکزی نیز اقتصاد را در همین فضا نگه دارد، دلار نهایتا ۷۰ هزار تومان خواهد شد. این رقم در نیمه اول سال ممکن نیست، چرا که علاوه بر دلایل گفته شده، سیاستهای پولی نیز انقباضی است. نرخ بهره موثر سالانه تا ۳۴ درصد بالا رفت، حتی ما اخزای ۳۹ درصدی نیز داشتیم. در حال حاضر اگرچه این نرخها کاهشی شده، اما هنوز زیاد است. در چنین فضایی برای فعال اقتصادی گذاشتن پول در بانک به صرفهتر بود تا دلار و بورس.
این کارشناس بازار ارز همچنین میافزاید: همه اینها باعث شد شبه پول سپردههای بلند مدت بیشتر از کوتاه مدت شود و پول در بازار نچرخد، در نتیجه بازارها از جمله ارز رشد نکند، چون پول در بازار نیست بنابراین دلار و سایر ارزها سوخت لازم را برای رشد ندارند. برای همین بود که جنگ ما با اسرائیل اثر نداشت و دلار پرواز نکرد. شاید سوال پیش بیاید که دلار تا ۷۰ هزار تومان نیز رفت، اما آن همان شب حمله بود و تتر بالا رفته بود. از فردای آن روز با ۶۷ هزار تومان باز شد تا ۵۷ هزار تومان پایین آمد. آیا تنش به اندازه کافی جدی نبود؟ حتما بود، فقط سوخت لازم را نداشت و پول در بازار نبود. الان هم همین روند جریان دارد.
سجاد بوربور درادامه تصریح میکند: در نیمه دوم سال، اما انتخابات آمریکا تاثیرگذار خواهد بود. سیاستهای انقباضی که الان خیلی پرفشار ادامه دارد احتمالا کمی به سمت انبساطی شدن حرکت میکند. یکی از دلایل مهم آن افزایش شدید چکهای برگشتی در اردیبهشت و خرداد است که شاکله اصلی اقتصاد را از هم میپاشد و به نوعی کارد به استخوان رسیده است.
کاری از دست دولت چهاردهم بر میآید؟
بور بور در پاسخ به این سوال توضیح میدهد: در ۴۵ سال گذشته همه نوع دیدگاهی روی کار آمده است، ولی وضعیت ریال بهبود پیدا نکرد. در دهه هشتاد ما تحریم جدی نبودیم و خوب هم نفت میفروختیم. در آن زمان مگر تورم نبود؟ چرا بود و ما در آن زمان هم رشد نقدینگی داشتیم. الان هم همین است و کار زیادی از دست تیم اقتصادی دولت ساخته نیست.
به باور وی، وقتی در اقتصادی به طور طولانی مدت تورمی با این رقم وجود دارد، سیاستهای مالی است که مشکل دارد نه پولی. این همان سیاستی است که بودجه کشور را میسازد. پس یعنی بودجه کشور مشکل دارد که اقتصاد به این روز افتاده است. این هم به خاطر قیمت گذاری دستوری است و خلاصه کلام اینکه دولت به اندازه جیبش خرج نمیکند. اگر قرار باشد ما بتوانیم درآمد دولت را بالا ببریم، چارهای جز این نداریم که روابط تجاری با جهان داشته باشیم. در غیر این صورت دولت مجبور است که به چاپ پول روی بیاورد.