دیدوان (چشم همیشه باز مدیران)

گذرگاه سرنوشت‌ساز؛ تنگه تایوان و بازی بزرگ تجارت

تنگه تایوان با نقشی حیاتی در زنجیره‌های تأمین و امنیت انرژی، به یکی از آسیب‌پذیرترین و درعین‌حال استراتژیک‌ترین نقاط جهان تبدیل شده است.

به گزارش رصد روز به نقل از روابط عمومی فولاد مبارکه، تنگه تایوان یک مسیر تجاری کلیدی برای جریان آزاد تجارت است. این آب‌راهه که دو کشور تایوان و چین را از هم جدا می‌کند، امروزه به یکی از شاه‌راه‌های تجارت جهانی تبدیل شده و نبض تجارت دریایی را در دستان خود گرفته است. ۸۸ درصد از بزرگ‌ترین کشتی‌های جهان از نظر تناژ از این تنگه عبور می‌کنند و تحقیقات جدید مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) برآورد کرده است که در سال ۲۰۲۲، کالاهایی به ارزش تقریبی ۲.۴۵ تریلیون دلار -بیش از یک‌پنجم تجارت دریایی جهانی- از تنگه تایوان عبور کرده‌اند. برای درک بیشتر اهمیت تنگه تایوان بهتر است به شکل شماره ۱ نگاهی بیندازید.

تنگه تایوان، گذرگاهی باریک، اما به‌شدت استراتژیک بین تایوان و چین، نه‌تنها یک مسیر حیاتی برای تجارت منطقه‌ای است، بلکه یکی از ستون‌های اصلی ثبات اقتصادی جهانی نیز به شمار می‌رود. برای مدیرانی که به تاب‌آوری زنجیره‌های تأمین و استمرار منابع استراتژیک اهمیت می‌دهند، تنش‌ها در تنگه تایوان پیامدهایی دارد که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن‌ها گذشت. این مسیر دریایی، که در قلب یکی از شلوغ‌ترین خطوط دریایی جهان قرار گرفته، تعادل ظریفی بین فرصت اقتصادی و آسیب‌پذیری ژئوپلیتیکی را به نمایش می‌گذارد.

به وابستگی فوق‌العاده‌ای که برخی از بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان به این مسیر دارند، فکر کنید. برای چین و ژاپن، تنگه تایوان شریان اصلی تجارت بین‌المللی و داخلی است. تقریباً یک‌سوم از واردات این دو اقتصاد از این مسیر عبور می‌کند، اما وابستگی به آن بسیار عمیق‌تر از این است. بنابر آمار CSIS، بیش از ۹۵ درصد نفت خام ژاپن از چند کشور خاص در خاورمیانه تأمین می‌شود که بخش بزرگی از آن از طریق این گذرگاه باریک به ژاپن می‌رسد که نشان‌دهنده وابستگی شدید امنیت انرژی ژاپن به این مسیر آسیب‌پذیر است. یک وقفه در این مسیر می‌تواند بلافاصله چشم‌انداز انرژی ژاپن را تغییر دهد.

وابستگی چین به تنگه تایوان ابعاد گوناگونی دارد و تنها به صادرات و واردات محدود نمی‌شود. اگرچه تنها حدود ۱۵ درصد از صادرات این کشور از طریق تنگه تایوان عبور می‌کند، اما ارزش اقتصادی این صادرات بیش از ۵۵۱ میلیارد دلار است که نشان‌دهنده اهمیت این تنگه در جایگاه تجاری چین دارد. همچنین، این تنگه شبکه وسیع بنادر چین در سواحل شرقی را به یکدیگر متصل می‌کند که مسئول حجم قابل‌توجهی از تجارت داخلی این کشور هستند، ازجمله جریان مواد خام، قطعات صنعتی و کالاهای مصرفی. برای کسب‌وکارهایی که تأمین منابع آن‌ها به تولید چین بستگی دارد یا رشد خود را به بازار مصرفی عظیم چین وابسته می‌دانند، این اتصال حیاتی است. بااین‌حال، این وابستگی شکننده‌ای نیز هست؛ یک واقعیت نگران‌کننده برای کسانی که با توجه به تنش‌های ژئوپلیتیکی، آینده را تحلیل می‌کنند.

وابستگی استراتژیک تنها محدود به شرق آسیا نیست و اقتصادهای گروه بریکس (BRICS) نیز در معرض ریسک‌های قابل‌توجهی قرار دارد. برای مثال، امارات متحده عربی و ایران بیش از ۲۴ درصد از صادرات خود را از طریق تنگه تایوان انجام می‌دهند. برای این کشورها، یک وقفه جدی می‌تواند اثرات زنجیره‌ای در بازارهای انرژی، زنجیره‌های تأمین و اقتصادهای منطقه‌ای به همراه داشته باشد و تصمیم‌گیری را برای رهبرانی که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم با صادرات خاورمیانه در ارتباط هستند، پیچیده کند.

برای کشورهای گروه هفت (G7)، به‌جز ژاپن، وابستگی مستقیم به تنگه تایوان برای جریان‌های تجاری کمتر مشهود است. ایالات‌متحده، بریتانیا، کانادا، ایتالیا، آلمان و فرانسه شبکه‌های تجاری و منابع انرژی متنوعی دارند که آسیب‌پذیری آن‌ها در برابر این گلوگاه را کاهش می‌دهد. بااین‌حال، یک وقفه جدی در تنگه تایوان، تغییرات بزرگی در بازارهای جهانی ایجاد می‌کند. به همین منظور سازمان‌ها باید در نظر داشته باشند که حتی با وجود کاهش نسبی وابستگی، اگر شرکای کلیدی تجاری آن‌ها در آسیا و خاورمیانه دچار اختلال شوند، این ثبات نسبی به‌سرعت از بین می‌رود.

در شکل شماره ۲ می‌توانید وابستگی کشورهای مختلف به تنگه تایوان را مشاهده نمایید.

زمینه تاریخی تنگه تایوان نیز به اهمیت این منطقه می‌افزاید. این گذرگاه از دهه ۱۹۵۰ به کانونی برای رویارویی‌های مهم بین چین و تایوان تبدیل شده است، از آزمایش‌های موشکی و بمباران‌های توپخانه‌ای گرفته تا استقرار نیروی دریایی. برای رهبران، ضروری است که از خود بپرسند: یک اختلال طولانی‌مدت چه پیامدهایی برای زنجیره‌های تأمین، منابع انرژی و بازارهای مصرفی دارد؟ آیا سازمان‌ها می‌توانند از این شوک جان سالم به درببرند، یا این سناریو نیازمند بازبینی استراتژی‌های تأمین، تأمین‌کنندگان جایگزین یا حتی تغییرات اساسی در رویکردهای بازاریابی است؟

به‌عنوان یک مدیر، اکنون زمان آن رسیده است که تاب‌آوری شبکه‌های جهانی خود را ارزیابی کنید. تنگه تایوان تنها یک مسیر تجاری نیست؛ بلکه یک نقطه فشار بالقوه در اقتصاد جهانی است. تعادل ظریف آن بین فرصت و ریسک شاید امروز پایدار به نظر برسد، اما در عصری که تنش‌ها در حال افزایش است، پایداری می‌تواند به‌سرعت از بین برود. به «چه ‌می‌شود اگر»ها فکر کنید، برنامه‌های احتمالی خود را بررسی کنید و مطمئن شوید که سازمان شما نه‌تنها آماده، بلکه به‌اندازه کافی انعطاف‌پذیر است که به غیرمنتظره‌ها پاسخ دهد. سؤال این نیست که آیا تنگه تایوان تاب‌آوری جهانی را به چالش می‌کشد، بلکه این است که کی این اتفاق خواهد افتاد؟!

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار